جايگاه خواب و رويا :
سوال : روي هم رفته جايگاه خواب و رويا در عالم کجاست ؟ چقدر بايد به آن اعتماد کرد ؟ چگونه است بعضي افرادي که رعايت مسائل شرعي را آن طور که بايد نمي کنند ، خواب هاي خوبي ، مثل خواب امامان را مي بيند ؟
جواب : اگر بخواهيم به طور کامل به اين سوال جواب دهيم احتياج به چندين جلسه دارد و لذا به طور مختصر عرض مي کنم . اگر مستحضر باشيد در مباحث شرح کتاب « ده نکته از معرفت نفس » جايگاه رويا و روياي صادقانه روشن شد و گفتيم نفس انسان چون مجرد از ماده است و فوق زمان و مکان مي باشد همين که انسان به خواب رفت و نفس او از کنترل حواس ظاهري اش آزاد گشت مي تواند به گذشته و آينده نظر کند و واقعياتي را که بعداً تحقق مي يابد ملاحظه کند .
در قرآن از خواب هايي نام برده است که از رابطه اي بين آنچه شخص در خواب با آن روبه رو مي شود و بين عالم خارج حکايت دارد . مثل خواب حضرت ابراهيم « عليه السلام » نسبت به ذبح فرزندشان ، (49) و يا رؤياي حضرت يوسف « عليه السلام » که در خواب ديدند خورشيد و ماه و يازده ستاره بر ايشان سجده مي کنند ، (50) و يا رؤياي دو رفيق هم زنداني حضرت يوسف « عليه السلام » ، و يا رؤياي پادشاه مصر ، و يا رؤياي رسول خدا «صلي الله عليه و آله و سلم» در رابطه با فتح مکه ؛(51) که تمامي اين روياها چنانچه مستحضريد رابطه اي با عالم خارج داشتند و صرف خيالات افراد نبود .
با توجه به اينکه مي توان در رويا يا خواب با موضوعاتي رو به رو شد که بعداً واقع مي شود ، بايد دانست :
1 ـ رؤيا ؛ امري است ادراکي ، به طوري که نمي توان نقش و تاثير قوه ي خيال را در آن انکار کرد ، اين قوه دائماً مشغول کار است و در خواب و بيداري در ذهن انسان صورت مي سازد .
2 ـ اکثر رؤياها تحت تاثير تخيلات نفساني است و آن تخيلات شديداً تحت عوامل خارجي مثل گرما و سرما و يا عواملي مثل بيماري و پر بودن معده مي باشد . همچنان که صفات اخلاقي مثل « عداوت » و « عجب » و « تکبر » و « حرص » و « طمع » در خيالات او و بالتبع در خواب انسان تاثير مي گذارند . پس در حقيقت نفس در رؤيا همان تاثيرات را در خودش حکايت مي کند به همين جهت بايد متوجه بود ؛
اولاً : اکثر رؤياها تحت تاثير تخيلات نفساني است و حقيقت ديگري جز احوالات نفس ندارند .
ثانياً : هر رؤيايي به حقيقت متصل نيست ، هر چند هر رؤيايي تعبيري دارد که تعبير آن يا مربوط به عوامل طبيعي و يا مربوط به عوامل اخلاقي است .
3 ـ با اين همه چون نفس ناطقه ي انسان مجرد و فوق مکان و زمان است ، رؤياهايي هم هست که نفس با حوادث خارجي و حقايق عالم وجود ارتباط مي يابد که به آن رؤياها از يک جهت رؤياهاي صادق و از جهت ديگر رؤياهاي رحماني گفته مي شود . تفاوت رؤياي صادق با رؤياهاي رحماني در آن است که در رؤياي رحماني انسان با معنايي از سنن الهي رو به رو مي شود و سپس در بيداري مصداق آن معاني را مي يابد . ولي در رؤياي صادق ابتدا انسان با علت حادثه رو به رو مي شود و سپس در بيداري با آن حادثه رو به رو مي شود ، که مي توان هر دو را تحت عنوان روياهاي حق نام برد .
رؤياها ، يا خواب هاي حق :
مبناي رؤياهاي حق عبارت از اين است که نفس ناطقه انسان به عنوان موجودي که فوق زمان و مکان است ، با سبب غيبي حادثه اي که بعداً در ظرف مکان و زمان خاص محقق مي شود ، ارتباط پيدا مي کند . ابتدا نفس به علت مجرد بودنش ، در خواب ، با وجود برزخي يا عقلي حادثه ارتباط برقرار مي کند و بعداً آن حادثه ، در عالم ماده حادث مي شود ، و روشن مي شود که آن رويا صادق بوده است .
