( مقاله اي کامل در مورد بروس لي )
شايد جوانان و نوجوانان امروز تنها نامي‌ از بروس لي شنيده اند. اما همه جوانان قديمي ‌حدود 30 الي 40 سال پيش بروس لي را مي‌شناسند. در آن زمان تعداد اکشن من‌ها و فيلم‌هاي زد و خوردي مانند امروز زياد و متعدد نبود. بروس لي يکي از کساني بود که در آن زمان محبوبيت خاصي ميان همه مردم داشت. فردي که دستهايش مانند تيغ عمل مي‌کرد و در کاراته بازي شهرتي جهاني يافته بود. در آن دوران اکثر جوانان به ويژه پسرها اتاقهاي خود را با عکسهايي از بروس لي تزئين مي‌کردند.
بروس لي (27 نوامبر 1940، 20 ژوئيه 1973)استاد هنرهاي رزمي، بازيگر فيلم‌هاي رزمي، فيلسوف و بنيانگذار سبک جيت کوان دو (Jeet Kune Do) است. او به عنوان تاثير گذار ترين رزمي کار قرن بيستم و نماد فرهنگي (cultural icon) شناخته شده است. او همچنين پدر دو بازيگر به نام هاي براندون لي (Brandon Lee) و شانون لي (Shannon Lee) بود.
لي در سانفرانسيسکو در کاليفرنيا به دنيا آمد و تا اواخر نوجواني در هنگ کنگ بزرگ شد. فيلم هاي توليد هاليوود که او در هنگ کنگ بازي کرد موجب ارتقاي سطح فيلم هاي رزمي هنگ کنگ شده بود و تحسين عامه را برانگيخت و موجي از علاقه مندي به فيلم هاي هنر‌هاي رزمي چيني را در جهان غرب به وجود آورد. کارگرداني و جو فيلم هاي او ،هنر هاي رزمي را در هنگ کنگ و بقيه جهان تغيير داد.
لي به يک چهره نمادين تبديل شد به خصوص براي چيني ها، زيرا در فيلم هايش به عنوان افتخار ملي براي چين و ملي‌گرايي چيني ظاهر شد. او در ابتداي امر به يادگيري هنر هاي رزمي چيني (کونگ فو) مخصوصا وينگ چون پرداخت.
اکنون مي‌خواهيم زندگي کاراته باز چند دهه پيش را برايتان بازگو نماييم. هم چنين درباره مرگ مشکوک او مطالبي بيان کنيم.

تولد

بروس لي در 27 نوامبر سال 1940 ساعت اژدها بين ساعت 7 تا 9 صبح در سال اژدها (Year of the Dragon) طبق تقويم طالع‌بيني چيني در يک بيمارستان چيني در چيناتون سانفرانسيسکو (San Francisco’s Chinatown) به دنيا آمد. پدرش لي هو چون (Lee Hoi-Chuen) (???) چيني بود . پدرش خواننده اپراي چينيها بود. مادر کاتوليکش گريس هو (Grace Ho) يک چيني آلماني تبار بود. نام اصلي فوق ستارة سينما « لي جون فان » بود. ولي بعد ها در ادارة ثبت احوال اسم بروسلي را به عنوان نام هنري براي خود انتخاب کرد . اعضاي خانوادة بروسلي هفت نفر بودند . نام خواهر بزرگ بروس «اگنس» ، خواهر کوچکش«فيبي»، برادر بزرگش «لي جون شن» و برادر کوچکش «لي جون خوي» مي باشد.
وقتي بروس لي سه ماه داشت والدينش به هنگ کنگ برگشتند. در مورد تابعيت او اختلاف وجود دارد شايد آمريکايي بود شايد چيني بود و شايد هم بريتيش سابجکت (British subject) بود (زيرا اهالي هنگ کنگ در زمان او بريتيش سابجکت بودند)
نام کوچک کانتوني (Cantonese) بروس لي، جان فان (Jun Fan) بود. وقتي بروس لي متولد شد، نام انگليسي بروس (Bruce) به نظر مي‌رسد توسط پزشک خدمتکار بيمارستان، دکتر ماري گلاور (Mary Glover) (و بعضاً گفته مي شود که پرستار بود) برروي بروس لي گذاشته شد. اگرچه خانم لي در بدايت امر چندان به فکر گذاشتن اسم انگليسي روي نوزادش نبود ولي اين نام را متناسب انگاشت و با نام دکتر گلاور موافقت کرد. به هر حال نام انگليسي او هرگز به همراه نام فاميلي او استفاده نشد تا اين که در يک دبستان که يکي از بخش هاي کالج لاسال (La Salle College) (يک دبيرستان در هنگ کنگ) بود در 10 يا 12 سالگي ثبت نام کرد. و بعدا در دبستاني ديگر. (کالج فرانسيس خاوير در کولون) (St. Francis Xavier's College in Kowloon) که در آنجا لي به نماينده تيم بوکس در مسابقات بين مدارس مي شود.

