جهش به قله 40 ميليون نفري فناوري اطلاعات ايران
![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) -(1 Body)
|
جهش به قله 40 ميليون نفري فناوري اطلاعات ايران
Visitor
898
Category:
کامپيوتر
بزرگراه فناوري - جمعيت در طول تاريخ از مهمترين فاکتورهاي تصميمگيري در حيطههاي اقتصادي، سياسي بوده است. در ميانههاي قرن بيستم، جمعيت قدري از ارج و مقام خود را از دست داد، چراکه قدرتها پشتوانه خود را از منابع ديگري تامين ميکردند و چندان وابسته به جمعيت نبودند. توسعه مباحث علمي جديد مانند هوش مصنوعي، فيزيک لايههاي نازک، نانوتکنولوژي، توسعه ساخت کامپوزيتها و پاگرفتن صنعت ديجيتال؛ اهميت جمعيت بهعنوان بازار مصرف را دوباره نمايان ساخت با اين تفاوت که اينبار جمعيت بهشکل سابق ديده نشد. علت تغيير نگرش به جمعيت به تغيير نوع محصولات عرضه شده بستگي داشت. اگر در دهه هشتاد ميلادي امکانات خاص مانند رنگي بودن تلويزيون، حضور صرف کامپيوتر، ساعت ديجيتال و امثالهم موضوع مطرح در بازار و مورد توجه قشر خاصي از جامعه مصرفي بود، در دهه اخير تکنولوژي مورد توجه بازار مصرفي است که در انحصار قشر خاصي از جامعه نخواهد بود. شرکتهاي امروزي دريافتهاند که براي جوامع طبقاتي کنوني، محصول متناسب با سطح درآمد ايشان توليد کنند. بدينترتيب علاوه بر اينکه کل جمعيت يک منطقه بهعنوان مصرفکننده عام محصولات دنياي ديجيتال اهميت پيدا خواهند کرد، ردههاي جمعيتي بهدليل انتظارات خاص خود از دنياي جديد، مصرفکننده خاص محصولات مشخصي خواهند بود. در اين مجال گذر کوتاهي بر تاثير جمعيت خاورميانه بر بازار IT اين منطقه خواهيم داشت. بازار مصرف IT صنعت IT از يکسو تمام ردههاي سني را نشانه گرفته است و از سوي ديگر در برنامههاي کلان دولتها وارد شده است. مصرفکننده محصولات IT را ميتوان با اغماض در سه دسته قرار داد. دسته اول شامل دولتها خواهند شد. دولتها بهدليل وظايف و برنامهريزيهاي کلاني که بر عهده دارند، نيازمند راهحلهاي اساسي، محصولات خاص و البته گرانقيمت و تکنولوژي روز خواهند بود. توسعه زيرساختهاي هوشمند مخابراتي، تهيه استانداردها و پيادهسازي زيرساخت شبکههاي گسترده کامپيوتري، تدوين سياستهاي راهبردي براي مديريت و توسعه مهارتها و افزايش دانايي جامعه آشنا با دستاوردهاي IT کنوني از جمله وظايف کلاني است که دولتها بر عهده داشته و در نگاه حداقلي براي عقب نماندن از دنياي کنوني مکلف به پيگيري آن خواهد بود. در واقع دولتها بستر مورد نياز براي مصرف عام شامل سازمانها، ادارات و بهطور کلي نيازهاي عمومي جامعه را فراهم خواهند آورد. دسته دوم را مصرفکننده عام صنعت IT تشکيل خواهد داد و شامل قشر وسيعي از جمعيت کشورها خواهند بود. محصولات توليد شده کنوني مانند دوربين ديجيتال، تلويزيون ديجيتال، کامپيوتر، گوشيتلفنهمراه، صفحهکليد، ديسکهاي CD و DVD و غيره در حوزه مصرف ردههاي مختلف سني جامعه قرار خواهند داشت. دسته سوم قدري