همشهرى آنلاين - درباره روزنامهنگارى آنلاين، به اعتقاد دكتر حسن نمكدوست تهرانى، بيشتر از آنکه بدانيم، گرفتار «توهمهاى خودساخته» هستيم. او مىگويد: «عجيب اينکه اين توهمها هم، معمولاً از سوى کسانى دامن زده مىشود که دست در کار روزنامهنگارى آنلاين ندارند!»
با او که پژوهشگر، روزنامهنگار و سردبير خبرگزارى ميراث فرهنگىاست بر سر ويژگىها و امكانات روزنامهنگارى آنلاين به گفتگو نشستهايم.
* موافقيد براى ورود به بحث نگاهى دقيقتر به روزنامهنگارى آنلاين و مختصات آن داشته باشيم ؟
معناى روزنامهنگارى آنلاين، در کلمه آنلاين مستتر است. روزنامهنگارى آنلاين گونهاى از روزنامهنگارى در فضاى آنلاين است؛ يعنى همان روزنامهنگارى کاغذى، منتهى برخوردار از امکانات آنلاين. در واقع در روزنامهنگارى آنلاين مرزهاى زمان و مکان براى توليد، توزيع و عرضه و مصرف روزنامه از ميان مىرود، درحالى که در روزنامهنگارى کاغذى، در ظرف زمان و مکان محدود هستيم.
روزنامه كاغذى معمولاً در هر شبانه روز، حداکثر سه يا چهار نوبت منتشر مى شود، اما روزنامهنگارى آنلاين اين امکان را فراهم مىآورد که در هر لحظه، محتواى خود را از هر کجاى جهان توليد و در هر زمان و در هر کجاى جهان مصرف کنيم. در حقيقت در روزنامه نگارى آنلاين با ارسال هر خبر تازه، که امکان عملى آن ميسر است و بايد نيز چنين باشد، پيوسته و بى وقفه روزآمد مى شويم.
* همين مسئله نمىتواند نقص محسوب شود و مخاطب را با سردرگمى در يافتن اخبار مورد نظر مواجه کند؟
چرا. هر اتفاق خوبى پيامدهايى نيز دارد ، به همين دليل، در تمام سايتهاى خبرى، امكان جستجو و يا امکان RSS وجود دارد. شما علايق خبرى خود را مشخص کنيد و RSS از ميان سايتها، خبرهايى مورد نظر شما را جستجو کرده و در اختيارتان مىگذارد.
يعنى حتى وقتى مشغول چت کردن با دوستان، و يا چک کردن ايميلتان هستيد و يا هر کار آنلاين ديگرى انجام مىدهيد، مىتوانيد همزمان تازهترين خبرها را در موضوعى که خود مشخص کردهايد ببينيد. بنابراين، آنلاين بودن ضمن اينکه اين امکان را مىدهد که هر لحظه توليد کنيد اين امکان را هم در اختيارتان مى گذارد که بهطور اختصاصى علايق خود را تعريف کنيد و به اطلاعات مورد نظر خود برسيد.
* اين تعريف شامل روزنامههايى هم كه نسخه الکترونيکى خود را بدون تغيير محتوا، بر اينترنت قرار مى دهند، مىشود؟
نه!، نسخه PDF روزنامه که قابل عوض شدن نيست را نمىتوان آنلاين و يا سايبر دانست. در حقيقت نسخه PDF همان نسخه چاپىاست که تصوير آن در محيط وب عرضه شدهاست. اما مراد من از روزنامهنگارى آنلاين چيزى علاوه بر اين مفهوم است. يعنى محتواى چاپى به اضافه توليد هر لحظهاى در بيست و چهار ساعت که مطالب بيشتر و پيوسته روزآمدى را در اختيار مخاطب قرار مىدهد.
* حتى اگر قرار باشد مثلاً تيتر مطالب و حجم آنها در مقايسه با نسخه چاپى متفاوت باشد ؟
ببينيد اينكه حتى نسخه كاغذى هم وجود نداشته باشد و شما توليد خود را از اساس و ابتدا روى شبكه قرار دهيد، باز هم به آن روزنامهنگارى آنلاين نمىگوييم، يا حتى اگر مطلبى را كه براى روزنامه كاغذى تهيه كردهايد طور ديگرى تنظيم كنيد و تيتر بزنيد و روى وب قرار دهيد.
