فلسفه وجودي شرکت فناوري اطلاعات چيست؟
-(0 Body)
|
فلسفه وجودي شرکت فناوري اطلاعات چيست؟
Visitor
1665
Category:
کامپيوتر
جهان صنعت - در شرايطي كه مجموعه دولت نهم، علاوه بر كاهش قابل ملاحظه هزينههاي خود در تلاش براي كوچكسازي، ادغام شوراهاي موازي و حذف كليه بخشهاي غيرضروري، نيمهفعال و بلاتكليف خود است، هستند شركتها و مجموعههايي در بدنه دولت كه فلسفه وجود آنها روشن نيست. اگرچه اينجا مقصود نگارنده واردكردن اشكال به دولت به معناي رياستجمهوري آن نيست بلكه روي سخن با وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات است كه به تبعيت از تلاشهاي دولت، ايشان نيز بايد نسبت به بازنگري در زيرمجموعه خود، اقدامات لازم را به عمل آورد. از جمله اين شركتها ميتوان به شركت فناوري اطلاعات (IT) وابسته به وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات اشاره كرد، شركتي كه هنوز تعريف و جايگاهي براي آن در عرصه فناوري اطلاعات كشور متصور نيست و كارشناسان معتقدند كه اين شركت ميتواند در حد يك دفتر يا اداره كل به مجموعهاي همچون شركت ارتباطات زيرساخت واگذار شود. اگرچه روز شنبه مديرعامل شركت IT در نشستي خبري گزارشي از وضع اين شركت اعلام كرد اما از آنجا كه دعوت يادشده گزينشي بوده و امكان حضور در اين نشست فراهم نشد، پرسشها و ابهامات پيرامون فلسفه وجودي اين شركت در متن حاضر طرح ميشود. اميد است كه وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات و به ويژه مسوولان مربوطه در رياستجمهوري موارد ذكر شده در اين گزارش را در تصميمگيريهاي آتي خود لحاظ كنند. گزارش حاضر ضمن بررسي تاريخي به مقايسه شباهتهاي كاري دو شركت فناوري اطلاعات با شركت ارتباطات زيرساخت كه اتفاقا هر دو به وزارت ارتباطات وابسته هستند، پرداخته و به ارايه پيشنهاداتي نيز ميپردازد. تاريخچه شركت زيرساخت سال 1368 بود كه اساسنامه شركت ارتباطات زيرساخت در مجمع عمومي فوقالعاده شركت مخابرات ايران تصويب شد. 10 سال بعد يعني در سال 78 با هدف متمركز كردن فعاليتهاي مخابراتي در طراحي و اجراي شبكههاي مخابراتي داخل و خارج از كشور و اصلاح بخشي از اساسنامه و تغيير نام شركت سرانجام در جلسه مجمع عمومي فوقالعاده در تاريخ 15/10/78 اساسنامه جديد مورد تصويب قرار گرفت و نام آن به شركت طرح و توسعه شبكههاي مخابراتي تغيير نام يافت. در نهايت نيز براساس مصوبه شماره 76016/1901 شوراي عالي اداري در تاريخ 24/4/82 شركت سهامي طرح و توسعه شبكههاي مخابراتي به شركت ارتباطات زيرساخت تغيير نام داده شد. بر اساس ماده دوم اساسنامه شركت ارتباطات زير ساخت، «شبكه ارتباطات زيرساخت» اينگونه تعريف شد كه شبكه ارتباطات زيرساخت عبارت از: مجموعه سيستمهاي مخابراتي از قبيل مراكز مايكروويو بين شهري و بينالملل، شبكه اصلي فيبرنوري، ايستگاههاي زميني ماهواره مخابراتي مرتبط با زيرساخت، مراكز سوئيچ راه دور (sc، pc) و بينالملل(ISC) كه تامين ظرفيت انتقال و راهيابي و ترافيك بينشهري و بينالملل مورد نياز متقاضيان و اپراتورهاي شبكههاي مختلف اعم از دولتي و غيردولتي رابرعهده دارد. همچنين و بر اساس ماده سوم