خاصتر بوده و شامل ردههاي سني 15 تا 45 سال و بهخصوص 20 تا 35 سال خواهند بود. در اين رده سني بازار مصرفي قطعات خاص کامپيوتر، استفاده از انواع سرگرميسازها، پخشکنندههاي MP3 و امثالهم طرفدار بيشتري داشته و بازار مصرفي مشخصي را ايجاد خواهد کرد. بدين ترتيب شرکتهاي بزرگ توليدکننده محصولات سختافزاري، نرمافزاري و نيز مجموعههاي بزرگي چون Oracle، IBM، RAND، SAP، Sun Microsystems که بيشتر توسعهدهنده استانداردها و راهحلهاي ويژه و کلان هستند، با بازاري چند پهلو و بزرگ روبهرو خواهند بود. پويايي صنعت IT و نمايان شدن تغييرات بنيادي در تکنولوژي مورد استفاده در محصولات توليد شده و توسعه کاربري اين محصولات، بازار خاصي براي اين صنعت و شرکتهاي فعال در اين حوزه فراهم کرده است. ديگر اينکه تکنولوژيهاي جديد از بعد ماهيتي از مفاهيم مشترکي استفاده ميکنند که بديهيترين نتيجه آن، سازگاري بين اين محصولات در کاربردهاي گوناگون با يکديگر خواهد بود. از ديگر سو افراد حاضر در دنياي جديد و دهههاي آينده بهدليل درک اين تغييرات علاوه بر اينکه ذيراي اين محصولات هستند، خواستار تغييرات چشمگير و توسعه کاربري محصولات آينده خواهند بود. سادهترين نتيجه اين فضاي رواني حاکم بر دنياي کنوني و بافت جمعيتي حاضر، تضمين بازار IT موجود و گسترش آن در آينده خواهد بود. کاهش قيمت محصولات بهدليل رشد تکنولوژي و افت هزينه توليد و نيز گرمي بازار رقابت فضاي جالب و پويايي براي بازار مصرفي محصولات IT فراهم آورده است. براي توليدکنندگان محصولات مصرفي IT تعداد افراد جامعه نقش تعيينکنندهاي در بازار منطقهاي خواهند داشت و از سوي ديگر محصولاتي که مورد توجه و احتمالا مورد مصرف هر يک از افراد جامعه قرار خواهد گرفت نيز اهميت زيادي خواهد داشت. به بيان ديگر شرکتها خواستار توسعه بازار مصرفي جامعه هستند و از آن سو خواستار توسعه نيازهاي يکايک افراد جامعه خواهند بود. توسعه جمعيت جلوگيري از رشد بيرويه جمعيت، دغدغه بسياري از دولتها بوده و تلاش فراواني در اينباره صورت گرفته است. شرايط فرهنگي خاص حاکم بر منطقه خاورميانه و ثروت بالا و منابع طبيعي موجود موجب شده است که اين امر توسط دولتها جدي انگاشته نشود. افزايش رشد جمعيت موجب افزايش نياز جامعه به خدمات و توسعه ابزارهاي موجود خواهد شد. بنابراين دولتها متحمل هزينههاي جديدي براي توسعه زيرساختها موجود خواهند شد و بازار مصرفي کلاني براي شرکتهاي بزرگ فراهم خواهند آورد. همچنين جمعيت افزوده شده در آينده تضمينکننده توسعه بازار مصرفي عام محصولات IT خواهند بود که بهخصوص براي شرکتهاي توليدکننده سختافزار جالب توجه خواهد بود. افرادي که طي چند سال اخير به جمعيت کشورها اضافه شدهاند، به سرعت ايفاگر نقش مصرفکننده خاص خواهند بود. زمان لازم براي هر فرد از لحظه تولد تا زماني که تبديل به مشتري خاص شرکتهاي IT شود، حداقل دو برابر وضعيت کنوني است. قابليت کار با اغلب لوازم و