آنلاين بودن يعنى رها شدن از مرز زمان و مکان، يعنى شما از هر کجا که اراده کنيد بتوانيد توليدکننده باشيد و در هر کجا که بخواهيد مصرفکننده باشيد و در هر لحظه که اراده کنيد بتوانيد محتوا را تغيير دهيد.
روزنامهنگارى آنلاين يک خصوصيت مهم ديگر هم دارد؛ در روزنامهنگارى آنلاين هر متنى را در بافت جهانى خودش، در فضاى هايپرتکست قرار مىدهيم؛ يعنى متن با ميليونها متن ديگر که راجع به آن موضوع در فضاى وب وجود دارد، پيوند مىخورد.
امکان ديگرى که روزنامهنگارى آنلاين به ما مىدهد، تعامل بر خط و تعامل همزمان است. وقتى شما مطلبى را در روزنامه چاپ مىکنيد، دستكم يك روز بعد مخاطبتان به مطلب چاپ شده در نشريه واکنش نشان مىدهد. در حالى که در روزنامهنگارى آنلاين همان لحظه مخاطب ما اين امکان را دارد که به خبر نکتهاى بيفزايد يا آن را تصحيح کند. بنابراين مخاطب مىتواند در جريان تعامل در لحظه هم قرار بگيرند.
البته امکان تعاملى بودن در رسانه کاغذى هم وجود دارد؛ اصلاً ما بدون تعامل، کار رسانهاى نمىکنيم، اما آنچه مهم است سرعت اين تعامل است که نسبت به رسانههاى آنلاين کندتر است.
امکان ديگر اين رسانه در پس کلمه "سايبر" نهفتهاست؛ سايبر بودن اين امکان را مىدهد که روزنامهنگارى ما مولتىمديا باشد، يعنى تنها متکى به متن نباشد و ما بتوانيم در اين فضا از امکانات ديگرى همچون صدا، تصوير و گرافيک نيز بهره ببريم. بنابراين روزنامهنگارى سايبر، روزنامهنگارى کاغذىاست به اضافه اين امکانات و مختصات.
* محتوا در روزنامه چاپى و آنلاين چه تفاوتى با هم دارد ؟
از نظر من تفاوتى ندارد.
* يعنى معتقديد مثلا همان حجم مطلب و سبکى که در روزنامه چاپى مورد استفاده قرار مىگيرد در روزنامه آنلاين نيز قابل استفاده است؟
شما پرسيديد از نظر محتوا و من هم گفتم تفاوتى نمىبينيم، اما بحث در باره حجم مطلب چيز ديگرىاست كه به آن خواهم پرداخت، در مورد سبک هم، معتقدم اين دو تفاوتى با هم ندارند. با قاطعيت تمام به شما مىگويم که تا امروز چيزى به عنوان سبک روزنامهنگارى آنلاين در جهان توليد نشدهاست.
تعريف خبر در محيط سايبر هيچ تفاوتى با تعريف خبر در محيط کاغذى ندارد. سبکهاى خبرنويسى در روزنامهنگارى آنلاين هيچ تفاوت قابل ملاحظهاى با سبکهاى خبرنويسى در روزنامهنگارى کاغذى ندارد.
هنوز هم سبک هرم وارونه از جمله مهمترين سبکهاى خبرنويسىاست. تيتر زدن، سوتيتر زدن و شرح عکس نوشتن هيچکدام با روزنامه چاپى تفاوتى ندارد. من با تمام جست و جوهايى که کرده ام تا به حال به کتاب با منبعى برنخورده ام که به ما بگويد ويژگى و مختصات مصاحبه اينترنتى اين است و تفاوت آن با مصاحبه در روزنامه کاغذى در اين چند نکته است.
اينها توهمات ما است و من با قاطعيت مى گويم و شما هم مى توانيد آنرا با تأكيد منتشر کنيد، اين توهم خودساخته است و وجود خارجى ندارد.