آغاز کار و ورود به هنرهاي رزمي

اولين آشنايي بروس با هنرهاي رزمي توسط پدرش - لي هوي چون- صورت گرفت. او در ابتدا مهارتهاي پايه‌اي در سبک تاي چي را از پدرش فرا گرفت. اما او قبل از اين که نزد استاد برود خودش کاراته کار مي‌کرد. ولي تحت نظر استادان با تجربه در کاراته بسيار خبره شد.سي فوي بروس لي يعني استاد بزرگ وينگ چون - ييپ من - همکار و دوست پدر او بود. بروس از سن 13 تا 18 سالگي تحت تعليم استاد هنگ کنگي خويش ييپ من بود.
مانند اکثر مدارس هنرهاي رزمي چيني در آن زمان، کلاس‌هاي سي فو ييپ من توسط شاگردان ارشد و درجه بالا اداره مي‌شد. يکي از شاگردان ارشد ييپ من «وانگ شون لئونگ» بود. بر طبق گفته‌ها او بيشترين تأثير را بر کونگ فوي وينگ چونِ بروس لي داشته‌است. پس از اينکه تعدادي از شاگردان پپپ من به دليل بعضي آداب و رسومات چيني از آموزش به بروس لي خودداري کردند، ييپ من به طور خصوصي شروع به آموزش بروس لي کرد. بروس همچنين بوکس غربي را نيز ياد گرفت و مسابقه فينال قهرماني بوکس در سال 1958 را با ناک اوت کردن «گري الم» که قهرمان سه باره? مسابقات بود، در راند سوم به پايان رساند. قبل از مسابقه? نهايي بروس سه حريف قبلي اش را مستقيماً در همان راند اول ناک اوت کرده بود. بعلاوه بروس تکنيکهاي شمشيرزني غربي را از برادرش «پيتر لي»- که قهرمان شمشيرزني در زمان خودش بود- ياد گرفت.

ورود به آمريکا

بروس لي در سن 19 سالگي به منظور ادامه تحصيل و تنها با 100 دلار با کشتي وارد ايالات متحده آمريکا شده و در مدرسه فني اديسون ثبت نام کرد. سپس در دانشگاه واشنگتن در رشته فلسفه مشغول به تحصيل شد.

ازدواج

او او در دانشگاه با ليندا آشنا شد و ازدواج کرد. حاصل ازدواجشان يک پسر بود که از لحاظ قيافه مانند چيني‌ها شبيه پدرش و از لحاظ رنگ پوست و مو مانند غربي‌ها که شبيه مادرش بود. نامش را براندون نهادند. در واقع ترکيبي از دو نژاد چيني و غربي بود.

آموزش کونگ فو به غير چيني‌ها

بروس لي در ابتداي ورودش به آمريکا و براي تامين هزينه تحصيلش ناگزير در رستوران کار مي‌کرد اما چون احساس مي‌کرد اين کار در شان وي نيست اين کار را رها کرده و تصميم به آموزش کونگ فو گرفت و با استقبال فراوان دوستانش مواجه شد. بسياري از دانشجويان ژاپني در سياتل سعي داشتند که با بروس مبارزه کنند و او را از پاي در آورند. اما در بيشتر مبارزات بروس برنده نهايي بود.

