|
بازي با بازبي
![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) -(6 Body)
|
بازي با بازبي
Visitor
1241
Category:
دنياي فن آوري
فرگوسن قديمي منچستر يونايتد که بود منچستر يونايتد باشگاه عجيبي است. 132 سال قدمت دارد، اما بيش از 49 سال را تنها با 2 مربي سپري کرده و اين مي تواند يک رکورد جالب در فوتبال جهان باشد. تيمي با اين عظمت و ابهت سال ها به دست 2 مربي اسکاتلندي اداره شده است. مربياني که شباهت هايي نيز به هم داشته و در دوران فعاليت خود افتخارات پرشماري را براي شياطين سرخ به ارمغان آورده اند.البته در اين بين سرالکس فرگوسن اين شانس را دارد تا پس از شکستن يکي از رکوردهاي سرمت بازبي همچنان به افتخارآفريني با يونايتد ادامه دهد. مي گويند زماني که سرالکساندر متئوبازبي در بيست و ششم ماه مي سال 1909 ميلادي در بلشيل اسکاتلند چشم به جهان گشود، پزشکش به مادر او گفت:«يک فوتباليست به اين خانه آمده است». (شايد هم اين يکي از جملات رايج و غيرواقعي براي بزرگ کردن اشخاص مختلف باشد که در زندگينامه بازبي هم رخنه کرده است.) پدرش کارگر معدن زغال سنگ بود و خيلي وقت ها او را که يک پسربچه کوچک بود همراه خود به محل کار مي برد. با اين حال خود بازبي به شدت دوست داشت که يک بازيکن فوتبال شود تا کارگر معدن. ـ سايه شوم جنگ جهاني اول جنگ جهاني اول که اين روزها در دنيا کسي چنان به آن اهميت نمي دهد و خيلي کمتر از جنگ جهاني دوم مشتري تاريخ دوست دارد، يکي از خانمانسوزترين جنگ هاي دنيا بود که نتايجش البته زمينه ساز اصلي شعله ور شدن در جنگ جهاني دوم نيز شد. تقريبا مي توان اين گونه گفت که کودکي بازبي در سايه جنگ جهاني اول تيره و تار شد. پدرش در سال 1916 يعني زماني که تنها 7 سال داشت در نبرد معروف «سُم» در فرانسه هدف يک تک تيرانداز آلماني قرار گرفت و کشته شد. اين در حالي بود که 3 عمويش هم در فرانسه و در طول جنگ کشته شدند. ـ شروع يک رويا در سال 1928 بازبي ضمن آن که به صورت نيمه وقت مشغول به کاري شده بود، در تيم فوتبال دني هيبزنيز بازي مي کرد. البته اين حضور ديري نپاييد و پس از چند بازي او در يازدهم فوريه سال 1928 با باشگاه منچستر سيتي قراردادي يک ساله به ارزش 5 پوند در هفته به امضاء رساند. اين در حالي بود که مادرش از چندي قبل تلاش خود را براي مهاجرت به آمريکا آغاز کرده بود و حتي اين موضوع در قرارداد بازبي با باشگاه منچسترسيتي نيز تاثيرگذار بود. زيرا بندي در اين قرارداد گنجانده شده بود که در پايان مدت اين تفاهم نامه و در صورتي که بازبي خواست با مادرش به آمريکا برود، مشکلي وجود نخواهد داشت. اما بازبي پس از 12 بازي در آن فصل به همراه سيتي در رقابت هاي دسته اول و به ثمر رساندن 5 گل به عنوان مهاجم تصميم گرفت در اين تيم بماند و باز هم براي رسيدن به روياهاي بزرگش تلاش کند. او احساس مي کرد که آبي هاي منچستر تازه شروعي برايش خواهد بود و او مي تواند پله هاي ترقي را يکي پس از ديگري طي کند. اين گونه بود که در روز دوم نوامبر سال 1929 يعني پس از 18 ماه از عقد نخستين قرادادش با سيتي آن را تمديد کرد. ـ روزهاي آفتابي در منچستر سيتي خيلي ها اعتقاد داشتند که او مي تواند مهاجم بزرگي باشد، اما اگر کمي عقب تر بيايد و نقشي محوري تر داشته باشد، موفق تر خواهد بود. «پيتر هاج» سرمربي وقت سيتي در فصل 31-1930 او را به خط مياني آورد تا استعدادهايش را در اين بخش از زمين کشف کند. او حالا تبديل به يک هافبک راست ارزنده و سازنده پاس هاي مهم و کليدي در بازي شده بود. همين