بحث وحدت عالم انساني در بهائيت از آن بحث هايي است که متاسفانه بسياري از خود بهائيان از واقعيت اين بحث بي خبر يا کم خبرند. من هم به زودي آن چه را که در کتب امري در باره ي اين تعليم (که اساس و ريشه ي بهائيت است) آمده است، تقديم حضور جويندگان حق خواهم کرد. اين کار را مي کنيم تا ببينيم شعار گوش نواز: «همه بار يک داريد و برگ يک شاخسار» در عمل چگونه جلوه گري کرده است و نواي دل انگيز: « عاشروا مع الأديان
بالروح و الريحان» تا چه اندازه از حقيقت برخوردار بوده است.
اهانت به سياهان آفريقا
تعليم وحدت عالم انساني را از منظرهاي گوناگون مي شود نگريست. يکي از آن منظرها، ديدگاه نژادپرستانه ي بهائيت است که برخلاف شعار فريبنده ي و ادعاي دروغين وحدت عالم انساني، حکايت از وجود اين منظر پليد و غير انساني در عقايد بهائيت دارد. مي دانيد که قرآن به صراحت اعلام مي دارد که:
يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذي خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثيراً وَ نِساء
هان اي مردم! از خداوندي که شما را از يک نفس آفريد و از آن نفس، همسرش را خلق کرد و از آن دو، زنان و مردان را در زمين بپراکند، بترسيد.
در اين آيه ي شريفه، آشکارا آمده است که همه ي مردم از يک نسل اند و نژادپرستي عقيده اي شيطاني است. در آيه ديگر چنين مي خوانيم:
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ
هان اي مردم! ما شما را از يک زن و مرد آفريديم و شما را شعبه ها و قبيله ها قرار داديم تا يک ديگر را بشناسيد. همانا گرامي ترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست.
پيامبر خدا هم در ماجراي فتح مکه چنين فرمود:
ُ إِنَّ اللَّهَ أَذْهَبَ نَخْوَةَ الْعَرَبِ وَ تَکَبُّرَهَا بِآبَائِهَا وَ کُلُّکُمْ مِنْ آدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ وَ أَکْرَمُکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ
همانا خداوند نخوت عرب و تکبر او را نسبت به پدرانش از ميان برد و همگي شما از آدم ايد و آدم هم از خاک است.
به اين ترتيب اسلام در آن روزگار که نژادپرستي در جوامع بشري غوغا مي کرد و حتي در يک جامعه، ميان افراد تفاوت فاحش بود (چنان که در ماجراي ان کفشگر آمده است که حاضر شد مخارج جنگ انوشيروان عادل را بدهد تا اجازه دهند که فرزندش درس بخواند، معروف است.)
خط بطلان بر افکار نژادپرستانه کشيد. اما در اوائل قرن بيستم، جناب عبدالبهاء در سخنراني اش خود، براي خودشيريني يا هر هدف ديگري که داشته، در مقام تعريف و تمجيد از سياهان آمريکايي و مقايسه ي آنان با سياهان آفريقايي، چنين افاضه مي کند:
مثلا چه فرق است ميان سياهان افريک و سياهان امريک اينها خلق الله البقر علي صورة البشرند آنان متمدن و با هوش و فرهنگ و حتي در اين سفر در مجامع و مدارس و کنائس سياهان در واشنگتن صحبت هاي مفصل شد، مانند هوشمندان اروپ به تمام نکته ها پي مي برند. (خطابات بزرگ ، ص 119) .
سخن در آن نيست که سياهان افريقايي نيازمند تعليم و تربيت اند. در اين که حرفي نيست. سخن در ان است که آنان را گاوهايي در صورت انسان ناميده است. اين است وحدت عالم انساني؟ جناب عبدالبهاء دست مريزاد!
منبع: سايت بهائي پژوهي/س