گوشي دستتان باشد، اين گزارش جايزه دارد
-(7 Body)
|
گوشي دستتان باشد، اين گزارش جايزه دارد
Visitor
1500
Category:
کامپيوتر
شروع گزارشي درباره موبايل يا همين تلفن همراه، در روزهاي پاياني بهمنماه هشتاد و پنج، با بيان توضيحي در باب آنكه «موبايل چيست و چگونه است»، به آن ميماند كه در شماره هفتاد و سوم«وب» بخواهيم در باب اينكه «چه ميخواهيم باشيم و چرا منتشر ميشويم» سخن بگوييم. پس از بديهيات است كه گزارش نيز مستقيم برود سر اصل مطلب خودش؛ خانمهايي كه تلفن همراه داريد! آقاياني كه همراه داريد! شمايي كه الان موبايلتان به هزار نغمه خوش به صدا درآمد! خانم خانهداري كه نميداني همزمان با كدام تلفن وقت بگذراني و براي همين، قابلمه دوم هم ته گرفت؛ تا به حال به دردسرهايي كه پس از همراه داشتن تلفن در همه وقت و هر جا بدان دچار شدهايد، فكر كردهايد؟ نه! اصلاً منظورم سرطان مغز و اختلالات رواني و كاهش گردش خون در مغز و ديگر تأثيراتي كه امواج موبايل بيخ گوشتان در سر و مغز مبارك بر جاي ميگذارد نيست؛ منظورم دردسرهاي ديگر است. مثلاً فيشي كه هر دو ماه بايد بپردازيد؛ جريمهاي كه سر فلان چهارراه بابت صحبت كردن با تلفن همراه، حين رانندگي، بايداز شما بگيرد جناب سركار، كه البته در انبوه جرايم روزانهي ديگر، گم شده و وصول نميشود به خزانهي دولت. يا مثلاً دردسرهايي از قبيل پا توي كفش كردن خودتان ، زنتان، فرزندتان براي تغيير گوشي موبايل و خريدن يك مدل بالاتر با دويست هزار تومان اختلاف كه يكسوم درآمد شما است. و البته پيروز شدن ميل به داشتن گوشي موبايلي جديدتر با امكانات بالاتر، تا همكار، همسايه و دوست بدانند شما هم، كلاستان هر روز مثل صاايران بهتر از ديروز است. گفتم صاايران، يادم آمد ده سال پيش اولين دورهاي كه سيمكارت تلفن همراه از سوي شركت مخابرات ايران داده شد افرادي كه از يكسال قبل يك ميليون تومان در حساب خوابانده بودند، تنها به شرطي كه گوشي صاايران را ميخريدند، ميتوانستند در موعد مقرر بروند سيمكارتشان را تحويل بگيرند. گوشيهاي صاايران _ بايد در موزه مخابرات باشد _ يك چيزي بود قدِ لنگه كفش، با ابعادي در اندازه بيسيمهاي نظامي: مكعبِ ِ مستطيل، و خلاصه كلي اسباب شرمندگي. با اين حال از لحاظ تاريخي پدربزرگ گوشيهايي محسوب ميشود كه قرار است با يك قرارداد 180 ميليون دلاري كه رئيس دولت پاي آن را امضا كرده - و اين يعني كه ردّ خور ندارد _ در سايهي افزايش چند ده درصدي تعرفه واردات گوشي موبايل، توسط يك كنسرسيوم ايراني كه عملاً دولتي است، ساخته شود و به قول وزير ICT پس از تسخير بازار ايران _ لابد به شيوه گوشي صاايران _ بازارهاي اروپا را نيز درنوردد. (نقل به مضمون) دور افتاديم از دردسرهاي موبايل. همين خود يكي از دردسرهاي موبايل ايراني است. نوشتن گزارش ازموبايل ايراني، نه كه ماشاءالله دهها قصهي پرجاذبه دارد؛ هي پرت ميافتد از جاده اصلي ميزند به شُندور. خب از دردسرهاي موبايلتان، هرچه به خاطر آورديد در چند خط بنويسيد، بفرستيد ، قرعه هم مياندازيم به 10 نفر، 10سيم کارت ايرانسل هديه ميدهيم.