کاربرد نقش فناوري اطلاعات در برنامهريزي منابع سازمان(ERP)
-(12 Body)
|
کاربرد نقش فناوري اطلاعات در برنامهريزي منابع سازمان(ERP)
Visitor
3751
Category:
کامپيوتر
چکيده: يکي از آخرين فناوريهاي اطلاعاتي در زمينه تحول سازمانها سيستم برنامهريزي منابع سازمان (ERP=Enterprise Resources planning) است. هدف اصلي در اين فناوري نفوذ اطلاعات در تمامي مراحل فعاليتهاي يک سازمان بنگاه اقتصادي است. تا منابع مختلف بتوانند با يکديگر و رعايت تبادلات منطقي بين هم، خروجي يکپارچهاي را ارائه کنند. سيستمهاي اطلاعاتي کارا و يکپارچه که بتوانند همه فعاليتها و وظايف موجود در يک سازمان را تحت پوشش قرار داده واطلاعات لازم و ضروري را به موقع در اختيار استفادهکنندگان آن قرار دهند. از ابزارهاي مفيدي هستند که سازمانها براي افزايش قابليتها خود، بهبود عملکرد تصميمگيري بهتر و دستيابي به مزيت رقابتي از آن استفاده ميکنند. در اين ميان سيستمهاس ERP از آخرين ابزارهاي مديريتي است که قادر است اطلاعات موجود در سازمان را با استفاده از IT در تمام حوزههاي فعاليت سازمان به طور يکپارچه و منسجم جمعآوري کند و اين اطلاعات و نتايج حاصل از آن در اختيار استفادهکنندگان آن در سطوح مختلف سازمان قرار دهند. کليد واژه: فناوري اطلاعات، منابع سازمان، برنامهريزي، سيستم اطلاعاتي مقدمه سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان يک روند تکامل شکل گرفتهاند، توسعه فناوريهاي رايانه شکلگيري بازارهاي جهاني و اهميت يافتن زنجيره تأمين و ظهور سيستمهاي يکپارچه در سازمانهاي توليدي مهمترين روندهاي شکلگيري سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان هستند. تاريخچه بکارگيري سيستمهاي مکانيزه در سازمانها به دهه 1960 ميلادي برميگردد. زماني که اولين سيستمهاي مکانيزه مالي و حسابداري در شرکتهاي تجاري و صنعتي شکل گرفتند. به مرور با توسعه فناوريهاي رايانه کاربرد فناوري اطلاعات در سازمان نيز با رشد رو به رو شده و سيستمهاي مکانيزه عملياتي در بخشهاي مختلف سازمانها ايجاد شدند. در دهه 1970 ميلادي سيستمهاي اطلاعات مديريت شکل گرفتند. اين سيستمها با بهرهگيري از اطلاعات سيستمهاي عملياتي موجود اطلاعات و گزارشهاي مديريتي مورد نياز مديران را فراهم مينمودند. اين سيستمها با ارائه اطلاعات مناسب مديران را در ارزيابي کسب و کار خود ياري مينمودند. اطلاعاتي که اين سيستمها ارائه مينمودند در تجزيه و تحليلهاي بودجه و هزينه مورد استفاده قرار ميگرفت. با بهرهگيري از اين سيستمها دادههاي سازمان در حجم بسيار زياد و در قالب سيستمهاي پايگاه داده نگهداري شده و پردازش و تحليل اين داده در سرعتي بسيار بالاتر از پردازشهاي دستي ميسر ميگرديد. 