روزنوشت هاي داوس ( بخش نخست)
-(1 Body)
|
روزنوشت هاي داوس ( بخش نخست)
Visitor
1151
Category:
کامپيوتر
همکاران سيستم - در هواي سرد و برفي دهکده داوس صحبت از گرم شدن زمين و تغييرات آب و هوايي چندان يک دست و هماهنگ با شرايط به نظر نميرسد. اگر که داستان برگزاري مجمع جهاني اقتصاد را هم بر فضاي اين روستاي کوهستاني و آلپاين سوئيس اضافه کنيم مبحث اکولوژيک تغييرات آب و هوايي در ارکستر اقتصادي جهان يک فالش خواني محض شايد محسوب شود. اما به هر حال اگر که مرا متهم به جانبداري متعصبانه از طرح مباحث زيست محيطي نکنيد در يک گزارش کوتاه يک پاراگرافي بايد بگويم که همنوازي ارکستر بزرگ مجمع جهاني اقتصاد امسال در داوس سوئيس در رويکردي عجيب حکايت از دغدغههمگاني اربابان صنايع و متنفذين اقتصاد دنيا نسبت به مسئله تغييرات آب و هوايي زمين کرد. ? اگر که تفصيل اين داستان را از روستاي داوس شروع کنيم شايد براي ما ايرانيان که معمولا ترجيح ميدهيم ميهمان هميشه بر صدر بنشيند و قدر ببيند تفسير اين که چرا يک دهکده کوهستاني پذيرايي از ميهمانان چنين ويژه را بر عهده گرفته شايد کمي سخت بنمايد. اما روستاي داوس محصور در کوهستانهاي برفگير آلپ سوئيس شايد از معدود نقاطي باشد که بتواند چنين جمع ناهمگني از همکاران و رقيبان اقتصادي را بدون بحث انگيز شدن مکان برگزاري کنفرانس در خود جاي دهد. اين روستاي مدرن به راحتي ميتواند ادعا کند که بزرگترين اجتماع تاثيرگذاران اقتصاد دنيا را هر ساله در خود جمع ميکند و در همين امسال هتل هاي اين روستا هزار و اندي از سردمداران کسب و کار دنيا و تقريبا به همين تعداد از حوزههاي مرتبط و تاثيرگذار ديگر را درون خود جاي دادهاند. ? مجمع جهاني اقتصاد (World Economic Forum) و يا به اختصار، «WEF» و يا با استعاره، «داوس» هر سال براي خود يک برنامه کار کلي و تعداد بسيار زيادي پانل تدارک ميبيند. شرکت کنندگان اين کنفرانس هم در اين برنامه کار کلي شرکت ميکنند، هم به سراغ پانلهاي مورد علاقه خود ميروند و مهمتر از آن شرکاي تجاري و هممسلکان کسب و کار خويش را همه در يک جا ملاقات ميکنند و در مورد همکاريهاي آتي خود گفتگو ميکنند. بسياري از شرکت کنندگان داوس چندين سال است که در برنامهي کار ماه ژانويه خود براي اين کنفرانس جا ميگذارند و در واقع کهنهکار ماجرا هستند و از سوي ديگر همکاران و رقيبان خود را در مجامع ديگر به تکرار ديدهاند و ميشناسند بنابر اين ورود به فضاي کنفرانس براي آنها به معني زنجيرهاي از ديدارهاي مجدد و گپ زدنهاي دوستانه است. براي من که بار نخست است به اين مجمع ميآيم و اصولا هم هيچ تار و رشتهاي از طناب اقتصاد دنيا در دست من نيست، پانلها و يا گفت و گوهاي اتفاقي و هر از گاهي تنها مباحثي هستند که ميتوانم از آن برايتان بنويسم. ? امسال مجمع جهاني اقتصاد برنامه کاري اصلي خود را بحث در مورد « جابجايي در معادلات قدرت» قرار داده و برنامههاي کنفرانس را هم با اين مسئله همخوان کرده. با اين رويکرد براي رسيدن به يک اتفاق نظر در اين مورد، مکانيزمي تهيه ديده بود. نشستهاي ظهر اين اجلاس به بررسي تم اصلي يعني همان «جابجايي در معادلات قدرت» اختصاص داشت. در يک نشست حاضرين پانل و البته حاضرين نشست به بحث در جابجايي در معادلات قدرت از بعد اقتصادي پرداختند در نشست همزماني اين مسئله را از بعد تکنولوژي و اجتماع برسي کردند، در نشست ديگري از ديدگاه ژئوپلتيک به مسئله نگريستند و در يک نشست نيز مسئله را از زاويهي کسب و کار به بحث نشستند. در هر يک از اين جلسات يکي از بزرگان آن حوزه نقش گزارشگر به پلناري و يا مجمع عمومي را بازي ميکرد تا در مجمع عمومي به تجميعي از نظرات دست يابند. ? با توجه به علايق شخصي من مشخص بود که نشست تکنولوژي و اجتماع را انتخاب ميکنم