البته نفس پاره اي از حقايق آن عالم را در حد استعداد خود دريافت مي کند . حال اگر نفس انسان ، کامل باشد و گرفتار وهميات و آرزوها نباشد ، حقايق عالم غيب را آن طور که هست به طور کليت و نورانيت در خواب پيش روي خود حاضر مي بيند . (52) ولي اگر نفس ، کامل نبود آن حقايق را به نحو حکايت خيالي و در صورت هاي جزئي که با آنها مانوس است مي يابد . مثل اينکه وقتي با معني « عظمت » در آن عالم رو به رو مي شود ، در خيالش صورت « کوه » ايجاد مي شود ، و يا معني « مَکر » در خيالش صورت « روباه » به خود مي گيرد ، چون عظمت را به کوه ، و مکر را به روباه مي شناسد . يا معني « افتخار » را به صورت « تاج » و « علم » را به صورت « نور » و « جهل » را به صورت « ظلمت » مي بيند . و يا چون رابطه اي بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست ، با ديدن معني « موذن بودن » در آن عالم ، صورت « مُهر کردن دهان » مردم در ذهن ، براي خود مي سازد . البته اين موضوع ، رقايق و ظرايفي مخصوص به خود دارد ، به طوري که گاهي از يک معنا که در خواب مي يابد صورت عکس آن را در خود مي سازد . مثل اينکه در بيداري گاهي با شنيدن لغت ثروت به معني فقر فقرا منتقل مي شود .
پس گاهي خواب « صريح و بدون تصرف » است و لذا انسان هماني را که در خواب ديده در بيداري مشاهده مي کند ، و گاهي متمثل معنايي است که نفس انسان با آن معنا روبه رو شده و در خيال خود آن را به صورتي که با آن مانوس بوده در مي آورد ، و يا در عيني که با معنايي رو به رو مي شود ، در ذهن خود به چيزي منتقل مي شود که مناسب است با آن معنا و يا ضد آن معنا ، و گاهي در عين رو به رو شدن با يک معناي حقيقي ، آنچنان آن معاني با تصورات شخص مخلوط ميشود که اصلاً نمي توان فهميد از کدام يک از معاني مانوس شخص خواب بيننده تاثير گرفته ، که در اين حالت به اين روياها « اضغاث احلام » يا روياهاي پراکنده گويند .
در روياهايي که نفس ناطقه با اصل موضوع رو به رو مي شود و در آن حال به صورت مناسب آن معنا منتقل مي شود ، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه مي شود ، به طوري که اگر ملاحظه کرد در حال جمع کردن کثافت است ، در واقع صورت به دست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان مي دهند ، در عين آگاهي دادن به او که مال دنيا سرگين و کثافت است . و يا وقتي رو به رو مي شود با اينکه بدنش ورم کرده است ، با صورت به دست آوردن مال زياد رو به رو شده است ، در عين آگاهي دادن به او که بدان! مال زياد چرک و آلودگي است . همچنان که اگر در خواب ديد در زندان است ، در واقع با صورت شهرت يابي اش رو به رو شده ، در عين آگاهي دادن به او که اين شهرت زندان است . همچنان که اگر ديد در زنجير است ، با صورت خوشي و خو شگذراني دنيايي اش رو به رو شده ، در عين آگاهي دادن به او که آن گناه و گرفتاري ، زنجير است .
در هر صورت با همه ي اين احوال نمي توان به رويا اعتماد کرد ، چون در حال خواب ؛ صورت خياليه نفس آنقدر جولان دارد که با ميل خود صورت ها را تغيير مي دهد و از جايگاه خود خارج مي کند .
از قول پيامبر «صلي الله عليه و آله و سلم » هست که حضرت فرمودند : « لا يحزن احدکم ان ترفع عنه الرويا فانه اذا رسخ في العلم رفعت عنه الرويا » (53) اگر رويا از کسي برداشته شد نبايد نگران باشد ، زيرا وقتي کسي راسخ در علم شود ، رويا از او برداشته مي شود . چون انساني که در علم راسخ شود توجه نفس او به مرتبه اي بالاتر از مرتبه ي خيال است ، در حالي که جايگاه رويا در خيال و ذهن مي باشد .
اينکه دستور داده اند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد ، به سبب آن است که اين طهارت موجب طهارت باطن و ذهن مي شود و در نتيجه از خواب ها و روياهاي باطل آزاد خواهد شد .