1? شکلگيري سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان در شکلگيري فرايند تکاملي بوده است. اين سيستمها در واقع تکامل يافته سيستمهاي عملياتي هستند که در دهههاي 1960-1970 ميلادي توسعه يافتند سيستم برنامهريزي احتياجات مواد يکي از سيستمهايي است که قبل از سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان بوجود آمد. و مقدمهاي براي ظهور سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان بود. سرمنشاء سيستمهاي برنامهريزي احتياجات مواد و مکانيزاسيون فرايندهاي مديريت موجودي ميباشد. توانايي اين سيستمها در مديريت مؤثر موجودي باعث شد که محدوده فعاليت اين سيستمها تمامي منابع سازمان را تحت پوشش قرار دهد. به نحوي که امروزه فعاليتهاي مختلفي از جمله برنامهريزي توليد و خريد و کنترل موجودي مديريت هزينه برنامهريزي ظرفيت ومديريت لجستيک در قالب سيستمهاي برنامهريزي احتياجات مواد صورت ميگيرد. بکارگيري سيستمهاي برنامهريزي اجتياجات مواد باعث شد که جريان مواد در سازمانهاي توليدي تسهيل شده و زمانهاي سيکل توليد و هزينه پشتيباني مواد کاهش يابد. به علاوه ارتباطات بين واحدهاي سازماني بهبود يافته و يکپارچگي برنامهريزي ايجاد گردد. با توسعه مکانيزاسيون در کسب و کار سيستمهاي برنامهريزي احتياجات مواد متحول شده و سيستمهاي برنامهريزي منابع توليد را ايجاد نمودند. اين سيستمها به منظور برنامهريزي تمامي منابع مورد نياز براي توليد مورد استفاده قرار ميگرفت. با شکلگيري اين سيستمها بخش عمدهاي از فرايندهاي کسب و کار از جمله برنامهريزي کسب و کار برنامهريزي عملياتي و برنامهريزي فروش برنامهريزي توليد، زمانبندي توليد و برنامهريزي ظرفيت به صورت يکپارچه مکانيزه شدند. اين سيستمها به منظور تهيه گزارشهاي مالي – گزارشهاي بودجه، گزارشهاي فروش با سيستمهاي مالي و حسابداري نيز مرتبط شدند. بسياري از افراد معتقد هستند که بکپارچگي سيستمهاي کسب و کار در قالب سيستم برنامهريزي منابع توليدي سرآغازي براي شکلگيري سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان ميباشد. تعريف سيستم برنامهريزي منابع انساني ERP يک راه راه حل سيستمي مبتني بر فناوري اطلاعات است که منابع سازمان را توسط يک سيستم به هم پيوسته با سرعت دقت و کيفيت بالا در کنترل مديران سطوح مختلف سازمان قرار ميدهد تا به طور مناسب فرايند برنامهريزي و عمليات سازمان را مديريت کنند. ERP ترکيبي از انسان و فناوري و فرايندهاست. يک فرايند پيچيده است که در کشورهاي در حال توسعه مانند چين که داراي سرمايههاي فراوان و همچنين داراي باز مهندسي (مهندسي مجدد) فرايند کسب و کار زيادي است توسعه پيدا کرده است. سيستمهاي ERP در وا قع نرمافزارهايي هستند که دادههاي موجود در سراسر يک سازمان را يکپارچه ميسازند و در زمان مناسب در اختيار کاربراني قرار ميدهد که به آن نياز دارند چنين سيستمي به تمامي افراد يک مجموعه اجازه ميدهد، تا با هماهنگي با هم کار کنند. حتي اگر ميان آنها مرزهاي جغرافياي وجود داشته باشد. به اين ترتيب ERP محيطي براي بهبود عملکرد تجاري و کسب مزيت رقابتي فراهم ميکند. 