|
دستمزد مهندسان نرمافزار
-(3 Body)
|
دستمزد مهندسان نرمافزار
Visitor
997
Category:
کامپيوتر
اشاره: مسئله دستمزد به نظر خيليها مهمترين موضوع در انتخاب کار است و بسياري ازکارمندان نيز به دليل کم بودن دستمزدشان در شرکتي اقدام به تغيير شغل خود ميکنند. چه در جايگاه کارفرما و چه مهندس نرمافزار؟ آيا تا به حال به اين نکته فکر کردهايد که چه ميزان دستمزد مناسب مهندسان نرمافزار است. ماهيانه پانصدهزار تومان يا دوميليون تومان. آيا مبناي مشخصي براي دستمزد مشخص شده است. آيا مبناي اين حقوق براساس وزارت کار است يا کاملاً متغير است. اين سؤالي است که حتماً براي ما پيش ميآيد... مسئله دستمزد به نظر خيليها مهمترين موضوع در انتخاب کار است و بسياري ازکارمندان نيز به دليل کم بودن دستمزدشان در شرکتي اقدام به تغيير شغل خود ميکنند. چه در جايگاه کارفرما و چه مهندس نرمافزار؟ آيا تا به حال به اين نکته فکر کردهايد که چه ميزان دستمزد مناسب مهندسان نرمافزار است. ماهيانه پانصدهزار تومان يا دوميليون تومان. آيا مبناي مشخصي براي دستمزد مشخص شده است. آيا مبناي اين حقوق براساس وزارت کار است يا کاملاً متغير است. اين سؤالي است که حتماً براي ما پيش ميآيد. اغلب مهندسان نرمافزار يا همان برنامهنويسان کامپيوتر به دو صورت مشغول کار هستند؛ يکي به صورت تمام وقت در شرکتها يا سازمانهاي دولتي يا خصوصي و ديگري به صورت پروژهاي. البته، گروه سومي هم ميتوانيم نام ببريم. برنامهنويساني که هم شغل تمام وقت دارند و هم به صورت پروژهاي کار ميکنند. اگر برنامهنويسي شانس بياورد و در اين اوضاع کاري در شرکتهاي خصوصي معتبر (که همه ما آنها را ميشناسيم و تعداد آن به اندازه انگشتان دست است) كاري به صورت تمام وقت پيدا کند اين اميد را خواهد داشت که ماهيانه حدود 1,5 تا دو ميليون تومان درآمد كسب كند که باز هم به خالص يا ناخالص بودن اين مبلغ بستگي دارد و ممکن است دويست تا سيصد هزار تومان هم بابت بيمه و ماليات از حقوق کسر شود. البته، اغلب ديگر اضافهکاري وجود ندارد و حقوق ثابت است. تنها امتياز اضافه بر سازماني که به اين برنامهنويسان بخش خصوصي تعلق خواهد گرفت، پاداش پروژه است که اغلب کارفرمايان اين آيتم را در نظر نميگيرند، اما به عنوان مثال، اگر در سال چهار پروژه با موفقيت انجام شود و سود مالي خوبي داشته باشد، ميتوان حدود دو تا پنج ميليون تومان در سال به اين مبلغ افزود که جمعاً حدود 28 ميليون تومان در سال دستمزد مهندس نرمافزار ميشود. حال اگر اين برنامهنويس را در سازمان دولتي در نظر بگيريم، اين رقم به حدود پانزده تا هجده ميليون در سال خواهد رسيد. البته، مطمئناً اغلب دوستان برنامهنويس در خارج از سازمان يا شرکت خود پروژههاي کوچک نيز انجام ميدهند. چه آن پروژه نوشتن سيستمي براي حسابداري يا انبار فروشگاه باشد، چه سيستمي پيچيده. به طورمعمول کارفرمايان بخش خصوصي که به صورت پروژهاي با برنامهنويسان کار ميکنند، هم روشهاي تعيين دستمزد خاص خود را دارند. اگر چه با قاطعيت ميتوانم بگويم که تنها دو درصد از اين پروژهها براساس اصول تخمين ميزان کار و هزينه توليد نرمافزار يا همان Software Cost Estimation هستند و بقيه آنها تنها براساس استعلام قيمت از چند گروه نرم افزاري و رقابت غير اصولي بين اين گروهها تعيين ميشود. به عنوان مثال، اگر براي توليد سيستم انبارداري جامع گروه نرمافزاري متخصص با آناليز و با استفاده از ابزارها و اصولي مانند COCOMO يا COSMIC و... قيمت پيشنهادي