وب - "تير" براي آنان که حافظه شان در اشتغالات روزانه امحاء نمي شود، ياد آور وقايعي است تلخ و جان گزاي؛ چندان که گاه به اين نتيجه مي رسي که چشم بربندي بر اين ماه داغ که نامش يادآور سوختن و گداختن است: چه از لوله تفنگي رها شده باشد، چه گرداگرد خورشيد بچرخد مذاب و سرخ. چه نامي باشد بر ماهي که همه بوي باروت دارد و رنگِ جهل. بوي اعتقادات بدوي، که غيبتِ بزرگي چون بهشتي را رقم زد در روزهاي خطير سال هاي شصت؛ يا به غيبت کشاند نجيب ترين جوانان اين مرز و بوم را ازارتفاع جراحتِ هفتاد و هشت که پرت کرد با فرياد يا زهرا.
در عصري که دوران اطلاعات مي نامندش، حوزه هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي از يکديگر قابل تمييز نيستند. شبکه همه چيز را حول "مرکزيتي" که نيست، وحدتي مسطح بخشيده و اين رکن اساسي ساختاري است بي شکل، بي انسجام اما مرتبط، وصل. به محض آنکه "کاربر" اراده کند: کليک...
حالا در شبکه اي. در گستره اي که قدرت ها همچنان براي اعمال و بازتوليد خود ترفندها مي جويند و دانش ها اختراع مي کنند. فرقي هم نمي کند جغرافياي سياسي قدرت، کشورهاي پيشرفته باشند با نهادهاي مبتني بر دموکراسي! يا "چين- کشورهايي" با نظام هاي بسته ايدئولوژيک.
فرقي نمي کند شرکت هاي معظمي چون گوگل يا ياهو باشند، يا بنگاه هاي خانوادگي شيخ نشين هاي حاشيه خليج فارس با جاهليت شان.

براي قدرت، مهم آن است که خود را بازتوليد کند، و در اين جهانِ شبکه اي، که ازهر "مرکزيتي" گريزان است؛ قدرت " اتصال به اتصال" را مي کاود تا در قالب انواع سانسور، فيلتر گذاري و توليد ضد- محتوا اعمال کند خود را، و بر پا بماند درماهيت خويش.
جنگي چنين، که نهايتا از" جريان سرمايه داري جهاني" و خوي امپرياليزمي آن نشأت مي گيرد( چه، مشخصا در هيأت اف بي آي و گوگل، چه در توصيه به لو دادن MMS هاي غيراخلاقي) و بين جريان مدافع شفافيت اطلاعاتي در نهادهاي دانش و قدرت، و نهاد هاي متصلب دانش و قدرت در جريان است، چندان جدي است که سازمان عفو بين الملل را به انتشار اطلاعيه اي برداشت که هشدار داد:اعمال سانسور توسط دولت ها وکمپاني هايي چون گوگل و ياهو، ماهيت اينترنت را چون ويروسي دارد تغيير مي دهد. واين خطر وجود دارد که تا ده سال ديگر اينترنتي که امروز با ماهيت"آزادي نشرو جريان اطلاعات" مي شناسيمش؛10 سال ديگر زير سيطره جريان هاي بزرگ مالي از يک سو و اعمال قدري دولت هاي پيشا- مدرني که قايل به رسالت دروازه باني اطلاعات در اينترنت براي خود هستند، از سوي ديگر، چندان از ريخت افتاده با شد که به جايش نياوريم.

چند سطر خبر، عينيت اين هشدار تلخ را بيواسطه پيش رويمان مي گذارد:
1- سانسور در اينترنت حكم ويروس را دارد
سازمان عفو بين‌الملل با برگزاري كنفرانسي در زمينه‌ مبارزه با آزادي بيان در فضاي سايبر كه از سوي كشورها انجام مي‌شود اعلام كرد كه سانسور ويروسي است كه سلامت اينترنت را به خطر مي‌اندازد.
در اين كنفرانس موضوع رشد فيلترينگ اينترنت كه اكنون توسط 25 كشور در جهان انجام مي‌گيرد، مطرح شد.

