نوشته مهندس ناصرشاکرحسيني که ديروز در همين فناوران به چاپ رسيد، نوشته عجيبي است. نخست اينکه نخستين بار جوابيه‌اي دريافت کرده‌ايم که موضوع‌اش يک گفت‌وگوست و جالب‌تر اينکه توضيحاتش نه درباره پاسخ گفت‌وگو شونده حاضر و ناظر، که درباره سوالات گفت و‌گوست.


آقاي شاکرحسيني هرچند در عنوان مطلب، داشتن نيابت از رييس سازمان را رد کرده (که درست هم هست و ايشان بعيد مي‌دانم نيابتي از رييس سازمان نصر تهران داشته باشند، نيابت از ديگران را نمي‌دانيم) اما در جاي‌جاي مطلب، به جاي رييس سازمان نشسته است. مطلب ايشان را که مي‌خواني، احساس مي‌کني ايشان خود را درپاسخگويي به سوالات فناوران، از خانم مهندس داننده، داننده‌تر و محق‌تر مي‌داند. مي‌گوييم عجيب است چون اين نوع نگاه را تا پيش از انتخابات از مهندس شاکرحسيني سراغ نداشتيم و معمولا از قلم‌ها و زبان‌هاي ديگري براي اين “ابراز حق” استفاده مي‌شد.
اما در مورد مطلبي که با عنوان “نه به نيابت از خانم مهندس داننده!” منتشر شد، خود را ناگزير از توضيح به اهالي صنف مي‌دانيم.
يک- مي‌گويند “ منظورتان از مخاطب كيست؟ به مخاطب چه ربطي دارد كه بداند در سازمان چه خبر است ؟ ... كنجكاوي براي فهميدن اينكه “در سازمان چه خبر است” با انگيزه‌هاي غير كسب‌وكاري، كار به دست آن مخاطب خواهد داد. توصيه مي كنم به چنان مخاطبي توجه نكنيد!”
- صنف فرهيخته فناوري اطلاعات نمي‌دانم چطور با اين ادبيات استالينيستي کنار خواهد آمد. فکر مي‌کنم “اتاق شيشه‌اي” خانم داننده که خيلي خوب هم تشريح شده و ما هم بر مثبت بودن اين رويکرد مهر تاييد زده‌ايم، براي دور شدن از اين نگاه‌هاي افراطي بوده است، نگاهي افراطي که به وضوح مي‌گويد “ به مخاطب چه ربطي دارد” و بعد هم تهديد مي‌کند که “كار به دست آن مخاطب خواهد داد”. مصاديق ديگر اين نگاه افراطي، هم در برخي رفتارهاي صنفي ديده شده و هم در مطلب مهندس شاکرحسيني موج مي‌زند. به زرد بودن متهم‌مان نکنند، مصاديق اين رفتار ديکتاتورمآبانه را دوباره ذکر نمي‌کنيم. کافي است همين مطلب را يک بار ديگر بخوانيد و بعد با مراجعه به آرشيو شهريور و مهر ماه فناوران، در نوشته‌هاي انتخاباتي سازمان نصر تهران پي‌بگيريد. در مورد سوال فناوران نيز از اهالي صنف مي‌خواهيم با دقت - نه در کلمات که در محتوا- بخوانند تا منظور ما را از خروج کنترل شده اخبار بيشتر دريابند.
دو- مي‌گويند: “طرح دغدغه‌ها بر اساس “شنيده‌ها” كار رسانه‌هاي زرد است. آن هم نه دغدغه‌هاي رسانه‌اي، كه دغدغه‌هاي نازل مخاطبان سطحي و عوام!”
