جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
شکار قاچاقچيان "پايانش"(ترمينيشن)
-(5 Body) 
شکار قاچاقچيان "پايانش"(ترمينيشن)
Visitor 1279
Category: کامپيوتر
بزرگراه فناوري -

1-آشنايي با مفاهيم پايه

1-1"پايانش" و " آغازش"، دو اصطلاح مخابراتي در برابر واژه‌‌هاي termination و origination (در زبان انگليسي)‌‌اند که در مهندسي ترافيک تلفني به‌ويژه در بهره‌برداري از ارتباطات بين‌المللي تلفني به‌کار مي‌روند.

1-2"برخواني" نيز اصطلاح تخصصي مخابراتي‌ها براي واژه call (در انگليسي) يا Anruf (در زبان آلماني) است.

1-3اينکه چرا مخابراتي‌ها به call، "برخواني" مي‌گويند (و البته فرهنگستان زبان و ادب فارسي هم آن را به تصويب رسانده است) اين است که معادل‌هاي "عاميانه" call يعني زنگ زدن، تلفن کردن، شماره‌گيري کردن، تماس گرفتن و مکالمه، هيچ کدام معناي call را در زبان تخصصي مهندسان مخابرات نمي‌رسانند.

1-4در واقع،"برخواني"، فرايندي است که از برداشتن گوشي (در تلفن ثابت) و شماره‌گيري در (تلفن‌همراه) تا گذاشتن گوشي روي قلاب دستگاه تلفن (در تلفن ثابت) و قطع ارتباط (در تلفن‌همراه) ادامه مي‌يابد چه به مکالمه، منجر شود يا نشود. درست به‌همين خاطر است که به call نمي‌توان "مکالمه تلفني" گفت چون ممکن است در بسياري از موارد به مکالمه منجر نشود.

1-5در اصل،"پايانش" و "آغازش" نيز اختصارهايي براي "پايانش برخواني"(هاي بين‌المللي) و يا "آغازش برخواني"(هاي بين‌المللي) هستند و هر دواصطلاح مذکور، از منظر يک بهره‌بردار (يا اپراتور) و يک کشور، مثلا کشور ايران، مطرحند!

1-6در "پايانش برخواني"، فرض بر اين است که فردي در خارج از کشور، اقدام به شماره‌گيري تلفن فرد ديگري در داخل کشور کرده است و اگر اين ارتباط را از دو "نيم‌برخواني" يا دو Half-call در نظر بگيريم، به‌طوري که نيمي از آن، در خارج از ايران و نيم ديگر در داخل ايران، امتداد داشته باشد، منظور از پايانش، فرآيندي است که در"‌نيم‌برخواني" دوم يعني در داخل ايران، توسط اپراتور ايراني انجام مي‌پذيرد تا يک ارتباط بين‌المللي موفق، برقرار شود.

1-7به‌همين ترتيب در"آغازش برخواني" فرض بر اين است که فردي در داخل کشور اقدام به شماره‌گيري تلفن فرد ديگري در خارج از کشور کرده است و اپراتور ايراني (يا شرکت مخابرات ايران به‌طور کلي و شرکت ارتباطات زيرساخت به‌طور خاص) مسؤول پردازش "نيم‌برخواني" داخل ايران است.

1-8از آن‌جايي که پردازش "نيم‌برخواني" دوم يعني"پايانش" باري است بر دوش اپراتور ايراني اما درآمدش به جيب اپراتور خارجي مي‌رود، به‌طور معمول بايد قراردادي مبني بر تصفيه‌حساب‌هاي ارتباطات بين‌المللي ميان دو اپراتور مبدا و مقصد ارتباط امضا شود. از همين‌رو اپراتور ايراني، يعني شرکت ارتباطات زيرساخت، در هر ارتباط وارده از بين‌الملل، اپراتور صادرکننده برخواني را شناسايي مي‌کند و پس از برقراري ارتباط، دقايق مکالمه‌اي برقرار شده را مي‌شمرد و در پايان هر دوره، مطالبات ارزي خود از اپراتورهاي خارجي را محاسبه مي‌کند.

1-9پس بديهي است که بازار"آغازش برخواني"هاي بين‌المللي به‌علت "هزينه‌زا"بودنش، در هر کشوري آزادسازي مي‌شود، اما با "پايانش ‌برخواني" به‌علت کاهش درآمدهاي ارزي و ويژگي انگل‌گرايي آن، مبارزه مي‌شود.

1-10آزادسازي بازار خدمات آغازش برخواني‌هاي بين‌المللي، علاوه بر کاهش هزينه‌هاي ارزي يک اپراتور بومي، در داخل کشور اشتغال ايجاد مي‌کند و رقابت ميان کارگزاران بازار خدمات آغازش، وضعيت برد-برد را براي دست‌اندرکاران و بهره‌برداران مخابرات يک کشور به‌وجود مي‌آورد.

1-11برعکس، در کشور مقابل، مسئله قاچاق پايانش، اپراتورهاي کشور مقابل را به چالش وامي‌دارد و اين چالش، دامنگير نهاد مقررات‌گذار نيز مي‌شود.

1-12خريد کارت تلفن براي برقراري ارتباطات بين‌المللي ارزان و يا استفاده از امکانات سرويس هوشمند"نرخ افزوده"يا Premium Rate که شماره‌هاي آن در ايران با ارقام "902230" شروع مي‌شوند به معناي استفاده از خدمات بازار آزادسازي شده آغازش برخواني‌هاي بين‌المللي است.

1-13اگر شرکت ارتباطات‌زيرساخت با کارگزاران آغازش برخواني، در کشورهاي خارجي، قرارداد مبادله دقيق مکالمات وارده و صادره داشته باشد، هر دو طرف قرارداد، از آغازش، پول درمي‌آورند و بابت پايانش، پولي نمي‌پردازند.

1-14اما اگر چنين قراردادي، منعقد نشود، در اين صورت، قاچاق ارتباط، موضوعيت پيدا مي‌کند و سوژه‌اي براي بگير و ببندها مي‌شود.

2-ردگيري قاچاقچيان پايانش

2-1 قاچاقچيان پايانش، در خارج از کشور ما، بازاريابي مي‌کنند ولي در داخل کشور ايران کارگزاراني دارند که از طريق ماهواره (يا فيبرنوري) و شبکه‌هاي محلي (شهري) تلفن،"نيم‌برخواني" دوم را برقرار مي‌کنند.

2-2 در زماني که مديرعامل فعلي شرکت ارتباطات زيرساخت، معاونت نگهداري و مديريت شبکه را برعهده داشت، مبارزه با قاچاق دقايق مکالمه‌ بين‌المللي به‌صورتي جدي شروع شد. سپس با ارتقاي‌ مقام وي به عضو هيات‌مديره شرکت ارتباطات زيرساخت و سپس مديرعاملي، اين فعاليت پردردسر، به شرکت ارتباطات داده‌ها، محول شد، ليکن با تغيير مديرعامل(و تغيير نام شرکت ارتباطات داده‌ها به شرکت فناوري اطلاعات) و با هوشيارتر شدن قاچاقچيان و رد گم کردن پياپي، مدتي اين فعاليت، کند و کندتر شد تا اينکه دوباره، در اين اواخر، شدت گرفت و سازمان‌دهي مجدد شد.

