جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
زندگينامه آيت الله حسيني زنجاني
-(6 Body) 
زندگينامه آيت الله حسيني زنجاني
Visitor 546
Category: دنياي فن آوري
سيري در زندگي آيت الله العظمي حاج سيد محمد عزالدين حسيني زنجاني ( زيد عزه )

تولد و دوران تحصيل در زنجان :

معظم له در سال 1300 هجري شمسي مطابق با 1340 هجري قمري در شهر زنجان و در بيت علم و فقاهت ديده به جهان گشودند و تحت تربيت والد بزرگوارشان حضرت آيه الله العظمي آقا ميرزا محمود حسيني- امام زنجاني- (قدس سره) مدارج علمي را طي کردند. همزمان به تحصيلات کلاسيک و فراگيري زبان فرانسه نزد استاد ميرزا مهدي خان وزيري پرداختند.قبل از تشکيل حوزه علميه قم بوسيله مرحوم آيه الله العظمي حائري (رض) حوزه هاي بلاد ايران فعــال بوده ، بــويژه حوزه علميه زنجــان در منطقه از موقعــيت ويژه اي برخوردار بوده است و بزرگاني در آن حوزه تربيت يافته اند از شمار ايشان ميتوان از آيه الله سيد يونس اردبيلي (قدس سره) و مرحوم آيه الله فاضل لنکراني - پدر مرجع فقيد - و مرحوم آيه الله العظمي سيد ابوالحسن رفيعي قزويني نام برد که هرکدام از اين بزرگان در فقه و اصول و فلسفه از حوزه علميه زنجان استفاده کرده اند.
ايشان دوران مقدمات ، سطح و مقداري از درس خارج را در حوزه زنجان گذرانده اند که به ترتيب به اساتيد آن اشاره مي شود.
در دوره ادبيات؛
1- حاج سيد رضا جوقيني (جامع المقدمات) 2- سيد عبد الصمد غزالي (سيوطي ) 3- حاج شيخ مختار لنکراني (مغني) 4- حاج شيخ يحيي مدرسي (مطول).
در دوره سطح ؛
1- حاج شيخ علي رفاه (شرح لمعه)2-آيه الله حاج سيد احمد مجتهدي زنجاني عموي بزرگوارشان - (قوانيـــــن الاصول) 3- آيه الله شيخ حسين دين محمّــدي (رسائل و مکاسب) 4-آيه الله حاج شيخ عبدالکريم خوئيني (کفايه).
در دوره فلسفه و منطق ؛
1- سيد مجتبي موسوي انگوراني (منطق) 2- آيه الله العظمي حاج ميرزا محمود حسيني زنجاني - والد معظم له - (منظومه و اسفار در فلسفه)
در دوره خارج ؛
خارج اصول مرحوم آيه الله والد از متن کتاب فوائد الاصول اثر مرحوم محقق نائيني (رض)تدريس مي شد که ايشان به همراه مرحوم استاد رضا روزبه يک دوره کامل اصول را در اين درس شرکت مي فرمودند.
و اما متن خارج فقه ؛کتاب رياض المسائل بودکه در محضر والد فقيد شان تلّمذ مي نمودند.
از آنجا که ايشان بسيار مورد علاقه والد معظم شان بودند، مي فرمودند هر وقت به جهت ادامه تحصيل در قم يا نجف استجازه مي کردم ، چندان تمايل نشان نمي دادند. تا اينکه مسئله ممنوعيت عمامه پيش مي آيد، لذا در باطن متوسل مي شوند که خداي متعال قلب والد شان را متمايل به اين مسافرت نمايد ، تا اينکه نسبت به عمامه ايشان از طرف نظميه (شهرباني) آن وقت ممانعت ايجاد مي شود و يک روز نيز در نظميه آن زمان ايشان را تحت الحفظ قرار داده و همين حادثه انگيزه رضايت والد شان در مهاجرت به قم مي شود.