- نويسنده مطلب که علاقه خود را به واکاوي معني عبارات و کلمات پيش تر به رخ کشيده‌اند (مصداقش هم درمورد “پدرخوانده” يادمان هست) بد نيست به معناي عبارت “رسانه زرد” هم در منابع معتبر نگاهي بيندازند. نمي‌دانم ايشان اگر وزير ارشاد بودند تکليف ما چه مي‌شد! خدا را شکر که يک عضو کميسيون نرم افزار سازمان نمي‌تواند روزنامه‌اي را به دليل تشخيص زرد بودن‌اش مجازات کند. ايشان دغدغه‌هاي شما اهالي صنف را که هر روز در تماس با ما در روزنامه تان مطرح مي‌کنيد “سطحي” و خود شما را “عوام” مي‌داند. هرچند در جاي ديگر در همين مطلب، به مصلحت، راي دهندگان به اتحاد 15 را روشنفکر مي‌خواند. من نتيجه مي‌گيرم که شما صنف فناوري‌اطلاعات روشنفکريد اگر به گروهي راي داده باشيد؛ و سطحي و عواميد اگر دغدغه‌هاي خود را با فناوران مطرح کرده باشيد. حالا اين ديگر با شماست که اگر کسي مرتب رسانه صنف فرهيخته و روشنفکر فناوري اطلاعات را “زرد” بخواند، جواب مدعي را چگونه بدهيد. ايشان گويا آنقدر عصباني است که فراموش کرده صنف چندين بار اين روزنامه “زرد” را با راي قاطع اعضا، روزنامه رسمي‌خود انتخاب کرده است.
سه – مي‌گويند:"اقليت بايد قبول كند كه ديدگاه‌ها و رويكردش به امور مردود شده و راي نياور ده است! تعارف كه نداريم. اقليت محترم، لطف كند و در صحنه حضور داشته باشد، اوضاع را رصد كند."
- عصباني نشويد. آقاي شاکرحسيني کمي‌ احساساتي شده‌اند، همين! و به دليل اين احساساتي شدن دموکراسي را با ديکتاتوري اکثريت اشتباه گرفته‌اند احتمالا. شما اهالي صنف اگر با روالي و فرآيندي مشکل داريد، بنشينيد و "رصد کنيد و حتما در صحنه حضور داشته باشيد" تا در سال 1393 بخت دولت‌تان بدمد. اين ادبيات براي ما که آشناست، براي شما صنف آي تي چطور؟
چهار- مي‌گويند:" در اين ترديد شما يك باگ معرفتي هم وجود دارد! برنامه آن اوراقي كه در فضاي انتخابات چاپ و بر در و ديوار شهر و رسانه‌ها، منتشر مي شود نيست . برنامه يك فرآيند است نه يك پديده!"
- آفتاب آمد دليل آفتاب. دوستان صنفي به برنامه‌اي تبليغاتي راي داده اند که بر در و ديوار آگهي شده بود، درست است؟ سوال ما هم اين بود که چگونه اين برنامه تبليغاتي به برنامه عملياتي تبديل شده است. اين سوال کاملا فني بود و قبلا نيز در مطلبي آن را تشريح کرده بوديم. حالا اينکه هم صنفي شما با احساسات لطيف‌شان، مطايبه کرده‌اند و "پ ن پ" بار اين سوال فني مي‌کنند، نشان از ظرفيت انتقادپذيري دارد که در خانم داننده سراغ داريم و در مطلب آقاي شاکرحسيني به چشم نمي‌آيد.
ختم کلام، اگر مهندس شاکر حسيني، بزرگوارانه به جاي صنف نشسته‌اند و پاسخ داده‌اند، بگذاريد يک بار هم که شده، فناوران به نيابت از صنف به ايشان بگويد: "نه،‌آقاي شاکرحسيني. صنف فناوري اطلاعات اين ادبيات و شيوه استدلال را نپسنديده و نخواهد پسنديد."
بگذاريد به همين ميزان بسنده کنيم. رويه فناوران نبوده است که به چنين مطالبي پاسخ بگويد. اميدواريم اين توضيح هم هيچ کدام از اهالي صنف که فناوران را روزنامه معتمدشان مي‌دانند، دلگير نکرده باشد.