جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
گذري کوتاه بر زندگي شهيد آيت‏الله مدني (ره)
-(2 Body) 
گذري کوتاه بر زندگي شهيد آيت‏الله مدني (ره)
Visitor 382
Category: دنياي فن آوري

اشاره

شهيد راه فضيلت، آيت‏الله‏سيد اسدالله مدني، در شمار عالماني است که از عمر شريف خود در راه احياي معارف اسلامي و نشر فرهنگ اهل‏بيت عليهم‏السلام بهره برد و در سنگرهاي گوناگون، به ستيز با جهل و تباهي و ستم پرداخت.
وي از جواني قدم در راه مبارزه با طاغوت نهاد و در اين راه، دستگيري‏ها و تبعيدهاي مداوم را به جان خريد. در سال‏هاي دوري از وطن و زندگي در نجف اشرف، جاذبه معنوي او، روشن‏ضميران حقيقت‏جو را همانند پروانه‏هاي عاشق، گرداگردش جمع کرد و آنان را از محضر پر فيضش سيراب ساخت. هم‏زمان با اوج‏گيري قيام مردمي در خرداد 1342 و تبعيد امام خميني رحمه‏الله به نجف اشرف، همواره مدافع امام بود و در کنار آن رهبر فرزانه، در پاسداري از اسلام کوشيد. وي پس از انقلاب نيز در کنار امام و ياران گران‏قدرش، در حفظ آرمان‏هاي نظام اسلامي و دفع توطئه‏هاي دشمنان نظام، عاشقانه تلاش مي‏کرد. شهيد مدني، در طول زندگي پرثمرش، خدمات ارزنده‏اي به اسلام و ملت ايران در نقاط مختلف کشورمان به يادگار گذاشت و سرانجام به دست منافقان کوردل، در محراب نماز جمعه به شهادت رسيد.

تولد و تحصيلات

آيت اللّه‏ سيد اسدالله مدني دهخوارقاني، در سال 1293، در روستاي آذرشهر يا دهخوارقان، از توابع تبريز پا به عرصه وجود نهاد. در چهار سالگي مادر و در شانزده سالگي پدر خود را از دست داد و دوران کودکي را با رنج و سختي به پايان رسانيد.
سيداسدالله در اوايل جواني، به سلک طالبان علم و کمال راه يافت و دروس ابتدايي را در حوزه علميه يزد فرا گرفت. قلب لبريز از عشق و شعف به معارف اسلامي، او را واداشت که سال‏ها در کنار بارگاه فاطمه معصومه عليهاالسلام ؛ ماندگار شود و از محضر بزرگان دانش فقه و اصول بهره‏مند گردد. وي مدتي در محضر استاداني چون آيت‏الله حجت کوه کمري، آيت‏الله سيدمحمدتقي خوانساري و چهار سال در محضر امام خميني رحمه‏الله حضور يافت و از درس‏هاي فلسفه، عرفان و اخلاق ايشان بهره فراوان برد و همين کلاس‏هاي درس سبب شد عشقش به حضرت امام فزوني يابد.
پس از آن، سال‏هاي هجرت از وطن را در کنار بارگاه قدسي امام علي عليه‏السلام ، زانوي ادب بر زمين نهاد و شب و روز در فضاي آکنده از معنويت حوزه علميه نجف، از دانش و معارف بزرگاني چون آيت‏الله حکيم، آيت‏الله سيدابوالحسن اصفهاني و آيت‏الله عبدالهادي شيرازي بهره برد تا سرانجام به درجه اجتهاد رسيد.

