جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
حسادت به مال ديگران ، دشمن خوشبختي
-(3 Body) 
حسادت به مال ديگران ، دشمن خوشبختي
Visitor 690
Category: دنياي فن آوري

تا به حال به اين فکر کرده ايد که چقدر پول و اعتماد به نفس با هم مرتبط هستند؟

خيلي از اضطراب هاي درون فردي و مشکلات اجتماعي ما حول اين مسئله مي چرخد که پول مقياس عدالت، مساوات و ارزش هاي انساني است.
اين مقاله را هفته گذشته در مجله “Naked Econimist” خواندم و اين قسمت آن خيلي تاثيرگذار بود:
گروهي از تحقيقات اقتصادي نشان مي دهند که حس سلامتي ما بيشتر با ثروت نسبي ما تعيين مي شود تا ثروت واقعيمان.
به عبارت ديگر، ما به اين توجه نمي کنيم که واقعاً چقدر پول داريم، بلکه بيشتر پولمان را نسبت به سايرين مي سنجيم. در يک تحقيق بسيار جالب، رابرت فرانک اقتصاددان به اثبات رساند که اکثريت امريکايي ها ترجيح مي دهند که 100،000 دلار پول در بياورند درحاليکه سايرين 85،000 دلار کسب مي کنند تا 110،000 دلار درمقابل 200،000 دلاري که بقيه درمي آورند.
کمي در اين باره فکر کنيد: مردم ترجيح مي دهند چيزهاي کمتري داشته باشند به شرطي که اموالشان از همسايه بيشتر باشد.نکته اينجاست که يک ملت با يک کيک کوچک که بتوان آنرا عادلانه تر تقسيم کرد خوشحال تر هستند تا يک کيک بزرگ که نمي توان آن را عادلانه بين همه تقسيم کرد.

اما چرا ما اينقدر دوست داريم خودمان را در مقابل ديگران بسنجيم؟

مسئله اين نيست که يک خانواده در فقر و بدبختي غوطه بخورد و ديگري ثروتي وافر داشته باشد. مسئله ناراحت بودن به خاطر اين است که مثلاً پارکينگ خانه دخترخاله تان سه ماشين جا دارد اما پارکينگ شما فقط دو ماشين مي گيرد و اگر مال او يک ماشينه بود شما خيلي خوشحال تر بوديد.

چرا ما برخلاف نفع شخصي خودمان عمل مي کنيم؟ آيا اين طبيعت انسان است؟ يا وضعيت باعث شده اينطور رفتار کنيم؟

اين طرز فکر برخلاف نفع شخصي خودمان عمل مي کند چون ريشه همه اميال مادي ما، ميل احساسي به خوشبخت بودن است. اگر ثروت کس ديگري مانع خوشحال بودن شماست، شما سلامت خودتان را کنترل نمي کنيد، اين آنها هستند که اينکار را مي کنند. و تازمانيکه طرز تفکر خودتان را تغيير ندهيد، زندگي فلاکت بار خواهيد داشت.
مي بينيد، اين تحقيق به خاطر ما مي آورد که ما کمتر به آنچه که داريم و آنچه که انجام مي دهيم توجه داريم تا آنچه که ديگران دارند و آنچه که آنها انجام مي دهند. اين مسئله بغرنج ايجاد ناراحتي و احساسات منفي مي کند و ما را برده خود مي کند.

چطور مي توانيد وقتي خوشبختيتان در گرو اين است که بيشتر از ديگران داشته باشيد، آزاد باشيد؟

آنچه بيشتر از اين سيستم ارزش گذاري من را اذيت مي کند،، اصلاح ضمني آن است؛ از آنجا که پسر خاله ام و همسرش يک ماشين آنچناني و يک خانه 1000 متري دارند، من بايد از طريق دولت کاري بکنم که مطمئن بشوم آنها به اموال خود نمي رسند تا احساس بدي نسبت به خودم پيدا نکنم.
کمي به احمقانه بودن اين جمله فکر کنيد...
من مي خواهم که ديگران کمتر از من ثروت اندوزي کنند. ثروت آنها من را ناراحت مي کند و به همين خاطر اگر کسي اين وضعيت را درست نکند، بيرون مي روم و يک کار ضد اجتماعي مي کنم.
خيلي ساده تر نخواهد بود اگر دست از حسادت به آنها بردارم و ياد بگيرم که چطور چنين ثروتي کسب کرده اند؟ آنوقت شايد من هم بتوانم مثل آنها پول دربياورم.
فقط زماني مي توانيد از آنچه که برايتان اتفاق مي افتد شاد بوده و لذت ببريد که ياد بگيريد براي آنچه که داريد شکرگذار باشيد.
وقتي درمورد اين تحقيق با گروه هاي مختلف صحبت کردم، موضوع آن موجب ناراحتي آنها شد. هيچکس دوست ندارد بفهمد که احساساتي مثل طمع و حسادت در او وجود دارد. اما ما لازم است که اين را بفهميم. در ايالات متحده تقريباً همه حداقل دارايي لازم براي زندگي را دارند و فراي آن ديگر نياز احساسي است.
من متوجه شده ام که وقتي به پاداشي که يک نفر از کار مي گيرد يا خانه جديدي که مي خرد حسادت مي کنم، رفتارم واقعاً بچگانه است.
به همين دليل تصميم گرفتم که ديگر خودم را براساس ميزان درآمدم درمقايسه با همسايه ها و دوستانم نسنجم. مي دانم که براي رسيدن به اهدافم به چه ميزان پول نياز دارم و آن هدف در مغزم حک شده است. خيلي ها بيشتر از آنچه من دارم پول دارند، خيلي ها هم کمتر از آن و اين اصلاً من را اذيت نمي کند.
مي دانم که فقط خودم هستم که مي توانم جلوي درآوردن آن مقدار پول که براي رسيدن به اهدافم نياز دارم را بگيرم.
و مي دانيد....الان خيلي شادتر از گذشته زندگي مي کنم.
منبع:مردمان
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image