آي تي آنالايز - شركت ارتباطات سيار در دوره جديد مديريت خود دست به روال بي سابقه اي در ارتباط با رسانه هاي حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات كشور زده است.

اين شركت طي ماه هاي اخير از رسانه هاي مكتوب و خبرنگاران قديمي و با سابقه در حوزه فناوري اطلاعات در برگزاري نشست هاي خبري دعوت به عمل نياورده و به شكلي كاملاً محدود و تقريباً محرمانه تنها اقدام به دعوت از چند خبرگزاري مي كند.

اين اتفاقات جديد در حالي رخ مي دهد كه مهندس وحيد صدوقي مدير عامل شركت ارتباطات سيار بر خلاف شعار پاسخ گويي دولت حاضر به رودررويي با خبرنگاران مطبوعات نيست.

نكته جالب تر آن كه بر اساس آمار به نظر مي رسد شخص رييس جمهور با تمام مشغلاتي كه دارد از ابتداي دوران كاري خود بيشتر از مدير عامل شركت ارتباطات سيار پاسخگوي افكار عمومي و پرسش خبرنگاران بوده است. آنهم در شرايطي كه نه تنها از رسانه هاي داخلي بلكه از رسانه هاي بين المللي نيز فرصت حضور در نشست هاي خبري رييس جمهور ايران را پيدا مي كنند.
نكته مهم تر آن كه مديران بالاتر از جناب آقاي صدوقي همچون رييس هيات مديره شركت مخابرات ايران و مدير عامل شركت مخابرات ايران با وجود مسووليت هاي به مراتب كلان تر و سنگين تر با رويي كاملاً گشاده همواره پاسخگوي رسانه ها و روزنامه نگاران پرسش گر بوده و از اين بابت هيچ واهمه و نگراني هم به خرج نمي دهند.

اين كه چه كساني در مجموعه رسانه اي ايشان رويه اي بي سابقه را در كار اطلاع رساني يك اپراتور با 15 ميليون كاربر را در پيش گرفته اند خود نكته اي است كه در سابقه حرفه اي ايشان به ياد و خاطر روزنامه نگاران و فعالان عرصه خبر خواهد ماند.

مدير عامل شركت ارتباطات سيار در روزهاي پاياني سال گذشته نيز تنها با دعوت از چند خبرگزاري و حتي بر اساس شنيده ها از يك وبلاگ! گزارشي از عملكرد خود ارايه كرد و برگزاري نشست ديگري از وي نشان داد كه مدير عامل شركت ارتباطات سيار بر خلاف شعارها و عملكرد ساير مديران ارشد و كلان دولتي رويه ديگري را در پيش گرفته است.

سال گذشته و در آخرين نشست خبري مدير عامل شركت ارتباطات سيار كه در آن زمان متاسفانه! با حضور همه خبرنگارها برگزار شد وي در پاسخ به سوال اينجانب كه آيا اين دوره از واگذاري ها را مي توان آخرين دوره واگذاري اپراتور دولتي تلقي كرد؟ پاسخ مثبت داد. ليكن كمي بعد اخبار متعددي از وزير ارتباطات گرفته تا معاونان وي منتشر شد كه گفته وي را كاملاً رد كردند. به عبارت ديگر مي شد چنين نتيجه گرفت كه مدير عامل نسبتاً جوان شركت ارتباطات سيار به درستي در جريان سياست هاي كلان آنچه در مجموعه خود مي گذرد قرار ندارد.
ظاهراً همين موضوع نيز چندان به مذاق آقاي مدير عامل خوشايند نيامد كه از آن پس بنا را بر اين گذاشت تا مقابل پرسش خبرنگاران مطبوعات قرار نگيرد.

اين درحالي كه آقاي صدوقي به درخواست هاي مكرر جهت پاسخ گويي به پرسش هاي انباشته شده و بي پاسخ مطبوعات در قالب مصاحبه اختصاصي نيز پاسخ نمي دهد. ظاهراً مدير عامل شركت ارتباطات سيار فراموش كرده كه 15 ميليون نفر از مردم اين مملكت از مشتريان ايشان محسوب شده و بايد به خبرنگاران كه به تعبيري نماينده ايشان هستند پاسخگو باشد.

نكته بسيار مهمتر ديگري كه از رويه مدير عامل شركتي كه مردم، از مشتريان و در حقيقت اربابان آن به شمار مي رود اين است كه آيا در شرايطي كه ايشان خود را از پاسخگويي به جرايد ( با ابزاري كه در دست دارند) بي نياز مي بيند، آيا مي توان اميدوار بود كه مردم پاسخ مسايل و مشكلات خود را به سهولت و درستي به دست آورند؟
آيا اصولاً شركتي دولتي كه متعلق به مردم است مي تواند همان رويه در پاسخ گويي را در پيش گيرد كه بخش خصوصي انجام مي دهد. اگرچه بخش خصوصي هم با آن كه در شكل اطلاع رساني كاملاً صاحب اختيار است، ليكن با حياتي بودن مقوله پاسخگويي به مشتريان خود آشنا بوده و به ايشان احترام مي گذارند.

جا دارد تا در اين جا از مديران ارشد مجموعه وزارت ارتباطات و شركت مخابرات نيز خواسته شود تا نسبت به برخورد بي سابقه مدير عامل شركت ارتباطات سيار با وجود 15 ميليون ارباب رجوع و مشتري، كه بي شك مي تواند به پاشنه آشيلي براي ايشان تبديل شود اقدامات لازم را به عمل آورند.

در پايان خاطر نشان مي شود كه از اين پس كليه پرسش ها پيرامون عملكرد و ابهامات شركت ارتباطات سيار را در قالب مقاله و گزارش طرح كرده و به كليه همكاران رسانه اي نيز توصيه اكيد مي شود كه براي احقاق شان و منزلت حرفه اي خود رويه مشابهي را در پيش گيرند. بديهي است در صورت تمايل مدير عامل شركت ارتباطات سيار نيز مي تواند پاسخ پرسش ها را براي مطبوعات ارسال كند.