تجهيزات صنعت IT از ردههاي سني هفت تا 10 سال آغاز شده و در آينده کاهش خواهد يافت. دوربين ديجيتال، پخشکنندههاي MP3 و در آينده نزديک MP4، گوشي تلفنهمراه، کارتهاي گرافيک قدرتمند، نمايشگرهاي LCD بزرگ، تلويزيون ديجيتال و اينترنت از جمله محصولات و بستر IT خواهند بود که خردسالان قادر به استفاده از آنها خواهند بود. بنابراين بازار IT منطقه خاورميانه بهزودي توسعه بيشتري خواهد يافت و نيز اين توسعه چند وقتي است که آغاز شده و به مدد زاد و ولدها و شرايط رواني حاکم بر اغلب کشورهاي منطقه کماکان در حال رشد خواهد بود. در بين کشورهاي منطقه تنها ايران است که در صدد کنترل جمعيت خود برآمده و هرم جمعيتي آن شباهت بسياري به کشورهاي توسعهيافتهاي چون سوئد و ژاپن پيدا کرده است. افزايش سهم سرانه هر فرد از توليد ناخالص ملي بديهيترين مزيت کنترل رشد بيرويه جمعيت خواهد بود. در ادامه و بهشکلي موجز درباره شرايط جمعيتي منطقه و بازار آينده آن صحبت خواهيم کرد. ايران با توجه به آمارهاي موجود رده سني 15 تا 19 سال بيشترين سهم از ترکيب جمعيتي ايران را بهخود اختصاص دادهاست. ردههاي سني 10 تا 14 و 20 تا 24 و 25 تا 29 در رده بعدي قرار دارند. ايران با داشتن نزديک به 25 ميليون نفر از جمعيت کنوني ايران بين 15 تا 30 سال سن دارند. بهدليل مهار رشد بيرويه جمعيت و برنامههاي اجرا شده توسط دولتهاي پيشين، جمعيت افراد زير 15 سال کشور بالغ بر 17 مليون نفر است. آمار موجود نشان ميدهد که در حال حاضر بازار مصرفي ايران آمادگي توسعه دارد و نيازمند سرمايهگذاري کلاني خواهد بود، چراکه بافت جمعيت بين 15 تا 30 سال کنوني در ده سال آينده در رده سني 25 تا 40 سال قرار گرفته و پتاسيل بالايي براي رشد بازار در اختيار خواهند داشت. در اين فاصله يک جمعيت 12 ميليون نفري به رده سني 15 تا 25 سال اضافه شده و در واقع بازار مصرف ايران تا 10 سال آينده نزديک به 40 ميليون نفر آشنا با صنعت IT خواهد شد. چنانچه دولت تضمينهاي لازم براي سرمايهگذاري را فراهم آورد، شاهد يک جهش بزرگ در صنعت IT داخلي خواهيم بود. کشورهاي حاشيه خليجفارس کشورهاي حوزه خليجفارس مانند عربستان، امارت متحده عربي، قطر، بحرين، کويت و عمان صاحب ثروتهاي بسياري هستند که اغلب آنها از طريق فروش منابع طبيعي حاصل شده است. در اين ميان تنها شيخنشين دبي از ديگران متمايز است که درآمد خود را نه از طريق نفت و گاز که از طريق فراهم آوردن بستري براي تبادلات تجاري در سطح منطقه فراهم آورده است. ايجاد منطقه تجاري جبلعلي، فراهم آوردن امکانات ارتباطي دريايي و هوايي، ارايه تسهيلات فراوان مالي و به حداقل رساندن درآمد دولت از سود مستقيم گمرک موجب شده است که شيخنشينهاي مجاور و حتي کشورهاي همسايه به استفاده از راهکار ترغيب شوند. ثروت در اين کشورها و نيز فرهنگ قبيلهاي حاکم، تبعات رشد فزاينده جمعيت در اين کشورها را کمرنگ کرده است. براي شرکتهاي بزرگ IT اين رشد فزاينده