جان فان کونگ فو

بروس لي آموزش هنرهاي رزمي در آمريکا را از سال 1955 شروع کرد.در آغاز کار او وينگ چون آموزش مي‌داد. هنري که بر پايه برداشت‌ها و آموخته‌هايش در هنگ کنگ بود. جان فان کونگ فو (که معناي لغوي آن کونگ فوي بروس لي است.)در واقع نامي بود که بروس لي بر روي هنر رزمي خودش گذاشته بود، که اساساً روش تعديل يافته او در وينگ چون بود. اولين شاگرد بروس يک جودو کار به نام «جس گلاور» بود که بعدها دستيار او شد. قبل از نقل مکان به کاليفرنيا، لي اولين مدرسهَ هنرهاي رزمي اش را در سياتل با نام «موسسه? جان فان کونگ فوي لي»را افتتاح کرد. لي همچنين روش لگد زني اش، که شامل لگد مستقيم وينگ چون و لگد قدرتي کونگ فوي شائولين شمالي ميشد را ارتقا بخشيد.
اما بعد از مدتي با مخالفت چيني‌هاي مقيم آمريکا مواجه گشت و آنها از وي خواستند دست از آموزش به خارجي‌ها بر دارد اما بروس لي در تصميمش مصمم بود و آنها براي تعطيل کردن باشگاه وي مبارزي ماهر به نام «وان جک مان» را به منظور مبارزه با بروس لي فرستادند که در اين مبارزه وانگ به سختي شکست خورد و دندانهاي جلويش را از دست داد.

اجراي چند حرکت نمايشي و مقدمه‌اي بر مطرح شدن بروس لي در ايالات متحده

بروس لي بعد از آموزش تصميم به شرکت در مسابقات کاراته و نشان دادن توانايي‌هاي خود در هنرهاي رزمي گرفت. بدين منظور در سال 1964 در ميدان ورزشي لانگ بيچ با اجراي چند حرکت نمايشي با سرعت و قدرتي خيره‌کننده نامش بر سر زبان‌ها افتاد.