اين سازمان اعلام كرد: استفاده از مدل چيني اينترنت كه اجازه‌ رشد اقتصادي را مي‌دهد اما با آزادي بيان و حريم شخصي مخالفت مي‌كند، در عرض پنج سال در كشورهاي متعددي افزايش يافته است.
بر اساس اين گزارش، اين سازمان شركت‌هاي آمريكايي را براي همكاري و يا مشاركت در سانسور مورد انتقاد قرار داده و ياهو، مايكروسافت و گوگل را به‌دليل همكاري با چين براي اعمال سانسور مورد سرزنش قرار داد.
2- گوگل« دشمن حريم خصوصي» اعلام شد
مركز انگليسي Privacy International در آخرين گزارش خود گوگل را” دشمن حريم خصوصي” ناميد.
Privacy International مركزي براي كنترل حفظ حريم خصوصي افراد در اينترنت است كه از روزهاي ابتدايي شكل‌گيري‌اش در لندن به اين كار مي‌پردازد و در گزارش اخير خود
گوگل را به نقض حريم خصوصي افراد متهم كرده است. البته رقيبان گوگل نيز ناديده گرفته نشده‌اندPI (Privacy International)، ياهو و AOL هم عوامل اصلي تهديد براي حريم خصوصي انسان‌ها دانسته است. در اين ميان وضعيت مايكروسافت كمي بهتر از بقيه است و تنها به عنوان خطري جدي تلقي شده است.

طبق مطالعاتي که PI در مورد 24 شركت مطرح اينترنتي انجام داده، هيچ يک از اين شرکت ها در سطح” دوستدار حريم خصوصي” ( Privacy Friendly ) ارزيابي نشده‌اند.
PI كه شركت‌ها را در 6 سطح طبقه‌بندي مي‌كند به تازگي طي بيانيه‌اي اعلام كرد: انتخاب گوگل به عنوان بزرگ‌ترين نقض‌كننده حريم خصوصي جدال‌هاي بسياري در پي خواهد داشت اما در طول تحقيقات بر روي گوگل شواهدي انكارناپذير در مورد انتشار اطلاعات محرمانه افراد در ميان شركت‌هاي ديگر به دست آمده است.

گوگل به جمع كردن حجم زيادي از اطلاعات كاربران متهم است و اين حجم با خريد شركت تبليغاتي Double Click بيش‌تر شده است.

3- روسيه نياز به سانسور اينترنتي دارد
يك مقام ارشد قضايي در روسيه اعلام كرد كه به منظور مبارزه با محتواهاي تندرو و افراطي در سايت‌هاي اين كشور بايد در اينترنت سانسور اعمال شود.
ايوان سيدوروك (Ivan Sydoruk) معاون دادستان كل روسيه گفت: اين تغييرات بايد در قوانين جديد صورت گيرد و تجربه نشان مي‌دهد كه در اينترنت جا براي گسترش مطالب و محتواهايي با ماهيت افراطي وجود دارد از اين رو در شرايط كنوني ، ايجاد يك سيستم نظارتي دقيق روي اينترنت يك امر ضروري است تا مطالب منتشر شده مطابق با معيارهاي قانوني باشند.
منتقدان معتقدند قوانين در روسيه به منظور سركوب مخالفان سياسي ولاديمير پوتين، رييس جمهور روسيه و جلوگيري از دخالت مخالفان سياسي در مسايل حساس نظير درگيري در چچن مورد استفاده قرار گرفته است.‌همچنين تلويزيون روسيه كاملا توسط مقامات حكومتي نظارت مي‌شود و تنها چندين روزنامه كه مخاطبان اندكي دارند، به طور مستقل به فعاليت مي‌پردازند.
4- (راستي: ارسال كنندگان MMS هاي غيراخلاقي را "لو" بدهيد، جايزه بگيريد از مخابرات)