مهاجرت به حوزه علميه قم :

پس از ورود به قم به درس خارج مرحوم آيه الله العظمي حجت (قدس سره) در فقه و اصول حاضر مي شوند. از اول اصول تا اواخر استصحاب و در فقه از اول خيار مجلس تا آخر خيارات و يک دوره صلاه که حدود سيزده سال طول مي کشد.
پس از گذشت چند سال از ورود ايشان حضرت آيه العظمي بروجردي (اعلي الله مقامه) در قم اقامت مي کنند و درس شروع مي فرمايند، آيه الله زنجاني در دروس معظم له شرکت مي کنند، در اصول از ابتدا تا اواسط ظن و در فقه کتاب اجاره و بخش اعظم صلاه را استفاده مي کنند. و نيز در درس اصول حضرت آيه الله العظمي صدر يک دوره حاضر مي شوند. و از محضر آيه الله العظمي آقاي حاج سيد احمد خوانساري (قدس سره) خارج مباحث الفاظ مقالات را استفاده کرده اند. جريان شروع درس نزد ايشان را چنين بيان مي کنند: مرحوم والد به جهت زيارت به قم مشرف شدند و تمام مراجع و بزرگان به ديدن ايشان آمدند و از جمله مرحوم آيه الله حاج سيد احمد خوانساري پس از رفتن ايشان به من فرمودند: آيا از محضر ايشان استفاده مي کني؟ در پاسخ گفتم: ايشان منزوي هستند و ارتباط چنداني با حوزه ندارند. در جواب گفتند در موقع بازديد از ايشان تقاضا مي کنم و حتماً بايد از وجود ايشان استفاده شود. به هنگام بازديد والد مسئله درس را طرح فرمودند، آيه الله خوانساري با تواضع فرمودند آقاي حجت هستند و نيازي به من نيست ولي حضرت والد فرمودند بايد از محضرتان استفاده کند، با اصرار ايشان پذيرفتند و از اول مقالات درس را شروع فرمودند. در ابتداي درس من بودم و برادرزاده خودشان مرحوم سيد فضل الله
و من تا پايان مباحث الفاظ بودم بعد شنيدم که درادامه بحث مرحوم آيه الله حاج شيخ مرتضي حائري (ره) در درس ايشان شرکت مي فرموده است.
يکي از ويژگي بحث ايشان قدرت و تسلط بر نقض بود که نوعاً مطالب استاد و يا ديگران را نقض مي کردند، و همين نکته در جامع المدارک ايشان مشهود است.
کتاب اسفار را يک دوره به جز مباحث جواهر و اعراض در محضر آيه الله العظمي امام خميني قدس سره خوانده اند. در يکي از سفرها والد معظم له،از امام خميني (اعلي الله مقامه) درباره ايشان سؤال مي کنند ،امام مي فرمايند:« ايشان بسيار خوش فهم و خوش قريحه هستند».
وقتي که ايشان به درس امام خميني (قدس سره) مي رفتند ابتدا امام از منظومه تدريس و سپس از اسفار فرمودند و از ابتداي اسفار جمعي هم در حوزه درس معظم له شرکت مي کردند از جمله آيه الله سيد رضا صدر و آيه الله مهدي حائري و آيه الله فکور و مرحوم شيخ عبدالجواد اصفهاني.
در سال 1325 علامه طباطبائي (رض) از که علامه وارد قم مي شوند مرحوم والد هم در قم مشرف بوده اند، به من فرمودند که آقاي قاضي تشريف آورده اند ( درآن زمان علامه به شهرت خانواده اي «قاضي» معروف بودند) و حتماً از محضر ايشان استفاده کنيد بسيار مغتنم است.
بلافاصله به محضر ايشان رفته و تقاضاي درس کردم، در جواب فرمودند هنوز کتابهاي من از تبريز نيامده ، بنده کتاب خود را در اختيار استاد گذارده و اولين درس اسفار استاد در قم با شرکت مرحوم حاج شيخ جواد خندق آبادي و عالم بزرگوار حاج شيخ علي اصغر کرباسچيان و بنده شروع مي شود، دوره اسفار در نزد علامه به جز مبحث معاد خوانده مي شود و در اواخر دوره مرحوم آيه الله شهيد مطهري رضوان الله عليه و آيه الله منتظري به درس اسفار لاحق مي شوند. هم اکنون همان اسفار با حواشي زيباي علامه با خط خودشان موجود است.”
