|
غربت زبان مادري
-(6 Body)
|
غربت زبان مادري
Visitor
1309
Category:
کامپيوتر
از لحظهاي كه نخستين كلمات فارسي روي وب رخ نمايان كرده است مدت زمان زيادي سپري نشده است اما در همين مدت کوتاه محتواي فارسي توانسته است به يکي از غني ترين زبانهاي تحت وب تبديل شود. افزايش روز افزون سايتها و وبلاگهاي فارسي همزمان با گسترش نسبي بازارهاي کامپيوتري و در دسترس قرار گرفتن اين تجهيزات و شبکههاي متصل به اينترنت باعث شده به مرور زمان ضريب نفوذ محتواي فارسي به نحو قابل توجهي طي سالهاي اخير افزايش يابد. کاربران قديمي زماني را به خاطر مي آورند که با شبکههاي محلي و کوچک نخستين تجربههاي توليد محتواي ديجيتالي به وجود آمد و انجمنهاي گوناگوني که بحثهاي مختلفي را دنبال ميکردند رفته رفته به يکي از جذابترين فعاليتهاي جوانان علاقه مند تبديل شد و سرانجام با سرازير شدن اين رودخانههاي کوچک به درياي اينترنت يک حرکت فعال بين المللي در اين عرصه به وجود آمد. حرکتي که تک تک کاربران فارسي زبان در پرورش و رشد آن نقش داشتند. هر چند توسعه ديجيتالي در کشور با حرکت کندتري نسبت به کشورهاي توسعه يافته پيش ميرفت اما آنچه مزيت زبان فارسي به شمار ميآمد پشتوانه غني و سرشار اين زبان در طي قرنها و علاقهمندي مردم اين سرزمين به نوشتار بود كه بستر چنين رشدي را فراهم كرد اينك در حالي که تقريبا مسير توليد محتواي فارسي ( خارج از نگرش هاي کيفي آن) کاملا شناخته شده و رو به گسترش است ميتوان نگاهي به چگونگي اين حركت و رشد آن داشت و به نوعي بحثهاي كيفي و خطرات و مشكلات اين بخش را از نظر گذراند. توسعه وبلاگها انقلابي در توليد محتوا يکي از متخصصان زبان شناس ايراني اعتقاد دارد، امروزه توسعه زبان فارسي مديون وبلاگهاي فارسي است هر چند اين توسعه نيز مثل هر توسعه ديگري در اين سرزمين بي عيب و نقض نبوده است. وبلاگهاي فارسي درست زماني به وجود آمدند که ميزان تقاضا براي حضور در اين جامعه مجازي به نوعي با افزياش چشمگيري روبهرو بود اما اين حضور با ايجاد سايتها و صفحات اينترنتي چندان بي دردسر نبود چرا كه علاقه منداني که مي خواستند ايده و حرکتي را پايه گذاري کنند يا بايد از امکانات مالي قدرتمندي برخوردار بودند و يا به ابزارهاي نرم افزاري تسلط لازم و كافي پيدا ميكردند و به همين دليل است كه مشاهده ميكنيم نخستين سايتهاي فارسي همانهايي هستند که توسط برنامه نويسان و فعالان صنعت انفورماتيک به وجود آمده اند. مشکلات ديگري نيز چون خريد دامنه و فضاي اينترنتي نيز به اين موضوع اضافه مي شد هر چند به تدريج با گسترش شرکتهاي ميزبان وب اين مشکل به سرعت برطرف شد. حضور وبلاگها در فضاي مجازي بي شک يک حرکت بزرگ به شمار ميرفت چراکه وبلاگها امکان نوشتن و عملي کردن يک ايده را به شكلي كاملا رايگان را به وجود ميآوردند تا آنجا كه براي داشتن يک وبلاگ ديگر نيازي به تخصص يا آشنايي چنداني با برنامههاي نرم افزاري پيچيده نبود و به خاطر همين امتياز در مدتي کوتاه حجم عظيمي از کاربراني که تا پيش از اين صرفا بيننده صفحات اينترنتي بودند به توليد کننده صفحات فارسي پيوستند و بعد از مدتي ايجاد رقابت بين سرويسهاي ارايه دهنده خدمات وبلاگ نيز به افزايش کيفيت اين سرويسها منجر شد به طوري که روند رو به رشد اين خدمات از دو سال قبل تاکنون کاملا قابل بررسي است. اين رشد و توليد محتواي فارسي روي وب در حالي اتفاق افتاد که تعداد کاربران اينترنت در ايران بنا به اعتراف مقامات رسمي از 16 ميليون نفر فراتر نرفته و ضريب نفوذ اينترنت در کشور از متوسط ضريب نفوذ اينترنت در منطقه خودمان هم کمتر است. در چنين شرايطي به نظر مي رسد حتي توسعه وبلاگها بر افزايش علاقه مندي براي دسترسي به اينترنت در داخل کشور نيز تاثير گذاشته است. در حالي که هنوز هم تعبير "چت کردن" از سوي بسياري از مردم براي علاقه مندان به اينترنت به کار مي رود حضور وبلاگها توانسته کيفيت استفاده از اينترنت را نيز ارتفا دهد. ناهمگوني توسعه محتوا با يك نگاه اجمالي طي اين سالها ميتوان دريافت كه رشد وبلاگها و سايتهاي فارسي زبان بر اساس برنامهريزي و عمليات حساب شدهاي صورت نگرفته و همين موضوع مشکلاتي را نيز به وجود آورده است. گفته ميشود آزادي نسبتا بي حد و حصري که وبلاگ نويسان با آن مواجه شدند سبب شده كه عدهاي به بيراهه كشانده شوند و در اين ميان صفحات بسياري نيز به بازنويسي بسيار پراکنده متون چاپ شده تبديل شده است و تعداد زيادي از وبلاگ نويسان نيز به ميرزابنويسهايي تبديل شدند که از روي کتابهاي شعر و خاطره به پرکردن صفحات وبلاگ ميپردازند. با اين حال بسياري معتقدند که پيش زمينه حضور غني در اينترنت چيزي جز اين نيست و ما نيز قصد قضاوت بر روي محتواي وبلاگها را نداريم چرا كه در ميان اين حجم انبوه وبلاگها به روز شده چه بسيار وبلاگهاي هستند كه مطالب آنها از نظر محتوا و بارمعنايي بسيار غني و خواندني است. به هرحال اگر محتواي فارسي را چيزي يکپارچه و لزوما مثبت نبينيم مي توان آن را به بخشهاي مختلفي تقسيم بندي کرد. هم اکنون يک جست و جوي ساده مي تواند انبوهي از مطالبي که عمدتا به يک بار خواندن نيز نمي ارزند، براي کاربر به همراه بياورد. در واقع همين توسعه ناهمگون تا اندازه زيادي در يافتن متوني كه به کار مي آيند نيز مشکل ايجاد مي کند و در اين اوضاع و احوال بسياري پيش بيني مي کنند با افزايش حجم اطلاعات غير ضروري روي اينترنت عملا جست و جوگرهاي فعلي اينترنت جاي خود را به جست وجو گرهاي معنا گرا ميدهند، جست و جوگرهايي که بر اساس الگوريتم مشخصي به يافتن اطلاعاتي مي پردازند که مشخصا مورد تقاضاي کاربر است. يکي ديگر از مشکلاتي که در توسعه محتواي فارسي به آن اشاره شده و تا حدودي دغدغه بسياري را شامل ميشود همانا تهديد زبان فارسي است، از آنجا که اينترنت امروزه دسترسي به نوشتار را براي اغلب مردم فراهم کرده و حتي کوچکترين صفحه اينترنتي نيز عملا بخشي از اين جهان بزرگ مجازي را شامل ميشود بنابراين هر نوع نوشتار سريعا مورد توجه قرار مي گيرد از طرف ديگر متاسفانه استفاده از اصطلاحات عاميانه و عمدتا غلط از نظر انشايي و املايي در بسياري از صفحات وبلاگ و سايتهاي فارسي زبان به وفور مشاهده ميشود و به همين علت کارشناسان اعتقاد دارند بايد براي توسعه در اين بخش راهکاري انديشيد تا از غلط پروري در اين حوزه جلوگيري به عمل آيد و در همين راستا گفته ميشود هم اکنون پروژه