آسوشيتدپرس کتاب روزنامهنگارى آنلاين منتشر کردهاست. شما فکر مىکنيد عنوان فصل اول اين کتاب چيست؟ فکر مىکنيد تعريف خبر است، فکر مىکنيد تعريف مصاحبه است و يا فکر مىکنيد تعريف گزارش است؟ هيچکدام از اين موارد نيست. موضوع فصل اول آن جست و جو در اينترنت است! فکر مىکنيد موضوع فصل دوم اين کتاب چيست ؟ آشنايى با فتوشاپ!
آيا شما در كتابها با چيزى به عنوان خبر آنلاين، تعريف آن و تفاوت آن با خبر در روزنامهنگارى كاغذى مواجه شدهايد؟ ما همان تکنيکهاى مصاحبه در روزنامهنگارى كاغذى را در روزنامهنگارى آنلاين هم داريم.
فضاى سايبر مختصاتى دارد که ما اين مختصات را با هم تلفيق مىکنيم. اين مختصات عبارتند از اينکه مخاطب بهجاى اينکه روزنامهتان را در دست بگيرد و در مکانى آرام آنرا مطالعه کند، پشت کامپيوترتان مىنشينيد، تلفن را اشغال مىکند و بعد به وبسايتى متصل مىشود که به آن علاقه دارد و از آنجا که بابت هر لحظه نشستن پشت کامپيوتر و اشغال خط تلفن هزينه صرف مىکند، در وهله اول مطالب را اسکن مىکند و با دقت نمىخواند. پس توصيه مىشود در اين نوع از روزنامهنگارى چنان چيدمانى را در اختيار مخاطب قرار دهيد که به اسکن کردن مطلب از سوى مخاطب کمک کند.
اين نکته با ويژگىهاى روحى و روانى مخاطب ما تلفيق مىشود. گفته مى شود مخاطب آنلاين به طور معمول فردى حدود 20 تا 40 ساله است، فردىاست علاقهمند به تکنولوژى و آشنا با يک زبان خارجي. او معمولاً به جهان به شکل مدرن نگاه مىکند ، فردىاست که به لحاظ ذائقه بيشتر نوک مىزند تا اينکه عميق بخواند. به زبان معمول، پيتزاخور است، اهل چلوکباب و قرمه سبزى و آداب سفره به مفهوم متعارفش نيست. دوست دارد پشت ميزش ساندويچش را بخورد.
بنابر اين ما بايد اين خوراک را بهگونهاى سامان دهيم که با طبع چنين فردى جفت و جور در بيايد. اين فرد ديگر حوصله خواندن مقاله سه هزار کلمهاى را ندارد، مانيتور كامپيوتر هم براى اين كار مناسب نيست، اشغال خط تلفن هم همين طور. بنابر اين بايد بستههاى کوچکتر را بخواند. کنار دستش هم بايد لينک و سابقه مطلب قرار دهيد تااگر خواست سابقه و زمينه مطلب را دريابد. وگرنه چه کسى به ما گفته، مصاحبه در اين فضا متفاوت است؛ اين حرفها اختراعات وطنى ماست.
* اين كه مىگوييد به اسكن كردن مطلب از سوى مخاطب كمك شود، به معناى خلاصهنويسىاست؟
خلاصهنويسى با اين مسئله فرق دارد. اساساً ما بايد خلاصه بنويسيم. در هر شکل از روزنامهنگاري. چه روزنامهنگارى کاغذى، چه روزنامهنگارى راديو تلويزيونى و چه روزنامهنگارى ويديويى و چه روزنامهنگارى سايبر. بايد خلاصه کار کنيم چون تجربه نشان مىدهد که انسان امروزى وقت خيلى زيادى براى خواندن مطالب نمىگذارد، ضمن اينکه ارتباط معکوسى بين حجم مطلب و ميزان مخاطبان وجود دارد؛ هر چه به حجم مطلب اضافه مىشود، از ميزان مخاطبان کاسته مىشود. امروز ديگر کسى رمان هشت جلدى نمىنويسد که ما توقع داشته باشيم روزنامهنگار بلند بنويسد.
