جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
سفر دور دنياي گوگلي‏ها
-(2 Body) 
سفر دور دنياي گوگلي‏ها
Visitor 1272
Category: کامپيوتر
دنياي اقتصاد- در راگيهالي، دهکده کوچکي که در 30 مايلي بنگالر هند واقع شده است، هيچ کامپيوتري وجود ندارد. توريستها بندرت ريسک آمدن به چنين محلي را مي‏پذيرند چرا که تنها راه ارتباطي به اين محل از طريق جاده‏اي خاکي است. ضمن اينکه کلبه‏هاي قديمي اين دهکده که تعدادشان بيش از 70 عدد است، هر لحظه ممکن است در زير پاهاي فيلها لگدمال شوند. بنابراين منصفانه است اگر بگوييم شکسته شدن اين سنت توسط گوگلي‏ها، جواناني که استادان اينترنت محسوب مي‏شوند و در رزومه خود مدارک علوم کامپيوتر با معدل بالا از بهترين دانشگاه‏هاي دنيا را دارند بنحوي که همه شرکتهاي بزرگ براي استخدام آنها لحظه‏شماري مي‏کنند، بسيار غيرمنتظره است. در تابستان گذشته 18 "همکار - مدير محصول" (Associate Product Manager) گوگل سفر آموزشي خود را آغاز کردند.

روستايي‏ها بترتيب با مهمانان سلام و احوالپرسي مي‏کنند. سپس کودکان با تشويق والدينشان به سمت آنها مي‏آيند و پس از معرفي خود يک لپ‏تاپ و قلم را از Marissa Mayer، قائم‏مقام شرکت گوگل هديه مي‏گيرند.

"تا بحال در مورد گوگل چيزي شنيده‏ايد؟" اين سئوال را Alex Vogenthaler، يکي از همکار - مدير محصولهاي گوگل با سني حدود 27 سال، در حالي که لبخند بر لب دارد مي‏پرسد. "نه"، پاسخ شنوندگان است. Vogenthaler، سعي مي‏کند براي آنها توضيح دهد که گوگل کارش چيست. "گوگل يک شرکت کامپيوتري است؟" اين سئوال را مردي در ميان جمعيت مي‏پرسد. ساير همکار – مدير محصولها از دست گاوهايي که آزادانه و بي‏هدف در دهکده در حال حرکت هستند و به همه جا از سالن کنسرت گرفته تا مدرسه (که البته خالي از هرگونه کتاب و يا تجهيزاتي است) سرک مي‏کشند، فرار مي‏کنند. جالب است که بسياري از اين روستايي‏ها تلفن همراه دارند!

"اين مفهوم جديدي را به شما مي‏دهد که بر پشت لباس من نوشته شده است." اين را Dan Siroker، ديگر همکار - مدير محصول گوگل که 24 سال دارد مي‏گويد. او به تي‏شرتي اشاره مي‏کند که در جلوي آن آرم شرکت و در پشت آن با خط کلاسيک نوشته شده است: "من احساس خوش‏شانسي مي‏کنم."

شانس، البته. Siroker، يک کار خوب دارد. او در منطقه‏اي نزديک به شرکت گوگل يعني پالو آلتوي کاليفرنيا بزرگ شده است. او که با مدرک علوم کامپيوتر از دانشگاه استنفورد فارغ‏التحصيل شده است استعداد خاصي در رياضي دارد. Siroker مي‏توانست به هر شرکت ديگري برود اما گوکل را انتخاب کرد و در برنامه همکار - مدير محصول که وظيفه‏اش کشف جواناني با استعدادهاي استثنايي و جذب آنها در گوگل است پذيرفته شد بدون اينکه تجربه‏اي داشته باشد. تعجب‏آور است که گوگل مي‏داند مديراني را تربيت مي‏کند که ممکن چندين سال بعد بدنبال کار ديگري روند و اين شرکت را تنها بگذارند.

اين همکار - مدير محصولها به دفاتر گوگل در کشورهاي ديگر سفر مي‏کنند و از طريق کارکنان اين دفاتر با بازار و فرهنگ آن منطقه آشنا مي‏شوند.