آغاز مبارزات

آيت‏الله مدني افزون بر استعداد خاصي که در زمينه تحصيل از خود نشان مي‏داد، مبارزي بي‏امان و سازش‏ناپذير بود. وي پس از چندين سال دوري از وطن، در سال 1331، با کوله‏باري از دانش از نجف اشرف به زادگاه خود بازگشت. او که از جواني همت خود را در راه مبارزه با ستم و فساد قرار داده بود، در نخستين برخورد آشکار با رژيم طاغوتي، مردم را به مقابله با توليد و فروش محصولات کارخانه بزرگ مشروب‏سازي آذرشهر تشويق کرد و خواستار برچيده شدن فوري اين کارخانه شد. وي در سخنراني، با تهديد مزدوران رژيم پهلوي گفت که پانزده روز مهلت دارند تا کارخانه مشروب‏سازي را از آذرشهر بردارند. در غير اين صورت، مردم بساط آن را برخواهند چيد و هر کس در اين راه کشته شود، شهيد است. در آن سال‏هاي سياه که هيچ فريادي بلند نمي‏شد و هيچ ندايي براي دفاع از اسلام و مسلمانان برنمي‏خواست، اين تهديدها و سخنراني‏ها، از کسي جز مدني ساخته نبود.

اقامه نماز عيدفطر

شهيد آيت‏الله مدني که از تمام فرصت‏ها براي مبارزه با رژيم پهلوي سود مي‏جست، در مبارزاتش بر ضدرژيم مي‏کوشيد از پيشوايان معصوم عليه‏السلام پيروي کند. به همين دليل، با نزديک شدن عيدفطر سال 1331، زمزمه نماز پرشور عيد فطر در خارج از شهر، در بين مردم به گوش رسيد. شهيد مدني در اجتماع مردم در مسجد جامع شهر اعلام کرد: «اي مردم! فردا، نماز عيد را در خارج از شهر اقامه خواهيم کرد. کساني که حميّت و غيرت اسلامي دارند، فردا صبح در محل حاضر باشند.» پس از اعلام اين مطلب، مردم يک‏پارچه پاسخ مي‏دهند: «کفن‏هاي ما آماده است و ما آماده هر گونه فداکاري در راه اسلام هستيم».
پس از اقامه نماز و خطبه‏هاي پرشور آن شهيد آسماني، راه‏پيمايي پرشوري شکل گرفت و شهيد مدني با گام‏هايي بلند و استوار، پيشاپيش جمعيت حرکت مي‏کرد. اين شور اسلامي در مردم سبب شد تا عده‏اي از سربازان که براي حفاظت از اماکن دولتي گماشته شده بودند، سلاح‏هايشان را زمين بگذارند و به توده مردم بپيوندند. در اين هنگام، شهيد مدني به سخنراني پرداخت و مردم را به آرامش دعوت کرد. آنها نيز در حالي که راضي و خشنود از حرکت ضدطاغوتي‏شان بودند، بر سر و دست‏هاي او بوسه زدند و با تأييد اين حرکت اسلامي، به آن خاتمه دادند.

پي‏آمدهاي نماز عيد

شهيد مدني با درايت و هوشياري خاص خود توانست باورهاي مردم را به خوبي هدايت کند و آنها را با اقامه نماز عيد، به مقابله با رژيم بکشاند. از اين رهگذر، نخستين راه‏پيمايي اعتراض‏آميز در برابر نظام شاهنشاهي به سال 1331 ترتيب داده شد. به دنبال حرکت عميق و عظيم آيت‏الله مدني، وحشت بي‏سابقه‏اي مسئولان را فرا گرفت، به‏گونه‏اي که افراد سرشناس و فعال راه‏پيمايي، شناسايي و در عمليات وحشيانه‏اي دستگير و زنداني شدند. اين بار نيز شهيد مدني از غيرت ديني مردم بهره جست و آنها را به تحصن در تلگراف‏خانه براي آزادي دستگير شدگان دعوت و تشويق کرد. مردم متحصن به دستور شهيد مدني، بر درخواست خود پافشاري کردند و آيت‏الله مدني نيز در سخنان شورانگيزي، آخرين اخطار را به مسئولان داد و گفت: «اگر تا فردا زندانيان که به جرم دفاع از اسلام دستگير شده‏اند، آزاد نگردند، ما خودمان مي‏دانيم آنها را چه‏طور آزاد کنيم.» به دنبال سخنان کوبنده و تهديد آيت‏الله‏مدني، زندانيان و در واقع، ترتيب دهندگان نخستين راه‏پيمايي و تظاهرات مخالف با حکومت پهلوي، آزاد و پيروزمندانه وارد شهر شدند.

