ديدگاه طرف مقابل را درک کنيد
من به اين نتيجه رسيده ام که اولين گام در راه از بين بردن تنش و يا هر گونه کشمکشي اين است که ببينيد ديدگاه طرف مقابل در مورد "مبحث" مشکل آفرين چيست. سعي کنيد جلسه اي را تعيين کنيد، کنار هم بنشينيد (به عنوان مثال براي صرف نهار و يا حتي قهوه، در جايي که چيزي در ميان حرف هاي شما وقفه ايجاد نکند) و در مورد مشکلي که بوجود آمده با هم صحبت کنيد. به اين مسئله بپردازيد که چرا نمي توانيد با هم به طور مقتضي ارتباط برقرار کرده و گفتگو کنيد و ببينيد که چگونه مي توانيد راه حل پيرامون مشلات پيدا کنيد.
در ابتداي جلسه از او بخواهيد که برايتان توضيح دهد با چه ديدي به مشکل موجود نگاه مي کند و درک او از قضايا به چه صورت است. در اين حالت بايد توجه داشته باشيد که بايد به طور کامل بر روي اعصاب خود مسلط باشيد، با او مشاجره نکرده و حرف او را قطع نکنيد. اگر اين کار را انجام دهيد اين امکان وجود دارد که او صحبت هايش را قطع کند، به گفتگو با شما ادامه ندهد، و عصباني شود. توجه داشته باشيد که وقتي به حرف هاي او گوش مي دهيد، نبايد به فکر جواب دادن به او باشيد. سعي کنيد از ديدگاه او به قضيه نگاه کنيد. زمانيکه تصور کرديد او از نظر احساسي خود را تخليه کرده است، در مورد مشکل صحبت کنيد و گزينه هاي حل مسائل را ارائه کنيد.
من شرکاي تجاري را مي شناسم که به دلايلي آنقدر از دست هم عصباني شده بودند که براي چند روز اصلاً با هم صحبت نمي کردند. کليه ي معملات تجاريشان تنها به خاطر کله شقي و يکدندگي از هم پاشيده شده بود. من تصميم گرفتم که اين دو نفر را پاي ميز مذاکره بکشانم. آنها ابتدا بر سر هم فرياد مي کشيدند و با هم مشاجره مي کردند؛ اما در پايان ميزگرد هر دو به طور کامل از نظر احساسي تخليه شده بودند و براي اولين بار بود که در يک فضاي کاملاً منصفانه به حرف هاي هم گوش مي دادند.
از خودتان بپرسيد: "من تا چه اندازه مقصرم؟"
مطرح کردن اين پرسش نيز يکي ديگر از گام هاي اساسي به منظور از ميان برداشتن زخم هاي دردناک روابط است. يک مثال قديمي هست که مي گويد: "وقتي شما انگشت خود را به نشانه ي اتهام به طرف فرد ديگري نشانه مي گيريد، 3 انگشت ديگر به طرف خودتان نشانه مي رود."
من به شخصه زمانيکه در مورد مسائل کاري به مشکل بر مي خورم، اولين کاري که انجام مي دهم اين است که از خودم سوال مي کنم: "بگو ببينم چه کار اشتباهي انجام دادي؟" اين سوال مي تواند هم بر روي خودتان و هم بر روي فرد مقابل تاثير خوبي بگذارد. در چنين شرايطي طرف مقابل هم احساس خوبي پيدا مي کند و کمي نرم تر با شما برخورد خواهد کرد. در اين حالت هر دو نفر مي توانند از هم عذر خواهي کنند، با هم سازش کرده و به حل مشکلات و درگيري ها بپردازند.
وقفه کوتاهي ايجاد کنيد
اگر با وجود تمام اين مسائل باز هم احساس کرديد که قادر به از بين بردن کشمکش ها نيستيد، مي توانيد پيشنهاد کنيد که هر دو طرف براي مدت زماني پايشان را از قضايا بيرون بکشند و به طور اختصاصي به مشکلاتي که بوجود آورده اند فکر کنند. اين وقفه به هر دو نفر اجازه مي دهد که خودشان را از نظر احساسي تخليه کنند. مطمئن باشيد که يکي دو شب خواب آرام و راحت تاثير خوبي بر روي آنها گذاشته و سبب مي شود که يکطرفه به قاضي نروند. البته منظور ما اين نيست که رفع مشکلات را به تعويق بيندازيد و يا خداي نکرده در از بين بردن موانع کوتاهي کنيد. فقط براي مدت زماني به خود وقت بدهيد و سپس در يک وقت معين در يک مکان معين با هم قرار ملاقت بگذاريد و به بررسي مسائل بپردازيد.
