جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
وهّابيّت از منظر عقل و شرع
-(1 Body) 
وهّابيّت از منظر عقل و شرع
Visitor 419
Category: دنياي فن آوري
انديشمندان اهل سنّت از دير باز، نگاهى نقّادانه به فرهنگ و معارف شيعى داشته‏اند، همواره پرسش‏ها و شبهاتى را مطرح مى‏کردند که اين رويکرد با ظهور وهّابيّت در شبه جزيره عربستان، روند فزاينده‏اى به خود گرفته به‏ويژه آن که پس از پيروزى انقلاب پرشکوه اسلامى ايران با روش‏هاى مدرن و با استفاده از رسانه‏هاى عمومى اينترنت و ماهواره در سطح وسيعى گسترش يافته است.
اين تهاجم‏ها در سال‏هاى اخير گسترش چشم‏گيرى داشته به گونه‏اى که از مردم عادّى تا استادان، دانش‏جويان و دانش‏آموزان و حتّى روحانيّان کاروان‏هاى حج را هم در بر گرفته است.
گرچه بيشتر اين شبهات، افترا و دروغ و يا جهل و نادانى است، ولى اين مسئله، مسئوليّت استادان و دانش پژوهان را در پاسخ‏گويى نمى‏کاهد؛ چرا که مخالفان مکتب اهل‏بيت عليهم‏السلام هرگز تصوّر نمى‏کردند که ملّت ايران بتوانند با پشتوانه فرهنگ غنى شيعه، اين گونه به صحنه بيايد و با دست خالى، ولى با قلبى آکنده از ايمان و عشق به اسلام و تشيّع، طومار حکومت تا دندان مسلّح را ـ که از هر سو مورد حمايت‏هاى بى‏دريغ شرق و غرب قرار مى‏گرفت ـ براى هميشه درهم بپيچد و به جاى آن، حکومت اسلامى را بر پايه فقه شيعه تأسيس نمايد.

دروغ پردازى‏هاى وهابيت نسبت به شيعه:

مخالفان مکتب اهل‏بيت عليهم‏السلام و طالبان زر و زور با گسترش فرهنگ تشيّع، موقعيّت خود را در خطر مى‏بينند. از اين رو، با تأليف کتاب‏هاى ضدّ شيعىِ سراسر از تهمت و دروغ، سعى در مخدوش کردن چهره نورانى مذهب شيعه را در سطح جهانى دارند.
به نمونه‏هايى از سخنان بى‏پايه وهّابيّت توجه کنيم:
1. ابن تيميّه نظريّه پرداز برجسته وهّابيّت مى‏نويسد:
الرافضه لم يدخلوا في الإسلام رغبه ولا رغبه، ولکن مقتا لأهل الإسلام(1)؛ هدف شيعيان از مسلمان شدن نابود کردن اسلام بوده است.
واليهود لا يرون على النساء عدّه وکذلک الرافضه(2)؛ زنان شيعه همانند زنان يهود عده نگه نمى‏دارند.
واليهود يستحلّون أموال الناس کلّهم وکذلک الرافضه(3)؛ شيعيان همانند يهود اموال ديگران را بر خود حلام مى‏شمرند.
2. ابراهيم سليمان جبهان، نويسنده مصرى مى‏نويسد:
إنّ نکاح الأمّ عندهم هو من البر بالوالدين، وإنّه عندهم من أعظم القربات(4)؛ شيعيان ازدواج با مادر را يک نوع نيکى به پدر و مادر مى‏شمارند و از بزرگ‏ترين وسيله‏هاى تقرّب به خداوند متعال مى‏دانند.
3. دکتر عبداللّه‏ محمّد غريب دانشمند مصرى در کتاب سراسر دروغ و تهمت خود «وجاء دور المجوس» مى‏نويسد:
إنّ الثوره الخمينيّه مجوسيّه وليست إسلاميّه، أعجميّه وليست عربيّه، کسرويّه وليست محمّديّه(5)؛ نهضت [امام [خمينى، يک نهضت مجوسى، عجمى و کسروى است، نه نهضت اسلامى، عربى و محمّدى.
نعلم أنّ حکّام طهران أشدّ خطرا على الإسلام من اليهود، ولاننتظر خيرا منهم، وندرک جيّدا أنّهم سيتعاونون مع اليهود في حرب المسلمين(6)؛ مى‏دانيم که خطر حاکمان تهران بر اسلام از خطر يهود بر اسلام، سخت‏تر است و از آنان هيچ اميد خيرى انتظار نمى‏رود و نيک مى‏دانيم که آنان به‏زودى با يهود، هم‏داستان شده و به جنگ مسلمانان خواهند آمد!
4. دکتر ناصر قفارى در رساله دکتراى خود که اکنون کتاب درسى دانشگاه مدينه است، مى‏نويسد:
أدخل الخمينى إسمه في أذان الصلوات، وقدّم إسمه حتّى على إسم النبيّ الکريم، فأذان الصلوات في ايران بعد استلام الخمينى للحکم وفى کلّ جوامعها کما يلى: اللّه أکبر، اللّه اکبر، خمينى رهبر، أي الخميني هو القائد، ثمّ أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه(7)؛ امام خمينى، نام خود را در اذان نمازها داخل کرده و حتّى نام خود را بر نام پيامبر نيز مقدّم نموده است. در ايران، اذان در نمازها بعد از اعلام امام خمينى به عنوان حاکم ايران و حاکم همه جوامع مسلمانان چنين است: اللّه‏اکبر، اللّه‏اکبر، خمينى رهبر يعنى خمينى پيشواى ماست، سپس مى‏گويند: شهادت مى‏دهم که محمّد فرستاده خداست!
جاى بسى شگفتى است کتاب‏هايى که بر ضدّ جنايات صهيونيسم در فلسطين اشغالى نوشته مى‏شود، بسيار کمتر از کتاب‏هايى است که بر ضدّ شيعه تأليف مى‏گردد.
5. در حجّ سال 1381، ده ميليون و 685 هزار جلد کتاب به 20 زبان زنده دنيا که غالبا بر ضدّ شيعه بوده از سوى دولت سعودى در ميان زائران خانه خدا، پخش شده است(8).