3-2 در گذشته که قاچاقچيان دقايق مکالمات وارده از بين‌الملل، هنوز هوشمند عمل نمي‌کردند،"شکارچي" شرکت ارتباطات زيرساخت يا شرکت فناوري اطلاعات، درست مانند کاربري که در کانادا و يا آمريکا زندگي مي‌کند عمل مي‌کرد يعني به‌نحوي از انحا، به کارت تلفني که در بازار کانادا يا آمريکا به فروش مي‌رفت، دسترسي مي‌يافت ولي به‌جاي اينکه به کانادا يا آمريکا مسافرت کند، از روي ميز خود در تهران، اقدام به گرفتن شماره تماس با سرويس‌دهنده مربوطه مي‌کرد و پس از آن، ارقام رمز مندرج در کارت تلفن را از راه دور وارد مي‌کرد و آن‌گاه، شماره تلفن ديگري را که روي همان ميز قرار داشت مي‌گرفت و پس از زنگ خوردن به تلفن دوم، گوشي را برمي‌داشت، به اين ترتيب حلقه‌اي به طول چند ده هزار کيلومتر ايجاد مي‌کرد به‌طوري که هر دو انتهاي اين حلقه در دست او قرار داشت.

2-4 آن‌وقت نوبت به "رديابي برگشتي" در داخل ايران مي‌رسيد تا اينکه کارگزار و محل دقيق استقرار سامانه‌هاي وي معين شود. اين کار، ابتدا با ظاهر شدن شماره‌ تلفن کارگزار روي صفحه‌نمايش شماره‌گير تلفن دوم "شکارچي" به نتيجه مي‌رسيد و سپس با همکاري اپراتورهاي استاني (شرکت مخابرات استان تهران)، محل دقيق کارگزار قاچاق و تمام شماره‌هايي که به امر قاچاق اختصاص داشتند شناسايي مي‌شد.

2-5 اما بعدها، قاچاقچيان، در کشور خارج، هوشيار شدند و به مراجعات غيرمحلي، پاسخ منفي مي‌دادند، در نتيجه ديگر نمي‌شد از تلفن اول روي ميز شکارچي در ايران، به تلفن دوم روي همان ميز زنگ زد.

2-6 در اين مرحله، مال‌باختگان در کشور مبدا قاچاق که عموما شرکت‌هاي مخابراتي طرف قرارداد با شرکت ارتباطات زير‌ساخت هستند، به همکاري با شکارچي ايراني رو آوردند و از محل و مبدا قاچاق، با خريد يک کارت تلفن مکالمات بين‌المللي، اقدام به گرفتن شماره تلفن از پيش‌هماهنگ شده در ايران مي‌کردند و مي‌کنند.

2-7 کارگزار ايراني قاچاق ارتباط بين‌الملل، هر که هست بايد در ايران، شبکه‌اي داخلي و مرکز تلفني داخلي با پيوندهايي به شبکه عمومي تلفن داشته باشد.

2-8 در اثر رديابي، گاه شماره‌هاي مجتمع مسکوني و يا يک بيمارستان (آري- حتي بيمارستان!) روي صفحه شماره‌گير تلفن شکارچي ايراني، ظاهر مي‌شود! عاقبت کار هم معلوم است: انسداد شماره‌ها تا گرفتن تعهد از مشترک.

2-9 قاچاق ارتباطات بين‌الملل، معامله پرفايده‌اي براي قاچاقچيان است. پس اين بازي دزد و کارآگاه يا موش و گربه، ادامه دارد.

2-10 حال بايد ديد آيا قانون‌گذار و مقررات‌گذار نمي‌توانند بهتر عمل کنند؟ آيا مقررات‌زدايي از اين بازار، چاره کار است؟ يا وضع مجازات‌هاي سنگين براي قاچاقچيان؟

2-11 در برخي از موارد، قاچاقچيان، شرکت‌هايي بوده‌اند که به‌صورت"کنتراتي" يا برون‌سپاري، از مرکز تلفن داخلي بخش دولتي نگهداري مي‌کردند، بدون آنکه صاحب اصلي مرکز تلفن داخلي، خود در جريان امر، واقع شده باشد و يا ذي‌نفع از درآمدهاي قاچاق مکالمه تلفن شود.




Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image