2? کارکردهاي سيستم برنامهريزي منابع سازمان به طور کلي نمي توان استاندارد ويژهاي براي کارکردهاي يک نرم افزار برنامهريزي منابع سازمان ارائه داد. چرا که اغلب به طور خاص براي هر سازمان تهيه ميشوند و حتي در صورتي که به فروش برسند نياز به تغيير و هماهنگسازي با مؤسسه کسب و کار ويژه آن دارند. از اين رو ممکن است بعضي از نرم افزارها که به عنوان بهترين گزينه براي برخي مؤسسه استفاده ميشوند تنها بعضي از کارکردهاي مطرح شده را در برداشته باشند و با اينکه برخي با داشتم تمامي کارکردهاي مطرح باز هم در پاسخگويي و برآورده ساختن نيازهاي يک مؤسسه ناتوان باشند. با اين حال عمده کارکردهاي برنامهريزي منابع سازمان را ميتوان به شرح زير دستهبندي کرد. 3? توزيع و فروش کارکردهاي توزيع و فروش به دو گروه کلي زير تقسيم ميشوند: الف: اتوماسيون نيروي فروش: کارکردهايي را براي انجام فرايندهاي فروش- مانند مديريت قرار داد، پيشبيني فروش و مديريت سفارش، در اختيار سازمان قرار ميدهد. تا با ارائه دسترسي بيدرنگ به اطلاعات فروش وظايفي چون ورود سفارش، تحويل و صدور صورتحساب و همگي بهبود يابند. ب: مديريت ارتباط با مشتري: ارتباطات ميان مشتري و شرکت را شامل انتخاب محصول خريد و دريافت شکايات خدمات پس از فروش و بازاريابي به سوي يک سيستم تحت مديريت سوق ميدهد. 2? برنامهريزي توليد: اين بخش از نرم افزار با کاهش دورههاي برنامه ريزي اطلاعات به روز و افزايش بهرهوري فرايندهاي کاري قابليت تحويل سريع را براي مؤسسه فراهم ميکند. چنين شيوهاي قابليت به کارگيري در صنايع مختلف را داراست. يکپارچهسازي بخش پشتيباني فروش با ساير بخشهاي زنجيره تأمين اين اطمينان را ايجاد ميکند که کليه تبادلات مربوط به فرايند پشتيباني از تدارک مواد وانبارداري تا فروش و توزيع به شکلي تهيه و تنظيم شوند. 3? تهيه تدارک مواد: بخش پشتيباني تدارک که بعضاً با عناوين مديريت مواد يا مديريت انبار يا حتي مديريت زنجيره تأمين نيز شناخته ميشود. دامنهاي وسيع از توابع يکپارچه را در اختيار دارد. که سبب بهينهسازي خريد مديريت موجودي و عمليات انبار ميشوند. سطح بالاي اتوماسيون در اين بخش انجام فعاليتهاي زمانبندي همچون تعيين منبع بهينه تأمين تحليل و محاسبه قيمت خرده فروشها، صدور سفارشهاي خريد، مديريت فرايند واگذاري اختيار براي تقاضاي خريد و پردازش صورتحساب پرداخت را بسيار سادهتر ميکند. 4? مديريت سازمان و منابع انساني: اين نوع کارکرد در برگيرنده توابعي نظير مديريت کارکنان پردازش وقايع تجاري، پردازش مديريت سازمان، پردازش پرداخت مديريت حقوق دستمزد است. برنامههاي کاربردي گوناگوني در اين بخش براي تسهيل وظايفي چون استخدام برنامهريزي توسعه کارکنان و ايجاد مشخصههاي شغل و سياههاي تأييد صلاحيت طراحي ميشوند. 