حضرت آيت الله العظمي زنجاني نيز از محضر آيه الله حاج شيخ مهدي مازندراني که از علماي بزرگ قم ولي گمنام، مقدار زيادي از اسفار را استفاده کرده اند. پس بدينسان معظم له يکدوره از امام خميني و يکدوره از علامه طباطبائي و نصف دوره از حاج شيخ مهدي مازندراني کتاب اسفار را خوانده اند.
پس از فراگيري از خرمن پر فيض اين استوانه هاي علم و تقوي ، براي استفاده بيشتر عزم نجف مي کنند و با استاد بزرگوار علامه طباطبائي مشورت مي کنند، علامه مي فرمايند در شرايط کنوني سفر شما به نجف تحصيل حاصل است (مناسب است).
علامه طباطبايي (قدس سره) به معظم له بسيار علاقه و در مواقع مختلف مقام علمي ايشان را بيان مي فرمودند، در مصاحبه تلويزيوني آن حضرت که در اواخر عمر شريفشان انجام شد، هنگامي که خبرنگار سؤال کرد،که از شاگردان برجسته شما نام ببريد ، در پاسخ پس از شهيد مطهري از ايشان به عنوان حاج سيد عزالدين امام ياد فرمودند. مرحوم حجه السلام و المسلمين آقاي حاج شيخ عبدالحميد قائمي طاب ثراه که از فضلاء و علماي بنام زنجان بودند، نقل فرمودند که پس از انقلاب من در محضر علامه طباطبايي بودم به مناسبتي مسائل زنجان مطرح شد، علامه چنين فرمودند:
« مقام علمي حاج سيد عزالدين براي مردم مجهول است، ايشان بسيار زحمت کشيده و داراي مراتب عالي علمي هستند».
معظم له مي فرمايند در مدت اقامت قم با دو نفر هم بحث بوديم : اولي شهيد آيه الله مطهري و ديگري آيه الله حاج آقا عبدالحسين حائري حفظه اله که از نوادگان دختري آيه الله العظمي حاج شيخ عبدالکريم حائري و سرشار از ذوق و استعداد فوق العاده بود مي فرمودند: که ايشان قبل از بلوغ مجتهد بودند و مدت بسياري درس مرحوم آيه الله بروجردي و آيه الله حجت و معقول را با ايشان مباحثه مي کرده اند.
از خاطرات دوران قم، گرفتاري ايشان به مرض حصبه است. مي فرمودند: آن زمان مبتلا به حصبه شدم و دارو هاي جديد امروزي آن زمان کشف نشده بود و کسي مبتلا مي شد با سختي و مدتي طول مي کشيده تا بهبودي حاصل شود. در ايام گرفتاري مرض دو نفر از بزرگان بسيار مرا مورد تفقد قرار دادند:
اول مرحوم امام خميني رضوان الله عليه بود که هر روز به منزل تشريف مي آوردند تا اينکه حال من بدتر مي شود با تاکيد معظم له مرا به بيمارستان سهاميه که آن زمان در کنار بيمارستان فاطمي بود منتقل مي کنند. و در منزل هم وضع رخت خواب چندان مرتب نبود دستور دادند از منزل خودشان رخت خواب مناسب آوردند.
دوم مرحوم آيه الله حاج سيد احمد زنجاني بودند که در آن ايام بسيار لطف و محبت مي فرمودند. پس از بهبودي به من فرمودند: در روزهايي که حال شما خوب نبود و شما در حال اغما بوديد مرتباً مي گفتيد عبدالرحيم قصير، آن بزرگوار فرمودند: من فکر کردم تکرار اين نام رازي دارد، شبانه کتاب عروه الوثقي را نگاه کردم ديدم نمازي براي قضاء حوائج از عبدالرحيم قصير نقل فرموده، همان شب غسل کردم و آن نماز را خواندم و فرداي آن روز حال شما رو به بهبودي مي گذارد.