ورود به سينما

پدر بروس لي، هوي چون ،يک ستاره مشهور اپراي کانتونيايي بود. لذا بروس لي از طريق پدرش در سينما مطرح شد. او در همان دوران کودکي به بازيگري علاقه زيادي داشت و کاراته را در آن زمان آموخت. وقتي کودک بود در حالي که خيلي کوچک بود در چند فيلم سياه و سفيد کوتاه بازي کرد.
بروس نه فقط در کونگ فو عالي بود ، بلکه استعداد خيلي خوبي هم در نمايش داشت. او تقريباً در يک سالگي در فيلم « جينگ مانگ نيو»(دختر شهر دروازه طلايي)نقش داشت ودر شش سالگي در فيلم هاي « سرگذشت يک پسر بچه»و«اژدهاي کوچک» و در دوران جواني نيز در فيلم « ژن هاي گوهم » بازي نمود که مورد استقبال مردم واقع شد .او در اين فيلم، فنون و تکنيک هاي برتر زيادي از کونگ فوي چيني را به نمايش گذاشت و به همين علّت بود که وي در زمينة فيلم مشهور شد و ستارة کودکي نام گرفت. وقتي که او 18 سال داشت 12 فيلم بازي کرده بود.
در سال 1966 بعد از نمايش لانگ بيچ يک کارگردان که اتفاقاً در سالن حضور داشت به ملاقات بروس لي رفت و از وي خواست در سريال «زنبور سبز» به ايفاي نقش بپردازد و بروس هم پذيرفت و اين مقدمه‌اي شد براي ورود بروس لي به سينما.
در سريال « چينگ فن شا» (زنبور سبز) به عنوان يک قهرمان و حامي، ايفاي نقش کرد و توانست قدرت ونيروي ووشو (کونگ فوي چيني) را به خوبي نشان دهد . بعد از اينکه ووشو در سراسر جهان يک دگرگوني همچون موج بوجود آورد ، در يکي از مجلات و انتشارات فيلم آمريکا چنين نوشته بود : بروسلي از کشوري کهن ، با فرهنگ غني وباستاني و پهناور آمده، مردم چين آداب ورسوم غني دارند ، ودر چشم غربيها اين کشور پر از رمز وراز است .
اجراي حرکات وتکنيک هاي کونگ فوي چيني توسط بروس لي واقعاً براي مردم شگفت انگيز بود .در سال 1967 او در هنگ کنگ در فيلم برادر بزرگ ( تانگ شان) نقش داشت و بار ديگر کونگ فو را به مردم جهان نشان داد.
بسياري از بازيگران مشهور ‌هاليوود مي‌خواستند از او فنون کونگ فو ياد بگيرند. استيو مک‌کويين، جيمز کوبارن، لي ماروين از جمله کساني بودند که با بروس آشنا شدند و از او مهارت‌هايي آموختند.
بروس لي بعد از بازي در چند سريال و فيلم مانند زنبور سبز? مارلو? لانگ استريت و .... در آمريکا تصميم گرفت به هنگ گنگ بازگردد و براي هم ميهنانش نيز چند فيلم بازي کند که بلافاصله با استقبال شرکت‌هاي فيلم سازي روبه رو شد اول فيلم راهب کوهتانگ و توسط استديو گلدن هاروست و کارگرداني «لو وي» کارگردان معروف چيني به ايفاي نقش در فيلم‌هاي رئيس بزرگ و مشت خشم پرداخت که اين فيلم‌ها رکورد فروش تمامي فيلم‌هاي هنگ کنگي را شکست.
بروس در هالي وود آمريکا در سال 1971 با موفّقيّت عالي در فيلم خشم اژدها بازي کرد که در اين فيلم او خشن ترين و جدي ترين هنر پيشه ها بود . او با تکنيک هاي عالي و مبارزة شگفت انگيزش ، بار ديگر جيت کان دو را به نمايش گذاشت . علي الخصوص در اجراي ضربات وفنون نانچکو و نمايش دادن سه تکنيک برتر پا موفق بود و مردم از بازي او لذّت بردند .
او بعداز بازگشت از هنگ کنگ کتابي در زمينه مهارتهاي کاراته نوشته بود. حرکاتي که او انجام مي‌داد امروزه از آن حرکات الهام گرفته اند و در برنامه ريزي رباتها براي ساخت فيلمهاي اکشن به کار مي‌برند. هيکلي مانند آرنولد شوارزينگر نداشت او با قدي متوسط و جثه اي استخواني اما قوي و ورزشکار مي‌توانست مانند پروانه جست بزند و از سويي به سوي ديگر رود و در يک چشم به هم زدن رقيب خود را شکست دهد. او محبوب مردم بود و در آن زمان پير و جوان در محافل از مهارتهاي بروس صحبت مي‌کردند. نوجوانان و جوانان لباسهايي با تصاوير بروس و اژدها به تن مي‌کردند و در دعواهايشان از فنون او که در فيلمهاي سينمايي ديده بودند به کار مي‌بردند.