سال بود که بازي درخشانش چشم سران منچستر يونايتد را نوازش مي داد و آن ها را وسوسه مي کرد تا سراغ رقيب همشهري بروند و کاري کنند تا بازبي بيايد و پيراهن آن ها را بر تن کند. تماس هايي برقرار شد و خيلي چيزها توافق، اما يونايتد نتوانست مبلغ سنگين 150 پوند مورد نظر سيتي را براي دريافت رضايت نامه بازبي بپردازد و اين گونه شد که او در سيتي ماند و نتوانست به يونايتد برود. ـ ورود به ليورپول و آغاز جنگي ديگر پس از آن که مت بازبي 202 بار پيراهن منچستر سيتي را بر تن کرد و 11 بار هم پايش به گل باز شد، در 12 مارس سال 1936 با مبلغ 8 هزار پوند راهي ليورپول شد و 3 سال آن جا بازي کرد تا اين که شعله هاي جنگ جهاني باز هم روزگارش را سياه کرد. اين بار جنگ جهاني دوم مانع از فعاليت هاي او و بسياري از بازيکنان ديگر شد. البته در طول جنگ او در چلسي هم حضور پيدا کرد و 3 بازي نيز براي اين تيم انجام داد که البته هيچ کدام جايي ثبت نشد و فوتبال انگلستان هم در سال هاي جنگ جهاني دوم تعطيل شد. او در ليورپول 118 بازي کرد و 3 گل هم به ثمر رساند. ـ بازي ملي نکته جالب در زندگي فوتبال سرمت بازبي اين است که او به رغم آن که بازيکني بزرگ و شايسته بود، تنها يک بار توانست براي تيم ملي کشورش به ميدان برود و آن بازي اسکاتلند مقابل ولز بود که به شکست 3 بر 2 اسکاتلندي ها انجاميد. ـ دوره مربيگري برخلاف اين روزها، در گذشته کلاس هاي مربيگري آن چنان برگزار نمي شد و بسياري از مربيان قديمي به صورت تجربي چنين حرفه اي را آموخته بودند. حالا تصور کنيد که بازبي زماني به سمت اين حرفه رفت که دنيا و خصوصا اروپا در آتش جنگ جهاني دوم مي سوخت.او در سال هاي جنگ به عنوان مربي فوتبال در سازمان ورزش ارتش فعاليت مي کرد و مي کوشيد تجربيات دوران بازي خود را به کار گيرد. تلاش هاي او باعث شد تا باشگاه ليورپول به او پيشنهاد بدهد که دستيار «جرج کاي» سرمربي اين تيم که روزگاري مربي خود بازبي هم بود شود. شغلي که دروازه هاي موفقيت را به روي او گشود. بازبي در اين کسوت توانست نظريه خود درباره اين که فوتبال چگونه بايد بازي و رهبري شود را به بوته آزمايش بگذراند. با اين حال زماني که سران ليورپول چنين طرح ها و نظرياتي را نمي پسنديدند و اساسا تفکرات بازبي را متفاوت با آنچه خود مي خواستند مي ديدند، اجازه دادند که او از باشگاه برود؛ اما ماجرا چه بود؟ ـ حضور در منچستر يونايتد در سال 1930 و از زماني که باشگاه منچستر يونايتد نتوانست بازبي را به عنوان يک بازيکن به خدمت بگيرد، او با لوئيس روکا هماهنگ کننده باشگاه آشنا شد و دوستي عميقي با او داشت. همين آشنايي او را به سمت باشگاه يونايتد سوق داد. آن ها مدت ها در پي استخدام يک مربي بودند و چه کسي بهتر از بازبي را مي توانستند در روزهاي پاياني جنگ جهاني پيدا کنند. روز نوزدهم فوريه سال 1945 و در حالي که بازبي هنوز يونيفرم بر تن داشت، قرارداد همکاري بين او و باشگاه منچستر يونايتد بسته شد و بازبي رسما به عنوان سرمربي تيم فوتبال اين باشگاه انتخاب و معرفي شد. کسي که در دوران بازي در تيم هاي رقيب بازي کرده بود حالا مي خواست منچستر يونايتد را به اوج برساند و روزهاي خوشي را در آينده براي اين تيم بزرگ رقم بزند. ـ حضور در تيم المپيک انگلستان در کارنامه مربيگري بازبي طي ماه هاي جولاي تا آگوست 1948، يعني زمان برگزاري بازي هاي المپيک 48 لندن، هدايت المپيک انگلستان نيز ديده مي شود. تيمي که 2 پيروزي و 2 شکست را در کارنامه خود به ثبت رساند. ـ تراژدي مونيخ حتما درباره سقوط