|
سفر دور دنياي گوگليها
-(2 Body)
|
سفر دور دنياي گوگليها
Visitor
1271
Category:
کامپيوتر
دنياي اقتصاد- در راگيهالي، دهکده کوچکي که در 30 مايلي بنگالر هند واقع شده است، هيچ کامپيوتري وجود ندارد. توريستها بندرت ريسک آمدن به چنين محلي را ميپذيرند چرا که تنها راه ارتباطي به اين محل از طريق جادهاي خاکي است. ضمن اينکه کلبههاي قديمي اين دهکده که تعدادشان بيش از 70 عدد است، هر لحظه ممکن است در زير پاهاي فيلها لگدمال شوند. بنابراين منصفانه است اگر بگوييم شکسته شدن اين سنت توسط گوگليها، جواناني که استادان اينترنت محسوب ميشوند و در رزومه خود مدارک علوم کامپيوتر با معدل بالا از بهترين دانشگاههاي دنيا را دارند بنحوي که همه شرکتهاي بزرگ براي استخدام آنها لحظهشماري ميکنند، بسيار غيرمنتظره است. در تابستان گذشته 18 "همکار - مدير محصول" (Associate Product Manager) گوگل سفر آموزشي خود را آغاز کردند. روستاييها بترتيب با مهمانان سلام و احوالپرسي ميکنند. سپس کودکان با تشويق والدينشان به سمت آنها ميآيند و پس از معرفي خود يک لپتاپ و قلم را از Marissa Mayer، قائممقام شرکت گوگل هديه ميگيرند. "تا بحال در مورد گوگل چيزي شنيدهايد؟" اين سئوال را Alex Vogenthaler، يکي از همکار - مدير محصولهاي گوگل با سني حدود 27 سال، در حالي که لبخند بر لب دارد ميپرسد. "نه"، پاسخ شنوندگان است. Vogenthaler، سعي ميکند براي آنها توضيح دهد که گوگل کارش چيست. "گوگل يک شرکت کامپيوتري است؟" اين سئوال را مردي در ميان جمعيت ميپرسد. ساير همکار – مدير محصولها از دست گاوهايي که آزادانه و بيهدف در دهکده در حال حرکت هستند و به همه جا از سالن کنسرت گرفته تا مدرسه (که البته خالي از هرگونه کتاب و يا تجهيزاتي است) سرک ميکشند، فرار ميکنند. جالب است که بسياري از اين روستاييها تلفن همراه دارند! "اين مفهوم جديدي را به شما ميدهد که بر پشت لباس من نوشته شده است." اين را Dan Siroker، ديگر همکار - مدير محصول گوگل که 24 سال دارد ميگويد. او به تيشرتي اشاره ميکند که در جلوي آن آرم شرکت و در پشت آن با خط کلاسيک نوشته شده است: "من احساس خوششانسي ميکنم." شانس، البته. Siroker، يک کار خوب دارد. او در منطقهاي نزديک به شرکت گوگل يعني پالو آلتوي کاليفرنيا بزرگ شده است. او که با مدرک علوم کامپيوتر از دانشگاه استنفورد فارغالتحصيل شده است استعداد خاصي در رياضي دارد. Siroker ميتوانست به هر شرکت ديگري برود اما گوکل را انتخاب کرد و در برنامه همکار - مدير محصول که وظيفهاش کشف جواناني با استعدادهاي استثنايي و جذب آنها در گوگل است پذيرفته شد بدون اينکه تجربهاي داشته باشد. تعجبآور است که گوگل ميداند مديراني را تربيت ميکند که ممکن چندين سال بعد بدنبال کار ديگري روند و اين شرکت را تنها بگذارند. اين همکار - مدير محصولها به دفاتر گوگل در کشورهاي ديگر سفر ميکنند و از طريق کارکنان اين دفاتر با بازار و فرهنگ آن منطقه آشنا ميشوند. اکنون گروه در ژاپن است. Jini Kim 26 ساله نگران بنظر ميرسد. در طول 4 روز کنفرانسهايي دارد که بايد از طريق اينترنت براي چندين مدير ارشد گوگل ارائه کند. بنابراين در مدتي که در توکيو فعاليتها