بعد از موفقيت بروس لي در هنگ کنگ هاليوود به سراغ بروس لي آمد و کمپاني برادران وارنر از وي خواست در فيلم «اژدها وارد مي‌شود» به ايفاي نقش بپردازد به همين دليل بروس لي «بازي مرگ» را رها کرده و در «اژدها وارد مي‌شود» که اولين فيلم جهاني وي به شمار مي‌رفت به ايفاي نقش پرداخت.
بعد از اين فيلم‌ها همه به اين نتيجه رسيدند که بدون شک بروس لي برترين رزمي کار دنياست. سپس بروس لي خود تصميم گرفت فيلم بسازد بدين منظور در سال 1972 شرکت فيلمسازي خود به نام «کنکورد» را داير کرد .بعد ها خودش نمايش نامه مي نوشت و خودش هم بازي ميکرد . خود کارگرداني فيلم «راه اژدها» يا <<بازگشت اژدها>> را به عهده گرفت.
به اين ترتيب فيلم راه اژدها را ساخت و بار ديگر قدرت نانچکو را به مردم نشان داد .
بروس لي در فيلم ورود اژدها لباس سنتي چيني‌ها را به تن کرده بود و 200 ميليون دلار به دست آورد.
او در اين فيلم با قهرمان کاراته جهان (چاک نوريس) مبارزه کرد که اين يک مبارزة شگفت انگيز بود . در سال 1973 وي با شرکت فيلم سازي برادران وارنر (حوانا هالي وود) همکاري نمود و در هنگ کنگ فيلم اژدها وارد مي شود را ساختند. اين آرزوي او که چند سال پيش قصد داشت فوق ستاره فيلم هاي هالي وود باشد با ساختن اين فيلم به حقيقت پيوست و او به بازيگر درجه يک جهان تبديل شد. اين فيلم در هنگ کنگ مجدداً رکورد فروش فيلم‌هاي قبلي بروس را شکست.
فيلم بازي با مرگ از شرکت توليد فيلم سکواويا (شي خو) آخرين فيلم بروس مي باشد(سال 1973). وي در هنگ کنگ براي ساختن ابن فيلم از تکنيک ها ، ضربات و صحنه هاي جالب و بسيار ديدني فيلم برداري مي کرد . البته قبلاً تصميم گرفته بود که بعضي از صحنه ها را در مناظر کرة جنوبي فيلم برداري کند ، امّا به علّت خستگي بيش از حد او اين تصميم اجرا نشد. وقتي که او دوباره سعي کرد تصميمش را عملي کرده و اين فيلم را تمام نمايد ناگهان اتّفاق ناگواري موجب مرگ او شد . براي احترام گذاشتن به وي و ياد بود اين ستارة بزرگ کونگ فوي چيني ـ بروسلي ـ در سال 1993 سازمانها و دانشکده هاي هنري شرکت فيلم سازي هالي وود آمريکا تابلويي درخشان و پر نور از پنج ستارة طلا و نقّاشي فيلمي که بروس در آن بازي کرده بود را در هالي وود نصب کردند.

ابداع سبک جيت کان دو

نامواره جيت کان دو. نويسه‌هاي چيني گرداگرد نماد تايجيتو مي‌گويد: «از هيچ راه به عنوان راه استفاده نکن، هيچ محدوديتي را محدوديت ندان». پيکان‌ها نمادگر جنبش بي‌پايان کيهان است.
جيت کان دو (به چيني: ???) يکي از ورزش‌هاي رزمي سرزمين چين است که توسط بروس لي پايه گذاري شد.
بيشتر تکنيک‌هاي جيت کان دو براساس هنر رزمي وينگ چون كونگ‌فو طراحي شده‌است، چرا که بروس لي تمرينات کلاسيک رزمي خود را در هنگ کنگ زير نظر استاد ييپ من استاد بزرگ اين سبک انجام داده‌بود.
فنون وينگ چون در جيت کان دو به شکلي تغيير يافته‌اند که کاربردي تر باشند و استفاده از سلاح‌هاي سرد نيز در آن بسيار گسترده‌تر است. بسياري از ضربات و حركات ساير هنرهاي رزمي به‌آن افزوده شده‌اند، به طوريكه برخي جيت ‌كان‌ دو را اولين رشته و الگوي ابتدايي هنرهاي رزمي تركيبي مي‌دانند.
روش استفاده از سلاح‌هاي سرد در جيت کان دو بر پايه هنرهاي رزمي کالي و اسکريما است از همين رو اين رشته جيت كان دو كالي اسكريما نيز ناميده مي‌شود.
اين رشته گاهي جان فان کونگ فو نيز ناميده مي‌شود. جان فان حروف اول نام بروس لي در زبان چيني است. به همين جهت در سال 2004 بنياد بروس لي نام رسمي اين هنر رزمي را به جان فان جيت کان دو تغيير داد.
بروسلي ،جيت کان دو را بر اساس تکنيک هاي ووشو و برخي سبک هاي خارجي بوجود آورد وبعد ان را به يک سبک مبارزه اي تبديل کرد . بنيان گذاشتن جيت کان دو روح انقلابي بروسلي را ظاهر مي کرد. او حرکات و تکنيک هايي را که در کونگ فوي چيني ( ووشو) برتر بود ، انتخاب مي کرد. وي از نظريات محافل ووشوي سنّتي تخطّي مي کرد واز تکنيکها وضربات متعلّق به رشته هاي ديگر که کاربرد خوبي داشت نيز استفاده مي نمود. حرکات اين سبک ، ساده وضربات آن کاربردي وتکنيک هايش خيلي شديد وخشن مي باشد. نتيجة کار بروسلي ، در جمع آوري سبک هاي ووشو در جيت کان دو ظاهر مي باشد . بروسلي مي گفت : از بي قانوني تا قانون ، از بي محدوديتي تا محدوديت که اين عالي ترين گوهر ايدئولوژي جيت کان دو است. در جيت کان دو، تکنيک وحرکات مخصوصي براي دست وپا وجود ندارد. جيت کان دوکار بايد در مبارزه ، با توجّه به حرکت وتکنيک هاي اجرايي حريف، حرکت وتکنيک خود را عوض کند ، تا بتواند حريفش را شکست دهد. مبارز ميتواند از هر محيط وشرايطي عبور کند و هيچ شرايط محيطي نمي تواند او را محدود کند . بنابراين کسي که جيت کان دو را به طور کامل اموزش ديده و با موفّقيّت تمام فنون اين سبک را ياد گرفته باشد ، مي تواند حريفش را به راحتي شکست دهد. اين حقيقت کاربرد و خلاصه ومعناي جيت کان دو است .