5? برنامهريزي و کنترل تجاري: اين بخش دربرگيرنده کارکردهاي کنترل هزينه تحليل سودآوري حسابداري مرکز سود و مديريت هزينه است. بسته به نوع مؤسسه کنترل هزينه محصول شامل دو فرايند هزينهيابي سفارش محصول و کنترل موجودي هزينه است. هزينهيابي سفارش محصول و کنترل موجودي هزينه است. هزينهيابي محصول دربردارنده تخمين هزينههاي مواد و يا هزينههاي موجودي پيش از به جريان افتادن يک سفارش ساخت است. اين بخش کاربردي ابزاري براي برنامهريزي هزينهها و تعيين قيمتهاست که هزينه کالاهاي توليدي و نيز کالاهاي فروخته شده را براي هر محصول محاسبه ميکند. راهبرد انتخابي اين روش به شرکتهاي بزرگ توصيه ميکند. خيلي از فرايندها را بين بخشهايي مختلف به اشتراک نگذارند بلکه در هر بخش نسخهاي مجزا از ERP نصب شود و تنها از طريق برخي فرايندهاي خاص (مانند نگهداري اطلاعات مالي) مشترک باشند اين متداولترين راه است در اين حالت هر بخش از سازمان نسخه خاص خودش از ERP را دارد. که سيستمي جدا يا پايگاه دادهاي جداست. اين سيستمها تنها از طريق به اشتراک گذاشتن اطلاعات لازم براي به دست آوردن تصويري کلي از کار همه واحدهاي مؤسسه (مثلاً سود وا حدهاي مختلف) به هم مربوط ميشوند يا از طريق فرايندهايي که در همه بخشها تقريباً يکسان هستند (مثلاً مديريت منابع انساني) در اين روش ابتدا يکي از بخشها که صبر و حوصله بيشتري دارد و در صورت پيش آمدن اشکال به اصل تجارت ضربه نميزند براي راهاندازي يک سيستم آزمايشي انتخاب و پس از رفع نقايص ERP در اين بخش کار روي بخشهاي ديگر آغاز ميشود. برنامهريزي براي اين روش بلندمدت است. يکي از مؤثرترين روشهاي اجراي ERP استفاده از تجربيات شرکتهاي موفق و پيشرو د راين زمينه است آشنايي با تجربيات صدها شرکت برتر در اقتصاد جهاني و به کارگيري هزاران روش و فرايند نوين موجب گشايش بسياري از گرههاي کنوني سازمانها و ايجاد روشهاي جديد به منظور پيوستن به جمع پيش روان فناوري اطلاعات واستفاده کننده از فناوريهاي مهندسي مجدد و سپس مديريت روابط مشتري و برنامهريزي منابع سازمان ميشود. مزاياي پيادهسازي سيستم برنامهريزي منابع سازمان نخستين مزيتي که در کوتاهمدت و پس از پيادهسازي ميتوان انتظار داشت کاهش هزينههاي عمليات حسابداري و ثبت وقايع مالي هزينههاي بازاريابي و پشتيباني است. از ديگر مزاياي به کارگيري ERP ميتوان به موارد زير اشاره کرد: 1? ايجاد يکپارچگي سازماني از بعد اطلاعاتي و افزايش سازگاري در اطلاعات موجود در سازمان 2? پياده سازي برنامهريزي منابع سازمان با ايجاد ستون فقرات قوي از انباره دادهها، اين سيستمها دسترسي بهتر و سريعتر به دادهها را براي مديريت امکانپذير ميسازد و به اين ترتيب مدير ميتواند براي تصميمگيري سرعت به اطلاعات مورد نياز خود دسترسي داشته باشد. 3? افزايش شفافيت و ردگيري فرايند توليد براي مشتري افزايش قابليت متناسب براي مشتري و تطبيق بيشتر با نيازهاي وي و افزايش رضايتمندي مشتري در تمام فرايندهايي که وي با آنها درگير است. از لحظه سفارش تا دريافت و حمل و نقل محصول از مزاياي ديگر آن است. مهمترين مزيت برنامهريزي منابع سازمان بهبود هماهنگي بين بخشهاي سازمان و افزايش کارآيي فرايندهاست. استاندارد سازي فرايند سازماني براساس بهترين تجربياتي که شرکتهاي عرضه کننده نرم افزار از سازمانهاي مختلف به دست آوردهاند. امکان و يا