اکنون گروه در ژاپن است. Jini Kim 26 ساله نگران بنظر مي‏رسد. در طول 4 روز کنفرانسهايي دارد که بايد از طريق اينترنت براي چندين مدير ارشد گوگل ارائه کند. بنابراين در مدتي که در توکيو فعاليتها را مديريت مي‏کند، شبها را تا دير وقت براي کار بر روي ارائه‏هايش بيدار مي‏ماند. او تنها همکار - مدير محصول گوگل است که رشته دانشگاهيش کامپيوتر نيست. Kim در دانشگاه برکلي علوم سياست خوانده است. ولي بخاطر علاقه‏اي که براي کار در گوگل داشت بورسيه‏اي که به او تعلق گرفته بود را رها کرد.

Kim مسئوليت پروژه‏اي در دست اقدام، با نام Google Health را عهده‏دار شد. او ايده‏اي در خصوص وارد کردن پروژه‏اي ديگر در ذهن خود داشت ولي براي اين کار تاييد مقامات اجرايي گوگل لازم بود. او Larry Page را براي اين منظور هدف گرفت. ولي از زماني که Page و ديگر بنيانگذار گوگل يعني Sergey Brin از دستيارانشان جدا شده بودند گرفتن وقت ملاقات با آنها کاري بسيار دشوار بود. بالاخره يک روز هنگامي که Page مطابق برنامه تنظيم شده‏اش مي‏خواست به يک جلسه برود Kim در مقابلش ظاهر مي‏شود و مي‏گويد: "من در تعقيب کردن واقعاً خوبم!"

اينها همان چيزهايست که گوگل در برنامه همکار - مدير محصول، که 5 سال پيش آنرا آغاز کرده است دنبال مي‏کند. تلاشهاي اوليه اين شرکت براي استخدام افراد متخصصي که در ساير شرکتها مثلاً مايکروسافت در حال کار بودند نتايج بدي براي اين شرکت بدنبال داشت. Eric Schmidt، رئيس اجرايي گوگل در اين زمينه مي‏گويد: "گوگل خيلي متفاوت‏تر از آن است که بتوان افرادي را که از ساير شرکتها جذب اين شرکت مي‏شوند براحتي با فرهنگ سازماني گوگل مطابقت داد."

اولين همکار - مدير محصول، Brian Rakowski در جولاي 2002 در حاليکه بتازگي از دانشگاه استنفورد فارغ‏التحصيل شده بود جذب گوگل شد. "شما بايد مسئوليت Gmail را برعهده داشته باشيد." اين جمله را Mayer به او گفت و براي او توضيح داد که اين برنامه دهها ميليون کاربر خواهد داشت. Rakowski که هنوز هم در گوگل مشغول بکار است مي‏گويد: "من در آن زمان 22 سال داشتم و واقعاً شوکه شده بودم که آنها چگونه مسئوليت چنين کاري را به من که هيچ تجربه‏اي نداشتم سپرند." او با ترکيب تخصص و رهبري درست موفق به انجام آن کار شد.
در حال حاضر گوگل صدمين همکار - مدير محصول خود را نيز استخدام کرده است. Jeff Ferguson مي‏گويد: "اينها آدمهاي باهوشي هستند، در بين همکلاسي‏هايشان بهترينند و همينطور کساني هستند که کارهاي جديد کرده‏اند. مثلا ويرايشگر کتاب سال بوده‏اند و يا شرکتي در خور تقدير را راه‏اندازي کرده‏اند." او که استخدام‏کننده اين افراد است ادامه مي‏دهد: "من در طول 5 دقيقه مي‏توانم بگويم چه کسي براي ما مناسب است."

در توکيو، محصول سال بعد را به کارکنان آن دفتر نشان مي‏دهند و از آنها در مورد آن محصول نظرسنجي مي‏کنند. آنها همچنين در هر منطقه وضعيت تجاري آن محل را از طريق صحبت کردن با کارکنان گوگل، مشتريان و شرکا مورد توجه قرار مي‏دهند. در توکيو آنها متوجه شدند که Yahoo Japan به شدت با گوگل رقابت مي‏کند. يکي از مديران مي‏گويد: "شبيه اين است که گوگل، AOL و eBay را يکي کرده باشند." اما گوگل تصورات مردم ژاپن را هدف قرار داده است. گوگل دومين برند بعد از Toyota در ژاپن است.