چشم‏انداز مذهب شيعه:

يکى از انگيزه‏هاى تهاجم وسيع وهّابيّت بر ضدّ مذهب اهل بيت عليهم‏السلام ، به سبب ترس و وحشت آنان از گسترش اين فرهنگ برخاسته از سنّت راستين محمّدى مطابق با قرآن در ميان جوانان و دانشمندان تحصيل کرده است. براى روشن شدن مطلب به نمونه‏هايى از گرايش به مذهب شيعه اشاره مى‏کنيم:
1. دکتر عصام العماد، فارغ التحصيل دانشگاه «الإمام محمّد بن سعود» در رياض و شاگرد بن باز (مفتى اعظم سعودى) و امام جماعت و خطيب جمعه يکى از مساجد بزرگ صنعاء و از مبلّغان وهّابيّت در يمن که کتابى نيز در اثبات کفر و شرک شيعه تحت عنوان «الصله بين الإثنى عشريّه وفرق الغلاه» نوشته و به دنبال تحقيق و بررسى، با فرهنگ نورانى تشيّع آشنا شد و از فرقه وهّابيّت دست کشيد و به مذهب شيعه مشرّف گرديد.
وى مى‏نويسد:
«وکلَّما نقرأ کتابات إخواننا الوهّابيّين نزداد يقيناً بأنّ المستقبل للمذهب الاثنى عشرى؛ لأنّهم يتابعون حرکه الانتشار السريعه لهذا المذهب فى وسط الوهّابيّين وغيرهم من المسلمين»(9)؛ با مطالعه کتاب‏هايى که وهّابيّت در سال‏هاى اخير نوشته‏اند، بر يقين ما افزوده مى‏شود که تنها مذهبِ آينده، همان مذهب شيعه اماميّه است؛ زيرا آنان دنبال انتشار وگسترش سريع اين مذهب در جوامع وهّابى و ساير مسلمانان مى‏باشند.
سپس از قول شيخ عبد اللّه الغُنيمان استاد «الجامعه الإسلاميّه» در مدينه منوّره نقل مى‏کند:
إنّ الوهّابيّين على يقين بأنّ المذهب (الاثنى عشر) هو الذى سوف يُجذبُ إليه کلّ أهل‏السنَّه وکلّ الوهّابيّين فى المستقبل القريب(10)؛ وهّابيان به يقين دريافته‏اند، تنها مذهبى که در آينده، اهل سنّت و وهّابيّت را به‏سوى خود جذب خواهد کرد، همان مذهب شيعه امامى است.
2 . آقاى شيخ ربيع بن محمّد، از نويسندگان مشهور سعودى مى‏نويسد:
وممّا زاد عجبي من هذا الأمر أنّ إخواناً لنا ومنهم أبناء أحد العلماء الکبار المشهورين فى مصر، ومنهم طلاّب علم طالما جلسوا معنا في حلقات العلم، ومنهم بعضُ الإخوان الذين کنّا نُحْسن الظنَّ بهم؛ سلکوا هذا الدَرْب، وهذا الاتّجاه الجديد هو (التشيّع)، وبطبيعه الحال أدرکت منذ اللحظه الأولى أنّ هؤلاء الإخوه کغيرهم في العالم الإسلامي بهرتهم أضواء الثوره الإيرانيّه(2)؛ آن چه باعث فزونى شگفتى من گرديده، اين است که گروهى از برادران وهّابى ما که برخى از فرزندان شخصيّت‏هاى علمى در مصر هستند و برخى از دانش‏جويانى هستند که مدّت‏ها در جلسات علمى ما شرکت مى‏جستند و برخى از برادرانى که ما به آنان خوش‏بين بوديم، اخيرا به سراغ مکتب تشيّع رفته‏اند.
و چيزى که در همان آغاز توجه ما به خود جلب کرد اين بود که تمامى اين‏ها، تحت تأثير درخشش نور انقلاب اسلامى ايران قرار گرفته‏اند.
3 . شيخ محمّد مَغراوى نويسنده مشهور وهّابى مى‏گويد:
بعد انتشار المذهب الإثنى عشري في مشرق العالم الإسلامي، فخفت على الشباب في بلاد المغرب ... (11)؛ باگسترش مذهب تشيّع در ميان جوان‏هاى مشرق زمين، بيم آن را دارم که اين فرهنگ در ميان جوان‏هاى مغرب زمين نيز گسترده شود.
4 . دکتر ناصر قفارى استاد دانشگاه‏هاى مدينه مى‏نويسد:
وقد تشيّع بسبب الجهود التى يبذلها شيوخ الإثنى عشريّه من شباب المسلمين، ومن يطالع کتاب عنوان المجد فى تاريخ البصره ونجد يَهُولُه الأمر حيث يجدُ قبائل بأکملها قد تشيّعت(12)؛ اخيرا تعداد زيادى از اهل سنّت به مذهب شيعه گرويده‏اند و اگر کسى کتاب «عنوان المجد فى تاريخ البصره ونجد» را مطالعه کند به وحشت مى‏افتد که چگونه برخى از قبايل عربى به صورت کامل، مذهب شيعه را پذيرفته‏اند.
5 . شيخ مَجْدى محمّد على محمّد، نويسنده برجسته وهّابى سخن جالبى دارد.او مى‏گويد:
جاءني شابّ من أهل السنّه حيران، وسبب حيرته أنّه قدامتدّت إليه أيدى الشيعه ... حتّى ظنّ المسکين أنّهم ملائکه الرحمه وفرسان الحقّ(13)؛ يکى از جوان‏هاى اهل سنّت حيرت زده نزد من آمد وقتى که علّت حيرت او را جويا شدم، دريافتم که دست يکى از شيعيان به وى رسيده است و اين جوان سنّى تصوّر کرده است که شيعيان ملائکه رحمت و شير بيشه حقّ مى‏باشند.