تسهيل توسعه سيستمها و فناوريهاي جديد از جمله توليد بهنگام توسعه زير ساختهاي لازم به منظور وارد شدن به بحث بازرگاني الکترونيک پشتيباني از برنامهريزي استراتژيک از مزيتهاي ديگر است. سازگاري سيستم برنامهريزي منابع سازمان با تجارت الکترونيک نرم افزارهاي برنامهريزي منابع سازمان پيچيدهاند و براي استفاده عمومي ساخته شدهاند آنها فرض ميکنند کساني که سفارشها را پيگيري ميکنند فقط کارکنان مؤسسه شما هستند که براي استفاده از اين سيستم آموزش ديدهاند. امّا اکنون مشتريان و کارپردازان شما هم خواستار دسترسي به همان اطلاعات از طريق وب سايت شما هستند. چيزهايي مثل وضعيت سفارش، فاکتور و … يکي از مهمترين مشکلات يکپارچهسازي برنامهريزي منابع سازمان و تجارت الکترونيک اين است که اينترنت هيچ وقت نميايستند نرم افزارهاي برنامهريزي منابع سازمان بزرگ و پيچيده هستند و به نگهداري احتياج دارند. وصل کردن مستقيم سايت وب به ERP راه خوبي نيست. چون باعث ميشود در مواقعي که ERP براي نگهداري و تعميرات غير فعال است وب سايت هم کار نکند. اغلب کهنهکاران تجارت الکترونيک ارتباط بين ERP براي نگهداري و تعميرات غير فعال است برنامه تجارت الکترونيک به کارش ادامه دهد. براي حل مشکلات اين ارتباط نرم افزارهاي ميان افزار ايجاد شدهاند. اين ابزارها نقش مترجم را ايفا ميکنند. يعني اطلاعات را از ERP ميگيرند و آن را به فرمتي تبديل ميکنند که نرم افزار تجارت الکترونيک بتواند از آن استفاده کنند. جايگاه ERP در لايههاي نرم افزاري و سيستمهاي اطلاعاتي ERP ها بر پايه استفاده از سيستمهاي مديريت پايگاه دادهاي رابطهاي (RDBMS-Relational Database Management Systems) طراحي شدهاند اين بدين معني است که براي استفاده از ERP بايد تمامي ساختارهاي اطلاعاتي سازمان تعريف شده باشد و هيچ خلاء اطلاعاتي در لايههاي سيستم پردازش، مبادلات سازمان وجود نداشته باشد. علاوه بر آن پيوستگي اطلاعات نيز وجود داشته باشد يعني اينکه کليه بخشهاي اطلاعاتي ERP بايد تدارک ديده شود. و در آن صورت ميتوان گفت ERP جز نرمافزارهاي پايه براي تجارت الکترونيک است. ظاهر اينکه پايه و اساس سيستمهاي درون سازماني RSBMS ها هستند و ERP ها مجموعه فرايندهاي سازماني هستند. که براساس RDBMS ها تهيه و تنظيم شدهاند و در آنجا که فرايندها تقريباً در سازمانها و صنايع مشابه به صورت استاندارد و يکسان هستند. پس کمک بسزايي جهت رسيدن به اين سازمانها به سيستمهاي برون سازماني SCM و CRM ميکنند. تفاوت سيستمهاي اطلاعات مديريت با سيستم برنامهريزي منابع سازمان ERP را بايد جديدترين ابزار موجود تکامل يافته سيستمهاي اطلاعات مديريت دانست و مبناي کارکرد آن را تفکر فرآيندي به جاي ساختارهاي وظيفهاي توجه و تبديل خواستههاي مشتري به دادههاي کمّي در جهت افزايش رضايت مشتريان عنوان کرد. ERP ميکوشد تا تمام فرايندهاي سازمان به صورت يکپارچه و با نگرش فرايندي با هم مرتبط باشند. ERP علاوه بر يکپارچگي گزينههاي برتر را نشان ميدهد به