تحصيل در نجف اشرف :

حضرت آيه الله العظمي زنجاني پس از سالها تحصيل و تدريس در حوزه علميه قم به نجف اشرف عزيمت کردند و ماه ها در دروس آيات عظام سيد عبد الهادي شيرازي و سيد ابوالقاسم خوئي (رضوان الله عليهم) و خصوصاً سيد محسن حکيم شرکت مي جستند در حاليکه خود از مجتهدين مطرح حوزه علميه بودند و مرحوم آيه الله العظمي حکيم به ايشان توجه و احترام داشتند تا اينکه در پي بيماري والد معظم حسب الامر آن مرحوم به ايران - زنجان- مراجعت ميفرمايند .

بازگشت به زنجان وتصدي امور شرعي :

پس از رحلت حضرت آيه الله العظمي آقا ميرزا محمود حسيني زنجاني ( قدس سره) والد معظم شان در سال 1335 به جهت اداره مسجد جامع که به مسجد و مدرسه سيد معروف است ، در زنجان مستقر شدند. و در آن مسجد ، نماز جماعت و جمعه را اقامه مي فرمودند.
لازم به ذکر است در زنجان نماز جمعه بوسيله اجداد بزرگوار شان اقامه مي شده است و اين منصب در اولاد و احفاد آن بزرگوار بوده تا زمان رضاخان که مرحوم آيه الله آقا ميرزا محمود حسيني زنجاني (قدس سره) قطع نظر از اراده ي حکومت نماز جمعه را مي خوانده اند کما اينکه معظم له در مجلس مؤسسان راجع به تغيير سلطنت از قاجار به پهلوي جلسه را ترک نموده و راي نداده بودند. و نيز خلف معظم له هم بر اساس منصب خانوادگي علاوه بر اقامه جماعت، نماز جمعه را تا وقتي که در زنجان بودند اقامه مي کردند.
همچنين حوزه درس خارج ايشان بطور مرتب در زنجان داير بوده و محور بحث فقه کتاب «وسيله النجاه» مرحوم آيه الله العظمي اصفـــــهاني (ر.ض) بوده و به همين مناسبت غالب ابواب وسيله النجاه را تعليقه دارند. ونيزکتابخانه اي در مرکز شهر بنام «کتابخانه حسيني» تاسيس نموده که هم اکنون يکي از کتابخانه هاي فعال شهر مي باشد.

فعاليت هاي سياسي و اجتماعي در زنجان و مشهد :