اساسنامه، هــدف از تشكيــل شركت، مديــريت، سامــاندهي، ايجاد، توسعه، تامين، نظارت، نگهداري و بهرهبرداري شبكه ارتباطات زيرساخت كشور و ارايه خدمات ارزش افزوده آن بود كه با استفاده از فناوريهاي جديد ارتباطي در قالب طرحها، برنامههاي مصوب و همچنين كارگزاري شركت مخابرات ايران (مادرتخصصي) در زمينه نظارت، تصويب طرحهاي جامع مخابراتي و تدوين استانداردها با تصويب مجمع عمومي شركت تحقق مييابد. تاريخچه شركت فناوري اطلاعات اما دو سال بعد از تاسيس شركت ارتباطات زيرساخت، يعني در سال 1370 شركت ديگري در زيرمجموعه شركت مخابرات ايران فعاليت خود را با نام شركت ارتباطات دادهها يا همان ديتا آغاز كرد. در واقع و بر اساس اساسنامه، شركت فناوري اطلاعات با توجه به نياز روزافزون كشور به برقراري و توسعه شبكههاي رايانهاي و ارتباط آنها به يكديگر و در نهايت اتصال به شبكههاي جهاني و با هدف ايجاد زيرساختهاي ارتباطي لازم براي تحقق چنين امري و نيز امكان دسترسي به منابع اطلاعاتي، خدمات و برنامههاي كاربردي داخلي و خارجي تحت عنوان «امور ديتا» از سال 1370 به عنوان يكي از قسمتهاي زيرمجموعه وزارت پست و تلگراف و تلفن آغاز به كار كرد. همزمان با تغيير نام وزارت پست و تلگراف و تلفن به وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات در سال 1382، تغييراتي در سطح شركتهاي تابعه رخ داد. در اين رابطه امور ارتباطات ديتا ضمن تغيير هويت در تابستان 83 با تاييد شوراي نگهبان به شركت ارتباطات دادهها تغيير نام يافت. در تابستان 1384 با توجه به توسعه اهداف و ماموريتهاي شركت، نام آن به شركت «فناوري اطلاعات» تغيير يافت. همانگونه كه در اساسنامه شركت فناوري اطلاعات نيز آمده است هدف از تشكيل آن مديريت، ساماندهي، ايجاد، توسعه، تامين، نظارت، نگهداري و بهرهبرداري شبكه ارتباطات دادهها و ارايه خدمات ارزش افزوده آن به منظور تحقق طرحها و برنامههاي مصوب شركت مخابرات ايران است. اين در حالي است كه قرار بود اين شركت نيز همچون شركت ارتباطات زيرساخت با تغيير نام به «سازمان فناوري اطلاعات» وظايف شوراهاي عالي فعال در حوزه فناوري اطلاعات را بر عهده بگيرد. موضوعي كه با توجه به رويه فعلي به نتيجه موردنظر طراحان آن نرسيد. چراكه گذشته از اشكالات ساختاري و فني كه به جايگاه سازماني اين نهاد در محافل كارشناسي وارد است برخي اعمال چنين تغييراتي را از لحاظ قانوني نيز در حيطه اختيارات دولت نمي دانند. تشابه كاري دو سازمان در يك وزارتخانه اما با مقدمهاي كه در پيآمد، سازمان فناوري اطلاعات بر اساس منويات و تفكرات طراحان آن چه شكل بگيرد و چه با روال سابق به پيش برود داراي تشابه خدماتي و كاري زيادي با شركت ارتباطات زيرساخت است. اين شباهت كاري تا حدي است كه گاها خود دو شركت، كارشناسان و حتي روزنامهنگاران در يافتن پاسخ برخي ابهامات دچار نوعي سردرگمي ميشوند.