همين دليل غولهاي نرم افزاري از تمامي مراحل همچون توليد و پخش و توزيع مثالهايي دارند که در نسخههاي خود به سازمانها ارائه ميدهند و فناوري از طريق اين سيستمهاي جديد نرم افزاري وارد سازمان ميشود. سيستم ERP به صورت کامل سطوح مختلف سيستمي سازمان را پوشش ميدهد به اين صورت که هسته مرکزي پوشش دهنده سطوح سيستم پردازش مبادلات و سيستمهاي مديريت است و ابزارهاي تحليل و تجزيه تجاري پوشش دهند. سطوح سيستمهاي پشتيباني از تصميم و سيستمهاي اطلاعاتي مديريت اجرايي سازمان هستند. البته لازم به ذکر است که اين تقسيمبندي چندان شفاف نبوده و مرز مشخصي بين اين سطوح و دو بخش اصلي ERP قابل ترسيم نيست و همپوشانيهايي در اين بين وجود دارد. توسعه سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان توسعه اينترنتي تأثير عظيمي بر جنبههاي مختلف فناوري اطلاعات و از جمله سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان گذاشته است. بنابراين سيستمهاي ERP بيشتر مبتني بر اينترنت شدهاند. در چنين محيطي (اينترنت) که دسترسي به منابع سيستمي از هر جا و در هر زمان امکانپذير است. فروشندگان ERP نيز توانستهاند سيستمهاي ERP خود را توسعه دهند و با بخشهاي کسب و کار جديد از جمله مديريت زنجيره تأمين مديريت ارتباط با مشتري اتوماسيون نيروي فروش برنامه و نيروي زمانبندي پيشرفته هوش کسب و کار و قابليتهاي کسب و کار الکترونيک يکپارچه کنند. راه حلهاي مبتني بر اينترنت سبب شده است که رضايت مشتريان فرصتهاي فروش و بازاريابي افزايش و روشهاي پرداخت بهبود يابد. مفهوم فناوري اطلاعات (IT) فناوري اطلاعات از دو واژه (information) يعني اطلاعات و (technology) يعني فناوري ترکيب يافته است . اطلاعات عبارت است از هر چيزي که با آن سر و کار داريم و ما را نسبت به حوادث، مسايل و موضوعات و امور مختلف يا افراد آگاه ميکند. بين اطلاعات و داده يک تفاوت اساسي وجود دارد. در واقع حقايق و ارقام خام پردازش نشده را داده ميگويند که براي کار تقريباً بيمعني هستند. مانند تعداد کارگران و تعداد ساعات کارکرد آنها. امّا وقتي دادهها مورد پردازش قرار ميگيرند. تبديل به اطلاعات ميگردند که براي افراد مختلف معنادار ميشوند. بطور خلاصه ميتوان فناوري اطلاعات را اينگونه بيان نمود: فناوري جديد است که دستيابي، انتقال، پردازش، نگهداري و تبادل اطلاعات را آسان و به سهولت در دسترس انسان قرار ميدهد که داراي ويژگيهاي زير ميباشد: الف: مواد اوليه آن دادهها و اطلاعات ميباشد. ب: موتور محرکه آن، رايانه، شبکههاي الکترونيکي است. ج: محصول نهايي آن، غيرقابل رؤيت و لمس ناشدني است. د: توليد آن محدود و به موقعيت خاص مکاني نيست. ضرورت توجه به فناوري اطلاعات در امر آموزش جهان امروز در موقعيتي به فعاليت خود ادامه ميدهد که تغييرات سريع علمي و فناوري بر تمام جنبههاي زندگي انسان عصر جديد تأثير گذاشته است. چالشهاي علمي، پيچيدگي مشاغل و سيستمهاي ارتباطي آن چنان در حال تحولاند که ديگر نميتوان