(همينجا هم في المجلس ار مديريت ايرانسل مي خواهيم، افتخاري چنين را از دست ندهند،و10 سيم کارت را از محل بودجه تبليغات، تامين اعتبار کنند براي دادن جايزه به 10 نفري که بهترين خاطره را از« دردسرهاي موبايل ايراني» ،بنويسند ،پست کنند يا بِِمِيلند به آدرس هاي واقعي و مجازي نشريه). اما دردسرهاي موبايل ايراني را آنطور كه ما تحقيق و تفحص كردهايم از جاهايي كه ميتوانستهايم، يا راهمان دادهاند، يا زورمان رسيده؛ گفتيم با گزارشي غير از آنچه خودمان ميخواهيم بنويسيم شروع كنيم، تا نگويند همهاش حرف ِخودشان است. به قول امروزيها مستندسازياش كنيم تا چيزي لاي درزش نرود. پس گشتيم از ميان گزارشهاي منتشره در «وب» بخشهايي از گزارش «رهاشايگان» كارشناس حوزه ارتباطات را پيدا كردهايم كه منبعي معتبر و بينالمللي منتشر كرده بود تحت عنوان «جامعه اطلاعاتي و ارتباطات در ايران». حالا آنچه با بيان نوشتاري ديگري ميخوانيد در ادامه، بخشهايي از اين گزارش است: خيابان موبايل «... بخشي از خيابان جمهوري در محدوده مرکزي و پرتردد تهران سالهاست به عنوان مرکز خريد وسايل الکترونيکي و ديجيتالي محسوب ميشود. تلويزيونهاي بزرگ، دوربينهاي فيلمبرداري و دستگاههاي ضبط صدا،بخش عمده ويترين اين فروشگاهها را تشکيل ميدادند. حالا اما به ندرت ميتوان فروشگاهي را در اين محدوده يافت که در ويترين آن از تلفن همراه هم خبري نباشد. افزايش تفاضا براي تلفنهاي همراه حالا بخش هاي عمده اي از اين خيابان را به مرکز خريد و فروش گوشي هاي نو و دست دوم اين وسيله ارتباطي تبديل کرده است. پاساژهاي متعددي که طي سال هاي اخير تغيير کاربري داده شده، اغلب در اختيار مغازه داراني قرار گرفته که گوشي هاي بزرگ و کوچک، ساده يا پيشرفته را در مقابل چشم هزاران نفري قرار ميدهند که روزانه از اين خيابان گذر ميکنند. برخي از اين پاساژها در طول روز آنقدر شلوغ و به هم ريخته است که کار فروشندگي در آن با دشواري و سختي يک کار طاقت فرسا قابل مقايسه است. با اين حال حجم مراجعاني که مشتاقانه به دنبال خريد گوشي جديد و يا تعويض گوشي تلفن همراه خود هستند عملا سود اين کار را تضمين ميکند. علي قنبرپور کارگر يکي از اين فروشگاههاست. او در يک مغازه کوچک که طول و عرض آن به زحمت به ده متر مي رسد فروشنده است مشغول است و به گفته خودش از ساعت هشت و نيم صبح تا غروب به فروش گوشي تلفن همراه مشغول است. حجم مراجعان به مغازه اي که علي در آن کار مي کند آنقدر بالاست که او در برخي ساعات عملا نميتواند پاسخ گوي سوالات متعددي که همزمان از سوي چند مشتري مطرح مي شود باشد. به گفته او اغلب مشتريان تمايل دارند تا امکانات گوشي هاي تلفن همراه را مستقيما از زبان فروشندگان بشنوند و حتي به برخي بروشورها و اطلاعاتي که در اين زمينه وجود دارد اطمينان ندارند. علي رغم کوچکي مغازه اي که علي در آن کار مي کند، او از سود بالاي فروش گوشي هاي تلفن همراه در اين فروشگاه سخن مي گويد، موضوعي که باعث شده صاحب کار او طي دو سال اخير سود فراواني را کسب کرده و مغازه ديگري را نيز در همين خيابان خريداري کند. بازار پررونق وسايل جانبي تلفن همراه شايد روزي که نختسين تلفن هاي همراه به ويترين هاي اين خيابان راه يافت کسي تصور نمي کرد اين وسيله هاي کوچک به زودي دستگاه هاي غول پيکر ديجيتالي ديگر را از ويترين ها کنار بزنند. اما تلفن همراه بر خلاف جثه کوچکش يک کالاي مجرد نبود و نيست. حالا وسايل جانبي تلفن همراه به اندازه خود اين وسيله ارتباطي بازار و تقاضاي مربوط به خود را