جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
بدآموزيهاي دعواي اوليا
-(6 Body) 
بدآموزيهاي دعواي اوليا
Visitor 445
Category: دنياي فن آوري

مقدمه

اينکه پدر و مادرها ، گاهي اوقات باهم مخالفت و گاهي هم بحث مي‌کنند، يک مساله عادي است. آنها ممکن است راجع به پول ، کارهاي خانه يا اينکه وقتشان را چطور باهم بگذرانند، مخالفت کنند. گاهي درباره مسائل مهم که مربوط به خانواده است و البته خيلي وقتها هم بخاطر مسائل کم اهميت مثل اينکه شام چي باشد يا کي به خريد برود، ممکن است مخالفتي پيش بيايد. کساني که مدت زيادي باهم زندگي مي‌کنند بطور طبيعي ، گاهي باهم مخالفت يا بحث مي‌کنند.
بعضي وقتها اوليا باهم مخالفت مي‌کنند ولي با آرامش باهم حرف مي‌زنند و هر دو به هم شانس شنيدن و گفتن را مي‌دهند. گاهي هم مخالفت شان را با دعوي و داد زدن به هم نشان مي‌دهند. بيشتر بچه‌ها از اين دعواها خيلي نگران مي‌شوند. صداهاي بلند و کلمات نامهربان اوليا باعث مي‌شود که آنها احساس ترس يا غمگيني پيدا کنند. حتي وقتي که اوليا باهم قهر مي‌کنند و اصلا حرف نمي‌زنند هم ، مي‌تواند براي بچه‌ها آزار دهنده باشد. گاهي بچه‌ها فکر مي‌کنند که در دعوي اوليا مقصر هستند، مثلا وقتهايي که بخاطر موضوعي که به بچه‌ها مربوط مي‌شود. در اين موقع احساس گناه و تقصير در بچه‌ها ايجاد مي‌شود. اما اين مهم است که بچه‌ها بدانند که در رفتارهاي اولياءشان هيچ وقت مقصر نيستند.

معني دعوي اوليا چيست؟

بيشتر وقتها ، بچه‌ها به اين فکر مي‌کنند که منظور پدر و مادر شان از دعوي چيست؟ ممکن است با خودشان فکر کنند که اولياي آنها همديگر را دوست ندارند و حتي ممکن است که فکر کنند که معني دعوي آنها اين است که مي‌خواهند همديگر را طلاق بدهند. اما دعوي پدر و مادرها معمولا اين معاني را ندارد. اين مهم است که بچه‌ها بدانند که بزرگترها هم گاهي درست مثل خود بچه‌ها ، باهم دعوي مي‌کنند و در موقع دعوي ممکن است که حرفهايي زده شود که واقعا" منظور آنها نباشد. بعضي روزها بزرگترها خسته و کم حوصله مي‌شوند و شايد از دست کسي عصباني باشند، اين وقتها ممکن است در خانه بحث و دلخوري و يا شايد دعوي پيش بيايد.

احساس بچه‌ها در موقع دعوي پدر و مادرها چيست؟

شنيدن صداي بلند يا کلمات نامهربان از اوليا ، معمولا بچه‌ها را غمگين مي‌کند. ديدن ناراحتي و غمگيني اوليا و اينکه نمي‌توانند عصبانيت خودشان را کنترل کنند، باعث مي‌شود بچه‌ها بترسند يا احساس تنهايي کنند. موقع دعوي ، بچه‌ها ممکن است بيشتر نگران يکي از اوليا باشند که بيشتر غمگين شده يا حتي بيشتر سرش فرياد کشيده شده است. يا ممکن است يکي از اوليا ،آنقدر خشمگين شده باشد که احساس خطر پيش بيايد.
گاهي هم اولياي عصباني با فرزندشان هم ، عصباني مي‌شوند. بعضي اوقات ، بچه‌ها از دعوي بزرگترها دل درد مي‌گيرند يا گريه مي‌کنند. يا خوابشان نمي‌برد يا مدرسه رفتن برايشان سخت مي‌شود. يکي از کارهاي مهم اين است که اين احساس را با خود اوليا در ميان بگذارند تا آنها به کمک بچه‌ها بيايند. شايد بزرگترها اصلا حواسشان نباشد که بچه‌ها ترسيده‌اند و يا به آنها علت بحث را توضيح بدهند و احساس منفي بچه‌ها را بر طرف کنند.

وقتي دعوي بزرگترها زياد طول بکشد يا زياد تکرار بشود، چه کار بايد کرد؟

هر چند که گاهي پدر و مادرها ممکن است باهم مخالفت کنند ولي اينکه سر هم داد و فرياد کنند يا حرفهاي خيلي نامهربان بگويند و خلاصه به همديگر بي‌احترامي کنند، اصلا کار درستي نيست. گاهي اوقات ، دعوي بزرگترها ممکن است با خشونت و هل دادن يا شکستن چيزهاي مختلف يا خداي ناکرده ، زدن همديگر همراه بشود، که اين کارها هم ، هرگز و به هيچ وجه کارهاي درستي نيست. در اين وقتها ، اوليا احتياج دارند که کسي به آنها بياموزد که چطور عصبانيت شان را کنترل کنند!
شايد بچه‌ها با يکي از بزرگترهايي که به او اعتماد دارند مثل عمو ، پدر بزرگ يا معلم ، راجع به اينکه در خانه دعوي هاي زياد يا خطرناک ، اتفاق مي‌افتد و اينکه ممکن است کسي آسيب ببيند، صحبت کنند و از او بخواهند به خانواده آنها کمک کند. کساني هم مثل دکترها مي‌توانند به خانواده‌ها کمک کنند تا راههاي بهتر زندگي کردن و مخالفت بدون خشونت و توهين را اوليا بياموزند. هرچند که اين کار نياز به زمان و تمرين دارد، ولي اعضاي خانواده را به زندگي آرامتري نزديک مي‌کند.

اينکه اوليا گاهي باهم مخالفت کنند، اشکالي ندارد؟

مخالفت ، به شرط آنکه آبرومندانه باشد، به افراد کمک مي‌کند تا احساسات خود را به هم بگويند و جلوي پر شدن و منفجر شدن را مي‌گيرد. مهم است که اعضاي خانواده بتوانند باهم درباره احساس خود گفتگو نمايند، حتي موقع مخالفت. کار خوبي که مخالفت براي آدمها مي‌کند اين است که معمولا باعث مي‌شود که يکديگر را بهتر درک کنند و احساس نزديکي بيشتري پيدا کنند.
اوليا هم درست مثل بچه‌ها مخالفت مي‌کنند و بعد باهم آشتي مي‌کنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبي خواهند داشت. هيچ خانواده‌اي بدون اشکال نيست و بالاخره يک نقصي پيش مي‌آيد. حتي در خوشحالترين خانه‌ها هم ، مساله وجود دارد و بزرگترها گاهي باهم بحث مي‌کنند. معمولا ، همه اعضاي خانواده کمک مي‌کنند تا زندگي براي بقيه ، شيرين‌تر بشود. پس ، مخالفت ، قسمتي از يک زندگي است و با کمک محبت و فهميدن همديگر ، خانواده مي‌تواند بيشتر مشکلات را بر طرف کند.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image