آيت‏الله مدني در همدان

آيت‏الله مدني، در دوران اقامت در نجف، به طور مرتب به ايران سفر مي‏کرد و مبارزه با مفاسد اجتماعي و مظاهر طاغوت، يکي از کارهاي اصلي او بود و به همين دليل، پيوسته از شهري به شهر ديگر تبعيد مي‏شد. البته اين سختي‏ها هرگز مانع انجام رسالت و وظيفه‏اش در برابر اسلام نمي‏شد و همواره در شهرهاي مختلف به تبليغ و روشنگري مي‏پرداخت. او نخستين حرکت تبليغي خود را از روستاي مرادبيک همدان، هنگام تبعيد به آن‏جا شروع کرد، چنان‏که خود مي‏گفت: «من ديدم بايد همدان را حرکت بدهم. از يک ده کار را شروع کردم تا مردم ببينند، بعد گرايش پيدا کنند.» وي دستور داد کسي حق ندارد بدون حجاب اسلامي وارد روستا شود. همچنين فروختن و نوشيدن مشروبات الکلي را ممنوع کرد و بدين ترتيب، روستاي مرادبيک، به روستايي نمونه تبديل شد.
اين رفتار سبب شد مردم همدان گرد او جمع شوند و در مبارزات سياسي بر ضد رژيم، شهيد مدني، رهبري و ارشاد مردم را به عهده گرفت. او در سال‏هاي 41 و 42 و پس از قيام پانزده خرداد، به مبارزاتش در اين شهر شدت بخشيد. شهيد مدني در سال‏هاي حضور در همدان، افزون بر فعاليت‏هاي مبارزاتي، خدمات ارزنده‏اي نيز داشت. از آن جمله مي‏توان به ساخت مدرسه ديني در روستاي دره مرادبيک همدان، مدرسه علميه در همدان، مؤسسه مهديه و صندوق تعاون و امور اجتماعي اشاره کرد.

تبعيدگاه‏هاي شهيد مدني

شهيد محراب، آيت‏الله مدني هرگز لحظه‏اي نياسود. اينک نه تنها تبريز و آذربايجان که ديگر شهرهاي کشورمان نيز خاطرات شيريني از او دارند. همدان و خرم‏آباد، ياد تبعيدي غريبي را که بذر مبارزه در دل‏هاي مردم مي‏افشاند، به يادگار دارند. نقش محبت‏ها و مردانگي‏هاي او را نورآباد مَمَسني در استان فارس و بندرکنگان جاودانه ساخته‏اند و مردم مهاباد، اعم از شيعه و سني مهرش را در دل دارند؛ چرا که او بزرگ‏منادي وحدت در سال‏هاي رواج تفرقه و نفاق در آن شهرها بود.

همگام با امام خميني رحمه‏الله

پس از قيام پانزده خرداد 1342 و تبعيد امام خميني رحمه‏الله به عراق، شهيد مدني، از کساني بود که در سخت‏ترين روزها در کنار ايشان بود. او چه در نجف و چه در روزهايي که براي تبليغ به ايران سفر مي‏کرد، از امام سخن مي‏گفت و رسالت و وظايف مؤمنان را در برابر رژيم گوشزد مي‏کرد. از اين رو، بارها تحت تعقيب قرار گرفت. از سال 1341 که اخبار مربوط به شروع نهضت اسلامي در ايران به رهبري امام خميني رحمه‏الله به نجف رسيده بود، شهيد مدني، حرکت گسترده‏اي را در حمايت و پشتيباني امام در نجف ترتيب داد. از جمله اين حرکت‏ها، تعطيل کردن کلاس‏هاي درس، برپايي سخنراني و جلسه‏هاي متعدد در مساجد و برپايي راه‏پيمايي عظيم مردمي به طرفداري از مبارزات امام خميني رحمه‏الله بود. اين کارها، در انتشار خبر نهضت اسلامي در ايران و مطرح ساختن آن در اذهان مردم جهان بسيار مؤثر واقع شد. با تبعيد امام خميني قدس‏سرهم به نجف اشرف، شهيد مدني، در تبيين مقام علمي و تبليغ موقعيت سياسي امام کوشيد. با آنکه حکومت‏هاي طاغوتي ايران و عراق با توطئه برنامه‏ريزي شده در مخدوش جلوه دادن شخصيت علمي و اخلاقي امام خميني رحمه‏الله مي‏کوشيدند، شهيد مدني با شرکت در جلسه‏هاي درس امام و نماز جماعت ايشان، توجه طلاب و مردم را به ايشان معطوف مي‏داشت. او به اندازه‏اي براي شخصيت سياسي و علمي امام ارزش قائل بود که وقتي عده‏اي از شهيد مدني به علت شخصيت بالاي علمي‏اش رساله علميه مي‏خواهند، مخالفت مي‏کند و مي‏گويد: «وقتي مرجعي همچون آيت‏الله العظمي امام خميني وجود دارد، ما بايد همه مروّج چنين مرجعي باشيم».