نگاه اجمالى به محتويات کتاب

با توفيقات الهى و عنايت حضرت ولى عصر ـ ارواحنا فداه ـ ما در اين کتاب تلاش کرديم حقايقى از مبانى فکرى و اعتقادى فرقه وهابيت را از منابع معتبر تاريخى بررسى نموده و عملکرد آنان را در طول تاريخ که برخواسته از تفکر انحرافى آن‏ها است، در هفت فصل به نمايش بگذاريم.
فصل اول: وهّابيّت عامل تفرقه ميان امّت‏ها؛
فصل دوم: ريشه‏هاى تاريخى وهّابيّت؛
فصل سوم: کارنامه عملى وهابيت؛
فصل چهارم: وهّابيّت و خداشناسى؛
فصل پنجم: وهّابيّت و تکفير مسلمانان؛
فصل ششم: وهّابيّت واتهام بدعت به مسلمانان؛
فصل هفتم: حرمت توسّل به پيامبران و اولياء،
و در جلد دوم کتاب نيز به پاسخ ديگر شبهات اساسى وهابيت خواهيم پرداخت، مانند:
شبهات وهابيت در توسل به اولياى الهى؛
زيارت قبور اهل بيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام ؛
بناى بر قبور و ساختن حرم ائمه عليهم‏السلام ؛
درخواست شفاعت از شفاعت گران الهى؛
مقامات معنوى اولياى الهى؛
بزرگداشت مراسم ولادت مردان خدا؛
عزادارى امام حسين عليه‏السلام و ديگر اولياى الهى و... .
مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر (عج)

پي نوشت:

(1) منهاج السنّه، ج 1، ص 23.
(2) همان، ص 25.
(3) همان، ص 26.
(4) تبديد الظلام، ص 222.
(5) وجاء دور المجوس، ص 357.
(6) همان، ص 374.
(7) اصول مذهب الشيعه الإماميّه، ج 3، ص 1392.
(8) روزنامه عکاظ، به تاريخ 11/9/81 به نقل از: مجلّه ميقات، شماره 43، ص 198.
(9) المنهج الجديد والصحيح فى الحوار مع الوهّابيّين، ص 178.
91) همان.
(10) الشيعه الإماميّه فى ميزان الإسلام، ص 5.
(11) من سبَّ الصحابه ومعاويه فأُمّه هاويه، ص 4.
(12) أُصول مذهب الشيعه الإماميّه الاثنى عشريّه، ج 1، ص 9.
(13) انتصار الحق، ص 14 و 11.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image