هر کس در زندگي بارها دست به انتخاب مي زند. چرا که انتخاب يکي از مهم ترين فعاليت هاي انسان است. انسان با انتخاب هاي خود مسير زندگي اش را تعيين مي کند. انسان آزاد آفريده شده و به وي اين اختيار داده شده است که در بسياري از موارد آنچه را که مناسب مي داند برگزيند.
لحظات انتخاب، لحظاتي حساس هستند. چرا که با تصميم گيري درباره روش يا پديده اي خاص، فرد سرنوشت خود را رقم مي زند. انتخاب در زندگي از اهميت بالايي برخوردار است. با انتخاب درست مي توان از منابع (مادي، مالي، انساني و اطلاعاتي) به شيوه اي مناسب بهره برداري کرده و از اتلاف اين منابع جلوگيري کرد. انتخابي که مبتني بر اطلاعات و بينش باشد مي تواند به تصميم گيرنده در جلوگيري از ضايع شدن منابع کمک کند. از طرف ديگر به خاطر آن فرد تصميم گيرنده، بايد نسبت به انتخاب خود پاسخگو باشد، بنابراين انتخاب صحيح مي تواند به امور پاسخگو بودن و مسووليت پذيري کمک کند.
عوامل متعددي بر انتخاب رشته دانشگاهي تأثير مي گذارند. بعضي از اين عوامل به فرد و برخي ديگر به جامعه برمي گردند؛ مهم ترين عوامل مؤثر در انتخاب رشته تحصيلي و دانشگاه محل تحصيل به شرح زير است.
علاقه
يکي از مهم ترين مسايلي که هنگام انتخاب رشته بايد مورد توجه قرار گيرد علاقه فرد است. ميل و علاقه در هر کار سبب مي شود شخص با انرژي بيشتري فعاليت کند. بسياري از دانشجويان به خاطر آن که به رشته تحصيلي خود علاقه نداشته اند، ترک تحصيل کرده اند و تعدادي ديگر نيز نتوانسته اند در رشته خود موفق باشند.
داوطلبان دانشگاه ها بهتر است قبل از هر چيز زمينه علايق خود را شناسايي کنند و هنگام انتخاب رشته به آن توجه داشته باشند.
شناخت
در صورتي علاقه به رشته مي تواند افراد را در انتخاب رشته صحيح ياري کند که از رشته هاي تحصيلي و مراکز آموزشي آگاهي داشته باشد. شناخت و آگاهي داشتن از رشته تحصيلي سبب ايجاد انگيزه در فرد مي شود. بعضي افراد نسبت به رشته ها و دانشگاه هايي ابراز علاقه مي کنند، ولي وقتي مشغول به تحصيل مي شوند، احساس مي کنند که در انتخاب خود دچار اشتباه شده اند. دليل اين امر نداشتن اطلاع و آگاهي مناسب از رشته هاي تحصيلي و مراکز آموزشي است.
توانايي علمي
در حال حاضر تعداد داوطلبان از ظرفيت دانشگاه ها بيشتر است. بنابراين همه داوطلبان نمي توانند ادامه تحصيل دهند. آنان بايستي در آزمون شرکت کنند. برحسب توانايي داوطلبان به آن ها اجازه داده مي شود به رشته هاي تحصيلي خاصي وارد شوند. اگر همه افراد مي توانستند وارد دانشگاه شوند شرايط فرق مي کرد اما در حال حاضر افراد بايد براي ورود به دانشگاه مورد ارزشيابي قرار گيرند. درست است که علاقه فرد يکي از مهم ترين ملاک هاي انتخاب رشته است اما توانايي فرد نيز تعيين کننده است. از آن جا که در مسابقه ورود به دانشگاه هميشه افرادي که توانايي بيشتري دارند انتخاب مي شوند، لازم است داوطلبان به نمرات خود توجه کرده و با واقع بيني هرچه بيشتر رشته و محل تحصيل خود را انتخاب کنند.
توان اقتصادي خانواده ها
گاهي اوقات لازم است کسي که در دانشگاه پذيرفته مي شود براي تحصيل به شهري مسافرت کند که از محل اقامتش دور است. از طرف ديگر تحصيل در رشته هاي مختلف هزينه هاي متفاوتي را دربردارد. رشته هاي شبانه و دانشگاه هاي غيرانتفاعي نيازمند وضعيت اقتصادي مناسب خانواده ها است. بنابراين افرادي که قادر به تأمين هزينه رشته ها و دانشگاه ها هستند مي توانند آن ها را انتخاب کنند.
امکانات مراکز آموزشي
تعداد زيادي از مراکز آموزشي امکانات مناسبي در اختيار دانشجويان خود قرار مي دهند. به طور مثال براي دانشجويان خوابگاه تدارک مي بينند و در برخي موارد کمک هزينه هاي تحصيلي يا بن کتاب در اختيار آنان قرار مي دهند. در عوض بعضي از مراکز آموزشي و دانشگاه ها نمي توانند براي دانشجويان خود خوابگاه تهيه کرده و امکانات ديگر را برايشان فراهم آورند. توجه به اين مسأله هنگام انتخاب محل تحصيل مهم است.