هواپيماي حامل بازيکنان منچستر يونايتد بارها شنيده ايد و خوانده ايد، اما در اين باره نکته جالب توجه اين است که يکي از سرنشينان آن پرنده مرگ، سرمت بازبي بوده است. فصل 58-1957 براي منچستر يونايتد فوق العاده بود. آن ها در 3 جام براي موفقيت و قهرماني تلاش مي کردند. روز ششم فوريه سال 1958 در راه بازگشت از ديدار مقابل ستاره سرخ بلگراد هواپيماي حامل بازيکنان منچستر يونايتد در فرودگاه مونيخ دچار سانحه شد. به دليل آن که اين قابليت وجود نداشت که از بلگراد به منچستر پرواز مستقيمي شکل بگيرد، هواپيما مجبور بود در بين راه براي سوختگيري فرود بيايد که اين کار در فرودگاه مونيخ شکل گرفت. پس از سوختگيري، در ساعت 14:30 هواپيما آماده پرواز بود، اما پروازي شکل نگرفت. پس از آن که 2 بار پرواز به دليل آن که موتور هواپيما آماده نبود، لغو شد، سرانجام در حالي که برف شديدي مي باريد، در ساعت 15:30 يکي از خلبانان بي توجه به وضعيت موتور و تنها به خاطر آن که نمي خواست شب در مونيخ توقف داشته باشد، پرواز را انجام داد که هواپيما از باند فرودگاه خارج شد و آن سانحه به وقوع پيوست. 20 تن از مسافران که 7 بازيکن و 2 نفر از مديران باشگاه نيز در اين بين بودند، جان باختند. 3 مسافر ديگر نيز بعداً بر اثر جراحات وارده درگذشتند و از بخت بد 2 نفر از بازيکنان نيز طوري آسيب ديده بودند که ديگر نمي توانستند به بازي خود ادامه دهند. با اين حال مجموعه 21 مسافر نيز جان سالم به در بردند که بيشترشان دچار آسيب ديدگي شده بودند که يکي از آن ها مت بازبي بود. پزشکان ترجيح دادند چند هفته اي ماجراي واقعي را از او که به شدت مجروح و بستري شده بود مخفي نگه دارند، اما بازبي زماني که داستان را فهميد خود را به شدت سرزنش کرد و مقصر اصلي اين اتفاق دانست. چرا که با اصرار او به اتحاديه فوتبال انگليس بود که منچستر يونايتد در رقابت هاي اروپايي شرکت کرد. او مدتي از تيم دور بود و وظايفش را جيمي مورفي برعهده داشت اما با تشويق همسرش مشکلات روحي اين حادثه دلخراش را پشت سرگذاشت و به منچستر برگشت. ـ بازسازي پس از آن حادثه دلخراش، بازبي تيم جديد منچستر يونايتد را حول محور بازماندگان ساخت. مرداني چون هري گره گ، بابي چارلتون و بيل فالکس. او چند بازيکن جديد نيز به تيم خود اضافه کرد تا يونايتد را از نو بسازد. ـ حضور موقت در اسکاتلند در سال 1958 او به طور موقت و براي 2 بازي هدايت تيم ملي اسکاتلند را عهده دار شد. اين 2 بازي مقابل ولز و ايرلند شمالي بود و از مهم ترين نکات اين 2 مسابقه اين بود که بازبي براي نخستين بار به دنيس لاو ميدان داد تا اولين بازي ملي اش را براي اسکاتلند انجام دهد. ـ عملکرد کلي در يونايتد او در 2 دوره حضورش به عنوان سرمربي در منچستريونايتد (يکم اکتبر 1945 تا 14ژانويه 1969 و 29 دسامبر 1970 تا 8 ژوئن 1971) مجموعاً 1411 بار روي نيمکت اين تيم نشست. منچستريونايتد در زمان او 576 بازي پيروز ميدان بود و 299 بازي نيز طعم شکست را چشيد. 5 قهرماني در ليگ دسته اول، 2 قهرماني در جام حذفي، 5 قهرماني در جام خيريه و يک قهرماني در مسابقات اروپا در کارنامه سرمت بازبي به ثبت رسيده است. ـ پايان ژانويه سال 1994 بود که سرالکساندر متئوبازبي پس از سال ها تحمل سرطان در سن 84 سالگي در بيمارستان الکساندرا شهر منچستر درگذشت. او را در سمنتري جنوبي در منچستر و در کنار قبر همسرش «جين» دفن کردند و بدين ترتيب مردي افسانه اي به نام سرمت بازبي براي هميشه آرام گرفت. منبع:هفته نامه ورزشي تماشاگر شماره 38
|
|
|