در 17 خرداد سال 1342، در پي نهضت ، امام راحل عظيم الشان (اعلي الله مقامه) بر عليه رژيم پهلوي سخنراني نموده و دستگير مي شوند و به همراه علمـــــــاي مبارز از جمله استاد شهيد مطهري و شهيد هاشمي نژاد و حضرت آيه الله مکارم شيرازي (دامت برکاته) و مرحوم آقاي محمد تقي فلسفي ( رحمه الله عليه) بمدت 45 روز در زندان بودند . پس از آزادي از زندان در مسائل سياسي اجتماعي فعّاليت داشتند. در سال 1350 که شاه مخلوع از اوپک مراجعت مي کند معظم له در پي ايراد سخنراني شديد الحني عليه شاه به واسطه منوچهر آزمون رئيس اوقاف وقت مجبور به ترک زنجان مي شوند و از آن تاريخ در جوار مزجع منوّر حضرت ثامن الحجج (عليه السّلام) اقامت نموده و در حوزه علميه مشهد مقدس به دروس خارج فقه و اصول و تفسير اشتغال مي ورزند.
در ايام نزديک به پيروزي انقلاب از اوائل سال 1357 در طول مدت اقامت در مشهد نيز به مبارزات خود ادامه داده به همراه و با همکاري نزديک و صميمانه با علماي اعلام مشهد در حوادث و وقايع مختلف بر عليه رژيم نامشروع ستمشاهي اعلام مواضع مي فرمودند.
در اين ميان ذکر بعضي از اهم فعاليت هاي معظم له در مبارزه با رژيم سفّاک پهلوي لازم به نظر مي رسد.
1- در تاريخ 26 تيرماه سال 1357 که مقارن بود با اواسط شعبان 1398 معظم له طي اعلاميه اي به همراه ارکان وقت حوزه علميه مشهد حضرات آيات عظام ميرزا جواد آقا تهـــراني – ميرزا حســـنعلي مرواريد – ميرزا علي فلســفي – سيد کاظم مرعـشي – موسوي شاهرودي – ابوالحسن شـــيرازي – علم الهدي سبزواري – محمد مهدي نوغـاني – محمد رضا مدرسي (رحمهم الله ) با توجه به کشتار بي رحمانه مردم مظلوم و بي دفاع شهرهاي مختلف ،خصوصاّ قم توسط رژيم پهلوي جشن و سرور ايام نيمه شعبان را تحريم مي نمايند .
2- در ششم مهرماه 1357 به جهت محاصره بيت مرحوم آيه الله سوي دولت عراق ايشان و حضرات علماي سابق الذکر با مرتبط دانستن اين اقدامات دولت عراق با منويات رژيم پهلوي دولتين ايران و عراق را به اقدامات شديد انقلابي تهديد کردند.
3- در پي هجرت امام (ره) از نجف به پاريس معظم له طي اعلاميه اي - همراه با علماي اعلام مشهد – مراتب اعتراض خود را مطرح کردند
4- در دو حادثه مهم - شهادت آيه الله مصطفي خميني (رض) و نيز دهم دي ماه مشهد (شهادت جمع کثيري از مردم حق طلب و شريف مشهد) – ايشان و حضرات آيات فوق عزاي عمومي اعلام فرمودند.
در کتاب انقلاب اسلامي مردم مشهد (نوشته ر.ع شاکري) آمده است “امروز 10/11/1357 گروهي از علماي طراز اول مشهد بمنظور اعتراض به ايجاد موانع براي مراجعت امام خميني به ايران از طرف دولت بختيار، در صحن موزه (صحن امام خميني ) متحصن شدند ” که در راس ايشان معظم له بودند و نيز پس از مراجعت حضرت امام (رض) آيه الله زنجاني در معيّت مرحوم آيه الله مرواريد و مرحوم آيه الله فلسفي و جمعي ديگر به نمايندگي از سوي مبارزين مشهد به ملاقات امام در تهران شتافتند . پس از بازگشت امام به ميهن و قبل از پيروزي انقلاب – باتوجه به نياز انقلابي مردم زنجان – به دستور امام خميني ، معظم له در ميان استقبال باشکوه مردم فهيم زنجان به زنجان مراجعت کردند و مدت 2 سال مسائل مردم و انقلاب را در منطقه رهبري کردند.تا اينکه در سال 1359 از ترور مرموزي نجات يافتند ، بدين جهت به طور دائم به مشهد مراجعت کردند.
دروس عالي فقه واصول ايشان نوعاً در ابتدا امر در مدرسه سليمان خان مشهد تشکيل مي شد و بعدها به مکتب ايشان ، مکتب امام صادق(عليه السّلام) واقع در مسجد امام صادق (عليه السّلام) منتقل گرديد .مسجدي که سال هاي متمادي شاهد جماعتي با شکوه از اقشار مختلف مردم بويژه دانشجويان و دانشگاهيان ، فرهيختگان و کسبه جهت انجام فرائض ديني و مراسم مذهبي به امامت معظم له بوده . دروس تفسير و حکمت و عرفان غالباً در بيت ايشان بر پا مي شد.
مرحوم استاد محمد کاظم طوسي که از ادباء و انديشمندان و نيز ازمحشورين ايشان بودند ميفرمودند چندين دهه است مطالب عرشي توسط يک فقيه در حوزه مشهد با اين سطح عالي طرح ونقد نگرديده بود.

آثار و تاليفات :

از اين مرجع عاليقدر تاليفاتي تاکنون چاپ شده
1/ رساله عمليه
2/ راه رستگاري در اخلاق
3/ تفسير سوره حمد
4/ شرح زيارت عاشورا
5/ مناسک حج و ترجمه ي فارسي آن
6/ شرح خطبه حضرت زهرا (سلام الله عليها)
7/ زندگي نامه علامه فرزانه شيخ محمد جواد بلاغي
8 . کتاب مطارحات حول معيار الشرک في القرآن(به زبان عربي و ترجمه فارسي)
9 . يکصد و ده سوال (که مشتمل بر 110 عدد از استفتائاتي است که از معظم له پرسيده شده)
10/ مقالات فراوان در مجلات مختلف .

و آثار منتشر نشده

1- تقريرات اصول و فقه مرحوم آيه الله العظمي حجت کوه کمره اي(رض)
2-تقريرات اصول و فقه مرحوم آيه الله العظمي بروجردي (رحمه الله عليه )
3- فيض العليم في شرح تحفه الحکيم
4- شرح زيارت آل ياسين
5- تعليقه بر وسيله النجاه آيت الله العظمي اصفهاني (قدس سره)
6- رساله في حقيقه الايمان
منبع: http://www.alzanjani.ir
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image