رسانههاي مكتوب در جهان مجازي چقدر دوام ميآورند؟
-(2 Body)
|
رسانههاي مكتوب در جهان مجازي چقدر دوام ميآورند؟
Visitor
1114
Category:
کامپيوتر
نمايشگاه مطبوعات براي هر صنفي معني و مفهوم خاص خود را دارد. براي ما مطبوعاتيها مکاني است که ميتوانيم همکاران خود را به همراه دستاوردهاي يک سالهشان يکجا ببينيم. براي سياسيون و چهرهها، محلي است براي خود نشان دادن و گفتوگوهاي داغ. براي مردم عادي هم محلي است براي ناخنک زدن به رسانههايي که تازه آمدن يا رسانههايي که سالها است آنها را ميشناسند. امسال اما به گفته بسياري نمايشگاه مطبوعات با استقبال بينظيري روبهرو شده بود، اما شايد براي دوستداران محيط زيست اين حضور پرشور رسانههاي مکتوب زياد خوشايند نباشد. از آن منظر که تهيه و توزيع روزنامهها نيازمند صرف هزاران تن کاغذ است که لاجرم تهيه آن قطع درختان و تخريب جنگلها و فضاي سبز را در پي خواهد داشت. از سوي ديگر فراگير شدن اينترنت و به شکل کلي تجهيزات ديجيتال همانند موبايلها و تبلتها در کنار انبوهي از نرمافزارهاي کاربردي روي اين وسايل باعث شده اين روزها بيشتر از قبل به نشر الکترونيک توجه ويژهاي شود. اين نشر خواه در حوزه کتاب باشد و خواه در حوزه رسانه. فراگير شدن استفاده از وب باعث شده تا امروزه اکثر رسانههاي معروف در کنار نسخه مکتوب خود نسخه الکترونيک هم داشته باشند، اما تغيير نوع انتشار از مکتوب به مجازي هماکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هر چند در اين بين برخي از رسانههاي معتبر جهاني همانند ساينس مانيتور بعد از صد سال انتشار مکتوب، نسخه چاپي خود را متوقف کرده و تنها بر بستر وب به ارائه محتوا ميپردازند، اما همچنان گذر از چاپ سنتي به چاپ الکترونيکي برزخي است که بسياري از بنگاههاي معتبر و معروف جهان در آن دست و پا ميزنند. نبود استقبال از رسانه آنلاين رسانههاي ايراني هم به دنبال گسترش دنياي مجازي سعي کردهاند در اين فضا حضور داشته باشند. هر چند اين حضور دست و پا شکسته و براي حفظ ظاهر و پرستيژ باشد، اما به هر حال چه رسانههاي مکتوب و چه رسانههاي ديداري و شنيداري ملي اغلب در اين دهکده جهاني حضور دارند. ايمان بيک، از روزنامهنگاران حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات درباره استفاده رسانههاي مکتوب ايراني از فضاي وب ميگويد: رسانههاي ايراني به دنبال بسياري از رسانههاي جهاني هماکنون خدمات آنلاين ارائه ميدهند، اما اينکه بخواهند نسخه اصلي خود را متوقف کرده و تنها در وب حضور داشته باشند نهتنها در ايران اين اتفاق نيفتاده است بلکه در دنيا هم به شکل فراگير چنين گذاري صورت نگرفته است. وي ادامه ميدهد: رسانهها، چه رسانههاي مکتوب و چه رسانههاي ديداري و شنيداري در کنار نقش اطلاعرسانياي که دارند يک بنگاه اقتصادي محسوب ميشوند که طبيعتا تغيير در نحوه انتشار آنها ميتواند منابع درآمدي آنها را با چالشهايي مواجه سازد. اين روزنامهنگار حوزه فناوري اطلاعات ميافزايد: اين نکته را هم بايد در نظر داشت که ارائه رسانه آنلاين زيرساختهاي بسياري را نيز ميطلبد که مهمترين آن ضريب نفوذ و ميزان در دسترس بودن استفاده از اينترنت در يک گستره جغرافيايي خاص است. جدا از اين مسائل بسياري از رسانههاي معتبر جهاني که هم اکنون روش انتشار اينترنتي را براي خود برگزيدهاند دسترسي مخاطبان به محتواهاي توليد شده خود را منوط به دريافت حق اشتراک کردهاند. حال بايد ببينيم آيا مخاطبان ايراني حاضرند براي دسترسي به محتواي ديجيتالي رسانهها پولي پرداخت کنند؟ بيک، درحالي که معتقد است در بين مخاطبان ايراني هنوز عادت به خواندن در وب بوجود نيامده و همچنان رسانههاي کاغذي از رسانههاي آنلاين محبوبتر هستند، اما ميگويد: توسعه موبايلهاي هوشمند و تبلتها شايد در آينده دور به الکترونيکي شدن رسانههاي مکتوب کمک کند، اما با اين حال به نظرم تفکر حذف رسانههاي مکتوب و جايگزيني رسانههاي آنلاين به جاي آن تفکر درستي نيست. سردبير تنها روزنامه فناوري اطلاعات و ارتباطات کشور ميافزايد: اين نکته را نيز بايد مد نظر قرار داشت که فضاي مورد نياز براي درج آگهي در رسانههاي مجازي و يک پورتال اطلاعرساني تحت وب بسيار محدودتر از نشر مکتوب است. از سوي ديگر نيز تبليغات آنلاين هنوز نتوانسته به جايگاه واقعي خود در کشور دست پيدا کند در نتيجه به نظر ميرسد که يک رسانه بهرغم هزينههاي بسياري که دارد در صورت مجازي شدن کامل بخش زيادي از درآمد خود را از دست ميدهد. نيروي سايبرژورناليسم نداريم علي شميراني از ديگر روزنامهنگاران حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات عدم فراگير شدن استفاده از وب براي نشر روزنامههاي آنلاين را نبود سايبرژورناليسم در کشور ميداند و ميگويد: در اين مورد عوامل متعددي را ميتوان برشمرد که از جمله آن فقدان مباني آموزشي اين شيوه روزنامهنگاري است. وي ادامه ميدهد: روزنامهنگاري در فضاي سايبر همچون اقسام روزنامهنگاري اعم از نگارش در روزنامه و تفاوت آن با نگارش در هفتهنامه و ماهنامه و سالنامه اشكال و اقتضائات متفاوت خود را دارد. او ادامه ميدهد: در فضاي سايبر عموما مخاطبان در جستوجوي اخبار كوتاه و خلاصهتر هستند، چراكه عموما مخاطبان فضاي مجازي به علت استفاده از ابزاري به نام اينترنت و كامپيوتر و تنوع كاربردهاي آن در عين حال به شكل همزمان از چند سرويس استفاده ميكنند و مثل يك روزنامه اصولا با فراغت از ساير مسائل با فضاي وب مواجه نيستند. اين روزنامهنگار حوزه فناوري اطلاعات ميگويد: در فضاي وب كاربر همزمان احتمالا در حال مكاتبه با اشخاص ديگر، دريافت ايميل، شنيدن موسيقي و فعاليتهايي از اين دست است كه تمركز مخاطب براي مطالعه مطالب بلند را كاهش ميدهد. وي مهمترين عامل براي ناموفق بودن روزنامهنگاري سايبر را بحث صحت و اعتبار اخبار ميداند و معتقد است که اين دليل به ويژه در ايران شناخته شدهتر و مانع گسترش سايبر ژورناليسم است. او ادامه ميدهد: با توجه به فضاي سايبري و عدم عبور از فيلترهاي مرسوم مردم اعتمادي به اخبار فضاي وب ندارند؛ چرا كه اين اخبار به سرعت قابل تغيير بوده و از طرفي اعتبار ناشر اخبار روشن نيست. رسانه قاتل رسانه نيست اما از سوي ديگر محيط وب امکاناتي به مراتب بيشتر از رسانههاي مکتوب را در اختيار مخاطبان قرار ميدهد. ايجاد يک فضاي تعاملي و فضايي دو سويه هم به ناشر و هم به مخاطب کمک ميکند تا نظرات و پيشنهادات خود پيرامون مطلب درج شده را منعکس کند. از سوي ديگر در اختيار گذاشتن امکاناتي همچون صوت، تصاوير متحرک، فيلم و نظر سنجيهاي مختلف در کنار شبکههاي اجتماعي براي به اشتراک گذاشتن مطالب، تجربهاي جديد در نشر اطلاعات را در اختيار کاربران ميگذارد. با اين حال اما عموم سايتهاي اطلاعرساني در ايران کمتر از اين امکانات استفاده ميکنند که شايد سرعت پايين اينترنت در کشور يکي از دلايل آن باشد. اميرعباس تقيپور، دبير همايش روابط عمومي الکترونيک در مورد عدم توفيق روزنامهنگاري آنلاين و نيز استفاده رسانههاي مکتوب از فضاي وب ميگويد: مهمترين مشکل در اين بخش به فرهنگسازي برميگردد؛ چرا که هم توليدکنندگان محتوا و