ما همين امروز در روزنامهنگارى چاپى خود از امکان فوقالعاده خوبى استفاده مىکنيم که بر روى سبک نگارشمان تأثير گذاشتهاست و آن عکس است. در دهه 60 و 70 تا اين اندازه امکان استفاده از عکس فراهم نبود. نه از چنين تکنيک عکاسى برخوردار بوديم، نه اين اندازه عکاس در اختيار داشتيم و نه کاغذ و چاپ با کيفيت داشتيم. آن موقع موضوع اصلى روزنامهنگاران ما براى گزارش توصيف بود و با قلم خود مىخواستند فضا را خلق کنند، ولى امروز امکان عکس براى ما فراهم است.
امروز چه گزارشى را مىتوانيم در خصوص زلزله بم بنويسيم که گوياتر از عکس پدرى باشد كه دو کودک مرده و ورمكرده خود را روى دوشش گذاشته و مىرود تا آنها را دفن کند؟ چه مقالهاى بنويسيم که جاى تصوير مادرى را بگيرد كه در قبر نشسته و مىگويد مرا با کودکم دفن کنيد؟
عکس به مدد گزارشنويسى ما آمدهاست و گزارشنويسى ما ديگر نيازى به تصويرسازى بيش از اندازه ندارد. به جاى آن به اطلاع دادن نياز دارد. عدهاى فردا همين حرف مرا پيراهن عثمان مىکنند و مىگويند نمکدوست به گزارشنويسى خيانت کرد! من چه تصويرى شگفتانگيزتر از تصاوير فروريختن برجهاى دو قلو مىتوانم به دنيا مخابره کنم. حالا من بنويسم: آفتاب بر فراز نيويورک تابيدن گرفته بود. عفريت مرگ ...!
عکس بر روى تکنيک نوشتن من هم تأثير گذاشتهاست. اين تأثير تنها بروى روزنامهنگارى اينترنتى نيست. بر روزنامهنگارى کاغذى هم هست. من ادعا مىکنم قهرمان اصلى روزنامهنگارى امروز جهان، خبر است، اطلاعات مربوط است. امروز مطلبى معنا دارد که اطلاعات مناسب براى فهم موضوع را در اختيار مخاطب قرار دهد. تصوير، صدا، اينفوگراف، آنلاين بودن همه به ما کمک مىکند که اطلاعات لازم را به راحتترين و پر معناترين شکل در اختيار مخاطب قرار دهيم. به اين معنا شيوه نگارش روزنامهنگارى در همه زمينهها و چه کاغذى و چه راديو تلوزيونى و چه آنلاين و ...تغيير کردهاست.
* آقاى دکتر، من هنوز نتوانستم با اين مسئله محتوا کنار بيايم. تا امروز شنيده بودم روزنامهنگار آنلاين بهدليل فرصت کمى که مخاطب براى مرور مطالب دارد، بايد برخى تغييرات را در متن خبر ، تيتر و يا سبک نوشتارى آنها لحاظ کند، مثلا خبرى را که به شکل هارد نوشته شده است در صورت امکان به شکل سافتنيوز تنظيم کند و...
همه اينها بىپايه است. شما به من بگوييد نيويورکتايمز و يا واشنگتنپست و يا گاردينآنلاين، رويترز، آسوشيتدپرس و ... کداميک از اين بازىها درمىآورند؟ ما با يک بيمارى تاريخى به اسم "حقارت اختراع" مواجهيم. دوست داريم اختراع کنيم. شما به من بگوييد در کداميک از جاهايى که قبول داريم استانداردهاى روزنامهنگارى را اجرا مىکنند اين بازىهاى ما را در مىآورند. يکى از جاهايى که ما مىتوانيم روزنامهنگارى را فرا بگيريم، خود روزنامهنگارى دنياست.
در روزنامهنگارى امروز دنيا ما از اين کارها نمىبينيم. يک چيزى خودمان درست مى کنيم و اسمش را مىگذاريم سافتنيوز. اما وقتى مى پرسيم که سافتنيوز چيست، تکنيکش چيست و بياييد به ما آموزش دهيد شمار اندکى هستند که مىدانند موضوع اساسا چيست. ببخشيد که من اينقدر تند حرف مىزنم، اما مىخواهم بگويم اين حرفها را کسانى نمىزنند که درگير روزنامهنگارى دنيا هستند.