براي مثال افت كيفيت يا قطع فيبرنوري كه موجبات بروز مشكلاتي را در ارتباطات اينترنتي كشور را فراهم ميآورد، موجب ميشود كه هر دو شركت به پاسخ در اين مورد بپردازند چراكه به تعبيري شركت ارتباطات زيرساخت مسوول «تامين» زيرساختهاي ارتباطي بوده و شركت فناوري اطلاعات نيز به تعبيري مسوول «تحويل» زيرساختهاي ارتباطي به مشتريان است. اگرچه بر اساس شرح وظايف و روند فعلي شركت ارتباطات زيرساخت نيز اقدام به ارايه خدمات ارتباطي به مشتريان دولتي و خصوصي خود ميكند. حتي چندي پيش شركت ارتباطات زيرساخت به علت بروز مشكلي كه يك شركت خصوصي مدعي بروز آن شده بود، نسبت به شكايت از اين شركت هشدار داد. در حالي كه به نظر ميرسيد اين شركت فناوري اطلاعات است كه بايد پاسخگو باشد. در خصوص شركت فناوري اطلاعات بد نيست كه به اين موضوع نيز اشاره شود كه از جهات بسياري داراي برخي وجوه تمايز با معاونت جديدالتاسيس فناوري اطلاعات وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات نيز هست. كما اينكه در اين مورد نيز و در خصوص خبري همچون اتصال مدارس و دانشگاهها به فيبرنوري بخشي از خبر را معاون فناوري اطلاعات وزير ارتباطات ميدهد و بخش ديگري از خبر را مديرعامل شركت فناوري اطلاعات. مواردي از اين دست در حوزه كاري شركت فناوري اطلاعات به كرات مشاهده شده و ميشود. در ادامه مطلب كار بسيار سادهاي در اين مورد صورت پذيرفته است. در اين خصوص تنها به شرح وظايف اين دو شركت بر پايه اساسنامه آنها پرداخته شده تا از اين طريق و نوع چيدمان شباهتهاي كاري اين دو نهاد در كنار يكديگر امكان قياسي ساده براي همگان فراهم شده و هدف اين نوشتار نيز تامين شود. برخي از موارد تشابه به همين منظور ابتدا يك بند از شرح وظايف شركت ارتباطات زيرساخت و پشت سر آن نيز بندي مشابه در شرح وظايف شركت فناوري اطلاعات آورده شده است. در شرح وظايف دو شركت ارتباطات زيرساخت و فناوري اطلاعات چنين آمده است: 1- شركت ارتباطات زير ساخت: تهيه و تدوين طرحهاي جامع در زمينه شبكه ارتباطات زيرساخت براساس الزامات، نيازها، استانداردها و ضوابط شركت فناوري اطلاعات: تهيه و تدوين طرحهاي جامع در زمينه شبكه ارتباطات دادهها بر اساس الزامات، نيازها، استانداردها و ضوابط. 2- شركت ارتباطات زيرساخت: بازاريابي، تاسيس، توسعه، بهسازي، اجرا، نگهداري و بهرهبرداري و همچنين نظارت و مديريت شبكه ارتباطات زيرساخت كشور. شركت فناوري اطلاعات: بازاريابي، تاسيس، توسعه، بهسازي، اجرا، نگهداري و بهرهبرداري و همچنين نظارت و مديريت شبكه ارتباطات دادهها طبق استانداردهاي ملي و بينالمللي. 3- شركت ارتباطات زيرساخت: تامين كليه نيازهاي ارتباطي زيرساختي متقاضيان اعم از بخشهاي دولتي، خصوصي و تعاوني ارايهدهنده خدمات مخابراتي مجاز طبق استانداردهاي ملي و بينالمللي شركت فناوري اطلاعات: فراهم كردن امكانات لازم جهت تامين نيازهاي متقاضيان شبكههاي خصوصي كلان. 4- شركت ارتباطات زيرساخت: تهيه و تصويب دستورالعملها، ضوابط، معيارها و استانداردهاي فني و تخصصي موردنياز شركت در زمينه تاسيس، توسعه، نگهداري و بهرهبرداري از شبكه زيرساخت. شركت فناوري اطلاعات: تهيه و تصويب دستورالعملها، ضوابط، معيارها و استانداردهاي فني و تخصصي موردنياز در زمينه تاسيس، توسعه، نگهداري و بهرهبرداري از شبكه ارتباطات دادهها. 