آينده شغلي
بي شک بسياري از داوطلبان براي آن که بتوانند شغل بهتري پيدا کنند يا اين که احتمال اشتغال آنان افزايش يابد به دانشگاه وارد مي شوند. همه رشته هاي تحصيلي از وضعيت شغلي يکساني برخوردار نيستند. بنابراين بازار کار آن ها اشباع شده است. از طرفي بعضي از رشته هاي تحصيلي زمينه شغلي مناسبي ندارند، چرا که يا شناخته شده نيستند يا ضرورت آن ها در حال حاضر احساس نشده است. واقع بيني و دوري از تعصب، داوطلبان را ياري مي کند رشته مناسبي انتخاب کنند.
هدف داوطلب
مي توان هدف هاي مختلفي را براي تحصيل در دانشگاه تصور کرد. برخي بر اين باورند که بايد حتي الامکان تا آخرين مقطع تحصيلي ادامه بدهند و به اصطلاح تا آخر خط بروند. در اين صورت بايد به طبيعت رشته تحصيلي مورد نظر نيز توجه داشت، چرا که امکان ادامه تحصيل در بعضي از رشته ها وجود ندارد يا اين که فقط در کشورهاي ديگر مي توان در آن رشته تحصيلات خود را تا مقاطع بالاتر ادامه داد.
برخي ورود به دانشگاه را راه حلي موقت مي دانند. به عبارت ديگر براي گريز از برخي مسايل و رويدادهاي آتي اين کار را انجام مي دهند.
به طور مثال امروزه بسياري از داوطلبان دانشگاه ها براي آن که دوران سربازي خود را به تعويق بيندازند يا با گرفتن مدارک بالا و دريافت بورس از مؤسسات از انجام وظيفه عمومي معاف شوند تلاش خود را براي ورود به دانشگاه متمرکز مي کنند.
بديهي است اين افراد به دنبال علاقه خود نيستند و هنگام انتخاب رشته هم، رشته ها و دانشگاه هايي را برمي گزينند که احتمال قبول شدن خود را در آن ها زياد مي بينند. اين امر پيامدهاي منفي به همراه دارد. از جمله مي توان به افت کيفيت آموزش عالي اشاره کرد. اين عده نه تنها هنگام ورود به دانشگاه موفقيت تحصيلي چنداني نخواهند داشت بلکه روي دانشجويان ديگر نيز اثرات منفي به جاي مي گذارند. با اين کار حق کسي که داراي علاقه و انگيزه ادامه به تحصيل در يک رشته است ضايع مي شود.
سهميه پذيرش
گزينش دانشجو در بيشتر رشته ها به صورت بومي در استان يا ناحيه يا قطب مي باشد. مثلاً 70 درصد ظرفيت رشته هاي پزشکي دانشگاه هاي هر ناحيه مختص داوطلبان ساکن آن ناحيه اعم از داوطلبان سهميه مناطق يا نهادها بوده و 30 درصد بقيه به صورت آزاد است. بنابراين پيشنهاد مي شود که داوطلبان حتي الامکان از انتخاب محل هايي که در خارج از مناطق بومي داوطلب است خودداري نمايند. شانس قبولي داوطلبي که رشته هاي تحصيلي و دانشگاه هاي شهر يا استان خود را انتخاب مي کند بيشتر از داوطلبي است که در شرايط تقريباً مشابه دست به انتخاب رشته ها و دانشگاه هاي مربوط به شهرها يا استان هاي ديگر مي زند.
آزادي عمل
پيش نياز هر انتخاب، آزادي عمل است. اگر دست کسي را با طناب ببندند نخواهد توانست از ميان دو شئ يکي را انتخاب کند و بردارد، بايد به داوطلبان اجازه داده شود تا در رشته تحصيلي و محل تحصيل مورد نظر خود اطلاعاتي را کسب کرده و با توجه به اين اطلاعات دست به انتخاب بزنند.
مشاهده شده است که در پاره اي موارد والدين، فرزندان خود را مجبور مي کنند تا رشته تحصيلي خاصي را انتخاب کنند. اين والدين شايد به دنبال آرزوهاي خودشان هستند، آرزوهايي که به آن ها نرسيده اند و فکر مي کنند فرزندان آن ها مسووليت دارند تا آرزوي والدين را برآورده کنند.
منظور از اين گفته که والدين نبايد فرزندان خود را وادار به انتخاب رشته خاصي کنند، به هيچ وجه به معني مشارکت نداشتن آنان در سرنوشت فرزندشان نيست. داوطلبان ورود به دانشگاه بايد از افراد مختلف از جمله پدر و مادر کمک بگيرند و از تجربيات آنان در انتخاب رشته استفاده کنند.
علاقه فرد به رشته، مهم ترين عامل انتخاب رشته است. نبايد به هنگام انتخاب رشته تفکر داوطلب اين باشد که به هر قيمت در دانشگاه قبول شود.
منبع: روزنامه جوان /س