مراحل آموزشي

آموزش جيت کان دو در سه مرحله مقدماتي، متوسط و پيشرفته صورت مي‌گيرد که هنرجويان آن را در 10 مرحله طي مي‌کنند تا به عنوان تکنسين 1 که تقريباً شبيه دان 1 است شناخته شوند.
در طول اين مدت لباس آن‌ها شامل شلوار سياه و تي شرت است که رنگ تي شرت طي اين مراحل تغيير مي‌کند و با هر مرحله‌اي يک آرم «يين و يانگ» بر روي لباس او اضافه مي‌شود. تعداد اين آرم‌ها درجه جيت کان دو کار را نشان مي‌دهد. هنرجو پس از رسيدن به مرحله تکنسيني مي‌تواند کت بروس لي را به تن کند.

تفاوت‌هاي جيت کان دو و وينگ چون

يکي از تغييرهاي اساسي که بروس لي در سيستم چي سائو وينگ چون انجام داد، شکل ايستادن هنگام انجام چي سائو بود. در وينگ چون پاها روبروي هم و به اندازه عرض شانه‌ها ازهم جدا مي‌باشند، پاشنه‌ها به طرف بيرون و زانوها به طرف داخل قرار مي‌گيرند. به نظر بروس لي اين ايستادن باعث کندي و سنگيني حرکت بدن بود. براي همين در جيت کان دو، چي سائو با پاي راست يا چپ جلو ايستاده و پاشنه پاي عقب بالا انجام مي‌شود.
ديگر تغيير بروس لي روي فوک سائو بود که برخلاف وينگ چون تکنيک‌هاي دست را با پشت دست، ساعد يا بند انگشتان که آن‌ها را غيرطبيعي و موجب زخمي شدن فرد مي‌دانست، انجام نمي‌داد و ضربات دست را به سبک بوکسورها اجرا مي‌کرد.