* يعنى واقعاً آنها از سافتنيوز به آن مفهومى که از سافتنيوز استفاده مىکنيم استفاده نمىکنند؟
نه!. ببينيد سافتنيوز خبرىاست که دو وجه دارد. يک تکيهگاه سافت متکى به عنصر"عجيب و جالب توجه" بودن آن است و ديگرى ظرفيت زمانى طولانىتر آن براى انتشار. کجا گفتهاند که ما حق داريم هر خبرى را سافت تنظيم کنيم. استفاده کنيم. ظرف زمانى سافت بلندتر از هارد است. سافت خبر هفته قبل تا هفته بعد است. ما چطور حق داريم خبر مذاکرات هستهاى را به شکل سافت تنظيم کنيم. کجاى دنيا چنين کارى را با يک خبر جدى مىکنند.
ببينيد ليد خبر اول صفحه يك روزنامهاى اين بود: "روزى كه حسن روحانى در برابر ساختمان فلان از ماشين پياده مىشد تا با وزراى خارجه كشورهاى اروپايى مذاكره كند اصلاً نمىدانست كه قرار است ...." به اندازه نصف صفحه روزنامه به اين مطلب اختصاص يافته بود، اما دست آخر، مخاطب چيزى بيشتر از خبرهاى معمولى که رسانه هاى ديگر در باره موضوع منتشر کرده بودند عايدش نمى شد. آخر اين چه جور خبرنويسى است. من قبول دارم که سافتنيوز يکى از نمونههاى در خور توجه نگارشى ماست اما قالب اصلى خبرنويسى نيست.
* پس واقعاً چه تفاوتى ميان محتواى روزنامهنگارى چاپى و آنلاين وجود دارد؟
تفاوتشان اين است که ما در فضاى آنلاين بايد مرز زمانى انتشار را بدانيم. ضرباهنگ روزنامه نگارى کاغذى به طور معمول يک و يا دو بار در 24 ساعت است. بنابر اين شما 24 ساعت و يا 12 ساعت براى مديريت کردن محتوايى که توليد مى کنيد فرصت داريد. اين مسئله يکسرى امکانات به شما مى دهد و يکسرى امکانات از شما مى گيرد.
امکانى که به شما مى دهد اين است که 24 ساعت قرار و آرامش داريد و مى توانيد دقيق تر و عميق تر به موضوع بپردازيد. اما امکانى که از شما مى گيرد اين است که لذت انتشار هر لحظه و چالش هاى آن را تجربه نمى کنيد. در مقابل ادارهکننده روزنامه آنلاين مىداند که در هر لحظه بايد تصميم بگيرد و فاصلهاى بين تصميم گرفتن و اجراى آن وجود ندارد. اين مسئله پيچيدگىهاى ديگرى دارد؛ يعنى فشار زمان برروى فردى که آنلاين کار مىکند، جدا سنگين است.
* و طبعاً ضريب خطا هم بالا مىرود...
قطعاً همينطور است چون شما درچند ثانيه بايد تصميم بگيريد. در صورتى در يک روزنامه کاغذى، 6 تا 7 ساعت براى ارزيابى تمامى جنبههاى موضوع وقت داريم. يعنى در روزنامهنگارى آنلاين نوع کار پرشتابتر و پرسرعتتر از روزنامهنگارى کاغذىاست و طبعاً احتمال بروز خطا هم بيشتر است.
* روزنامه نگارى آنلاين را مىتوانيم چيزى مثل کار خبرگزارىها تصور کنيم ؟
بله، خبرگزارىها هم هر لحظه خبر به دستشان مىرسد بايد روى خط بفرستند. البته در اينجا هم توضيحى به نظرم مى رسد. خبرگزارىها قبلاً وقتى بر روى تلکس بودند، خبرها را تنها براى مشترکانشان مىفرستادند . براى خبرنگار خبرگزارى مهم اين بود که خبرش را زود تهيه کند، اما شايد به تنظيم خبر توجه چندانى نمىکرد، چون مىدانست خبر او به دست فردى متخصص مىرسد و او، خود خبر را تنظيم مىکرد. اما الان خبرگزارىهاى ما خبر خود را هم براى " متخصص" و هم براى" مصرفکننده نهايى" توليد مىکنند. اين تحولىاست که امروز اتفاق افتادهاست. يعنى خبر بايد به شکل نهايى خودش توليد شود و از همه ملزومات خبرى که براى مصرف کننده نهايى توليد مى شود، برخوردار باشد.
