همشهري آنلاين- فضاي سايبر (Cyberspace) عبارتي است كه در دنياي اينترنت، رسانه و ارتباطات بسيار شنيده ميشود.
به نظر مي رسد بكارگيري اين اصطلاح در اين زمينه و براي ارجاع به امور فني به آن رنگ و بويي صرفا فني و مكانيكي داده باشد. ملاحظه دقيقتر اين اصطلاح نشان ميدهد كه اين واقعيت، وجوه و جنبه هاي متنوعي از جمله خصلت هاي روانشناختي قابل توجه نيز دارد. در منابع موجود آمده است كه:
واژه سايبر از لغت يوناني Kybernetes به معني سكاندار يا راهنما مشتق شده است. نخستين بار اين اصطلاح "سايبرنتيك" توسط رياضيداني به نام نوربرت وينر Norbert Wiener در كتابي با عنوان "سايبرنتيك و كنترل در ارتباط بين حيوان و ماشين" در سال 1948 بكار برده شده است. سايبرنتيك علم مطالعه و كنترل مكانيزم ها در سيستمهاي انساني، ماشيني (و كامپيوتر ها) است.
سايبر پيشوندي است براي توصيف يك شخص، يك شي، يك ايده و يا يك فضا كه مربوط به دنياي كامپيوتر و اطلاعات است. در طي توسعه اينترنت واژه هاي تركيبي بسياري از اين كلمه سايبر بوجود آمده است كه به تعدادي از آنها اشاره مي كنيم:
فضاي سايبر(Cyberspace)، شهروند سايبر (Cybercitizen) ، پول سايبر (Cybercash)، فرهنگ سايبر (Cyberculture)، راهنمايي فضاي سايبر (CyberCoach) ، تجارت سايبر (Cyberbussiness) ، كانال سايبر (Cyberchannel) و ....
واژه "فضاي سايبر" را نخستين بار ويليام گيبسون William Gibson نويسنده داستان علمي تخيلي در كتاب نورومنسر Neuromancer در سال 1984 به كار برده است.
فضاي سايبر در معنا به مجموعه هايي از ارتباطات دروني انسانها از طريق كامپيوتر و مسائل مخابراتي بدون در نظر گرفتن جغرافياي فيزيكي گفته مي شود.
يك سيستم آنلاين نمونه اي از فضاي سايبر است كه كاربران آن ميتوانند از طريق ايميل با يكديگر ارتباط بر قراركنند. بر خلاف فضاي واقعي، در فضاي سايبر نياز به جابجاييهاي فيزيكي نيست و كليه اعمال فقط از طريق فشردن كليدها ياحركات ماوس صورت ميگيرد.
اين عدم جابجايي فيزيكي، محققان را واداشت كه به مطالعه برخي شباهتهاي فضاي سايبر با حالت هاي نا هشياري، بخصوص حالتهاي ذهنياي كه در رويا ها ظاهر ميشوند، بپردازند.
آنان با الهام از گفته هاي يكي از رهبران بزرگ "ذن" به نام چانگ تزو (Chuang Tzu) براي تحقيقات خود در زمينه كشف شباهتهايي بين فضاي سايبر و رويا بهره جسته اند. گفته مي شود كه:
"چانگ تزو شبي در خواب مي بيند كه يك پروانه شده است. وقتي بيدار مي شود با خود مي انديشد: آيا من مردي هستم كه خواب مي بيند پروانه شده است، يا اينكه پروانه اي هستم كه اكنون خواب مي بيند يك"مرد" شده است."
روند كاري يك كاربر كامپيوتر در فضاي سايبر دقيقا نوعي يكي شدن يا محو شدن در درون واقعيتي متفاوت يعني واقعيتي مجازي كه وراي قوانين و واقعيت هاي واقعي است. مانند يك رهبر ذن در هنگام مديتيشن كه با محيط اطراف خود به وحدت مي رسد، كاربر كامپيوتر هم در هنگام كار در فضاي مجازي با آن يكي مي شود.
شما تقريبا بي حركت و آرام مي نشينيد، چشمانتان روي پرده اي درخشان خيره ميشود، اتاق كاملا تاريك است، تنها منبع نور در درون شما است و در حاليكه همه توجه و ذهنتان بر كلمات و تصاوير اين پرده درخشان متمركز است ، انگشتانتان كليدهاي كي بورد را مينوازد. در اين لحظه دوست داريد با ذهنيات و تصورات خود يگانه شويد . مرز بين دنياي درون و بيرون تقريبا ناپديد ميشود و ديگر گذر زمان معنايي ندارد.
البته اين سناريوي هر روز كاربران كامپيوتر نيست. زيرا اغلب اوقات ما صرفا به جهت انجام كاري مشخص و بدون آنكه به درون جهان مجازي فرو رويم به صفحه كليد ضربه مي زنيم اما اگر از استفاده هاي دم دستي كامپيوتر صرف نظر كنيم و از كاربران حرفه ايي و پروپاقرص كامپيوتر پرس و جو كنيم درخواهيم يافت كه بسياري از آن ها به راحتي لحظاتي را به ياد ميآورند كه گويي هيچ حائل و فاصله اي بين خود و كامپيوتر شان احساس نميكردند.