منطقه الکترونيکي معروف توکيو، محلي بنام آکيباهاراست. جايي که اولين رقابت اين همکار - مدير محصولها در آن آغاز شده است. هدف اين رقابت افزايش دادن دانش آنها نسبت به محصولات، دنياي تجارت و توانايي مذاکره است. آنها به گروه‏هاي کوچکي تقسيم مي‏شوند و به هر گروه 100 دلار داده مي‏شود که دستگاه مفيدي را با آن پول تهيه کنند. ديدن پيشخوان الکترونيکي‏ها و مواجه شدن با هر جور دستگاه الکترونيکي و پيدا کردن وسايلي نظير جاسيگاري‏اي که از طريق پورت USB تغذيه مي‏شود و دود سيگار را جذب مي‏کند و يا عصاي جادويي‏اي که با تکان دادن آن چراغهاي LED، حرفي را که با حرکات عصا کشيده شده‏اند را نشان مي‏دهد که آخري برنده رقابت مي‏شود.

هواپيماي آنها به پکن مي‏رسد. همکار - مدير محصولها تلفنهاي همراه خود را که با سيستم مخابراتي ژاپن کار نمي‏کرد بيرون مي‏آورند و مي‏بينند که صدها ايميل جديد برايشان رسيده است.

وقتي همکار - مدير محصولها سرشان را بالا مي‏آورند با صحنه جديدي در چين رو در رو مي‏شوند. Kai-Fu Lee مدير گوگل در چين برايشان اينطور شرح مي‏دهد که اينجا تلاش ما ايجاد تعادل ميان شيوه آزادي‏طلبانه گوگل و سياست سانسور و محدوديت‏گذاري دولت چين است.
در دفتر گوگل، همکار - مدير محصولها با مشتريان محلي‏اي که مي‏توانند انگليسي صحبت کنند مصاحبه مي‏کنند. دولت چين از روشهايي که معيارهاي ملي را به ميان مي‏کشند براي به حاشيه راندن گوگل استفاده کرده است. هر از گاهي دسترسي به سايت موتور جستجوگر گوگل مسدود مي‏شود و بجاي آن سايت ديگري با آدرس Baidu.com نمايش داده مي‏شود که عنوانش چنين است: "Baidu بيشتر از گوگل در مورد چين مي‏داند." اين را جواني که يک تي‏شرت تيم ملي فوتبال برزيل را بر تن داشت بدون هيچ هيجاني مي‏گويد.

بعد از شام لذيذي که در هتل صرف شد در اتوبوس، Frances Haugen يکي از همکار - مدير محصولها از دوستانش نظرسنجي مي‏کند. جالب بود که بسياري از آنها پرش از هواپيما را تجربه کرده بودند. اکثر آنها والديني داشتند که در دانشگاه درس خوانده بودند. (همانند مؤسسان گوگل، يعني Brin و Larry) Haugen از آهوا فرزند يک بيولوژيشت است. او سرپرست تيمي است که که وظيفه آن تجزيه و تحليل نتايج مربوط به لينکهاي پشتيبانهاي مالي (Sponsors) است. تنها گوگل است که مي‏تواند اينگونه به يک جوان 22 ساله اعتماد کند. او مجبور بود يک تيم 20 نفره که 11 نفر آنها مهندس بودند را هدايت کند. "اين برايم خيلي دشوار بود؛ برخي از آنان دو برابر من سن داشتند. همکار - مدير محصول بودن مثل کنترل کردن يک مشت گربه است!" مسئوليت جدي داشتن چيزي است که همه آنها بايد با آن برخورد کنند. Prem Ramaswami 25 ساله که صاحب Google Checkout (يک برنامه مالي آنلاين) است صحبتهاي پدرش در زماني که در گوگل مشغول بکار شده بود را يادآورد مي‏شود که مي‏گفت: "آنها ممکن نيست به تو چنين کاري را بسپارند."

گوگل با پشتيباني همکار - مدير محصولها به آنها کمک مي‏کند که بتوانند در شرايط دشوار با مشکلات مقابله کنند. هر کدام از همکار - مدير محصولها يک مربي مديريت دارند. Nick Baum، 24 ساله، همکار – مدير محصول Google Reader در اين خصوص مي‏گويد: "همانند يک جلسه درماني است."