هايي نيز براي توسعه دقيق محتواي فارسي از سوي نهادهاي دولتي در حال پيگيري است هر چند تجربه نشان داده، مسيري که چندان با شکل دستوري و بالا به پايين همخوان نبوده را نمي توان با همين شکل نيز اصلاح کرد. به هرصورت با تمامي اين مشکلات به نظر مي رسد که توسعه محتواي فارسي بيش از آنکه خطر و مشکل به وجود آورده باشد انبوهي از مزيتها را به همراه داشته بنابراين مي توان با هدايت صحيح آن به مجراي درست به بهبود آن نيز کمک شاياني کرد. خطرات و مشکلات پيش رو واقعيت آن است که توسعه مجازي و توليد محتواي ديجيتالي طي سالهاي اخير با کمترين دخالت دولت صورت گرفته است و اگر از سايتهاي دولتي که تعداد آنها چندان زياد نيست و برخي سايتهايي که بودجههاي ميلياردي براي توسعه محتوا دريافت کردند بگذريم بايد بگويم اكثر سايتهاو وبلاگهاي فارسي به حالتي خودجوش به توليد محتوا در اين عرصه ميپردازند و از اين فعاليت خودجوش نه تنها هيچ حمايتي تا كنون صورت نگرفته بلكه در مقابل مشکلاتي را نيز از سوي دولت به آنها تحميل شده است و آخرين نمونه عيني آن به طرح ساماندهي سايتها ختم ميشود. طرحي كه در ابتدا وبلاگها را نيز در برميگرفت كه به عقيده بسياري از كارشناسان اين طرح با اجراي خود به مرگ وبلاگها فارسي روي وب خاتمه مييافت و اين كار خود باعث كاهش توليد محتواي فارسي روي وب ميشد چرا كه در حال حاضر اكثر توليد محتوا از سوي وبلاگنويسان روي وب صورت ميگيرد. به هر حال گويا پديدآوردگان طرح خود از نتايج نه چندان دلچسب طرح آگاه شدند چرا در كمتر از چند روزاز اعلام طرح ساماندهي سايتها كه در آن ثبت وبلاگها نيز اجباري ذكر شده بود مسئولين امر كلمه تمايل را به جاي اجباري جايگزين كردند. به هر حال جدا از مسائلي كه ذكر شده بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه امروزه ديگرمحتوا صرفا به يک متن نوشتاري خلاصه نميشود و انبوهي از فايلهاي صوتي و تصويري و گرافيکي نيز بخشي از محتوا به شمار مي آيند. در اين ميان دولت به عنوا ن فراهم کننده زيرساختهاي مخابراتي و اينترنتي نتوانسته همپاي تقاضا در اين عرصه پيش بيايد و در همين راستا وقتي چند ماه قبل که موضوع کاهش سرعت اينترنت پرسرعت مطرح شد بيشترين مشکل براي کاربران خانگي اينترنت به وجود آمد. در حالي که در بسياري از کشورها شرکتهاي اينترنتي براي افزايش پهناي باند و ارايه خدمات اينترنت پرسرعت به کاربران سرودست مي شکنند در اينجا وزير ارتباطات و برخي از ديگر مسوولان وزارت ارتباطات به صراحت اعلام ميكنند که کاربران خانگي نيازي به اينترنت پرسرعت ندارند. چنين اظهارنظرهاي اگر از سوي کساني خارج از مجموعه وزارت ارتباطات و مسوولان تصميم گير در عرصه اينترنت عنوان مي شد شايد تا اندازهاي قابل پذيرش بود اما وقتي متولي توسعه ارتباطات و فناوري اطلاعات در کشور چنين موضوعي را اعلام ميكند با خود حيرت بسياري از کارشناسان را به همراه دارد که چگونه ممکن است وزارت ارتباطات ضرورت توسعه اينترنت پرسرعت را درک نکرده باشد آن هم در شرايطي که در برنامه خود دولت توسعه اين خطوط به عنوان يک وظيفه به صراحت ذکر شده است. هر چند بعد از آن اعلام شد که کاربراني که به اينترنت بيش از اين