5- شركت ارتباطات زيرساخت: عضويت در نهادها و انجمنهاي تخصصي ملي و بينالمللي و شركت در كنفرانسهاي مربوط به منظور كسب و تبادل اطلاعات تخصصي ارتباطات زيرساخت. شركت فناوري اطلاعات: عضويت در نهادها و انجمنهاي تخصصي ملي و بينالمللي و شركت در كنفرانسهاي مربوط به منظور كسب و تبادل اطلاعات تخصصي ارتباطات دادهها. 6- شركت ارتباطات زيرساخت: مديريت، برنامهريزي، پيادهسازي آموزشهاي تخصصي خاص بهمنظور توسعه مهارتهاي لازم. شركت فناوري اطلاعات: مديريت، برنامهريزي و پيادهسازي آموزشهاي تخصصي خاص به منظور توسعه مهارتهاي لازم. 7- شركت ارتباطات زيرساخت: اقدام در جهت حفظ امنيت شبكه و محافظت از حقوق مشتركان. شركت فناوري اطلاعات: اقدام در جهت حفظ امنيت شبكه و حفاظت از حقوق مشتركان در چارچوب قوانين و مقررات كشور. موارد فوق عينا و بيهيچ دخل و تصرفي از شرح وظايف اين دو شركت نقل شد. از اين رو به سادگي مشاهده ميشود كه در موارد بسياري وظايف شركت فناوري اطلاعات به جز برخي لغات جزيي كه اتفاقاً از لحاظ عملي تفاوتي نيز در كاركرد آنها ايجاد نمي كند، داراي تفاوت مشهودي نيست. حتي به نظر ميرسد كه اساسنامه شركت ارتباطات زيرساخت دو سال بعد از تدوين و تصويب با تغييرات لغوي جزيي عينا براي تاسيس شركت فناوري اطلاعات مورد استفاده واقع شده است. در اينجا امكان دارد اين پرسش مطرح شود كه با اين تفاسير شركت فناوري اطلاعات در آن زمان براي چه منظوري تاسيس شد، اين پاسخ در محافل كارشناسي مطرح است كه «قرار بود شركت فناوري اطلاعات در لايحه كاربري و كاربردهاي فناوري اطلاعات فعاليت داشته باشد.» شركتي در حد يك اداره اين تنها تفسيري است كه كارشناسان براي تاسيس شركت فناوري اطلاعات قايل هستند. اينكه شركت فناوري اطلاعات تا چه حد در راستاي شرح وظايف خود عمل كرده، اينكه شركت فناوري اطلاعات كارنامه موفقي در طول عملكرد 16 ساله خود داشته، اينكه چه طرحها و پروژههاي نام آشنا و بزرگي را در رزومه كاري اين شركت ميتوان به خاطر آورد يا اين پرسش اساسي كه چرا اصولا با اين شباهتهاي كاري كه پيش از اين به آنها اشاره شد، شركت فناوري اطلاعات شكل گرفت، موضوعاتي است كه بايد در گزارش و محل ديگري مورد نقد و بررسي قرار بگيرد. اگرچه طرح بزرگ شارع 1 و 2 منتسب به اين شركت است كه به نتايج لازم نيز نرسيد. با اين تفاسير كارشناسان معتقدند شركت فناوري اطلاعات، پيش از مصوبه تبديل شدن به سازمان كه به آن اجازه ميدهد تا از بند خصوصيسازي رها شود، عهدهدار وظايفي بود كه به گفته رمضانعلي صادقزاده، رييس كميته مخابرات مجلس پس از تبديل شدن به سازمان رگولاتوري و شركت زيرساخت محول خواهد شد. اين در حالي است كه وظايفي نظير سياستگذاري يا انجام امور زيرساختي، هيچ ارتباط ارگانيكي با اين شركت و ساختار آن نداشته است. بسياري از منتقدان اصليترين نقش ديتا را به ويژه پس از تدوين و شرح وظايف جديد وزارت ارتباطات، واسطهگري در فرآيند توزيع پهناي باند ميدانند، كاري كه بايد از همان ابتدا به بنگاههاي خصوصي يا حداكثر اداره بازاريابي شركت ارتباطات زيرساخت سپرده ميشد و دولت ميتوانست نقش نظارتي و مديريتي كلان خود را هم از طريق رگولاتور و شبكه زيرساختي كه در اختيار دارد، اعمال كند.
|
|
|