موبايل حتي احساسات را هم تغيير ميدهد
-(9 Body)
|
موبايل حتي احساسات را هم تغيير ميدهد
Visitor
1824
Category:
کامپيوتر
وقتي بدانيد که 58 ميليون نفر از جمعيت 75 ميليوني ايران صاحب گوشي تلفن همراه هستند به خوبي شيرفهم ميشويد چرا ديگر ديدن افرادي که با صداي بلند با موبايل خود در مترو، اتوبوس، کوچه و بازار و تاکسي صحبت ميکنند برايتان عادي شده است. گوش کردن به مکالمات ديگران نيز در فضاي عمومي عادي است شما ميتوانيد اظهار علاقه شخصي به همسرش را در شلوغترين ساعات روز در مترو بشنويد همچنين ميتوانيد از سختترين مشکلات خانوادگي افراد مطلع شويد بدون اينکه براي بهدست آوردن اين اطلاعات تلاشي کرده باشيد. در آخرين سرشماري انجام شده توسط مرکز آمار ايران بيشترين بخش از جمعيت ايران (9 ميليون نفر) در گروه سني افراد 20 تا 24 جاي ميگيرند همچنين در حدود 17 ميليون نفر از جمعيت کشور زير 14 سال هستند، از مقايسه اين آمار ميتوان نتيجه گرفت که تقريبا تمامي افراد بالاي 14 سال داري تلفن همراه هستند و از آن استفاده ميکنند. وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات نيز در آخرين اظهار نظر رسمي خود در خصوص دارندگان تلفن همراه آب پاکي را روي دست جامعهشناسان ريخته و اعلام کرده است: «هر فرد فعال جامعه يک سيم کارت دارد!» حتي فارغ از اين که شما با گوشي فعالتر هستيد يا بدون آن قطعا همه ميدانيم هر فناوري که خلق ميشود در ابتدا فقط جنبه ابزاري صرف دارد و بعد از مدتي آثار فرهنگي اقتصادي و اجتماعي زيادي برجاي ميگذارد، در خصوص تکنولوژي موبايل اين تاثيرات بسيار برجستهتر به نظر ميآيد چراکه در دوره زماني بسيار کوتاه توانست بهصورت مستقيم در زندگي روزمره افراد تغييرات فراواني بهوجود آورد و در اصل تلفن همراه نيز مانند تمامي فناوريها در طول تاريخ از يک ابزار فني به يک کالاي فرهنگي تبديل شده است. شايد نزديکترين مثال به تلفن همراه، چرخ باشد که در روز ابداعش فقط ابزار بود اما به مرور زمان جلوه فرهنگي يافت و موجب افزايش ارتباطات شد امروز تلفن همراه نيز کم و بيش در همان نقش ظاهر شده است. در سال 1985 ارني واريز اولين مکاله را با تلفن همراه در بريتانيا انجام داد و از آن زمان به بعد بهتدريج استفاده از تلفن همراه بهقدري گسترده شد که تبديل به وسيلهاي جدايي ناپذير از انسان مدرن اين دوران شد و از آن پس نه تنها بر اقتصاد و سياست تاثير گذاشت بلکه روابط ميان فردي نيز بر اساس آن تغيير کرد. جدا از بعد تکنولوژيکي تلفن همراه که تقريبا در سراسر دنيا يکسان است و همه براي استفاده و گسترش آن بايد از يک بعد فني تبعيت کنند اما در حوزههاي فرهنگي و قومي و مختلف تاثيرپذيريهاي متفاوتي داشته و نحوه پذيرش آن نيز به خصلتهاي فرهنگي اقوام و جوامع مختلف ربط داشته است. تعداد دارندگان تلفن همراه در دنيا به 5ميليارد و 500 هزار نفر ميرسد، و سه چهارم اين تعداد در کشورهاي در حال توسعه تمرکز يافته است و در بريتانيا که زادگاه تلفن همراه به شمار ميآيد همه موبايل دارند. اکونوميست در گزارشي به فراگير شدن تلفن همراه اشاره کرده و به ارتباط مستقيم آن با فرصتهاي اقتصادي جديد، همچنين آمار بانک جهاني نشان ميدهد که ارايه هر 10 