دارد. در پاساژ علاالدين که يکي از پررفت و آمدترين پاساژهاي خيابان جمهوري است، هجوم مردم براي خريد برخي وسايل جانبي مثل کيف، بند، قاب هاي رنگ به رنگ و بازي ها و نرم افزار آنقدر بالاست که تردد در آن با دشواري روبه روست. طي سال هاي اخير ميزان توجه به امکانات اضافي تلفن همراه آنقدر گسترش پيدا کرده که عملا بازار وسايل جانبي به اندازه بازار خود تلفن همراه جذاب و پررونق شده است. صادق يکي از فروشندگان وسايل جانبي تلفن همراه مي گويد: "اشتياق مردم براي خريد کيف و قاب هاي رنگي تلفن بسيار بالاست. اين کيف ها قيمتي بسيار پايين دارند که براي محافظت و زيبايي تلفن از آن ها استفاده مي شود." صادق مي افزايد: "آنها همچنين دوست دارند که آهنگ هاي متفاوتي را براي زنگ تلفن همراه خود داشته باشند. ما يک مجموعه آهنگ هاي تلفن همراه را روي يک سي دي به قيمت 1500 تومان مي فروشيم، ملودي هايي که در اين سي دي ها وجود دارد نيز بسيار متفاوت است. از آهنگ هاي مجاز و شناخته شده گرفته تا آهنگ هاي خوانندگان آن سوي آب در آن يافت مي شود." از سوي ديگر با پيشرفت فناوري تلفن هاي همراه و امکان نصب نرم افزارهاي متعدد روي آن عملا بازار نرم افزار اين وسايل نيز پررونق شده است. در بسياري از فروشگاه هاي تلفن همراه در تهران فروشندگان، نرم افزارهايي را براي تلفن همراه به فروش مي رسانند. اين نرم افزارها عمدتا خارجي و قفل شکسته هستند که به ارزاني در اختيار مشتريان قرار مي گيرد. موبايل و تغيير رفتار جامعه ايراني طي سالهاي اخير تلفن همراه تغييرات وسيعي را در جامعه ايراني ايجاد کرده است. در بازار، بسياري با استفاده از تلفن همراه کاري را انجام مي دهند که پيشتر صرفا با داشتن يک مغازه و يا انبار امکان پذير بود. علي رغم آنکه شبکه تلفن همراه کشور طي سالهاي اخير صرفا به واگذاري سيم کارت هاي بيشتر و پاسخ دادن به تقاضاي روز افزون مردم به اين وسيله ارتباطي توجه نشان داده و کيفيت استفاده از آن هنوز پايين تر از سطح استانداردهاست، معدود خدمات جانبي موجود در آن نيز کاملا مورد توجه قرار گرفته است. سرويس پيام کوتاه - SMS - که مخابرات آن را از ابتداي امسال(85) براي تمامي سيم کارت هاي موجود در شبکه فعال کرده محبوب ترين اينگونه خدمات است. هزينه پايين و قابليت هاي يک پيام متني براي انتقال يک خبر، وضعيت و يا لطيفه از جمله دلايل اين محبوبيت به شمار مي روند. هم اکنون از اين سرويس براي ارسال لطيفه هاي متعدد از شخصيت هاي مطرح سياسي به وفور استفاده مي شود. به عنوان مثال هنگامي که خبر مربوط به نامه احمدي نژاد رييس جمهوري ايران به بوش، ريس جمهور ايالات متحده اعلام شد، پيام هاي کوتاه بسياري با نگاه طنز آميز اين موضوع را تحت پوشش قرار داد و در سطح وسيعي براي بسياري از مشترکان ارسال شد به طوري که حتي در تلويزيون جمهوري اسلامي نيز به اين موضوع اشاره شد. هم اکنون در جمع هاي محدود، موضوع خواندن جديدترين و جالبترين پيام هاي کوتاه رسيده به موبايل مشترکان معمول شده و عملا شيوه هاي استفاده از اين وسيله ارتباطي را حتي به صورت تفريحي نيز گسترش داده است. پيش بيني مي شود با گسترش خدمات پيشرفته تر، مانند ارسال عکس و موسيقي، استفاده هاي سرگرم کننده از اين وسيله بيش از اين گسترش پيدا کند. » دردسر سيم كارت حالا كه از