مرحوم محدث نوري در جلد 4 کتاب « دارالسلام » مي فرمايد : اگر انسان نسبت به خوراکش مواظبت داشته باشد و قت کند که چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد ، روح او قدرت سير در اکناف آسمان ها را مي يابد و گرنه بر عکس ، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري مي شود .
رسول خدا «صلي الله عليه و آله و سلم » مي فرمايند : « الرويا ثلاث : منها اهاويل الشيطان ليحزن بها ابن ادم ، و منها ما يهم به الرجل في يقظته فيراه في منامه . و منها جزء من سته و اربعين جزء من النبوه » خواب ؛ سه گونه است : يکي القائاتي که شيطان مي کند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران کند ، و يکي هم آنچه را در بيداري مورد توجه قرار داده در خوابش آن را مي بيند ـ با تغييراتي از طريق صورت خياليه ـ و يکي هم خواب هايي است که جزئي است از چهل و شش جزء نبوت . (54)
امام صادق « عليه السلام » مي فرمايند : در مورد رويا فکر کن که چگونه خداوند در مورد آنها تدبير کرده و راست و دروغ آن را به هم در آميخته ، اگر همه روياها راست بود ، مردم همه پيامبر بودند ، و اگر همه دروغ بود ، در رويا فايده اي نبود .
از امام محمد باقر « عليه السلام » داريم که : « ان رويا المومن ترف بين السماء و الارض علي راس صاحبها حتي يعبرها لنفسه او يعبرها له مثله فاذا عبرت لزمت الارض فلا تقصوا روياکم الا علي من يعقل » (55) روياي مومن بين زمين و آسمان در گردش است تا آنکه خودش آن را برا ي خود تعبير کند ، يا ديگري براي او تعبير نمايد ، پس آنگاه که تعبير کرد به زمين مي آيد و قطعي مي شود ، خوابتان را جز به کسي که خردمند است نگوئيد . در همين رابطه به ما دستور داده اند اولاً : خواب خود را به هر کس نگوئيد تا تعبير کند . ثانياً : رسول خدا «صلي الله عليه و آله و سلم » فرمودند : اگر آن خواب ناخوشايند بود وضو بگيرد و نماز بخواند و بداند آن از شيطان است و از شر آن به خدا پناه برد و از آن با کسي سخن نگويد . (56)
نقش عقايد در رويا :
عنايت داشته باشيد که در بسياري موارد ما در خواب حادثه را به صورتي مي بينيم و در بيداري به صورت ديگر ظاهر مي شود که احتياج به تعبير دارد . مثلاً طرف خواب مي بيند در قبرستان قدم مي زند ، وقتي معبر خواب او را تعبير مي کند به او گوشزد مي کند تو با رفقاي جاهل و کافر رفت و آمد داري . چون در خواب با صورت حقيقي رفقايش که از حيات واقعي که همان ايمان است محرومند ، رو به رو مي شود . زيرا انسان داراي مراتب مختلف است ، يک مرتبه از وجود او مرتبه ي جسم مادي و حس اوست ، يک مرتبه ي او مرتبه ي خيال يا وجود مثالي او مي باشد ، که در آن خواب از منظر مرتبه ي وجود مثالي اش با آن رفقا رو به رو شده و آنها را در قبرستان ديده ، چون ما در هر عالمي در مرتبه ي خاصي از مراتب وجودي خود هستيم .
آنچه در موضوع فهم معني رويا و چگونگي آنها مفيد است رابطه ي بين عقايد انسان است با روياهاي او . عقايد و افکار هر کس با چگونگي روياهاي او هماهنگي دارد .
اگر عقايد و افکار صاحب رويا در باب دين ، عقايد و افکار حق باشد ، روياي او در اين باب جز در موارد استثنايي ، حق و منطبق با حق خواهد بود ، و اگر عقايد او در باب دين ، باطل و بر خلاف حق باشد ، روياي او هم جز در موارد استثنايي ، باطل و بر خلاف حق خواهد بود ، و چنانچه عقايد و افکار او در دين از حق و باطل آميخته باشد ، روياي او نيز در اين باب از حق و باطل آميخته خواهد بود .