و اينترنت ملي کشف شد
قضيه اينترنت ملي، تا همين ديشب که سرِ نوشتن همين "تحليل ماه"، اخبار مرتبط باهمين قضيه را مرور مي کردم ظرف خرداد و اين 10 روز تير؛ چيزي بود شبيه شوخي، يا حد اکثر جا زدن يک شبکه داخلي دانش آموزي با اسم دهان پر کن و به قول " رياضي" خوش آهنگ تر "اينترنت ملي". همان کلک قديمي ِ رنگ کردن گنجشک و فروختن بلبل.
اصلا روي همين " نفهميدنِ" اصل قضيه بود که با Enter سردبيرفناوران،هم نظر بودم که همين 10 -12 روز پيش نوشته بود: " شبكه ملي، در واقع شبكه مدارس است كه اطلاعات خاصي ويژه استفاده معلم، دانش‌آموز و والدين روي آن تبادل مي‌شود.
"بنا به تعاريف تخصصي، چنين شبكه‌اي يك اينترانت است كه البته به دليل وسعت‌اش، «ملي» خواهد بود؛ اما هر چه كه هست و البته شبكه بسيار مفيدي هم هست؛ اينترنت نيست.
"به اين ترتيب بايد از آقايان پرسيد اين همه جنجال و بگومگو و اصرار و انكار بر سر نام اين شبكه كه «ملي اينترنت» باشد يا «اينترنت ملي» چه ضرورتي داشت وقتي اساساً قرار بود يك «اينترانت ملي» داشته باشيم كه همان شبكه مدارس باشد؟"
و حالا مي گويم: نه برادر! خبرهاي ديگري است. من و تو و رييس سازمان نظام صنفي خام بوده ايم و قضاوتمان غلط ازآب درآمده است.گفته بودم که" براي IT ايراني خواب هاي بدي ديده اند".
کنارهم خواندنِ ِ چند خط خبر، روشنم کرد که قضيه اينترنت ملي، واقعا صحت دارد. يعني چگونه بگويم: داستان به همين شبکه دانش آموزي ختم نمي شود. اين بستر کار است.- "چرا که نه! هفت هزار مدرسه با ميانگينِ تو بگير 300 دانش آموز، مي کند دو ميليون و صد هزاردانش آموزي که در رده هاي مختلف سني، فردا يا پس فردا بايد بروند پاي صندوق هاي رأي . يعني بالغ مي شوند و نسل جديدند. چه پايلوتي از اين بهينه تربراي جا انداختن تصوير جديد اينترنت؟ براي بالا بردن سلامت اطلاعاتي بچه ها؟ و ارتقاء همزمان ِنظارتي صد در صدي و فراگير بر تمام تبادلات الکتروني.
چند خط خبر با هم بخوانيم تا شما هم دستگيرتان شود اين تحليل از کجا ثبات مي يابد:

1-رياضي دبير شوراي عالي فناوري اطلباعات، معاون وزير و اولين مقام مطرح کننده اينترنت ملي در مورد نحوه بهره‌مندي كاربران خانگي از شبكه ملي‌اينترنت مي گويد:"‌اين امكان از طريق ارايه‌اينترنت ADSL توسط شركت‌هاي PAP فراهم خواهد شد". ‌وي در مورد بهاي ‌اينترنت براي كاربران در شبكه ملي‌اينترنت نيزاعلام مي کند:" تعرفه مبنا براي پهناي باند 165 كيلو بايت در شبكه ملي‌اينترنت 26 هزار تومان خواهد بود،‌ اين در حالي است كه براي همين ميزان پهناي باند كاربران ‌اينترنت جهاني ماهانه 180 هزار تومان بايد بپردازند".
رياضي مي افزايد: "هر سازمان و نهادي كه خواهان حضور در شبكه ملي‌اينترنت باشد تمامي‌امكانات مورد نياز فراهم است. البته برخي از سازمان‌ها نيز اكنون سايت‌هاي خود را بر روي‌هاست‌هاي داخلي قرار داده‌اند".

2- نماينده شركت PAP شاتل در استان فارس، از جمله مزاياي شبكه ملي اينترنت را" دسترسي به سايت‌‏هايي با ميزباني داخلي عنوان كرد كه هزينه ديتاي بين‌المللي را نخواهد داشت و گفت: با استفاده از اين شبكه هيچ نيازي نيست كه سايت‌‏هايي كه‌هاست داخلي دارند از ديتاي بين‌الملل عبور كنند،همچنين اين شبكه امنيت بالا و هزينه پاييني دارد".

3-دكتر كمال محامد پور، معاون آموزش، پژوهش و امور بين‌الملل وزير ارتباطات:" گسترده بودن حوزه‌هاي اجرايي شبكه ملي اينترنت و حساس بودن مباحث امنيتي آن به احتمال زياد فرآيند برگزاري مناقصات را طولاني مي‌كند".
وي افزود:" هم‌اكنون پروژه توسعه شبكه انتقال كشور توسط سازمان زيرساخت در حال پيگيري و انجام است.
وي خاطرنشان كرد: با توجه به بررسي‌هاي انجام شده چنانچه پروژه شبكه ملي اينترنت در حوزه تامين اعتبارات با مشكلي مواجه نشود مي‌توان طي سه سال اين پروژه را به پايان رسان:د.