ابداع سبک جيت کان دو

پس از سفر بروس لي از هنگ کنگ و عدم دسترسي به استاد ييپ من، او به فکر ايجاد روشي رزمي افتاد. ايده‌ جيت کان دو در سال 1965 در ذهن بروس لي متولد شد.مبارزه با وان جک مان تأثير بسزايي بر فلسفه مبارزه بروس لي گذاشت. با آن که بروس حريفش را به طرز فجيعي شکست داد، اما معتقد بود که آن مبارزه بيش تر از حد معمول طول کشيده و او نتوانسته‌است آنطور که انتظار دارد از تکنيکهاي وينگ چون استفاده کند، بعلاوه او ديگر نمي‌توانست به يادگيري و تکميل هنر رزمي وينگ چون بپردازد چون فرسخها از استادش دور بود.
او به سيستمي احتياج داشت تا به شکوفايي هرچه بيشتر داشته‌هايش بپردازد. به همين خاطر با تاکيد بر «کاربردي بودن، انعطاف پذيري، سرعت و کارآمدي» به توسعه? سيستم جديدي پرداخت. او شروع به استفاده از روش‌هاي آموزشي متفاوتي کرد: بدنسازي براي افزايش قدرت، دويدن براي افزايش استقامت، تمرينات کششي براي انعطاف پذيري و بسياري از روش‌هاي ديگر که او دائماً در حال منطبق کردن با سيستمش بود.
لي بر آنچه که «روش بي روشي» مي‌ناميد بسيار تاکيد داشت. ايده‌اي که بيانگر رهايي از روشهاي فرماليته -همان سبکهاي سنتي- بود. بروس لي احساس مي‌کرد سيستمي که او «جان فان کونگ فو» (آموخته‌هاي بروس لي از هنرهاي رزمي) ناميده‌است، محدود کننده‌است و به همين خاطر آن را به آنچه که با نام جيت کان دو توصيفش کرد، تغيير شکل داد. نامي که بعدها از مطرح کردن آن اظهار پشيماني کرد چون از نام جيت کان دو نيز ويژگي‌هاي خاصي برداشت مي‌شد که هر سبکي به نوبه خود ادعا مي‌کند، درحاليکه ايده? هنر رزمي او خروج از هر گونه عوامل محدود کننده بود.

