براي پيگيري وضعيت درماني و بيمه تکميلي يکي از بستگانم به دفتر اصلي يکي از شرکت‌هاي بيمه‌گذار مراجعه مي‌کنم. دو طبقه سرتاسر بيمار يا بستگانشان در انتظارند. تمام دو طبقه ساختمان را سرتاسر غرفه‌هاي کوچکي در برگرفته که مجهز به سيستم نوبت‌دهي الکترونيکي هستند. ده‌ها کارمند با سرعت تمام مشغول کارند ولي همچنان زمان طولاني براي انجام کار مورد نياز است.

دو سال قبل که براي کاري مشابه به همين شعبه مراجعه کرده بودم به خاطر دارم که مردم نوبت‌ها را روي کاغذ مي نوشتند و وضعيت آشفته و به هم ريخته آن روز هنوز در خاطرم مانده‌ است. به نظر مي‌رسد مديران اين شرکت در جهت حمايت از بيماران سيستم نوبت‌دهي الکترونيکي را مستقر کرده‌اند، اما در پايان وقتي زمان معطلي در اين شعبه را محاسبه مي‌کنم، مي‌بينم تفاوتي با دو سال قبل نمي‌کند. چرا؟ چون شايد تغيير ويترين دردي را دوا نمي‌کند. با استقرار سيستم نوبت‌دهي اين شرکت و بسياري از ديگر شرکت‌هاي بيمه همچنان خود را مقيد به سيستم‌هاي آرشيو ناکارآمد متعلق به پنجاه سال قبل کرده‌اند. آنها همچنان وابستگي خود را به دريافت مدارک متعدد و کپي کاغذي آنها از بيماران حفظ کرده‌اند.

اين مراکز مملو از بيماران يا بستگان بيماراني است که طاقت اين وضعيت به هم ريخته را ندارند و به جاي تمرکز روي بيماري مجبور به صرف انرژي بسيار در راهروها و ساختمان‌هاي اداري بيمه و بيمارستان هستند. وابستگي اين مراکز به مدارک کاغذي به حدي است که براي فقدان کوچک‌ترين مدرکي بيمار و بستگانشان را راهي مراکز درماني مي‌کنند. اين در حالي است که همين شرکت‌هاي بيمه و مراکز خدمات درماني بايد شبکه‌هاي به هم پيوسته‌اي را ايجاد مي‌کردند که اطلاعات بيماران در لحظه در اختيار يکديگر قرار مي‌داد.

اگر بتوان اندازه‌گيري از ميزان سرعت رشد آي تي در دستگاه‌هاي مختلف انجام داد قطعا شبکه درماني کشور و وزارت بهداشت يکي از عقب‌مانده‌ترين بخش‌ها در اين زمينه است. براي اثبات چنين موضوعي مي‌توان به مسير گردش کار پيچيده و هزارتوي ارتباط بين مراکز درماني، شرکت‌هاي بيمه و بيماران نگاه کرد. شبکه‌اي که مي‌توانست طي سال‌هاي اخير و همزمان با رشد ديگر بخش‌ها عملا به يکي از توسعه‌يافته‌ترين بخش‌ها تبديل شود، اکنون در زمره وابسته‌ترين ادارات و سازمان‌ها به سيستم‌هاي کهنه و قديمي است. اين را اضافه کنيد به افزايش گاه به گاه تعرفه‌هاي درماني که کمر بيماران را زير هزينه‌هاي زياد خم کرده است.