خواندن گزارش رها شايگان فارغ شديد، شايد دلتان بخواهد بدانيد اين سيم كارتي كه امروز در انواع آجيلي، با يك تلفن ميتوان خريداز 80 تا 500، 600 هزار تومان؛ آن ده سال پيش، به شرط گوشي صاايران ميتوانستي بگيري،تازه پس از يكسال در نوبت خواباندن يك ميليون و سيصد هزار چوقِ آن روزها. پس هر كسي نميتوانست مثل امروز كه همه يكي يك گوشي تلفن همراه، همراهشان است، هميشه در دسترس باشد و ديگران برايش در دسترس باشند. آن وقتها هنوز موبايل يك وسيله ارتباطي تازه بود كه مديران ارشد حكومتي، آقازادهها، برخي بازرگانان و تجار دنياديده و قشر ثروتمند مدرن شهري در كيفها يا جايگاههاي مخصوص حمل ميكردند. حالا، دقت كردهايد؛ همه موبايلهايشان، كف دستشان است يا آويزان گردنشان: همچين دمِ ِدست. چرا؟ چون موبايل ديگر فقط تلفن همراه نيست؛ دوربين هست، موسيقي پخش ميكند، دفترچه يادداشت و تقويم روزانه است، كار تايپ متن را انجام ميدهد، ميشود با آن گيم بازي كرد، فيلم ديد، و خدا را چه ديدهاي؛ فردا، پس فردا نقش يك ماشين تك سرنشين را هم براي كار برانش بازي ميكند. اينها كه دورمان انداخت از سرگذشت اپراتورهاي تلفن همراه و قصههاي تلخ و شيرين آن؛ به قدر همان سيم كارت به موبايل مربوط ميشوند. باقي، يعني 90 درصد بازار موبايل به گوشيهايي اختصاص دارد كه كمپانيهاي بزرگ توليدكننده آنها در اروپا، آسياي جنوب شرقي و آمريكا ، مدام براي بالا بردن «ارزش افزوده»، آنها را در مدلهاي مختلف ارتقاء تكنولوژي ميدهند و اينك، يك گوشي تلفن همراه در آن واحد واجد كاركردهاي خلاقانهاي است كه بر پايه «فناوري اطلاعات»، سرگرم ميكنند و پول ميسازند. بگذريم: شركت مخابرات ايران اولين و تنها اپراتور كشور بود، تا همين يكسال قبل، كه كنسرسيوم ايرانسل به علاوه شركت MTN آفريقاي جنوبي به عنوان برنده بزرگترين قرارداد مخابراتي كشور در مقام اپراتور دوم بنشيند. همان شركتي كه «از كي تا حالا؟» را به عنوان اولين شعار تبليغاتي خود برگزيد و با هارموني رنگي شاد- متكي بر زردِروشن- سيم كارت «ايرانسل» را به بازار عرضه كرده است. سيم كارتهايي كه با پيش شماره0935 شروع ميشوند و شمارههاي رند و انتخابي آن را ماه پيش به مناقصه و مزايده گذاشتند. سيم كارت تاليا را هم ديگر ميشناسيد. محدوده برقراري تماس آن در حال گسترش به استانها و شهرهاي کشوراست و در حال حاضر محدوده دو استان را پوشش ميدهد، علاوه بر تهران. سيم كارت اپراتور اول، يعني همين مخابرات خودمان را هم كه سالهاست با پيامهاي مشهورش در حافظه داريم و معرف حضور هست. سيم كارتي كه هنوز گرانترين شمارهها را در انحصار خود دارد و با توسعهاي كه طي دوران وزارت دكتر معتمدي و پيگيري بخشي از آن در وزارت دكتر سليماني، وزير كنوني ارتباطات و فناوري اطلاعات، به دست آورد اكنون چند ده ميليون كاربر در كشور دارد و با 7 پيش شماره (از 911 تا 917)، شبكه اصلي تلفن همراه در كشور محسوب ميشود. آنچه بعد از اين معرفي اجمالي ميخواهم حكايتش را بنويسم، روايت اپراتورهاست با رويكردي كه ابعاد سياسي- اقتصادي قضيه را تا حدي كه ميتوان نشان داد. براي اين منظور وقايع حادث شده پيرامون «قرارداد اپراتور دوم تلفن همراه» را كه300 ميليون دلار ارزش آن بود، باز مينويسيم مستند به اخبار و گزارشهايي كه روي سايتهاي رسمي خبري منتشر شدهاند و موثق به حضور هشت ساله حرفهايم در حوزه IT. قضيه مناقصه اپراتور دوم به دولت اول خاتمي برميگردد. در دوران وزارت معتمدي در دولت هشتم، شركت تركسل در مناقصه شركت كرد و سرانجام به عنوان برنده مناقصه، همين سال قبل تا پاي امضاي قرارداد با طرف ايراني پيش رفتند، كه يك دفعه کوه موش زاييد.