بهمعني بازار مصرف بزرگ آينده تلقي خواهد شد. نمودار جمعيتي تمامي اين کشورها به شکل هرم کامل نيست، هرچند نمودار کلي آن نمايانگر افزايش جمعيت است، اما نشاندهنده ترکيب ناموزوني از بافت جمعيتي در اين کشورها دارد. بهعنوان مثال نمودار جمعيتي کشور قطر نشان ميدهد که تعداد مردان رده 40 تا 55 سال حدود سه برابر زنان اين رده سني است. در عمان و بحرين وضعيت مشابهي در ترکيب ردههاي سني مختلف نمايان است. در اين کشورها، مردها مصرفکننده اصلي بازار IT هستند و اين ترکيب جمعيتي براي رشد بازار کاملا مناسب و مورد تمجيد شرکتهاي IT خواهد بود. اگر رشد جمعيت در اين کشورها را با ايران مقايسه کنيم، به نتايج جالب توجهي خواهيم رسيد. جمعيت زير چهار سال ايران نزديک به مجموع جمعيت زير چهار سال کشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس بهغير از عراق است. همچنين جمعيت 15 تا 30 سال کنوني ايران حدود 5/2 برابر مجموع جمعيت کشورهاي فوقالذکر است. مشکلات موجود در سيستم اقتصادي ايران و سختگيريهاي کنوني و نيز ثروت انباشته کشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس موجب شده است که بازار IT منطقه در اين کشورها، بهخصوص در امارات متحده عربي و عربستان متمرکز شود. اين امر علاوه بر اينکه براي بازار داخلي چندان خوشايند نيست، ارز بسياري را از کشور خارج خواهد کرد و به نوعي وابستگي اقتصادي بهدنبال خواهد داشت. نمايشگاه جيتکس دبي و جيتکس رياض عربستان بسياري از نقدينگي برنامهريزي شده براي صنعت IT منطقه را در خود جمع کردهاند. ايران برگ برندهاي بهنام جمعيتي جوان دارد که اگر برنامهريزي صحيحي براي مديريت آن نداشته باشد، اين امکان را دودستي تقديم کشورهاي حاشيه خليجفارس کرده است. پيشبيني شده است که نسبت جمعيت بين 15 تا 30 سال ايران و به جمعيت 15 تا 30 کشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس تا 10 سال آينده ثابت خواهند ماند. جداي از مقايسه ايران با اين کشورها، شرايطي بسيار جالب براي سرمايهگذاري در منطقه حاکم شده است که سود بسياري را براي شرکتهاي بزرگ سازنده سختافزار و تجهيزات مرتبط با آن در پي خواهد داشت. کشورهاي ديگر خاورميانه اگر مصر و پاکستان را در جغرافياي خاورميانه بهحساب آوريم، در آيندهاي نزديک بازار بزرگي در اين کشورها شاهد خواهيم بود. به اين جمع سوريه را نيز اضافه کنيد که با رشد کنوني جمعيتي بازار بزرگي محسوب خواهد شد. نمودار جمعيتي مصر، پاکستان، سوريه و لبنان بهشکل يک هرم کامل است. معني هرم کامل اين است که جمعيت بيش از ميزان استاندارد در حال افزايش است. پيشبينيها مويد اين مطلب است که سوريه با وضع کنوني در سال 2015، مصر در سال 2009، لبنان در سال 2007 و پاکستان در سال 2025 قادر به کنترل رشد فزاينده جمعيتي کنوني خود خواهند بود. طبق پيشبيني انجام گرفته جمعيت شش ميلياردي جهان در 2000 ميلادي در سال 2012 تا 2013 ميلادي به هفت ميليارد و