گوشي اضافي براي هر 100 نفر در يک کشور در حال توسعه باعث افزايش 8 درصدي توليد ناخالص داخلي در آن کشور ميشود. از سويي اين روزها نميتوان هيچ سياستمداري را بدون تلفن همراه تصور کرد چراکه اين گوشيهاي کوچک تبديل به ميز کاري شدهاند که کار بدون آن امکان ندارد و بسياري گسترش تلفن همراه در ميان جوامع را موجب دموکراتيزه شدن آن جوامع ميدانند. «فورتوناتي»، جامعه شناس و نظريه پرداز ايتاليايي، معتقد است تکنولوژي تلفن همراه باعث دموکراتيزه شدن ارتباطات ميان اعضاي خانواده، کارمندان يک سازمان، افراد حزب و ... شده است. تاثير موبايل بر روابط ميان فردي اگر مجموعه استدلالات بالا را قبول داشته باشيد، پس حتما قبول داريد موبايل بهگونهاي روابط اجتماعي را تغيير داده است که بسياري اين تغييرات را حس نکردهاند و آن را تغييرات روزمره زندگي ميدانند اما چيزي فراتر از يک تغيير ساده در حال وقوع است سبک زندگي تغيير کرده است. استفاده مداوم و روزمره از موبايل موجب ايجاد آداب مخصوص استفاده از آن شده است، تيزرهاي جديد تبليغاتي براي چگونگي استفاده از موبايل پخش ميشود. در هر سينما يا تئاتري به شما تاکيد ميکنند موبايل خودتان را خاموش کنيد و استفاده از پيامگيرهاي تلفني و حتي مزاحمتهاي تلفني کمتر و کمتر شده است. همه اين تغييرات تا اين حد هم جدي نيست و براي مثال اين فناوري موجب تغيير مد شده است و طراحان پوشاک را بر آن داشته که هنگام طراحي لباس و کيف حتما جاي مخصوص موبايل را نيز در نظر بگيرند و مدهاي جداگانهاي براي بند و کيف گوشي همراه شگل بگيرد. به مدد موبايل در اين روزها هيچ قراري قطعي نميشود و همه قطعي کردن آنرا به دقايق آخر موکول ميکنند چراکه فناوري همراه هميشه به شما اين امکان را ميدهد که تا لحظات پاياني آزادي خود را حفظ کنيد. هانس گسر در اين خصوص ميگويد که موبايل يکي از مهمترين جلوههاي تکنولوژي و ابزاري براي سازگار کردن ارتباطات اجتماعي با حرکت و جابهجايي افراد و گروههاي اجتماعي است. امانوئل کاستلز نيز معتقد است موبايل روندي را که اينترنت شروع کرده، تشديد ميکند. به عبارت ديگر موبايل نيز همانند اينترنت علاوه بر ارتباطات اجتماعي ديگر ابعاد زندگي اجتماعي مانند ارزشها، زبان، الگوهاي رفتاري و احساسات افراد را نيز تحت تاثير قرار ميدهد و آنها را دگرگون ميکند. تلفن همراه به عنوان يک رسانه رسانه ميانجي ارتباط است و تلفن همراه نيز وسيلهاي است ميان فرستنده پيام و دريافت کننده آن.تا پيش از دهه پنجاه تئوريهاي ارتباطي خطي بود و از بالا به پايين، هر چيزي که فرستنده در نظر داشت همان را بيننده دريافت ميکرد (نظريه کاشت) اما بعد از جنگ جهاني دوم نظريهها به سمت مخاطب تغيير کرد، از اين پس مخاطب خودش فعال شد و پيامي را دريافت ميکرد که به دردش ميخورد و وي را خشنود ميکرد. در همين دوره زماني بود که نظريه «استفاده و خشنودي» توسط «اليهو کاتز» در 1959 مطرح شد. در اين نظريه که به مخاطبان رسانهها پرداخته شد انگيزه مخاطبان در مصرف محصولات رسانهاي، رضامندي و ارضاي برخي از نيازهاي تجربه شده آنان مدنظر قرار گرفت و به تبع آن مصرف نيز به سمت و سوي اين رضامندي جهتگيري کرد. در نوشتههاي مربوط به نظريه استفاده و خشنودي