جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
راهى که پيامبر (ص) براى وحدت ترسيم نمود
-(3 Body) 
راهى که پيامبر (ص) براى وحدت ترسيم نمود
Visitor 478
Category: دنياي فن آوري

الف: پيشگويى از تفرقه تلخ و شکننده ميان امّت اسلامى:

شکى نيست که پيامبر گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از آينده امّت اسلامى و از اختلافى که پس از ايشان ايجاد مى‏شد، باخبر بود و از اين رو، از پى‏آمد تلخ تفرقه ميان آنان هشدار داده، با صراحت فرمود:
تفرّقت اليهود على إحدى وسبعين فرقه أو اثنتين وسبعين فرقه والنصارى مثل ذلک وتفترق امّتى على ثلاث وسبعين فرقه(1)؛
همان طورى که امّت موسى و عيسى به هفتاد و يک و يا هفتاد و دو فرقه منشعب شدند امّت من نيز به هفتاد و سه فرقه متفرّق خواهند شد.
و در برخى ديگر از روايات آمده که حضرت فرمود:
کلّهم فى النار إلاّ ملّه واحده(2)؛ يعنى جز يک فرقه، تمام فرقه‏ها در آتش هستند.
و نيز ترديدى نيست که اختلاف عمده امّت اسلامى بر سر رهبرى بود. چنان که شهرستانى، عالم مشهور اهل سنّت مى‏گويد:
وأعظم خلاف بين الأمه خلاف الإمامه، إذ ما سُلّ سيف فى الإسلام على قاعده دينيّه مثل ما سُلّ على الإمامه فى کلّ زمان(3)؛ بزرگ‏ترين اختلاف ميان امّت اسلامى اختلاف در امامت بود و هيچ زمان نسبت به يک امر دينى همانند امر امامت شمشير کشيده نشده است.
در اين جا اين پرسش‏ها مطرح مى‏شود: آيا پيامبر اکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله که با تلاش بيست و سه ساله خويش حکومت اسلامى را تأسيس نمود، نسبت به آينده آن بى‏تفاوت بوده است؟
آيا بدون انتخاب جانشين براى هدايت و سرپرستى امّت اسلامى، دار فانى را وداع فرموده است؟
آيا رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله راهى براى جلوگيرى از تفرقه و اختلاف معيّن ننموده است؟
اين پرسش‏ها و صدها سؤال ديگر که نيازمند پاسخ صحيح از ناحيه کسانى است که عقيده دارند پيامبر گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله جانشين بعد از خويش را معين نفرمود و موضوع انتخاب را به عهده امّت واگذار نمود.

ب: تمسک به قرآن و عترت تنها راه وحدت:

با مراجعه به کتاب‏هاى فريقين (شيعه و سنّى) درمى‏يابيم که رسول گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله راه را براى رفع اختلاف و ايجاد وحدت براى ملّت اسلامى نشان داده و تکليف را براى همگان روشن ساخته است.
ايشان تنها عامل وحدت را «تمسّک به قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام » معيّن فرموده است.
مى‏توان گفت: بهترين عامل، بلکه منحصرترين راه براى تقريب ميان مذاهب و وحدت ميان مسلمانان، عمل به توصيه رسول اکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در تمسّک به قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم‏السلام که ضامن هدايت و بيمه از هر گونه ضلالت و گمراهى است، مى‏باشد.
رسول گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بارها نسبت به تمسّک مردم به قرآن و اهل‏بيت عليهم‏السلام گوشزد نمود و فرموده است:
إنّى تارک فيکم ما إن تمسّکتم به لن تضلّوا بعدي، أحدهما أعظم من الآخر، کتاب اللّه حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرّقا حتّى يردا عليّ الحوض، فانظروا کيف تخلفوني فيهما(4)؛ من دو چيز گران‏بها در ميان شما به يادگار مى‏گذارم، اگر به آن دو چنگ زديد، هيچ‏گاه گمراه نخواهيد شد، يکى از اين دو، بزرگ‏تر و مهم‏تر از ديگرى است، کتاب خدا (قرآن) اين ريسمان الهى که از آسمان تا زمين کشيده شده است و عترت و خاندان من، اين دو از هم ديگر جدا نخواهند شد تا کنار حوض بر من وارد شوند، پس بينديشيد که چگونه حقّ مرا در باره اين دو ادا مى‏کنيد.
برخى از بزرگان اهل سنّت اين روايت را صحيح شمرده‏اند(5).
در برخى از روايات به‏جاى ثقلين تعبير به دو خليفه و جانشين شده است:
إنّي تارک فيکم خليفتين: کتاب اللّه ... وعترتي أهل بيتى، وأنّهما لن يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض(6)؛ من دو جانشين در ميان شما مى‏گذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بيت من و آن دو از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض به من ملحق شوند.
و در بعضى از روايات آمده است:
فلا تقدّموهما فتَهلِکوا، ولا تُقَصِّروا عنهما فتهلکوا، ولا تعلّموهم فإنّهم أعلم منکم(7)؛ بر آنان پيشى نگيريد و فاصله نداشته باشيد که موجب هلاکت است و در مقام آموزش به آنان نباشيد که آنان از همه شما داناترند.