مهمتر اينکه چون همه ما آنلاين شدهايم رقابت ميان ما نيز بيشتر و در عين حال زمان مالكيت بر خبر اختصاصى بسيار كوتاه شدهاست. ممكن است شما خبرى اختصاصى تهيه كنيد، و رقيب شما تنها ده ثانيه بعد از اينكه شما خبر را روى خط فرستاديد، از آن مطلع شود و خبر خود را بر اساس آنچه شما منتشر كردهايد، روى خط بفرستد. خوب، مخاطب از کجا مىخواهد بفهمد که اصل خبر را کدام خبرگزارى دادهاست. همه ساعت مخابره خبر را بررسى نمىکنند.
بنابراين اين رقابت و شناخت قدرت در اين رقابت جداً کار سختى شدهاست، مدير آنلاين بايد بقدرى توانا باشد که در اين فضا دست اول بودن خود را توليد و حفظ کند. اينها چالشهايىاست که ما در روزنامهنگارى آنلاين با آن مواجهيم.
* اين مسئله يعنى تعويض مداوم اخبار بازهم بىاعتمادى مخاطب ما را در پى خواهد داشت ...
نه! به اين شدتى که شما مىگوييد نيست، يعنى جريان خبر، آمدن خبر و در پى آن تکذيب نيست. اما من مىگويم اين مسئله به ظرف زمانى که اين اتفاق در آن در حال رخ دادن بر مىگردد.
بخشى از جذابيتهاى روزنامه نگارى آنلاين هم اين است که ما داريم از اين مسير نا روشن عبور مىکنيم و لاجرم سکندرى مىخوريم و زمين مىافتيم و خيلى اتفاقات ديگر مىافتد. من باور ندارم که اين اشتباهات روزنامهنگارى را زير سؤال مىبرد.
* با مسئله امنيت در اين فضا چطور بايد کنارآمد؟
هر کارى که انجام شود ممکن است با تهديدهايى مواجه شود. همانطور که حسابهاى ارزى دنيا و اسناد پنتاگون و.. ممکن است هک شود و اين مسئله عجيبى نيست. از کامپيوتر براى جعل پول هم استفاده مىشود، اما خوشبختانه اينها جريان مسلط و غالب در تمام دنيا نيست. اكنون ما با مقولهاى به نام حق نويسندگى مواجهيم. قبل از اين با مقولهاى تحت عنوان حق مؤلف مواجه بوديم که هنوزهم وجود دارد و معتبر است. اما ظهور اينترنت و استفاده ازآن قدرى بر حساسيت بحث حق مؤلف افزوده است وامروزه روزنامهنگاران از حقى به عنوان "حق نويسندگى " درکنار " کپى رايت" ياد مىکنند که به همين اتفاقى که در محيط وب مىافتد معطوف است.
وب اين امکان را به افراد ديگرى نيز مىدهد، از آنچه شما منتشر مىكنيد. ديگرى ممکن است شش ماه بعد مطلب شما را در روزنامه همشهرى بخواند و بخاطر اينكه از مطلب شما خوشش آمده آن را دوباره منتشر کند. اما ممکن است شما به عنوان نويسنده مطلب نمى خواستيد مطلبتان را شش ماه ديگر چاپ کنيد و بگوييد که اين مطلب براى من در اين روز معين معنا دار بوده، در حالى که اين فضا امروز تغيير کرده است. يا ممکن است مطلبتان در روزنامهاى نوشته شما را چاپ كند كه شما به هر دليل با آن موافق نباشيد.