آن کس که عقايدش حق است ، روياهاي او حکايت هاي صحيحي مي باشند ، و لذا اگر در خواب ديد نابينا شده ، به واقع در ساحت برزخي خود نابينا است و از ديدن درست حقايق ناتوان شده و خود او را به خودش نشان مي دهند که بداند يا در موضوعي فعلاً گمراه است و يا بعداً به گمراهي خواهد افتاد . و از اين طريق او را هشدارمي دهند تا هدايت شود . (57) در همين رابطه رسول خدا «صلي الله عليه و آله و سلم » فرمودند : « اصدقکم رويا اصدقکم حديثا » (58) آن کسي از شما خواب هايشان راست تر است که راستگوترين شما است .
آن کس که عقايد و افکار او در باب دين ، عقايد باطلي است ، معمولاً آنچه در باب رويا در خصوص خود و ديگران مي بيند حکايت هاي ناصحيح و بر خلاف حق است ، چون در بيداري هم حقيقت موضوعات را غلط مي ديد ، و لذا در آن ساحت هم با باطن حقيقي موضوعات رو به رو نمي شود . آن کس که عقايد و افکار او در باب دين حق و باطل به هم آميخته باشد ، معمولاً آنچه در باب رويا در خصوص خود و ديگران مي بيند ، حق و باطل به هم آميخته خواهد بود .
کساني که از دسته ي دوم هستند و عرض شد که در باب دين ، عقايد باطلي دارند ، همان طور که در مورد زندگي دنيايي و دستورات و وعده هاي دين عقايدشان باطل است ، روياهاي آنها نيز باطل است . اينها به راحتي گناه مي کنند و به جاي توبه از گناه مي گويند خدا ارحم الراحمين است ، همين قضاوت باطل را در موضوعات ديگر دين نيز دارند و دامن زدن به هوس هاي خود را با توجيه شرعي ادامه مي دهند . اين افراد در روياهاي خود مطابق همين افکار غلط بر خلاف قرآن و بيانات معصومين « عليهم السلام» خواب مي بينند . اينها همان طور که در حال بيداري با خوش بيني هاي کاذب زندگي مي کنند ، با روياهايي از همين سنخ رو به رو مي شوند . به عبارتي خواب هاي خوش و صورت هاي مختلفي را مي بينند که حکايت مي کند مشمول عفو و مغفرت الهي قرار گرفته اند و حضرات معصومين «عليهم السلام»به آنها توجه نموده اند . (59)
حال حساب کنيد اين روياهاي خوب و خواب هاي خوش ، وقتي با قضاوت ها و سخن هاي باطلي که عرض شد جمع شود ، چه غوغايي در بين بي خبران از اهل ايمان به پا مي کند و چه خسراني به راه دارد ، حداقل آن اين است که ديگر براي اهل ايمان و آنهايي که سعي مي کنند از طريق عقايد صحيح و آداب شرعي دينداري کنند ، رجحاني قائل نيستند .
افراد فوق همان طور که در دنيا انسان هاي بي قيد به دستورات شرعي را بد نمي دانستند ، پس از فوت آنها نيز آنها را در خواب در وضع خوب مي بينند ، غافل از اينکه اين روياها مصنوع ذهن خود آنان است .
رسول خدا «صلي الله عليه و آله و سلم » مي فرمايند : « الرويا ثلاثه ، رويا بشري من الله ، و رويا مما يحدث به الرجل نفسه ، و رويا من تحزين الشيطان . فاذا راي احدکم ما يکره فلا يحدث به و ليقم و ليصل » (60) خواب سه نوع است : رويايي که مژده اي است از طرف خدا ، و رويايي که کسي با خودش سخن مي گويد ، و رويايي غم آور که از شيطان است ، و چون يکي از شما خواب ناراحت کننده ديد به کسي نگويد ، برخيزد و نماز گزارد . و نيز از آن حضرت داريم که « الرويا ثلاثه ، بشري من الله ، و تحزين من الشيطان . و الذي يحدث به الانسان نفسه فيراه في منامه » (61) خواب سه گونه است ، مژده اي از طرف خدا ، رويايي که ايجاد حزن است از طرف شيطان ، و رويايي که حديث با نفس است .
در دو روايت فوق حضرت « عليه السلام » يکي از اقسام رويا را عبارت از اين مي دانند که انسان چيزي را که در بيداري در باطن خود به خود مي گويد و در درون او هست ، همان را به هنگام خواب در رويا مي بيند .
آنچه در آخر لازم است عزيزان عنايت فرمايند ؛ موضوع به دنبال خواب رفتن است ، به اين معني که بخواهيد خواب ببينيد ، همين امر موجب مي شود که براي خود ، خواب ديدن بسازيد و خلاصه کار شما اين مي شود که دائم خواب ببينيد و بخواهيد آن را دنبال کنيد . به ما فرموده اند به خواب خود اعتماد نکنيد تا دنبال خواب ديدن نباشيم .