و البته خوشوقت بودم که يک ربع زودتر خود را به محل اين پانل برسانم و گرنه مجبور بودم با در بسته مواجه گردم. مدير پانل آقاي ريچارد کوئست از سي ان ان بود و راپرتر هم از شرکت SAP، بقيه پانليستها هم از شرکتهاي مشاوره، صنايع الکترونيک و دانشگاهها بودند. نکتهي ويژه اين نشست اين بود که گويا همگي فراموش کرده بودند که واژهي تکنولوژي گسترهي وسيعي از مباحث را پوشش ميدهد و تقريبا همه با پيش فرض IT در ذهن، راجع به آن صحبت ميکردند. بحث در جهتهاي مختلفي چرخش ميکرد ولي چرخش آن در دستان مدير پانل و شرکت هاي مشاورهاي محسوس بود. ? بعد از پايان پانلها، همه شرکت کنندگان کنفرانس به مجمع عمومي (پلناري) دعوت شدند و راپورترهاي گروهها شروع به ارائه گزارش از نشستهاي خود کردند. سه مورد از موارد اساسي اين نشستها نيز توسط راپورترها انتخاب شده بود و جمعا دوازده مورد بر روي صفحه بزرگ کنفرانس مشاهده ميشد. در اين جا مدير جلسه که همچنين گزارشگر بي بي سي نيز هست، از تمامي حضار خواست که بر سر هر ميزي که هستند در مورد اين که کدام يک از اين موارد بيشترين تاثير را بر تغييرات در معادلات قدرت دارند و کدام يک سختترين مورد براي رويارويي هستند را انتخاب کنند. موارد دوازدهگانهاي که به نظر ميرسد بازتابي از دغدغههاي سران اقتصادي دنيا باشد به اين شرح بود (يک مورد را فراموش کردهام بنويسم): 1. ظهور بازارهاي جديد 2. افزايش نگراني درباره نابرابري و امنيت کاري 3. افزايش حجم سرمايه در گردش بخش خصوصي 4. تبديل جهان تک قطبي به جهاني چند قطبي 5. توانمندتر شدن کشورهاي صاحب منابع 6. فعاليت سيستمهاي غير کشوري در عرصه بين المللي 7. تغييرات آب و هوايي 8. تشکيل هويت فردي افراد از مخلوطي از هويت حقيقي و هويت مجازي 9. جايگزيني هوش جمعي به جاي هوش فردي 10. تغيير از اصل پاسخگويي اجتماعي شرکت ها به پايداري 11. قوي تر شدن مشتريان نسبت به شرکتها بعد از آن که صحبتهاي سر ميز به پايان رسيد اندکي نيز با جا به جا کردن ميکروفون بحث ميان حضار ادامه داشت و پس از آن از حضار خواسته شد که بر سر هر ميز با استفاده از ابزاري که بر روي ميز است ميان اين گزينهها انتخاب کنند. به عنوان يک شاهد بايد اذعان کنم که به نظر من مدلي که براي نظر سنجي انتخاب شد بود اگر چه خلاقانه و جذاب بود ولي اشکلات فراواني بر آن وارد است از جمله تسلط زبانبار آن بر فضاهاي فازهاي مختلف اين نظرسنجي. به هر حال نتيجه چيز عجيبي بود. بيش از پنجاه درصد شرکت کنندگان به بحث تغييرات آب و هوايي راي دادند. براي من که سالهاست دغدغهمند و فعال مسائل محيط زيست بودهام اين اتفاق نظر عجيب و بي تفسير بود. در اين ميانه ماجرا بر سر يکي از ميزها چهرهي اکولوژيست شهير لستر براون را شناسايي کردم. بعد از مجمع هم به سراغ او رفتم و نظرش را راجع به اين اتفاق نظر عجيب جويا شدم او خيلي ساده اين مسئله را با بکار بردن واژهي هايجک (Hijack) کردن تفسير کرد. به هر حال وقتي که آنجلا مرکل صدراعظم آلمان در سخنراني افتتاحيه خود از اين مسئله به طور مشخص نام برد تعجب من بيشتر شد. شب هنگام نيز که اخبار رسانهها را ميشنيدم بحث بر سر اظهارات تازهي بوش در مورد تغيير استراتژي آمريکا در مورد انرژيهاي فسيلي و رويکرد به نسبت زيست محيطيتر به سابق (و البته همچنان زير سوال) دولتمردان اين کشور بحث رسانهها بود. خلاصهي روزنوشت امروز داوس بر حسب دماسنج من اين بود که کنفرانس به صورت محسوسي نسبت به مباحث IT ، محيط زيست، و گروههاي غير ملي که در سطح بين المللي فعاليت ميکنند (چه گروههاي تروريستي، چه سازمان هاي بينالمللي و چه NGO ها) و همچنين ظهور بازارهاي جديد حساسيت ويژهاي از خود نشان داد. چنان که امکان آن باشد روزهاي ديگر هم از آب و هواي داوس برايتان خواهم نوشت.
|
|
|