با طرز تلقي گذشته و رويکردهاي سنتي به فرايند تربيت نسل جوان انديشمندت (تافلر، 1980) در کتاب موج سوم ضمن تحليل مراحل تحول در تاريخ تمدن بشر به تحليل آفرين مرحله از تحول، يعني پيدايش عصر فراصنعتي ميپردازد. عصري که از اواسط قرن حاضر شروع شد و با عصر اطلاعات را به ارمغان آورده است. مجموعه شواهد و نتايج آموزشي مؤيد آن است که در آستانهي قرن بيست و يکم امکان ندارد. مفروضات گذشته که تعليم و تربيت گذشته ديگر امکان حل مسايل عصر اطلاعات را ندارد و نميتواند نسل جوان امروز را براي جهان پيچيدهاي که در انظار آنهاست، آماده کند. که در عصر اطلاعات و دوره فراصنعتي انتقال اطلاعات بازسازي و بازآفريني دانش به دليل رخدادهايي همچون انفجار دانش، سرعت تغيير و تحول نظريههاي علمي حضور ماشينهاي هوشمند در عرصه تعليم و تربيت از همه مهمتر پذيرش عدم قطعيت معرفت علم نه امکانپذير است و نه چنين ضرورتي اساس ميشود. علاوه بر اين تحقيقات علمي انجام شده بر افزايش بهرهوري آموزش از طريق غنيسازي محيطهاي آموزش با استفاده از فناوريهاي جديد تأکيد دارد. همانطور که ميدانيم امروزه اطلاعات نقش کليدي در توسعه و پيشرفت جوامع ايفا ميکند و در شرايط کنوني دستيابي به دانش نوين و مديريت آن امکان توسعه و پيشرفت را براي اکثر جوامع فراهم نموده است. بنابراين زندگي در دنياي کنوني نيازمند آموزش و پرورش مبتني بر دانايي، تحقيق و نوآوري است و استفاده از فنآوريهاي جديد ارتباطي ما را در اين امر ياري ميکند، سبب عوامل زير ميشود. 1? ارتقاي کيفيت فرايند ياددهي – يادگيري 2? ايجاد فرصتهاي يادگيري برابر 3? توجه به تفاوتهاي فردي 4? کمال بخشيدن به خود و محيط پيرامون ميگردد. بررسيهاي اخير فنآوري اطلاعات را يکي از عوامل توليد دانسته به منزله دارايي محسوب ميکند به طوري که هزينههاي مترتب بر آن نوعي سرمايهگذاري محسوب ميشود. وقتي برخي آن را جز اصلي عوامل توليد ميدانند به عبارت ديگر فنآوري اطلاعات را منبعي براي افزايش توان بهينهسازي عواملي چون نيروي انساني ابزار سرمايه تلقي نمود، و نتيجهگيري ميکنند که بدون اين منبع ارزشمند عوامل مذکور به صورت استاتيک عمل خواهد کرد و حرکت پويايي نخواهند داشت. نقش IT در شکست اغلب پروژه هاي برنامهريزي منابع سازمان در سادهترين سطح ERP مجموعهاي از بهترين عمليات براي انجام وظايف مختلف در سازمان است که اين وظايف مثلاً شامل مالي توليد انبار است. براي اينکه از نرم افزار چيز بيشتر يبه دست آوريد. بايد افراد داخل سازمان خود را متقاعد به انطباق با روشهاي کاري نرم افزار کنيد. اگر افراد در بخشهاي مختلف (که از ERP استفاده خواهند کرد) قبول نداشته باشند که روشهاي کاري که داخل نرم افزار گنجانده شده بهتر از روشهاي مرسوم و جاري است، در استفاده از نرم افزار مقاومت ميکنند. و بخش فناوري اطلاعات را مجبور به تغيير نرمافزار به منظور تطبيق با فعاليتهاي مرسوم و جاري خواهند کرد. اينجاست که پروژههاي ERP دچار شکست ميشوند و جنگهاي درون سازماني