حسن بن عبدالله قبل از اينکه شيعه ي امام کاظم « عليه السلام » شود ، خواب هاي حسنه و خوب مي ديد و ديگران نيز براي وي خواب هاي خوبي مي ديدند ، ولي وقتي شيعه شد اين روياها به کلي از وي قطع شد ، شبانگاهي که به خواب رفته بود در عالم خواب حضرت صادق « عليه السلام » را در رويا ديد و از پريدن خواب ها به وي شکايت کرد (62) . حضرت به او گفتند : « لا تغتم فان المومن اذا رسخ في الايمان رفع عنه الرويا ... » (63) ؛ غمگين مباش ! زيرا که مومن چون در ايمانش راسخ گردد ، ديگر خواب نمي بيند . چون انسان از طريق ايمان ، متوجه وجود حقايق مي شود و اين در حالي است که جنبه ي وجودي حقايق فوق صورت است تا آن صورت در خيال او جلوه کند و او در خواب با صورت خيالي موضوعات رو به رو شود .
... ادامه دارد.
پي نوشتها:
49) سوره ي صافات ، آيه ي 105
50) سوره ي يوسف ، آيه ي 4
51) سوره ي فتح ، آيه ي 27
52) جامع الاخبار ، في کتاب التعبير عن الائمه «عليهم السلام»« ان رويا المومن صحيحه لان نفسه طيبه و يقينه صحيح ... و قال «عليهم السلام» انقطع الوحي و بقي المبشرات الا و هي نوم الصالحين و الصالحات » در جامع الاخبار : در کتاب تعبير خواب از ائمه «عليهم السلام»هست که خواب مومن درست است چون دلش پاک است و يقينش ثابت و ... فرمودند : « وحي منقطع شد و مژده بخشي ها بجا باشند هلا که آن خوابهاي مردان خوب و زنان خوبست» ( بحارالانوار ، ج 58 ، ص 176 )
53) تحف العقول عن آل الرسول « صلي الله عليه و آله و سلم» ، ابن شعبه حراني ، ص 50
54) رسول خدا « صلي الله عليه و آله و سلم» فرمودند : « از نبوت ـ با رحلت آن حضرت ـ چيزي باقي نمانده مگر مبشرات . پرسيدند : مبشرات چيست ؟ فرمودند : « الرويا الصالحه ؛ روياي صالح » ( بهاء الدين خرمشاهي ، مسعود انصاري ، پيام پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم» ، ص 459 )
55) بحارالانوار ، ج 58 ، ص 174 ، کافي ، ج 8 ، ص 336
56) بهاء الدين خرمشاهي ، مسعود انصاري ، پيام پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم» ، ص 455
57) براي توضيح بيشتر به کتاب « پنج رساله » از آيت الله شجاعي ، ص 245 رجوع فرمائيد .
58) بهاء الدين خرمشاهي ـ مسعود انصاري ، پيام پيامبر ، متن عربي ، ص 456
59) عنايت داشته باشيد که در روايت داريم هر کس خواب امام معصوم ( ع) را ديد روياي او صادق است ؛ چون شيطان نمي تواند به صورت امام يا پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم» ظاهر شود ، در صورتي است که انسان قبلا ً صورت امام را ديده باشد ، و گر نه همان طور که در بيداري شيطان ها از طريق مسيلمه ي کذاب ها ادعاي پيامبري کردند و مدعي شدند پيامبر خدايند ، در خواب هم شيطان به صورت پيامبر و امام ظاهر مي شود و مدعي مي شود پيامبر و امام است .
60) بحارالانوار ، ج 58 ، ص 181
61) بحارالانوار ، ج 58 ، ص 191
62) با توجه به پاورقي چند صفحه قبل توجه داشته باشيد که حسن بن عبدالله قبلاً در بيداري حضرت صادق « عليه السلام» را ديده است و به همين جهت به خواب خود اعتماد نمود . زيرا وقتي رسول خدا « صلي الله عليه و آله و سلم» مي فرمايند : « لا يمثل الشيطان بي » شيطان به شکل من متمثل نمي شود، اين حکم در مورد ائمه ي معصومين « عليهم السلام» نيز صادق است .
63) بحارالانوار ، ج 48 ، ص 53 ـ آيت الله حسيني تهراني ، امام شناسي ، ج 16 و 17 ، ص 391
منبع: کتاب « جايگاه جن ، شيطان و جادوگر در عالم »/خ