يادم مي آيد که زماني ميان دو مدير يک شرکت دعوايي راه افتاده بود. يکي در بخش توليد و ديگري در بخش تحقيقات مشغول به فعاليت بود. هر يک از آنها ايده اي کاملاً متفاوت در مورد نحوه ي ايجاد فرايند توليد در کارخانه ارائه مي دادند. هر کدام از آنها سنگ خودشان را به سينه مي زدنند و به هيچ وجه نظر طرف مقابل را به حساب نمي آوردند. به همين دليل برنامه ي توليدات جديد عقب مانده بود. من جلسه اي را ترتيب دادم تا اين دو نفر با هم گفتگو کرده واختلافات را پشت سر بگذارند، اما متاسفانه در اين گردهمايي نيز نتوانستند به نتيجه ي مورد نظر دست پيدا کنند. در اين زمان من به هر دو طرف پيشنهاد کردم تا مدتي دور از هم باشند و تنها به عواقب کاري که ميکنند فکر کنند: اگر محصول جديد تا زمانيکه تبليغات انتخابي شروع مي شود وارد بازار نمي شد، کمپاني با چه مشکلاتي مواجه مي شد. دو روز بعد آنها کم کم به حرف هاي يکديگر گوش دادند و مشکل آنها به مرور حل شد.
کمک بگيريد
اگر به هيچ نحوي نتوانستيد مشکل خود را حل کنيد، ميتوانيد از شخص سومي که مورد اعتماد هر دو نفر است، کمک بگيريد. اين فرد بايد به اندازه ي کافي در مورد مشکل شما آگاهي داشته باشد و از شخص خاصي جانبداري نکرده و بي طرف باشد.
من در مشاجرات بسيار زيادي ميانجيگري کردم. تنها در صورتي مي توان به نتيجه رسيد که هر دو نفر مرحله ي احساسي خود را رد کنند، ديدگاه هاي يکديگر را به طور کامل درک نمايند، عواقب به نتيجه نرسيدن را دريابند، منطقي با مسائل برخورد نمايند، و هر چقدر که مي بخشند همان اندازه هم دريافت کنند. هميشه دو نفر مي بايست در جايي آن هم در پشت قضايا با هم سازش کنند.
دور نماي بلند مدت را در نظر بگيريد
اگر تا کنون هيچ گونه پيشرفتي حاصل نشده و يا ميزان کمي بهبود ايجاد شده، بايد طرف مقابل را در جريان قرار دهيد که رفع مشکل مي تواند چه منفعتي را در آيند در بر داشته باشد. به او پيشنهاد کنيد که در مورد هر مشکلي که در گذشته بوجود آمده و او را عصباني کرده فکر کند. به او ياد آوري کنيد که چه مشکلاتي را پشت سر گذاشته که در حال حاضر به هيچ وجه يادش هم نمي آيد و بگوييد: "اين نيز بگذرد"؛ اين جمله مي تواند حسن ختام خوبي براي اتمام هر گونه درگيري و مشارجه اي به شمار رود. شايد فکر کنيد که برخي از تفاوت ها هستند که هيچ گاه از ميان نمي روند؛ بايد به خاطر داشته باشيد که اين اين دو طرف دعوا هستند که بايد بخواهند تا مشکلاتشان از بين برود.
و در آخر بايد اشاره کنم که يک راز در مورد حل مشکلات وجود دارد – در نهايت هر دو نفر بايد بخواهند تا بتوانند مشکلات را از ميان بردارند؛ اگرنه مشکلات تا ابد به قوت خود باقي مي مانند و بُرد از آن هيچ يک از طرفين نخواهد شد.
منبع: http://www.mardoman.com/خ