بروس لي در حال تمرين چي سانو با استادش ييپ من

مرگ

بروس لي در در 20 ژوئيه 1973 با مرگ ناگهاني و مشکوک در هنگ کنگ بدرود حيات گفت.
مرگ بروس لي رازي است که بر همگان پوشيده بود. هر کسي درباره مرگ بروس لي جوان عقيده اي داشت. شايعات پيش از مرگ او بروس لي در سال 1973 در سن 33 سالگي از دنيا رفت. او 32 سال داشت که شايعه شد در آپارتمانش در هنگ‌کنگ خوابيده بود‌ه و ناگهان مورد اصابت گلوله‌اي قرار مي‌گيرد. بروس لي اين طور اظهار داشت. يک روز از سوي معتبرترين روزنامه هنگ‌کنگ به منزلم تلفن زده شد گوشي را برداشتم. خبرنگار روزنامه گفت مي‌خواستم ببينم واقعا" بروس لي زنده است؟ من هم گفتم پس تو با چه کسي حرف مي‌زني؟ بله من زنده‌ام. من بروس لي هستم! اما وقتي بروس لي واقعا" مرد، شايعه‌ها اين طور پخش شد که بروس لي در هنگ کنگ به باج گيرها پول نپرداخته و توسط آنان ترور شد. بسياري از چيني‌ها معتقد بودند که بروس هنگام تمرين يکي از فيلمهايش مورد سوء قصد قرار گرفته است. در صحنه‌اي که قرار بوده با يک اسلحه قلابي به سوي بروس لي شليک شود، اسلحه پر از گلوله بوده و بروس لي مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شده است. عده‌اي مي‌گفتند هنگام تمرين استادش عصباني شده و ضربه‌اي به سرش زده و او ضربه مغزي شده است. اما حقيقت چنين نبود. حال به تفصيل موقعيت زمان قبل از مرگ بروس لي را بازگو مي‌کنيم: مرگ او بروس لي به تومور مغزي دچار شده بود و هنگامي‌ که مي‌خواسته براي تمرين فيلم بازي مرگ برود بي‌هوش شده و تلاش پزشکان بي نتيجه بود و تيم پزشکي بروس لي 5 دليل براي مرگ نابهنگام او ارائه دادند. يکي از دلايل اصلي مرگ زودرس بروس لي، تورم و رشد يک غده در مغز او بود. به گفته همسرش ليندا، بروس با تهيه کننده فيلم ريموندجو در ساعت 2 بعدازظهر قرار داشت. آن دو در مورد ساخت فيلم بازي مرگ با يکديگر مشورت کردند و تا ساعت 4 بعدازظهر با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتي تينگچي بازيگر تايواني الاصل که نقش اصلي زن فيلم بازي مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتي چو آنجا را ترک مي‌کند و بروس و بتي با هم شام مي‌خورند. در آنجا بروس احساس سردرد مي‌کند و بتي يک قرص Eguagesic (آسپرين قوي) به او مي‌دهد. حدود ساعت 7 شب بروس به خواب مي‌رود. چو به خانه بتي تلفن مي‌زند تا با بروس حرف بزند اما بتي مي‌گويد بروس به خواب عميقي رفته و نمي‌تواند او را بيدار کند. بلافاصله او را به بيمارستان مي‌رسانند. پزشکان به معاينه دقيق مي‌پردازند. او به کما رفته بود بعد از مدت کوتاهي نيز حتي نفس هم نمي‌کشيد. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از 1400 به 1575 گرم رسيده بود. هيچ يک از رگهاي خوني بسته يا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن مورد معاينه قرار گرفته و کالبد شکافي شد. در معده‌اش همان قرص آسپرين قوي بود که بتي به او داده بود. علاوه بر اين چند دانه شاهدانه در معده‌اش يافت شد که مشخص نشد اين شاهدانه‌ها را از دست چه کسي خورده است. عده اي از پزشکان معتقد بودند که شاهدانه‌ها به زهر آغشته شده بود و همين امر سبب مرگ وي شده است. اما پزشک اصلي او معتقد بود که به دليل خوردن آسپرين قوي، تومور فعال شده و مرگش فرار رسيده بود. در واقع چنين فردي با داشتن تومور مغزي نبايد چنين آسپريني مصرف مي‌کرد. همسرش ليندا مي‌گفت: او هيچ گاه دوست نداشت عمر طولاني داشته باشد. زيرا او نمي‌توانست تحمل کند که قدرت بدنيش با کهولت سن روز به روز تحليل رود. بروس لي مي‌گفت اگر من بايد فردا بميرم هيچ شکايتي ندارم. من به آرزوهايم دست يافته ام و در دنيا آنچه را که مي‌خواستم انجام داده ام. از زندگي انتظار بيشتري ندارم.
قبر او در سياتل آمريکا در خيابان گارفيلد مي‌باشد.

خانه بروس لي در هنگ کنگ

اين خانه كه آخرين محل زندگي بروس لي است، يك ساختمان دو طبقه است كه حدود 460 مترمربع زيربنا دارد. مالك فعلي اين خانه، آن را در دهه 60 ميلادي به مبلغ 109 هزار دلار خريده، اين درحالي است كه ارزش اين خانه اكنون حدود يك‌صد ميليون دلار برآورد مي‌شود.

تنديس «بروس لي»

دولت هنگ‌كنگ به مناسبت شصت و پنحمين سالروز تولد «بروس لي»، قهرمان كونگ‌فو و هنرپيشه سينماي هنگ‌كنگ، از تنديس برنزي او پرده‌برداري كرد.
تنديس «بروس لي» توسط «كائو چونگن»، مجسمه‌ساز چيني و سازنده مجسمه «دنگ شيائوپينگ»، رهبر سابق چين ساخته شده است.

مجسمه بروس لي در هنگ کنگ

گفتني است: ساخت مجسمه «لي» حدود 154 هزار و 460 دلار هزينه در بر داشته است.

کپي يا استفاده از مطالب اين مقاله بدون ذکر منابع اصلي آن و نقل از راسخون ممنوع است.
منابع:
خبرگزاري فارس
پورتال سيمرغ www.seemorgh.com
soj.nikblog.com
وبلاگ دنياي ورزش sportworld.parsiblog.com
alborznews.net
وب سايت گلپايگان
ويکي‌پديا
/خ