راههاي متعددي براي طبقهبندي نيازها و خشنودي مخاطبان بهدست ميآيد. بعضي خشنوديها را آموزشي و ذهني دسته بندي ميکنند و برخي ديگر آنها را تفريحي ميدانند. اما «مککوئيل"، "بلاملر" و "براون" (1972) گروهبندي گستردهتري را در نظر ميگيرند. فراغت، روابط شخصي، هويت شخصي يا روانشناسي فرد و نظارت، گروهبندي اين دسته است. مسلما در مقوله استفاده از تلفن همراه بايد روابط شخصي را علت اصلي استفاده از اين ابزار بدانيم هر چند ساير کارکردها نيز در روآوردن به اين وسيله بيتاثير نبوده است. اما منتقدان اين نظريه نيز آرام ننشستهاند و انتقاداتي به جنبههاي غير نظري بودن آن وارد ميکنند. آنان پژوهشگران اين حوزه را به خاطر افراط مورد انتقاد قرار داده اند چراکه آنان معتقدند اين نظر فقط بر يک حوزه تاکيد ميکند و آن حوزه فرهنگ است. انتقاد ديگر اين است که اين رويکرد بسيار زياد بر فرد متمرکز شده و ساختار اجتماعي و جايگاه رسانه را ناديده گرفته است. «رابين» و «ويندال» براي پاسخ به اين انتقاد ترکيبي از رويکرد استفاده و خشنودي و نظريه وابستگي را مطرح کردهاند. مدل اين دو نفر موسوم به «استفاده و وابستگي» افراد را در نظامهاي اجتماعي قرار ميدهند، نظامهايي که کمک ميکنند نيازهاي افراد شکل بگيرند. يعني ظهور موبايل به شکل غيرارادي مردم را وابسته به خودش کرده است از اينها به عنوان استفاده عادتي و آييني نيز ياد ميشود. ارتباط از طريق تلفن همراه عرصه ارتباطات بين فردي را دگرگون کرده است. هرچند برخي بر اين عقيدهاند که موبايل يا تلفن همراه ارتباط افراد را بيشتر کرده است اما بايد در نظر گرفت ما وقتي ارتباط کمتري داشتيم براي ملاقات بيشتر مصمم بوديم، حالا هميشه ارتباط داريم و هميشه تعارف ديدن همديگر را ميکنيم اما کمتر ملاقات صورت ميگيرد. در اصل موبايل موجب شده که ارتباط افراد نزديک به يکديگر کمتر و افراد دور تسهيل شود. نتيجه بررسيهاي صورت گرفته طي سالهاي اخير در کشورهاي مختلف در مورد تکنولوژي موبايل و آثار فرهنگي آن نشان ميدهد تلفنهمراه موجب شده که ارتباطات ميان فردي مکانگريز شود، ارتباطي که تا قبل از تلفنهمراه وابسته به مکان مشخصي بود به واسطه اين تکنولوژي از مرز مکان و جغرافيا خارج شده است و ارتباطات مکان به مکان به ارتباطات فرد به فرد تغيير ماهيت دادهاند. در اصل نظام ارتباطي فرد محور جايگزين نظام ارتباطي مکان محور شده است. همچنين محدوده و ساختار ارتباطات ميان فردي به واسطه موبايل تحرک پذيري و انعطافپذيري بيشتري پيدا کرده و غير قابل پيشبيني شده است و افراد با استفاده از اين تکنولوژي ميتوانند همزمان چند نقش ارتباطي متفاوت در يک فضا را تجربه کنند، چراکه در يک مکان مشخص ميتوانند از طريق تلفن همراه با افراد مختلف در حوزههاي مختلف ارتباط برقرار کنند. از سويي موبايل احساس امنيت را در اقشار آسيبپذير جامعه (کودکان، زنان و افراد سالخورده) بهوجود ميآورد چراکه بهوسيله آن ميتوانند در هر لحظه با اطرافيان خود تماس بگيرند. تلفن همراه هنوز در مقايسه با بسياري از تکنولوژيهايي که مورد استفاده قرار ميگيرد جوان است و در حال تغيير از همينرو بسيار طبيعي است که تاثيرات آن نيز در حوزههاي اجتماعي به تدريج تغيير کند.
|
|
|