نياز دارند مي توانند به وزارت ارتباطات مراجعه کنند و با ذکر دلايل خود براي نياز به اينترنت پرسرعت مجوز دا شتن آ ن را دريافت کنند. اما به نظر نمي رسد حتي يک کاربر هم به اين منظور به وزارت ارتباطات مراجعه کرده باشد چراکه عملا شرکتهاي اينترنتي تنها براي مدت کوتاهي مصوبه کاهش سرعت اينترنت را به اجرا گذاشتند و حال نه به شکل رسمي و نه چندان پنهاني به ارايه پهناي باند بيش از 128 کيلوبيت به کاربران مشغولند. هر صاحب نظري در حوزه آيتي به اين واقعيت واقف است كه پهناي باند بالا به دسترسي بيشتر کاربران به منابع اينترنتي و به طبع آن توليد سريع تر و راحت تر محتواي فارسي ميانجامد. موضوعي که شايد در ابتداي مطرح شدن اين محدوديت عملا در نظر گرفته نشده بود. از طرف ديگر يكي ديگر از مشكلات پيشرو براي توليد محتواي فارسي روي وب مسئله تكراري و معضل هميشگي كاربران يعني همان فيلترينگ است مسئلهاي كه به جرات ميتوان گفت آنقدر که فيلترينگ اينترنت براي توسعه محتواي ديجيتالي مشکل ايجاد کرده پهناي باند چنين نکرده است. فيلترينگ طي سالهاي اخير به يکي از سختگيرترين موانع توسعه اينترنت در کشور تبديل شده و به دليل ساختار و مديريت آن که به مسدود شدن اشتباهي هزاران سايت مفيد و علمي منجر شده حتي انتقادات نمايندگان مجلس را نيز برانگيخته است. امروزه به جرات مي توان گفت که توسعه فيلترينگ واقعا چشمگير بوده اما در کنار کارکردهاي مثبت آن در حذف محتواي غير اخلاقي ( که تنها 2 درصد کل سايت هاي اينترنتي را شامل مي شود) موارد بسياري از سايتهاي مفيد، علمي و پژوهشي و خبري را نيز در خود فرو برده است. تاثيرات چنين فيلترينگ گستردهاي باعث شده در بسياري از اوقات دسترسي بسياري از پژوهشگران و دانشجويان ايراني به محتواي علمي به شدت کاهش يابد. اين در حالي است که بعد از گذشت چند سال نيز هنوز راه و روش دقيقي و برنامه ريزي شده اي براي مطلع کردن متوليان فيلترينگ از مسدود کردن سايتهاي مفيد وجود ندارد. اين فيلترينگ گسترده عملا باعث سردرگمي بسياري از کاربران اينترنت شده و در بسياري از موارد کاربران ايراني را به جست و جو براي يافتن فيلتر شکن و نقض قانون واداشته است. به طوركلي به نظر مي رسد مشکلات فني سيستم فيلترينگ فعلي يکي از مهمترين دلايل گسترش يافتن فيلترينگ اشتباهي باشد موضوعي که سالهاست توسط شرکت فناوري اطلاعات در حال پيگيري است اما به نتيجه مشخصي نرسيده است. *** در توسعه محتواي فارسي شايد آنچه مورد توجه قرار نگرفته فقدان برنامه ريزي دولت به اين منظور است. هم اکنون شرکت گوگل طرح ديجيتالي کردن کتابخانه هاي کل جهان را روي اينترنت در حال اجرا دارد و بسياري از محتواي حساب شده و دقيق ديگر کشورهاي در حال توسعه نيز از طريق اينترنت در دسترس است. در ايران اما براي توسعه محتوا روي وب هيچ سازمان و متولي خاصي وجود ندارد. آنچه تاکنون انجام گرفته ( صرف نظر از کيفيت آن) به صورت خودجوش و توسط کاربران اينترنت بوده است. عدم تخصصي بودجه براي اين منظور و حمايت نکردن از برنامهها و رويدادهايي که مي تواند به گسترش محتوا روي وب کمک کند از وظايف مسوولان دولتي و نهادهايي است که به اين منظور مشغول فعاليتند.
|
|
|