ج: تفسير حبل اللّه به اهل بيت عليهم‏السلام :

برخى از مفسّران بزرگ اهل سنّت مانند فخر رازى اين حديث را در ذيل آيه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا(8)»(9) آورده‏اند.
هم چنين آلوسى که تفکّر سلفى و وهّابى دارد اين حديث را در تفسير آيه شريفه از زيد بن ثابت نقل کرده، مى‏گويد: «وورد بمعنى ذلک أخبار کثيره(10)؛ به اين مضمون، روايات زيادى وارد شده است». ثعلبى متوفّاى 427، از مفسّران اهل سنّت در تفسير آيه شريفه از امام صادق عليه‏السلام نقل کرده که فرمود:
نحن حبل اللّه الذى قال اللّه: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلاتَفَرَّقُوا»(11) و (12)؛ ما اهل بيت، همان ريسمان خداوندى هستيم که خداوند در قرآن فرموده: همگى به ريسمان خدا چنگ بزنيد و دچار تفرقه نشويد.
حاکم حسکانى (متوفّاى حدود 470) از علماى اهل سنّت نيز از رسول اکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نقل کرده که فرمود:
من أحبّ أن يرکب سفينه النجاه ويتمسّک بالعروه الوثقى ويعتصم بحبل اللّه المتين فليوال عليّا وليأتمّ بالهداه من ولده(13)؛ هر کس دوست دارد که سوار کشتى نجات شود و به ستون قابل اعتماد تکيه کند و به ريسمان محکم الهى چنگ زند، على را ولى خود انتخاب کند و فرزندان هدايت‏گر على را امامان خويش قرار دهد.

پي نوشت:

(1) سنن ترمذى، ج 4، ص 134، ح 2778، أبواب الإيمان، باب افتراق الأمّه؛ مسند أحمد، ج 2، ص332، ح 1203 و سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1321، ح 3991.
ترمذى گفته است: «حديث أبي هريره، حديث حسن»؛ حديث ابوهريره، حديث خوب است. سنن ترمذى، ج 4، ص 134، ح 2778.
ناصر الدين البانى وهّابى گفته است: «اين حديث صحيح است». سلسله الأحاديث الصحيحه، ج 1، ص 358، ح 204 و ج 3، ص 480، ح 1492.
حاکم نيشابورى گفته است: «هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم‏يخرجاه»؛ اين حديث بر مبناى شرايط مسلم، صحيح است. مستدرک، ج 1، ص 128 و 6، ج 4، ص 430. هيثمى نيز حديث را صحيح مى‏داند. مجمع الزوائد، ج 1، ص 179 و 189.
(2) سنن ترمذى، ج 4، ص 135، ح 2779.
ر.ک: مسند أحمد، ج 3، ص 145، مستدرک، ج 1، ص 129؛ مجمع الزوائد، ج 1، ص 189 و ج 6، ص 233 و 226؛ مصنف عبدالرزاق صنعانى، ج 10، ص 155 و 156؛ عمرو بن أبى عاصم، کتاب السنه، ص 7 و کشف الخفاء عجلونى، ج 1، ص 149 و 309.
(3) ملل و نحل، 30.
(4) صحيح ترمذى، ج 5، ص 329، ح 3876، درّ المنثور، ج 6، ص 7 و 306؛ صواعق المحرقه، ص 147 و 226؛ أسد الغابه، ج 2، ص 12 و تفسير ابن کثير، ج 4، ص 113.
(5) ابن کثير دمشقى سلفى متعصّب مى‏نويسد: «وقد ثبت فى الصحيح أنّ رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قال فى خطبته بغدير خم: «إنّى تارک فيکم الثقلين کتاب اللّه وعترتى وإنّهما لم‏يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض؛ در روايت صحيح آمده که رسول اکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در خطبه غدير فرمود: من دو چيز گران‏بها در ميان شما مى‏گذارم، کتاب خدا و عترت خود و اين دو از يک‏ديگر جدا نخواهند شد تا نزد حوض کوثر به من ملحق شوند». تفسير ابن‏کثير، ج 4، ص 122.
و هم‏چنين گفته: «قال شيخنا أبو عبد اللّه الذهبى: وهذا حديث صحيح؛ استاد من، ذهبى گفته است که اين روايت صحيح است. بدايه ونهايه، ج 5، ص 228.
ناصر الدين البانى وهّابى نيز به صحّت حديث ثقلين تصريح کرده است. صحيح الجامع الصغير، ج 2، ص 217، ح 2454 و ج 1، ص 482، ح 2457.
حاکم نيشابورى گفته است: «هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه بطوله؛ اين حديث مطابق شرط بخارى و مسلم صحيح است و آن دو در کتاب صحيح خويش نياورده‏اند». مستدرک، ج 3، ص 109.
هيثمى نيز حديث را صحيح شمرده است. مجمع الزوائد، ج 1، ص 170.
ابن حجر مکى در کتابى که بر ضدّ شيعه نوشته گفته است: «روى هذا الحديث ثلاثون صحابيّا وإنّ کثيرا من طرقه صحيح وحسن؛ اين روايت را سى نفر از صحابه نقل کرده‏اند و بسيارى از سندهاى آن صحيح و نيکو است». صواعق المحرقه، ص 122.
(6) مسند أحمد، ج 5، ص 182 و 189، به دو طريق صحيح، مجمع الزوائد، ج 9، ص 162؛ الجامع الصغير، ج 1، ص 402 و درّ المنثور، ج 2، ص 60.
(7) معجم کبير طبرانى، ج 5، ص 166، ح 4971، مجمع الزوائد، ج 9، ص 163 و درّ المنثور، ج 2، ص 60.
(8) آل عمران (3) آيه 103: همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراکنده نشويد.
(9) رازى در تفسير آيه مى‏گويد: «وروى عن أبي سعيد الخدري عن النبيّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله أنّه قال: إنّي تارک فيکم الثقلين، کتاب اللّه تعالى حبل ممدود من السماء إلى الأرض، وعترتي أهل بيتي». تفسير رازى، ج 8، ص 173.
(10) آلوسى در تفسير آيه مى‏گويد: «وأخرج أحمد عن زيد بن ثابت قال: قال رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : إنّي تارک فيکم خليفتين کتاب اللّه عزّوجلّ ممدود مابين السماء والأرض وعترتي أهل بيتي وإنّهما لن يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض وورد بمعنى ذلک أخبار کثيره». تفسير آلوسى، ج 4، ص 18.
(11) آل عمران (3) آيه 103.
(12) تفسير ثعلبى (الکشف والبيان) ج 3، ص 163؛ شواهد التنزيل، ج 1، ص 168، ح 177، قندوزى از ثعلبى در ينابيع الموده لذوى القربى، ج 1، ص 356 و ج 2، ص 368 و 440 و صواعق المحرقه، «باب حادى عشر، فصل اوّل»، ص 151.
(13) شواهد التنزيل، ج 1، ص 168، ح 177.

منبع:پايگاه اطلاع رساني سبطين
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image