پيرامون نحوه نصب نرم افزار شيوع پيدا ميکند. بخش IT درگير تلاشهاي گرانقيمت و طولاني براي سفارشيسازي نرم افزار ميشود. تا خواستههاي افراد ميکنند. قدرتمند تجاري را برآورده سازد. اين سفارشسازيها ماهيت اصلي نرم افزار را ناپايدار و نگهداري آن را نيز بعد از شروع به کار آن مشکل ميسازند. اما واحد IT بخوبي و بسرعت ميتواند اشکالات را در بيشتر موارد حل کند و به علاوه تعداد کمي از شرکتهاي بزرگ ميتوانند از سفارشيسازي ERP امتناع کنند. هر فعاليت تجاري متفاوت و مجبور به داشتن روشهاي خاص خود است. که اين روشها را فروشنده به هنگام ايجاد نرم افزارش در نظر نگرفته است، اشتباهي که شرکتها ميکنند، اين است که فکر ميکنند، عوض کردن عادات افرادشان از سفارشيسازي نرم افزار سادهتر است. در صورتي که چنين نيست مجبور کردن افراد به استفاده از نرم افزار براي بهبود روشهاي کارشان چالش بسيار مشکلتري است. اگر شرکت شما نسبت به تغييرات مقاوم باشد. آنگاه در پروژه ERP شما بيشتر احتمال شکست وجود دارد. نتيجهگيري سازمانها، در دنياي تجاري امروز نيازمند برنامهريي براي منابع سازماني خود در تمام سطوح مديريتي هستند با توجه به روند رو به گسترش جهاني شدن و پيشي گرفتن عرضه بر تقاضا و افزايش رقابت در بازارهاي جهاني شرکتها ناگزير به پيوستن به بازارهاي جهاني خواهند بود. براي انجام اين کار وجود آمادگي لازم از جهات مختلف امري ضروري به نظر ميرسد. از مهمترين ابزارهاي مورد استفاداه جهت کسب اين آمادگي ميتوان به عامل فناوري اطلاعات و ارتباطات اشاره کرد که با استفاده از آن قادر خواهيم بود هر چه سريعتر اين مسير را طي کنيم. IT به عنوان اصليترين زير ساختار سيستمهاي تجاري توسعه يافته است. از اين رو لازم است صنايع مختلف براي پياده سيستم هاي برنامهريزي پيشرفته اقدام به تبيين استراتژيهاي تجاري و سرمايهگذاري در زمينه توسط IT کنند. که نتيجه نهايي آن کسب مزيتهاي رقابتي و دستيابي به استانداردهاي جهاني کيفيت است. يکي از ابزارهاي مهم فناوري اطلاعات و ارتباطات که نقش مهمي در يکپارچگي اطلاعات و عمليات موجود در مؤسسات دارد و نهايتاً با استفاده از امکانات خاص زمينه را براي پيوستن به بازارهاي جهاني فراهم مي سازد. سيستمهاي برنامهريزي منابع سازمان يا ERP هستند که در حال حاضر به عنوان يکي از آخرين ابزارهاي برنامهريزي و مديريت در جهان مطرحاند. ERP با پوشش دادن شکافهاي اطلاعاتي در سراسر مؤسسه فعاليتهاي اساسي آن را بهبود ميدهد. به اين منظور که بستر لازم براي يکپارچه کردن کامل درون و برون بخشهاي شرکتها و کارخانههايي که در قالب يک مؤسسه از مديريت واحدي برخوردارند فراهم آيد بدين ترتيب قابليت سازگاري در محيطهاي در حال تغيير تسهيل شده و مؤسسه نسبت به واکنش سريع به نيازهاي تغيير يافته و جديد توانمند ميشود. اين سيستمها قادرند با بهرهگيري از فناوري اطلاعات سيستمها و عمليات موجود در سازمانها را يکپارچه کنند و در قالب يک پايگاه اطلاعاتي واحد در دسترس قرار دهند.
|
|
|