در سال 2026 تا 2030 ميلادي به هشت ميليارد نفر خواهد رسيد که کشورهاي عربي منطقه بهانضمام پاکستان و هند سهم قابل توجهي از اين افزايش جمعيت را بر عهده خواهند داشت. به بيان ديگر جمعيت جهان در طي 10 سال آينده نيازهاي بسياري خواهند داشت که سهم قابل توجهي از آن اختصاص به محصولات IT خواهد داشت. به نظر نگارنده اين سطور، مصر، پاکستان و سوريه در چند سال آينده بهترين بازار منطقهاي براي سرمايهگذاري صنايع IT محسوب خواهند شد. بهخصوص کشور مصر بهدليل حضور در جغرافياي مديترانه، همجواري با آسيا و نقش موثر در شاخ آفريقا، پتانسيل بسيار بالايي بهعنوان بازار اصلي صنعت IT بهعنوان مصرفکننده و مرکز منطقهاي IT ايفا خواهد کرد. گفتههاي ژنرال پرويز مشرف نشان ميدهد پاکستان نيز براي بازار آينده IT منطقه نقشههايي در سر دارد، چراکه پاکستان در کنار خود يک بازار چند صد ميليوني بهنام هند دارد. کشورهاي ديگر مرتبط چرخش مختصري به نگاهتان بدهيد و به مرزهاي شمالي ايران نظري بيندازيد. ترکمنستان، تاجيکستان، ازبکستان، قرقيزستان، آذربايجان، ارمنستان و قزاقستان گزينههاي بسيار مناسبي براي سرمايهگذاري محسوب خواهند شد. جمعيت اين کشورها به نوعي کنترل شده است. اغلب اين کشورها کماکان سياستهاي شوروي سابق در کنترل زاد و ولد را رعايت ميکنند و بهدليل سطح درآمد پايين صرفهجويي کلان از اين شيوه خواهند داشت. جمعيت اين کشورها در بازار IT چندان تاثيرگذار نيست، بلکه بکر بودن بازارهاي IT اين کشورهاست که در آينده رشد بيشتري خواهد داشت. ايران ميتواند نقش بسيار مهم، سازنده و سودآوري در اين حوزه ايفا کند. مناسبات و مشترکات فرهنگي بسيار اين امر را تسهيل خواهد کرد. البته ترکيه نگاه ويژهاي به بازار اين حوزه از جغرافياي اوراسيا دارد. ترکيه براي وارد شدن به جمع مرموز اتحاديه اروپا تسهيلات قابل توجهي براي شرکتهاي بزرگ IT فراهم آورده است. ترکيه خواستار همان نقشي است که مالزي در حوزه مالتيمديا در جنوب شرق آسيا و دبي در حوزه سختافزار در خليجفارس ايفا ميکنند، با اين تفاوت که حضور در حوزه زيرساختهاي شبکه و ارجاع برنامههاي کلان در دستور کار ترکان عثماني براي حضور در منطقه اوراسيا، بالکان و غرب دجله قرار دارد. مؤخره ايران در اين حوزه بهدليل همجواريهاي فيزيکي، فرهنگي و سياسي با بسياري از کشورهاي منطقه قادر به سرمايهگذاري به منظور فعاليت در بازار هدف، جلب سرمايه و درونريزي ارز و تبادلات تجاري و ايجاد تسهيلات براي تبادل کالا بهعنوان کريدور منطقه خواهد بود. توجه به اين مقوله،بسياري از وابستگيهاي منطقهاي را کاهش داده، حجم تبادل کالا را افزايش و کسب سود را افزايش داده، بستر مناسبي براي تامين نيازهاي داخلي بهدليل افزايش جمعيت داخل فراهم کرده و توان و انعطاف ايران در پشتيباني از بازارهاي منطقهاي را افزون خواهد کرد. متاسفانه جمعيتي که در اينجا زاده ميشوند، مشتري بالقوه خارج از ايران قلمداد خواهند شد.
|
|
|