در سنگر جبهه

پس از به ثمر رسيدن پقيام خونين ملت ايران به رهبري امام خميني رحمه‏الله ، شهيد مدني، فصل ديگري از فعاليت‏هاي خود را براي پاسداري از انقلاب شکوهمند اسلامي آغاز کرد. پس از آغاز جنگ تحميلي، او با روشنگري سربازان، در تقويت روحيه رزمندگان اسلام نقش بسزايي داشت. شهيد مدني با پوشيدن لباس رزم و شرکت در جبهه‏هاي نبرد، حضور در کنار سپاهيان اسلام و شرکت در مجالس دعا و نيايش آنان، مشوق بزرگي براي رزمندگان به شمار مي‏آمد.

امام جمعه تبريز

پس از پيروزي انقلاب اسلامي، شهيد مدني به دعوت مردم همدان به اين شهر رفت و مردم آن ديار، او را به نمايندگي مجلس خبرگان انتخاب کردند. ايشان در تدوين قانون اساسي در کنار بزرگاني چون آيت‏الله بهشتي، آيت‏الله دستغيب، آيت‏الله صدوقي و ديگر بزرگان بسيار مي‏کوشيد. شهيد مدني پس از شهادت نخستين امام جمعه تبريز، آيت‏الله قاضي طباطبايي، به عنوان نماينده امام و امام جمعه تبريز منصوب گشت و در مسند امامت جمعه، شب و روز تلاش مي‏کرد. او طلايه‏دار وحدت مردم مسلمان آذربايجان، باني کارهاي عمراني و معلم اخلاق مردم بود و به قدري آنان را تحت تأثير تقواي خويش قرار داد که امت خداجوي آذربايجان، ايشان را اسلام مجسم مي‏دانستند. رشادت و شهامت آن بزرگوار، به قدري مردم را مجذوب سيماي ملکوتي و حيات‏بخش او کرد که در حوادث ناگوار، همگان با پيروي از او و کلام آرامش‏بخش و دل‏نشين وي، توانستند توطئه‏ها را سرکوب کنند.

شهيد محراب

شهيد مدني، اين مبارز آگاه و شجاع، مدافع و حامي رهبري و ستاره درخشان آسمان روحانيت، پس از ده‏ها سال مبارزه بي‏امان با ظلم طاغوت، در بيستم شهريورماه سال 1360، در محراب نماز جمعه تبريز پس از اقامه نماز جمعه و پيش از اقامه نماز عصر، به دست منافقان کوردل به شهادت رسيد و سر به سجودي ابدي نهاد. روح بزرگش به ملکوت اعلي پيوست و نفس مطمئنه‏اش، راضي و مرضي در پيشگاه خدايش آسود. پيکر پاک آن شهيد جاويد پس از تشييع در شهرهاي تبريز و قم، در حرم حضرت معصومه عليهاالسلام آرميد. روحش شاد و راهش پررهرو باد! 
منبع: سايت حوزه
 /س
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image