وضع شرکت هاي IT خوب يا بد؟
-(1 Body)
|
وضع شرکت هاي IT خوب يا بد؟
Visitor
2437
Category:
کامپيوتر
دنياي اقتصاد - حوزه فناوري اطلاعات در کشور ما حکايت قريبي دارد. اگر نخواهم زياد به حاشيه بروم بايد به آمار و اطلاعاتي که در روزها گذشته در جرايد و از سوي برخي مراجع پيرامون وضعيت شرکت هاي فناوري اطلاعات منتشر شد. نگراني شرکت هاي فناوري اطلاعات از آنجا اوج گرفت که ظاهراً بودجه اي براي IT در سال آينده در نظر گرفته نشده بود. قبل تر از آن هم به مراتب اعلام شده بود که شرکت هاي فناوري اطلاعات به ويژه نرم افزاري ها در وضع بدي قرار دارند و از ابتداي سال دايماً در حال تعديل نيرو هستند. البته به غير از موضوع تعديل نيروي انساني در شرکت هاي فناوري اطلاعات ، اخباري نيز از تعطيل شدن و بالا آوردن بدهي و متواري شدن برخي مديران شرکت هاي IT منتشر شد. ليکن داستان قريبي است که در شرايطي که سازمان نظام صنفي رايانه اي به عنوان يکي از نهادهاي حوزه فناوري اطلاعات خبر از نياز مبرم شرکت هاي خصوصي به حمايت هاي جدي جهت حفظ بقاي ايشان مي دهد، يکي از بخش هاي دولتي در راستاي ماموريت نامربوط همه ساله خود، امسال نيز عزم سفر به فرنگستان کرده است. مرکز صنايع نوين وزارت صنايع و معادن که از چند سال قبل به تنهايي بار کم کاري وزارت بازرگاني، مرکز توسعه صادرات و شرکت نمايشگاهي کشور را بر دوش مي کشد، امسال نيز در راستاي ماموريت هاي سازمانيش! قصد دارد از طريق مجري انحصاري خود يعني شرکت ثناراي، بار ديگر تعدادي از شرکت هاي کشورمان را به نمايشگاه بين المللي "سبيت" در کشور آلمان ببرد. قريبي حکايت ما نيز از همين جا شروع مي شود. ما نفهميديم وضع شرکت هاي خصوصي کشور در حوزه نرم افزار با وجود هشدارها و اظهار نگراني ها بالاخره خوب است يا بد؟ اگر وضعمان خوب نيست که جريان خرج کردن پول مملکت در خارج از کشور چيست؟ حتماً اين چنين توجيه مي شود که چون وضع شرکت ها خوب نيست به دنبال يافتن بازارهاي جديد براي ايشان هستيم. حال يک پرسش ديگر طرح مي شود که مگر چند درصد شرکت هاي داخلي محصول قابل صادرات دارند؟ بزرگترين شرکت نرم افزاري کشور تا آنجا که شنيده ايم تا به حال حتي يک محصول نيز به خارج صادر نکرده و از همين بازار داخلي خودمان به چنين جايگاهي رسيده است. پرسش ديگر اين که بياييد فرض کنيم ده شرکت داخلي محصول قابل صادرات دارند. باز هم تا آنجا که من مي دانم شرکت هايي که قادر به فروش محصول در بازارهاي جهاني هستند از توان مالي مناسبي براي دست کردن در جيب خود برخوردارند و اصولاً از طريق اعزام نيروي بازارياب به اين نمايشگاه ها گليم خود را از آب مي کشند. اما فرض کنيم از اين ده شرکت 5 شرکت هستند که خيلي دوست دارند بدون پول و توان کافي وارد بازارهاي جهاني نيز بشوند. تا اينجا هم عيبي وارد نيست و بي شک بايد از شرکت هاي کوچک براي ورود به بازارهاي جهاني حمايت کرد. اما چند شرکت با چنين مشخصاتي داريم؟ بياييد باز هم فرض کنيم 10 شرکت. باز بايد پرسيد آيا در اين شرايط ما بايد صدها ميليون تومان را به همين چند شرکت تخصيص دهيم و صدها شرکت هاي داخلي را هم به امان خدا رها کنيم؟ آيا همه ساله شرکت هاي جديدي به نمايشگاه هاي خارجي اعزام مي شوند يا آنکه حدود 80 درصد از نام شرکت ها تکراري است ؟ آيا تنها راه ورود به بازارهاي جهاني، صرف صدها ميليون تومان بودجه دولت در سال براي حضور در نمايشگاه هاي خارجي است؟ آيا زحمت کشان مرکز صنايع نوين وزارت صنايع به غير از اين چند صد ميليون در سال، راه هاي ديگري را براي توسعه صادرات نرم افزار کشورمان طي کرده اند که تنها راه را حضور در نمايشگاه ها يافته اند؟
|
|
|