هم کاربران خيلي عادت نکردهاند تا در فضاي مجازي به دنبال خواندن باشند. ناشرها و توليدکنندگان محتوا ميترسند در فضاي مجازي درآمد آنها کاهش يابد و مخاطب هم ترجيح ميدهد که اطلاعات مورد نياز خود را از سايتهاي خبري رايگان کسب کند. وي ادامه ميدهد: چالش مهمي که در اين بخش وجود دارد آن است که آيا نشريات مجازي و الکترونيکي جايگزين نشريات سنتي و چاپي خواهند شد يا مکمل آنها. مخاطبان همچنان ترجيح ميدهند که از حس لامسه خود استفاده کنند و نشريه را لمس کنند. اين شرايط نهتنها براي مخاطبان ايراني بلکه براي مخاطبان خارجي نيز به همين شکل است و هنوز دنياي نشر جواب قانعکنندهاي براي اين پرسش پيدا نکرده است. وي ادامه ميدهد: اين نکته را نيز بايد در نظر داشته باشيم که استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات و گستردگي اين شبکه جهاني باعث ارتباط افراد با يکديگر شده است و اين مساله باعث شده تا کيفيت ارائه محصولات افزايش يابد. دبير همايش روابط عمومي الکترونيک ميگويد: يکي از سرفصلهايي که طي دو سال گذشته در نمايشگاه کتاب فرانکفورت مورد بحث در کارگروههاي مختلف قرار گرفته نشر الکترونيک است و اين نشان ميدهد که اين موضوع از اهميت خاصي برخوردار است، اما با اين حال هنوز نتيجه واحدي در اين بخش گرفته نشده و کارشناسان متفقالقول بر اين باورند که رسانههاي جديد، رسانههاي قديمي را از بين نميبرند، بلکه حتي ميتوانند در بالابردن کيفيت مطالب آنها تاثيرگذار هم باشند. *** هرچند که بسياري از روزنامهنگاران و کارشناسان بر اين باورند که تغيير از مرحله چاپ سنتي به حضور آنلاين در محيط مجازي اتفاقي است که به اين زوديها رخ نخواهد داد، اما با اين حال سرعت سرسامآور تغييرات دنياي تکنولوژي طي يک دهه گذشته قدرت پيش بيني دقيق در اين بخش را گرفته است. حال بايد منتظر ماند و ديد که انقلاب تلفنهاي هوشمند و تبلتهاي لمسي که هر روز مدلهاي جديد با قيمتهاي کمتر از قبل آن روانه بازار ميشود و تغييرات گستردهاي را در بخش نرمافزارهاي کاربردي به وجود آورده است در کنار سرويسهاي ارزشافزودهاي که اپراتورها براي مشترکان خود ايجاد ميکنند، آيا ميتواند روند چاپ سنتي رسانههاي مکتوب را تغيير و معادلات مالي اين رسانهها را بر هم زند يا خير؟ واقع گرايي در پيشبيني آينده شهرام شريف- آيا عصر رسانههاي مکتوب به پايان رسيده است؟ اين پرسشي است که طي دو دهه اخير و به موازات ظهور تکنولوژي هاي جديد، فعالان رسانهاي و صاحبنظران مکررا مطرح کردهاند. اگر ده سال قبل گروهي از روزنامهنگاران به هيجان آمده از ظهور وبلاگ آن را زمينهساز پايان روزنامهنگاري سنتي ميدانستند حالا به وضوح مشخص است که رسانههاي مکتوب همچنان پابرجا هستند، اما اين وبلاگها هستند که در يک شيفت بزرگ جاي خود را به شبکههاي اجتماعي ميدهند. به سختي ميتوان انتظار داشت که رسانههاي بزرگ و مکتوب که توسط بنگاههاي بزرگ و سرمايههاي کلان اداره ميشوند با تغيير تکنولوژي از بين بروند. به واقع اگر بحرانهاي اقتصادي رسانهها را از پا درنياورند، تکنولوژي صرفا به تغيير ماهيت در آنها منجر خواهد شد. هر چند تبلت دارد عموميتر ميشود و حتي روزنامههايي چون THE DAILY يا نسخههاي ديجيتال نيويورک تايمز، وال استريت ژورنال يا اکونوميست در دسترسترند يا شبکههاي اجتماعي هم مدلهاي انتشار اخبار را ميآزمايند، اما خوب يا بد هنوز مردم به لمس کاغذ اعتماد دارند، چراکه جايگزينها به اندازه کافي قدرتمند نيستند. آيا صفحههاي نمايش انحناپذير به عصر رسانههاي مکتوب پايان ميدهد؟
|
|
|