صد ميليون تومان را پيشنهاد کرده باشند، گروه نرمافزاري ديگر که هيچ شناختي از اين ابزارها ندارد و تنها هدفش گرفتن پروژه است، قيمت پنجاه ميليون را پيشنهاد ميدهد و کارفرما با نشان دادن پيشنهاد قيمت کمتر به نخستين پيشنهاد دهنده به قول معروف قيمت را ميشکند و به دليل نياز به اجراي پروژه توسط برنامهنويسان اين پروژه با نصف قيمت به قراردادي تبديل ميشود که برآورد قيمت آن دو برابر است. اين مسئله باعث خواهد شد که پروژه يا به اتمام نرسد و fail شود يا از نظر کيفيت در سطح بسيار پاييني باشد که تبعاً براي کارفرما مشکل ايجاد خواهد کرد. يکي از مهمترين مسائلي که کارفرمايان و مديران پروژههاي نرمافزاري بايد به آن توجه کنند استفاده از ابزارها، تکنيکها و روشهاي مختلف براي برآورد و کنترل راندمان کاري است. بايد توجه داشت که اين فاکتور ميتواند براي برآورد نيروي انساني، مدت زمان مورد نياز پروژهها و برنامهريزي بسيار سودمند باشد. دانستن اندازه نرمافزار قبل از توليد مسئله مهمي است که بايد کارفرمايان به آن توجه کنند، در غير اين صورت، برآورد درستي نميتوانند از کار داشته باشند. توصيه ميشود قبل از اجراي پروژههاي نرمافزاري بزرگ در فاز صفر امکان سنجي و برآورد نيروها و هزينههاي پروژه توسط مشاور طرح انجام شود. در ايالتمتحده حدود 350 هزار برنامهنويس و مهندسان سيستمهاي نرمافزاري وجود دارد که با کد سرو کار دارند که حداقل پنجاه درصد آن ها حدود شصت تا صد هزار دلار در سال درآمد دارند. حدود سي درصد آنها ساليانه پنجاه هزار دلار و بقيه بالاي 140 هزار دلار در سال درآمد دارند. نکته جالب توجه اينکه يک دانشجوي ليسانس نرمافزار تازه از دانشگاه فارغ التحصيل شده، حدود 62 هزار دلار و يک فوقليسانس 68 هزار دلار در سال درآمد دارد. اگر هم کارمندي در برنامهنويسي مدرك دكترا داشته باشد ميتواند براي شروع کار 89 هزار در سال درآمد داشته باشد. البته، فراموش نکنيم که ماليات اين دستمزدها را بايد کسر کنيم که چيزي حدود 20 تا 25 درصد ميشود. در کشورهاي اروپايي نيز به طور تقريبي همين ميزان دستمزد براي برنامهنويسان و مهندسان نرمافزار در نظر گرفته ميشود. اگر خوب به اين اطلاعات دقت کنيم، ميتوانيم تفاوت بالاي دريافت دستمزد را بين دستمزد برنامهنويس ايراني و اروپايي مشاهده کنيم. البته، نميتوانيم اين حقوقهاي ريالي را با دلار يا يورو مقايسه کنيم، زيرا به طور حتم هزينههاي زندگي دلاري بالاتر است! اما نکتهاي که در اينجا قابل تأمل است، تفاوت دستمزد مهندسان ديگر به عنوان مثال مکانيک يا برق با مهندسان نرمافزار در خارج از کشور است. تقاوتي حدود ده تا بيست درصدي که مهندسان نرمافزار را يک سرو گردن از ديگر مهندسان بالاتر قرار داده است. البته باز اين افزايش به محل استخدام و نوع کار نيز بستگي دارد، اما ميتوان اهميتي را که کارفرمايان براي مهندسان نرمافزار قائل هستند به طور واضح ديد. به طور معمول، مهندسان نرمافزار را انسانهايي خاص با تواناييهاي منحصربهفرد و باهوش ميپندارند و در عمل هم اينگونه اثبات شده است. جا دارد در کشور ما نيز مباني دستمزد اين قشر از جامعه تعيين شود و انجمنها و سازمانهاي زي ربط سياستگذار به اين نکته توجه کنند زيرا امروزه، سيستمهاي نرمافزاري زيربناي تقريباً تمام سازمانها شده است و سياستگذاريهاي درست درباره دستمزد مهندسان نرمافزار و تعيين اصول و رويههاي استاندارد براي قراردادهاي نرمافزاري، در افزايش بهرهوري کاري اين قشر کمک تأثيرگذاري است.
|
|
|