را مديريت ميکند، شبها را تا دير وقت براي کار بر روي ارائههايش بيدار ميماند. او تنها همکار - مدير محصول گوگل است که رشته دانشگاهيش کامپيوتر نيست. Kim در دانشگاه برکلي علوم سياست خوانده است. ولي بخاطر علاقهاي که براي کار در گوگل داشت بورسيهاي که به او تعلق گرفته بود را رها کرد. Kim مسئوليت پروژهاي در دست اقدام، با نام Google Health را عهدهدار شد. او ايدهاي در خصوص وارد کردن پروژهاي ديگر در ذهن خود داشت ولي براي اين کار تاييد مقامات اجرايي گوگل لازم بود. او Larry Page را براي اين منظور هدف گرفت. ولي از زماني که Page و ديگر بنيانگذار گوگل يعني Sergey Brin از دستيارانشان جدا شده بودند گرفتن وقت ملاقات با آنها کاري بسيار دشوار بود. بالاخره يک روز هنگامي که Page مطابق برنامه تنظيم شدهاش ميخواست به يک جلسه برود Kim در مقابلش ظاهر ميشود و ميگويد: "من در تعقيب کردن واقعاً خوبم!" اينها همان چيزهايست که گوگل در برنامه همکار - مدير محصول، که 5 سال پيش آنرا آغاز کرده است دنبال ميکند. تلاشهاي اوليه اين شرکت براي استخدام افراد متخصصي که در ساير شرکتها مثلاً مايکروسافت در حال کار بودند نتايج بدي براي اين شرکت بدنبال داشت. Eric Schmidt، رئيس اجرايي گوگل در اين زمينه ميگويد: "گوگل خيلي متفاوتتر از آن است که بتوان افرادي را که از ساير شرکتها جذب اين شرکت ميشوند براحتي با فرهنگ سازماني گوگل مطابقت داد." اولين همکار - مدير محصول، Brian Rakowski در جولاي 2002 در حاليکه بتازگي از دانشگاه استنفورد فارغالتحصيل شده بود جذب گوگل شد. "شما بايد مسئوليت Gmail را برعهده داشته باشيد." اين جمله را Mayer به او گفت و براي او توضيح داد که اين برنامه دهها ميليون کاربر خواهد داشت. Rakowski که هنوز هم در گوگل مشغول بکار است ميگويد: "من در آن زمان 22 سال داشتم و واقعاً شوکه شده بودم که آنها چگونه مسئوليت چنين کاري را به من که هيچ تجربهاي نداشتم سپرند." او با ترکيب تخصص و رهبري درست موفق به انجام آن کار شد. در حال حاضر گوگل صدمين همکار - مدير محصول خود را نيز استخدام کرده است. Jeff Ferguson ميگويد: "اينها آدمهاي باهوشي هستند، در بين همکلاسيهايشان بهترينند و همينطور کساني هستند که کارهاي جديد کردهاند. مثلا ويرايشگر کتاب سال بودهاند و يا شرکتي در خور تقدير را راهاندازي کردهاند." او که استخدامکننده اين افراد است ادامه ميدهد: "من در طول 5 دقيقه ميتوانم بگويم چه کسي براي ما مناسب است." در توکيو، محصول سال بعد را به کارکنان آن دفتر نشان ميدهند و از آنها در مورد آن محصول نظرسنجي ميکنند. آنها همچنين در هر منطقه وضعيت تجاري آن محل را از طريق صحبت کردن با کارکنان گوگل، مشتريان و شرکا مورد توجه قرار ميدهند. در توکيو آنها متوجه شدند که Yahoo Japan به شدت با گوگل رقابت ميکند. يکي از مديران ميگويد: "شبيه اين است که گوگل، AOL و eBay را يکي کرده باشند." اما گوگل تصورات مردم ژاپن را هدف قرار داده است. گوگل دومين برند بعد از Toyota در ژاپن است. منطقه الکترونيکي معروف توکيو، محلي بنام آکيباهاراست. جايي که اولين رقابت اين همکار - مدير محصولها در آن آغاز شده است. هدف اين رقابت