|
خروج از سايه
-(1 Body)
|
خروج از سايه
Visitor
969
Category:
کامپيوتر
سرنوشت پر از نمادهايي آشکار و پنهان است که فقط وقتي از آنها فاصله ميگيريد مفهوم پيدا ميکند؛ ماجراي سازمان نظام صنفي و مرکز تحقيقات صنايع انفورماتيک هم يکي از همين قضاياست. هرچند ريشه اختلافات کميسيون سختافزار وقت سازمان به زمان رياست سعيدي نائيني و چالش کميسيونها براي ايفاي يک نقش مستقل باز ميگردد ولي جمع بزرگان سايهنشين ماشينهاي اداري با رييس کاريزماتيک مماشات کردند تا مگر در زمان رييس جديد اين اقتدارگرايي جنبه لطيفتري به خود بگيرد ولي ابتدا به ترغيب همان پايهگذاران سازمان و سپس بر اساس کاراکتري پيشبيني نشده که رحمتي، رييس دوم، از خود بروز داد اين جمع به کل از سازمان بريد تا دست کم براي دو سال به سکوت و تاريکي مطلق بازگردد. موجب اين نااميدي کامل سخت افزاريها هم همين ماجراي اختلاف با مرکز تحقيقات صنايع انفورماتيک بر سر اقلام و نحوه اعمال استاندارد اجباري بود که هرچند شرکتهاي قديمي ابزارها و انگيزههاي فراواني براي اعمال نقش در آن داشتند باز هم رييس جديد از دادن پرچم سازمان به آنها خودداري ورزيد و دامنه مذاکراتي که در نهايت ناکام ماند را به خود و هيات رييسهاش محدود کرد. جلسات کميسيون سختافزار هم عملا ديگر هيچگاه تشکيل نشده و براي ماههاي متمادي اخبار سازمان به اينترنت و نرمافزار و حداکثر الکامپ محدود ماند، تا چرخ روزگار چرخيد و چرخيد... از ابتداي سال 89 گروه سختافزاريهاي قديمي با فتح يک به يک تشکلهايي که لزوما محدود به فناوري اطلاعات هم نبودند به سرعت نشان دادند تمامي حاشيهنشيني گذشته را صرف سازماندهي، تعريف اهداف و لابيهاي قدرتمند کردند که در نيم دو جين انتخابات سهل و دشوار صيقل خورد و کارآيي خود را به رخ کشيد تا اوج آن انتخابات به شدت سياستزده اتاق تهران باشد. جالب آنکه در اين ميان نيز جمعي که از دم تيغ موفقيت سختافزاريها ميگذشتند همگي مخالفان و منتقدان پراکنده سازمان بودند که هرچند در برابر سازمان متحد ميشدند ولي در مقابل تيغه جديد که در مقابل سازمان حرکت ميکرد ولي در نهايت همان ريشهها را ميبريد خلعسلاح بودند. به ويژه که برخلاف سازمان اين گروه چراغ خاموش حرکت ميکردند، اعتقاد به موجسازي رسانهاي و دولت ستيزي نداشتند و اساسا وارد عرصهاي ميشدند که پيشاپيش از تمامي اهرمهاي قدرت ممکن براي پيروزي بهرهمند باشند و براي برتري رقابت ميکردند نه بقا. اکنون نيز پس از يک سال و اندي آشکار است که اين گروه با فتح يکي از معدود سنگرهاي باقيمانده و در پيش بودن اتحاديه کشوري انگيزه يکپارچه شدن بافت مديريت صنفي IT را دنبال ميکند و ديگر پشت دروازههاي سازمان نظام صنفي رسيده است؛ نهادي که جغرافياي تشکلهاي فناوري ايجاب ميکند هر حرکتي براي يکپارچه سازي عقايد بازار فناوري از آنجا شروع يا دستکم به آنجا ختم شود؛ نزديک به 8 هزار عضو، گستره ملي، قانون مجلس و حکم رياست جمهوري در کنار يک ساختار ذاتا مردمنهاد همگي بنيانهاي اين قدرت را فراهم کرده است هرچند که شايد از اين قدرت تا کنون استفاده چنداني نشده باشد. اکنون موسسان سازمان و همآوردان رو به قدرت آنان در آستانه يک معامله تاريخي ديگر قرار دارند؛ سختافزاريها تنها گروهي هستند که ميتوانند روياي ديرباز سازمان براي رسيدن به يک تشکل فراگير و بيرقيب را محقق کنند و از سوي ديگر در صورت گشودن دروازههاي سازمان به روي تنها اپوزيسيون واقعي موجود نويسندگان اساسنامه بايد بپذيرند که تمامي کميسيونها از سختافزار گرفته تا نرمافزار و شبکه و اينترنت و غيره نقشي واقعي در تصميمگيريها ايفا کنند؛ قدرتگرايي در برابر مردمگرايي.
|
|
|