به راستي اينترنت ملي چيست؟
اگر بر اساس اطلاعاتي که گزاره هاي 1، 2 و 3 ارائه مي دهند تصويري از پروژه اي که تحت نام اينترنت ملي در حال شکل گرفتن است و " طي سه سال به پايان مي رسد"؛ به دست دهيم،درمي يابيم که اين پروژه بسيار فراتر از " شبکه مدارس" در حال اجراست و اصولا تأکيد مداوم مقامات بر بعد آموزش و مدارس آن،بيشتر تاکتيکي از نوعِ ايز گم کردن است تا"ندانستگي" مقامات از آنچه مي گويند.
في الواقع آنچه در حال شکل گرفتن است با بودجه اي معادل 150 ميليارد تومان( فقط براي هسته مرکزي و لايه مياني (edge-core))، شبکه اي است داخلي و مبتني بر ديتا سنترهاي داخلي.
طرح ساماندهي سايت هاي وزارت ارشاد که يادتان هست، آن دسته از سايت ها که فيلتر نشده اند و در خارج از کشور هاست مي شوندضرب الاجلي مي گيرند براي انتقال به داخل و روي ديتا سنترهاي داخلي،
نهادها و سازمان ها هم که با بخشنامه اي که مقدمات قانوني اش فراهم شده، کل مبادلات الکترونيکي شان را مي آورند روي ديتا سنترهاي داخلي.
مي ماند سهمي از سايت هاي غير ايراني که از سد فيلتر مي گذرند، آنها هم به گونه اي دو مرحله اي داخل اين مجموعه مي شوند.
حالا آنچه به نام "شبکه اينترنت ملي" داريم عبارت است از چند صد هزار سايت گزينش شده از آنچه متعبدان و دارندگانِ رسالتِ به بهشت بردن مردم، حتي به ضرب دگنگ، تشخيص داده اند " ملّت را به شک نمي اندازد"و "ضالّه نيست"؛ سايت تمام نهادها و شرکت ها و سازمان هاي دولتي و خصوصي؛ يک شبکه آموزشي بين مدارس و بين دانشگاهي؛ سيستم ايميل ايراني،چت ايراني،وخلاصه يک نمونه آزمايشگاهي از اينترنت، فاقد ماهيت مرکزيت گريزِآن البته .
و بعد، يک روز از خواب بلند مي شويم مي نشينيم پاي کيبورد و بکدفعه از توي تمام پنجره ها ي مانيتورمان، از پس تمام خطوط اينترنت کارتي و اعتباري و پر سرعت و بي سيمِ تمام ISP ها و ICP هاي کشوردست گشاده ي "اينترنت ملي" صورتمان را مي نوازد که:" لِنگِ ظهر است، اين چه قيافه اييه! برو موهاتو بخوابون کفِ سرت مثه بچه آدم".
و سال ها خواهد گذشت و ما هر روز به "اينتر نت ملي" وصل مي شويم تا درآزادي کامل بدون برخورد به حتي بک صفحه فيلتر شده، نيازهايمان را، بر اساس آنچه موجود است، رفع کنيم.
خود کفايي
البته طي دهه آينده با"اينترنت ملي" ونزوئلا، چين، عربستان، اردن، کره شمالي... نيز مي توانيم لينک برقرار کرده به ميهماني برويم و در اينترنت ملي روسيه گشتي بزنيم.
بحث توليد محتوي هم که دارد به سرعت سامان مي يابد.ديگر ريش و قيچي دست خودمان است: مثل تلفن ثابت و همراه" که هر وقت "صلاح" مي شود قطعش مي کنيم از چند ساعت تا چند روز،مثل شش سالِ پيش که تمام موبايل هاي قطع شد طي روزهاي 18 تا 23 تير. يا سه ي تير که به تمام موبايل ها يک پيام را send کردند send کردند send کردند send کردند... و همچنان کلمه، سايت و مشترک مورد نظر در دسترس نيست.