افزايش دادن دانش آنها نسبت به محصولات، دنياي تجارت و توانايي مذاکره است. آنها به گروههاي کوچکي تقسيم ميشوند و به هر گروه 100 دلار داده ميشود که دستگاه مفيدي را با آن پول تهيه کنند. ديدن پيشخوان الکترونيکيها و مواجه شدن با هر جور دستگاه الکترونيکي و پيدا کردن وسايلي نظير جاسيگارياي که از طريق پورت USB تغذيه ميشود و دود سيگار را جذب ميکند و يا عصاي جادويياي که با تکان دادن آن چراغهاي LED، حرفي را که با حرکات عصا کشيده شدهاند را نشان ميدهد که آخري برنده رقابت ميشود. هواپيماي آنها به پکن ميرسد. همکار - مدير محصولها تلفنهاي همراه خود را که با سيستم مخابراتي ژاپن کار نميکرد بيرون ميآورند و ميبينند که صدها ايميل جديد برايشان رسيده است. وقتي همکار - مدير محصولها سرشان را بالا ميآورند با صحنه جديدي در چين رو در رو ميشوند. Kai-Fu Lee مدير گوگل در چين برايشان اينطور شرح ميدهد که اينجا تلاش ما ايجاد تعادل ميان شيوه آزاديطلبانه گوگل و سياست سانسور و محدوديتگذاري دولت چين است. در دفتر گوگل، همکار - مدير محصولها با مشتريان محلياي که ميتوانند انگليسي صحبت کنند مصاحبه ميکنند. دولت چين از روشهايي که معيارهاي ملي را به ميان ميکشند براي به حاشيه راندن گوگل استفاده کرده است. هر از گاهي دسترسي به سايت موتور جستجوگر گوگل مسدود ميشود و بجاي آن سايت ديگري با آدرس Baidu.com نمايش داده ميشود که عنوانش چنين است: "Baidu بيشتر از گوگل در مورد چين ميداند." اين را جواني که يک تيشرت تيم ملي فوتبال برزيل را بر تن داشت بدون هيچ هيجاني ميگويد. بعد از شام لذيذي که در هتل صرف شد در اتوبوس، Frances Haugen يکي از همکار - مدير محصولها از دوستانش نظرسنجي ميکند. جالب بود که بسياري از آنها پرش از هواپيما را تجربه کرده بودند. اکثر آنها والديني داشتند که در دانشگاه درس خوانده بودند. (همانند مؤسسان گوگل، يعني Brin و Larry) Haugen از آهوا فرزند يک بيولوژيشت است. او سرپرست تيمي است که که وظيفه آن تجزيه و تحليل نتايج مربوط به لينکهاي پشتيبانهاي مالي (Sponsors) است. تنها گوگل است که ميتواند اينگونه به يک جوان 22 ساله اعتماد کند. او مجبور بود يک تيم 20 نفره که 11 نفر آنها مهندس بودند را هدايت کند. "اين برايم خيلي دشوار بود؛ برخي از آنان دو برابر من سن داشتند. همکار - مدير محصول بودن مثل کنترل کردن يک مشت گربه است!" مسئوليت جدي داشتن چيزي است که همه آنها بايد با آن برخورد کنند. Prem Ramaswami 25 ساله که صاحب Google Checkout (يک برنامه مالي آنلاين) است صحبتهاي پدرش در زماني که در گوگل مشغول بکار شده بود را يادآورد ميشود که ميگفت: "آنها ممکن نيست به تو چنين کاري را بسپارند." گوگل با پشتيباني همکار - مدير محصولها به آنها کمک ميکند که بتوانند در شرايط دشوار با مشکلات مقابله کنند. هر کدام از همکار - مدير محصولها يک مربي مديريت دارند. Nick Baum، 24 ساله، همکار – مدير محصول Google Reader در اين خصوص ميگويد: "همانند يک جلسه درماني است." اوج آرامش در گوگل محيط پيرامون آن است. "گوگل مانند يک سرزمين تخيلي است." اين را David Hammer 24 ساله ميگويد. دفتر مرکزي در محلي است که نظرگاهي