در واقع مي توان گفت كه فضاي سايبر گستره ايي از ذهن است كه مي تواند تمامي اشكال زندگي منطقي را بسط و معنا دهد. شما مي توانيد حالت هاي متنوع و متفاوت ذهني را از قبيل تخيلات(خيالپردازي ها) خيالپروري ها، توهمات، حالات هيپنوتيستيك و سطوح گوناگوني از هوشياري را در فضاي مجازي تجربه كنيد. تحت اين چنين شرايط است كه فضاي سايبر همانند دنياي "رويا" مي شود. دنيايي كه وقتي ما به خواب فرو مي رويم ، پديدار مي شود.
فضاي سايبر را نمي توان تنها يك"بزرگ شاهراه اطلاعاتي" ساده دانست. زيرا تجربه ذهني ما در فضاي مجازي با تجربه ذهني ما زماني كه بي هيچ هدف و ارزشي خيالبافي مي كنيم، كاملا متفاوت است. در واقع همانگونه كه علم روانشناسي خواب شبانه را براي حفظ سلامتي، توسعه عاطفي و رشد شخصيت يك فرد ضروري مي داند، اين فضاي مجازي هم بيش از هر چيز ديگري در خدمت روان انسان است. زيرا مرزهاي بين وا قعيت هاي آگاهانه و نا آگاهانه را به هم نزديك ساخته و مي تواند درباره معناي "واقعيت" چيز هايي به ما بگويد.
محيط "پهليس" (Palace) يك محيط چت گرافيكي است كه ما براي اين تحقيق آن را انتخاب كرده ايم. كاربران در اين محيط مي توانند براي برقراري ارتباط با ديگران از بين صورتك هاي گرافيكي موجود در آن محيط، يك يا چند صورتك را براي باز نمايي شخص خود انتخاب كنند. اين صورتك ها هر يك موقعيت يا حالت رواني خاصي را بيان مي كند. بعضي از اين حالت هاي "روياگونه" در محيط "پهليس" را مي توان در ديگر فضاهاي مجازي هم پيدا كرد. ولي تعدادي از اين حالت هاي تنها در محيط "پلس" وجود دارند و كاملا بي نظير و خاص هستند.
مهم تر از همه اين است كه محيط "پهليس" مانند رويا بسيار مجذوب كننده است. چرا كه اين محيط يك "تجربه بصري" جدي است. يك مثل قديمي ميگويد : "يك تصوير با ارزش تر از هزاران كلمه است ." علم روانشناسي هم تجربه بصري را تجربه اي بسيار غني و تصاوير و نمادها را زبان ناآگاهانه مي نامند.
براي درك و آشنايي بيشتر با اين"تجربه بصري" بايد از ديدگاه روانشناسي خواب، رويا و رويا بيني را مورد توجه قرار داد.
برخي از ويژگي هاي رويا و رويا بيني از ديدگاه روانشناسي را مي توان به شرح زير فهرست كرد:
- در رويا قوانين مرسوم زمان، مكان و مسافت اجرا نمي شود
- فردي كه خواب مي بيند مي تواند مكررا از يك ماجرا به ماجرايي ديگري منتقل شود، بي آنكه روي زمين سفر كند. ممكن است فرد در خواب خود درگير ماجرايي در تهران باشد اما بلافاصله درگير ماجرايي در هاوايي گردد....
- در رويا حسي از مسافت يا مكان وجود ندارد، مسافت و مكان به مفهوم مادي تنها روي زمين خاكي معنا دارد .
- همچنين كشش جاذبه زمين و آگاهي روزانه اغلب در رويا ناپديد مي شوند.
- فرد مي تواند چون جسمي شناور در فضا، در حال پريدن يا پرواز كردن باشد. دقيقا بر خلاف آنچه كه به عنوان قوانين نيوتن به اثبات رسيد است.
حالت هاي فوق در فضاي سايبر در حد وسيع تري رخ مي دهد. زيرا كاربران در آن فضا از قوانين و آگاهي هاي زميني فرا تر مي روند: آن ها تنها با يك كليك ساده بر روي نگارهايي مي توانند از مكاني به مكان ديگر انتقال يابند، بدون هيچ حركتي در پاها يا چرخشي درچرخ ها و يا هيچ عاملي كه براي اثبات حركت فرد وجود داشته باشد.
اين تنها يك تغيير بصري و رواني است كه انتقال را نشان مي دهد. در حاليكه شما با وجودي مادي، درون اتاقي با انتخاب شخصي و كاملا بيدار نشسته ايد. و آنچه كه اتفاق مي افتد مانند رويايي است كه به شما احساسي از لذت و آسودگي ميبخشد.
شايد زماني نه چندان دور ما هم با اين گفته چانگ تزو (Chuang Tzu) هم كلام شويم ؛ آيا اين ما هستيم كه در فضاي سايبر به عنوان كاربر سير مي كنيم يا اينكه اين فضاي سايبر است ، كه به عنوان بخشي از برنامه هاي خود ما را تعريف مي كند ، كسي چه مي داند؟
مركز مطالعات و تحقيقات رسانهاي روزنامه همشهري