كاشف به عمل آمد، يكي از سرمايهگذاران شركت تركسل شركتي است كه بخشي از سرمايه آن متعلق به يك يهودي است؛ بعد هم از جهات مختلف گزارشات و نظرات راديکال كارشناسي و فشارهاي سياسي و اعتراضهاي صنفي و ديگر قوالب بالا گرفت و تا مرز بحثهاي ديپلماتيك ميان مديران ارشد دو دولت پيش رفت، و سرانجام با خروج تركسل از ميدان (و بنا به برخي گزارشها دريافت خسارت چرب و نرمي از وزارت ICT) شركت MTN، بزرگترين اپراتور در آفريقاي جنوبي وارد ايران شد.و بدينگونهبزرگترين و پر حرف و حديث ترين قرارداد اپراتور دوم ميان شركت مخابرات از يكسو و كنسرسيومي ايراني با نام ايرانسل به امضاء رسيد. شركت ايرانسل هر چند نام بخش خصوصي را بر خود داشت اما متشكل بود از شركاي ايراني و خارجي بنياد، صاايران و MTN. برنامهاي كه توسط مديرعامل شركت ايرانسل اعلام شد مبتني بود بر اين كه: «اپراتور دوم در سال اول يعني شهريور ماه 85 تا اول شهريور 86، بايد نزديك به 3/2 ميليون مشترك داشته باشد و به همين ترتيب اين رقم بايد در سال دوم به هفت ميليون و تا پايان سال سوم به 7/9 ميليون مشترك برسد.» پيش بردن و عملياتي كردن چنين برنامهاي در فضاي ارتباطاتي ايران، كمي بلندپروازانه است، اما با توجه به توان فني MTN و برونسپاري پروژهها از طريق يك مناقصه، برنامه ايرانسل با درصد كمي انحراف، از سوي كارشناسان قابل تحقق ارزيابي ميشود. مناقصهاي كه دردسرهاي زيادي براي ايرانسل ايجاد كرد، در ليست نهايي خود چهار برنده داشت: شركتهاي هوواوي و ZDT از چين (متحد ايران در پرونده هستهاي و شوراي امنيت)، نوكيا و اريكسون. البته در گزارشهاي متأخرتر از اين مناقصه برونسپاري آمده است: «پس از بررسيهاي فني توسط يك شركت انگليسي و عمدتاً توسط تيمهايي در آفريقاي جنوبي، 6 شركت حائز رتبه فني برتر شناخته شدند: 1- مشاركت HVAEEI و صاايران (با همكاري ارزيابهاي فني صاايران) 2- مشاركت NOKIA و تكفام 3- مشاركت پرمند و فنون و ارتباطات سيار 4- مشاركت زيمنس و پرسپ 5- مشاركت آلكاتل و كام كار 6- مشاركت آلكاتل و عصر دانشافزار. مديران شركت ايرانسل و در رأس آنها عليرضا قلمبر دزفولي در آغاز شكلگيري و مشاركت با MTN ازدو سو مورد انتقاد و حمله قرار گرفته است. يک سو منتقداني که بيشتر با رويكرد سياسي به مسأله پرداختند وبا اين تحليل كه امتياز دادن به آفريقاي جنوبي فقط به خاطر نگه داشتن متحدي در« كشورهاي غيرمتعهد» و تأثير آن در پرونده هستهاي است، و گرفتن آن از تركيه- به رغم بالاتر بودن دانش و توان فني تركسل- نه يك جايگزيني منطقي اقتصادي كه يك تصميم سياسي بوده است. از سوي ديگر، پس از فروكش كردن آن انتقادات، با ثبات يافتن MTN، ايرانسل بار ديگر بر سر مناقصهاي كه براي برونسپاري پروژهها برگزار كرد، از سوي گروهي ديگر به شدت تحت فشار واقع شد و همچنان قرار دارد. با اين حال توانسته در آرامش كار خود را پيش ببرد و اولين سيم كارتهايش در دست مردم است، «از كي تا حالا؟»!!
|
|
|