زيبا از کوههاي کاليفرنيا دارد. در گوگل 17 محل براي غذا خوردن وجود دارد که هر کدام از آنها غذايي خاص را سرو ميکنند. در اين شرکت استخرهاي شنا، کلينيکهاي درماني، پيستهاي واليبال ساحلي و اتاقهاي گفتمان قرار دارد. در اولين روز حضور در بنگالر هند، گوگليها به مراکز خريد اين منطقه بمنظور رقابت بر سر خريد رفتند. به هر کدام آنها 500 روپيه (معادل تقريباً 13 دلار) داده شد تا چيزي را بخرند. جايزه به کسي تعلق ميگرفت که بيشترين تخفيف را گرفته باشد. براي Jini Kim اولين باري بود که بر سر يک کالا ميبايست با يک دستفروش چانه ميزد. "من هميشه از Neiman Marcus خريد ميکنم!" او موفق ميشود يک گردنبند 375 روپيهاي را 250 روپيه بخرد. در آخر Dan Siroker برنده اين مسابقه شناخته ميشود. او يک لباس سنتي را با يک سوم قيمت پيشنهادي فروشنده خريداري کرده بود. در بنگالر ترافيک بسيار آزاردهنده است، فقر وحشتناک است و تعدادي از همکار - مدير محصولها هم بر اثر استفاده از غذا مسموم شدهاند. اما سفر به اين دهکده با تمام مشکلاتي که داشت هنگام ترک آن احساس خوشايندي براي برخي نداشت. "ما بايد به آنها شيريني و لپتاپ بيشتري ميداديم." اين را Tom Tunguz همکار – مدير محصول 25 ساله ميگويد. جلساتي که در دفاتر بنگالر برگزار شده بود بسيار مفيد بودند. همکار - مدير محصولها فهميدند معروفترين محصول گوگل در هند سايت اجتماعي Orkut، حتي معروفتر از موتور جستجوگر اين شرکت است. گوگل تلاش ميکند لايههاي چارت سازماني خود را به حداقل برساند بنحوي که گزارشات از کانالهاي مختلفي براي رسيدن به مقامات بالاتر رد نشود. اما در طول سفر همکار – مدير محصولها چيزهايي در خصوص وجود کمي بروکراسي در گوگل به گوششان ميرسيد. همچنين برخي ستارگان گوگل هم اخيراً اين شرکت را ترک کردهاند که نمونه آن Bret Taylor، همکار – مدير محصولي است که Google Maps را براه انداخته بود. "ديگر هيجان و ريسک قبلي در گوگل وجود ندارد." او در حال راهاندازي شرکتي کامپيوتري با نام FriendFeed است. پس از يک مراسم موسيقي کوتاه، Mayer به روزي که ممکن است همکار - مدير محصولها گوگل را ترک کنند اشاره ميکند. اين نوع ترک کردنها که اکثرا براي کسب تجربه در محيطي جديد است "ژني است که Larry و Sergey بدنبال آن هستند. ما 2 تا 4 سال، بخوبي را در کنار هم خواهيم بود. حتي اگر 20 درصد از شما در شرکت باقي بمانند باز هم عدد خوبي است. حتي اگر گوگل را هم ترک کنيد باز هم براي ما خوبست. من مطمئنم يکي از کساني که در اين جمع هستند شرکتي را بنا خواهد کرد که يک روز آنرا از او خواهم خريد." ساعت 2 بامداد است افراد گروه در يک حلقه قرار ميگيرند. همه با هم شروع به خواندن سرود ميکنند. سفر دارد به پايان ميرسد. ممکن است پايان اين سفر آغاز ايدهاي نو براي توليد يک يا چند محصول جديد باشد. امکان رخدادن اين اتفاق هم در داخل شرکت وجود دارد و هم در خارج از آن. مقامات بالاي گوگل اميد دارند که اين اتفاق درون شرکتشان بيفتد. Eric Schmidt ميگويد: "اين سفرها يک برنامه پايهاي براي همکار - مدير محصولها بود. من اميدوارم يکي از آنها روزي بتواند مديرعامل گوگل شود اما نميدانم کداميک."
|
|
|