اوج آرامش در گوگل محيط پيرامون آن است. "گوگل مانند يک سرزمين تخيلي است." اين را David Hammer 24 ساله مي‏گويد. دفتر مرکزي در محلي است که نظرگاهي زيبا از کوههاي کاليفرنيا دارد. در گوگل 17 محل براي غذا خوردن وجود دارد که هر کدام از آنها غذايي خاص را سرو مي‏کنند. در اين شرکت استخرهاي شنا، کلينيکهاي درماني، پيستهاي واليبال ساحلي و اتاقهاي گفتمان قرار دارد.

در اولين روز حضور در بنگالر هند، گوگلي‏ها به مراکز خريد اين منطقه بمنظور رقابت بر سر خريد رفتند. به هر کدام آنها 500 روپيه (معادل تقريباً 13 دلار) داده شد تا چيزي را بخرند. جايزه به کسي تعلق مي‏گرفت که بيشترين تخفيف را گرفته باشد. براي Jini Kim اولين باري بود که بر سر يک کالا مي‏بايست با يک دستفروش چانه مي‏زد. "من هميشه از Neiman Marcus خريد مي‏کنم!" او موفق مي‏شود يک گردنبند 375 روپيه‏اي را 250 روپيه بخرد. در آخر Dan Siroker برنده اين مسابقه شناخته مي‏شود. او يک لباس سنتي را با يک سوم قيمت پيشنهادي فروشنده خريداري کرده بود.

در بنگالر ترافيک بسيار آزاردهنده است، فقر وحشتناک است و تعدادي از همکار - مدير محصولها هم بر اثر استفاده از غذا مسموم شده‏اند. اما سفر به اين دهکده با تمام مشکلاتي که داشت هنگام ترک آن احساس خوشايندي براي برخي نداشت. "ما بايد به آنها شيريني و لپ‏تاپ بيشتري مي‏داديم." اين را Tom Tunguz همکار – مدير محصول 25 ساله مي‏گويد. جلساتي که در دفاتر بنگالر برگزار شده بود بسيار مفيد بودند. همکار - مدير محصولها فهميدند معروفترين محصول گوگل در هند سايت اجتماعي Orkut، حتي معروفتر از موتور جستجوگر اين شرکت است.

گوگل تلاش مي‏کند لايه‏هاي چارت سازماني خود را به حداقل برساند بنحوي که گزارشات از کانالهاي مختلفي براي رسيدن به مقامات بالاتر رد نشود. اما در طول سفر همکار – مدير محصولها چيزهايي در خصوص وجود کمي بروکراسي در گوگل به گوششان مي‏رسيد.
همچنين برخي ستارگان گوگل هم اخيراً اين شرکت را ترک کرده‏اند که نمونه آن Bret Taylor، همکار – مدير محصولي است که Google Maps را براه انداخته بود. "ديگر هيجان و ريسک قبلي در گوگل وجود ندارد." او در حال راه‏اندازي شرکتي کامپيوتري با نام FriendFeed است.
پس از يک مراسم موسيقي کوتاه، Mayer به روزي که ممکن است همکار - مدير محصولها گوگل را ترک کنند اشاره مي‏کند. اين نوع ترک کردنها که اکثرا براي کسب تجربه در محيطي جديد است "ژني است که Larry و Sergey بدنبال آن هستند. ما 2 تا 4 سال، بخوبي را در کنار هم خواهيم بود. حتي اگر 20 درصد از شما در شرکت باقي بمانند باز هم عدد خوبي است. حتي اگر گوگل را هم ترک کنيد باز هم براي ما خوبست. من مطمئنم يکي از کساني که در اين جمع هستند شرکتي را بنا خواهد کرد که يک روز آنرا از او خواهم خريد."

ساعت 2 بامداد است افراد گروه در يک حلقه قرار مي‏گيرند. همه با هم شروع به خواندن سرود مي‏کنند. سفر دارد به پايان مي‏رسد. ممکن است پايان اين سفر آغاز ايده‏اي نو براي توليد يک يا چند محصول جديد باشد. امکان رخدادن اين اتفاق هم در داخل شرکت وجود دارد و هم در خارج از آن. مقامات بالاي گوگل اميد دارند که اين اتفاق درون شرکتشان بيفتد. Eric Schmidt مي‏گويد: "اين سفرها يک برنامه پايه‏اي براي همکار - مدير محصولها بود. من اميدوارم يکي از آنها روزي بتواند مديرعامل گوگل شود اما نمي‏دانم کداميک."



Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image