ماجراي اولين تماس با موبايل
-(8 Body)
|
ماجراي اولين تماس با موبايل
Visitor
1428
Category:
کامپيوتر
«مارتين کوپر» در سال 1973 جهان را متحول کرد؛ در حالي که خود از آنچه روي خواهد داد خبر نداشت. وي به همراه تيمش در شرکت موتورولا توانست تنها ابزاري را که به گونهاي زندگي نوجوانان و تاجران حرفهاي را به يکديگر شبيه سازد، ابداع کند؛ ابزاري به نام تلفن همراه. اين ابزار ابعادي برابر يک آجر داشت و به مدت يک دهه به فروش تجاري نرسيد، اما به محض اينکه کوپرابداع خود را در پيادهروهاي نيوريورک به نمايش گذاشت همه چيز تغيير کرد. ايده فناوري تلفن همراه در آن زمان توسط رقيب موتورولا؛ يعني شرکت AT&T ارائه شده بود و لابراتوار «بل» سيستميرا ارائه کرده بود که به کاربران اجازه ميداد تماسهاي تلفني خود را در حالي که روي خط باقي ميمانند از تلفني به تلفن ديگر انتقال دهند، اما AT&T تمرکز خود را روي تلفن داخل خودروها قرار داده بود. کوپر ميخواست افراد اين آزادي را داشته باشند تا از داخل خودروي خود تماس تلفني برقرار کنند و از اين رو وي به همراه شرکت موتورولا پروژهاي را براي خلق ابزاري قابل حمل آغاز کرد. موتورولا به مدت سه ماه مشغول ساخت نمونهاي آزمايشي از ابزار مکالمهاي قابل حمل بود و کوپر در سال 1973 آن را به نمايش گذاشت. اولين تلفن همراه تجاري اين شرکت با نام تجاري DynaTAC در حدود 10 سال بعد به فروش رسيد. کوپر که اکنون 81 سال سن دارد، بنيانگذار شرکت ArrayComm به شمار ميرود. شرکتي که هدفش بهبود شبکه تلفنهاي همراه، آنتنهاي هوشمند و ارتباطات بيسيم است. همچنين وي به همراه همسرش از مخترعان Jitterbug، گوشي تلفنهمراهي که کار با آن براي سالمندان تسهيل شده است نيز به شمار ميرود. «مارتين کوپر» آنچه اکنون به عنوان اولين تماس تلفن همراه مشهور است را در سال 1973 انجام داد. وي در گفتوگو با سيانان به سوالاتي درباره واکنشش برابر ابزاري که منجر به تغيير چهره ارتباطات به شکلي که ما آن را ميشناسيم شده است، پاسخ داده است: جو فناوري در سال 1973 چگونه بود و چه چيز ايده ساخت تلفنهمراه و رقابت با AT&T را در شما به وجود آورد؟ در آن زمان خبري از مدارهاي درهم پيچيده بزرگ نبود. رايانهاي در کار نبود، تلويزيونهاي مدار بسته وجود نداشتند، هيچکس نمايشگرهاي LCD را به خواب هم نميديد؛ نميتوانم تمامي چيزهايي که در سال 1973 وجود نداشتند را نام ببرم. اما ما که براي سالها و سالها مشغول ساختن تلفنهاي داخل خودروها بوديم فکر کرديم اکنون زماني مناسب براي ارتباطات شخصي است، زيرا انسانها به صورت طبيعي متحرک هستند. براي صد سال نياز انسانها براي صحبت کردن با تلفن با چسبيدن آنها به ميز کار يا تلفنهاي خانگي شان همراه بود و حال ما ميخواستيم آنها را در خودروهايشان حبس کنيم؟ اصلا ايده خوبي نبود. از اين رو تصميم گرفتيم در برابر AT&T بايستيم. در سال 1973 تصميم گرفتيم رونمايي خيرهکنندهاي را اجرا کنيم و من نيز بهترين راه را انتخاب کردم تا تلفن همراهي بسازم و از فردي بخواهم مکالمه با اولين تلفن شخصي همراه را تجربه کند و اين روند پيدايش و تکامل تلفن همراهي بود که ما ساختيم. چه زماني اين اولين تماس تلفني شخصي را برقرار کرديد؟ با چه کسي تماس گرفتيد؟ فکر ميکردم همه جواب اين سوال را ميدانند! اولين تماس تلفني عمومي در خيابانهاي نيويورک انجام گرفت و با «جوئل. اس. انگل» مدير برنامه تلفنهاي همراه AT&T تماس گرفته شد. من با او تماس گرفتم و گفتم: «جوئل، من از يک تلفن همراه با تو تماس ميگيرم، از يک تلفن همراه واقعي، از يک تلفنهمراه دستي و قابل حمل واقعي!» دقيقا به ياد ندارم او چه پاسخي داد، اما واقعا براي چند لحظه سکوت کرد. غرور از موفقيتم به اندازهاي بود که او دندانهايش را به هم ميساييد. او بسيار مودب بود و تماس را با احترام خاتمه داد. زماني که دوباره از وي درباره اين رويداد پرسيده شد وي پاسخ داد هيچ خاطرهاي از آن لحظه به ياد ندارد. واکنشها به تلفن همراه چه بود؟ آيا مردم درباره آن به عنوان ابزاري غيرواقعي، غيرممکن يا غيرضروري فکر ميکردند؟ خب، مردم در برابر اين ابزار شگفتزده شده بودند. اين وراي تصورات بود که بيش از نيمي از مردم جهان بتوانند تلفنهمراه داشته باشند، اما مردم از اينکه ميديدند ميتوان اين دستگاه را به گوش چسباند، راه رفت و با تلفن با اين و آن تماس گرفت مطلقا بهت زده شده بودند. به ياد دارم که در آن زمان حتي تلفن بيسيم نيز نبود. ما در سال 1973 کنفرانس مطبوعاتي برگزار کرديم و من تلفنهمراه را به خانم خبرنگار جواني دادم و به او گفتم با فردي تماس بگيرد. او گفت: «ميتوانم با مادرم در استراليا تماس بگيرم؟» و من گفتم: «البته که ميشود» و او تماس گرفت. آن زن پس از تماس تلفني کاملا متعجب شده بود. او نميتوانست تصور کند چگونه اين ابزار کوچک توانسته است نيمي از جهان را دور بزند و مستقيما تماس وي را با مادرش برقرار کند. نيويورکيهاي ريزبين نيز با دهان باز در آنجا ايستاده بودند. پذيرش اين دستگاه جديد کاملا شگفت آور بود. ما دومين نمايش را در اوايل دهه 1980 و زماني اجرا ميکرديم که رييس شرکت ما در واشنگتن بود. او دستگاه جديد را به «جورج بوش» پدر نشان داد و وي نيز به شدت تحت تاثير آن قرار گرفت. او گفته بود: «خب من بايد اين را به «ران» نشان دهم.» و ميدانيد که پس از آن وي تلفن را به «رونالد ريگان» نشان داد. «ريگان» با ديدن تلفن گفته بود: «چه چيز مانع ميشود ما از اين تلفن نداشته باشيم؟» اين تلفن همراه چه شکلي داشت؟ قيمت آن چقدر بود و چه کسي آن را ميخريد؟ تلفن ارتفاعي در حدود 25 تا 27 سانتيمتر داشت و ضخامت آن در حدود 5/4 سانتيمتر و عرض آن در حدود 10 سانتيمتر بود. وزن آن نيز در حدود 13/1 کيلوگرم بود. قيمت آن چند بود؟ اگر درباره آن فکر کنيد، ميبينيد که آن تلفن همراه محصولي تجاري نبود و اگر ميخواستيد يکي از آنها را بسازيد بايد ميليونها دلار خرج ميکرديد. زماني که ما محصول تجاري اين تلفن را ساختيم 10 سال از ارائه نمونه اوليه آن گذشته بود. ما فروش آن را تا اکتبر 1983 آغاز نکرديم و در آن زمان نيز قيمت تلفنهاي همراه ما سه هزار و 900 دلار بود. مثل اينکه امروز تلفن همراهي 10 هزار دلاري بخريد. اين پول خيلي زيادي است. چه کسي اين تلفنها را ميخريد؟ خب نميتوانم بگويم افراد زيادي آن را ميخريدند. در واقع تعداد آنها بسيار کم بود. در ابتدا خريداران تنها افراد ثروتمند يا افرادي بودند که هميشه در حرکت و رفت و آمد بودند. افرادي مانند دارندگان آژانسهاي املاک و پزشکان که به دليل استفاده از پيجرها بيشتر به تکنولوژي خو گرفته بودند، مشتريان اوليه اين تلفن همراه بودند. تلفنهاي همراه تا هفت يا هشت سال پس از آن به موضوعي کاملا جدي تبديل نشد، همه فکر ميکنند تلفنهاي همراه هميشه بودهاند و هميشه محبوبيت داشتهاند، اما در واقع از سال 1990 سالي که تا قبل از آن تنها کمتر از يک ميليون تلفن همراه در سرتاسر جهان وجود داشت، انفجار واقعي آغاز شد. آيا تصورش را ميکرديد زماني برسد که همه يک تلفن همراه داشته باشند؟ خب ما ميدانستيم که روزي همه يک تلفنهمراه خواهند داشت، اما تصور اينکه چنين اتفاقي در طول زندگي من رخ دهد کمي مشکل بود... و حالا ما تقريبا پنج ميليارد تلفن همراه در سرتاسر جهان داريم...واي خداي من! درباره پيشرفتهاي تلفنهاي همراه چه احساسي داريد؟ به ويژه درباره پيشرفتهايي از قبيل نرمافزارها و دوربينها؟ بايد به شما بگويم به همان اندازه که رويا پرداز بوديم هرگز تصورش را هم نميکرديم همه اين کاربردها بتوانند در يکجا جمع شوند و البته من چندان مطمئن هم نيستم اين اتفاق، اتفاق فوقالعادهاي باشد. تلفنهاي همراه بسيار پيچيده شدهاند، استفاده از آنها به اندازهاي دشوار است که با خود فکر ميکنيد اينها براي مردم واقعي طراحي شده اند يا براي مهندسها؟ فکر ميکنم آنچه واقعا در حال روي دادن است، اين است که با رشد صنعت، ما انواع مختلفي از تلفنهاي همراه خواهيم داشت که تعدادي از آنها بسيار ساده و روان هستند. در واقع من و همسرم شرکتي را تاسيس کرديم و وي در آن «جيترباگ» را که تلفن همراهي بسيار ساده است، طراحي کرد. مدل گوشي که اکنون داريد چيست؟ من اينجا دارم به همه گوشيهاي تلفن همراهم نگاه ميکنم. اکنون که دارم با تلفن صحبت ميکنم مشغول آزمايش يک گوشي ويژه شرکتي اروپايي هستم. نام اين گوشي Vertu بوده و قيمت آن از پنج هزار دلار شروع ميشود، البته اين قيمت ارزانترين مدل آن است. شايد شما بخواهيد مدلي را که کاملا از طلا ساخته شده است، خريداري کنيد. پس اين تلفن همراه با محاسبه تورم، قيمتي در حدود نصف قيمت اولين تلفن همراهي دارد که شما ساختهايد... درست است و اين تلفن همراه به هيچ وجه پيچيده نيست. با وجود داشتن دفترچه تلفن، امکان دسترسي به بخشهاي خاصي از اينترنت و خواندن ايميلها، به دوربين مجهز نيست. اين يک تلفن واقعا ابتدايي به شمار ميرود، اما من يک گوشي «موتورولا درويد» هم دارم و از آن استفاده ميکنم. يک گوشي جيترباگ هم دارم و البته هميشه آخرين مدلهاي گوشي تلفنهاي همراه را آزمايش ميکنم. براي مدتي هم يک آي-فون داشتم، اما آن را به نوهام دادم. بچهها واقعا گرفتار اين دستگاه شدهاند، اما به نظرم اکنون تلفنهاي همراه آندروييد بيشتر جذابيت دارند و آخرين مدل گوشي آندروييد اگر نگويم بهتر از آي- فون است، به همان اندازه خوب است.
|
|
|