فضاى سايبر اين امکان را به هرفرد مىدهد که هر مطلبى را از هر محيطى كه خواست کپى و در هر محيطى كه خواست بچسباند. به همين دليل است که حق نويسندگى مىگويد در فضاى سايبر بايد رضايت خاطر نويسنده هر مطلب براى باز چاپ مطلب مورد نظر جلب شود. اما اين کار واقعا دشوار است؛ فضاى سايبر فضايىاست که اين ملاحظات در آن رعايت نمىشود و نمىتوان اين ملاحظات را در آن اعمال کرد. دليل اين مسئله هم اين است که ما تازه وارد عصر اينترنت شدهايم. ما 500 سال است که در عصر چاپ بهسر مىبريم و هنوز نتوانستهايم موضوع کپى رايت را حل کنيم تازه چاپ کجا و اينترنت کجا؟!
پانزده يا بيست سال است که به شکل وسيع و عمومى وارد فضاى شگفتانگيز اينترنت شدهايم و مى خواهيم همه مسائل آن را همين امروز حل کنيم؛ هم بايد به اينترنت زمان داد و هم به خودمان. از قبل نمىتوان براى اينها دستورالعمل نوشت. در مورد کليات و مسائل جهانى آن مىتوان صحبت کرد، اما در مورد جزييات آن نه.
ما تازه با موجودى برخورد کرده ايم که نمىدانيم چيست. دکتر شکرخواه براى رساله دکتراى خود نظر تعدادى از روزنامه نگاران برجسته را جمعآورى کردهاست. يکى از اين روزنامهنگاران، كه از چهرههاى مشهور ادبيات روزنامهنگارىاست، در پاسخ ايشان مىگويد که من هنوز نمى توانم به اين پرسشها پاسخ دهم ! فردى که در مباحث نظرى روزنامهنگارى جزو قلههاى آن است مىگويد براى پاسخ دادن به اين سؤالات زود است چون هنوز زمان كافى از تحولات نگذشتهاست و ما در آغاز راهيم.
ما بعد از پانصد سال اين همه مسئله با چاپ داريم ، هنوز اينترنت نيامده مىخواهيم تمام مسائلش را حل کنيم . به همين دليل بسيارى از تجويزهايى که راجع به اينترنت مىشود، در عمل تبديل به شوخى مىشود چون اصلاً زمينه اجرايى ندارد.
* با مجموع توضيحات شما، اين تصور ايجاد نمىشود که خبرنگارى در روزنامه آنلاين تفاوت فاحشى با خبرنگارى در روزنامه چاپى ندارد؟
نه! فاصله انتشار خبر خبرنگار، در روزنامه چاپى زمان تعريف شدهاست در حالى که در روزنامهنگارى آنلاين خبر بايد بلافاصله منتشر شود. البته در روزنامهنگارى كاغذى هم کار به يک معنى تمام وقت است، شما با مقاله اى که در ذهن داريد به منزل مىرويد با مقالهتان شام مىخوريد، با مقالهتان مىخوابيد و حتى شايد خواب مقالهتان را هم ببينيد، اما به هرحال مىدانيد که انتشار اين مقاله فردا صبح است، اما در روزنامهنگارى آنلاين اين فاصله وجود ندارد، چون در زمانى که خواننده ايرانى به خواب مىرود، مخاطب آمريکايى تازه بيدارشدهاست. بنابراين در روزنامهنگارى آنلاين شما بايد در هر لحظه آماده انتشار باشيد.
* پس به نظر مىرسد تحريريه روزنامههاى آنلاين بايد پر تکاپو و فعال باشند
بله، يعنى ما بايد تحريريههايى داشته باشيم که بسيار پرتحرک و قوى باشند و اعضاى آن حتماً يکى دو زبان را بدانند، در مورد موضوعات فضاى سايبر، دانش فنى حداقلى داشته باشند تا بتوانند مشکلات خود را حل کنند و از امکانات جانبى آنلاين برخوردار باشند.
* با اين توصيفهايى که کرديد روزنامهنگارى آنلاين يک حرفه کامل است، اين طور نيست؟
قطعاً. مگر در اين موضوع هم ترديدى وجود دارد؟
* وبلاگنويسى چطور؟
وبلاگنويسى اساساً موضوع ديگرى است. متأسفانه بعضىها روزنامهنگارى آنلاين و وبلاگنويسى را معادل هم فرض مىکنند و چه دردسرهايى که از رهگذر اين اشتباه پديد نمىآيد. اما ببينم مگر شما مىخواهيد همه اين موضوعات را در يک مصاحبه بگنجانيد؟