جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
ريشه‏هاى تاريخى وهّابيّت
-(4 Body) 
ريشه‏هاى تاريخى وهّابيّت
Visitor 529
Category: دنياي فن آوري

ريشه‏هاى وهّابيّت در قرون اوليه اسلامى

اگر امروز مى‏بينيم که يکى از شاخص‏ترين مبانى اعتقادى وهّابيّت حرمت زيارت قبر پيامبر گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و ائمه اطهار عليهم‏السلام مى‏باشد، با نگاهى به گذشته درمى‏يابيم که اين موضوع يک پديده جديدى نيست؛ بلکه اين تفکر انحرافى مخالف اسلام اصيل و سيره مسلمانان، در تاريخ سابقه داشته که به برخى از آن‏ها اشاره مى‏کنم:

1. معاويه بن ابو سفيان متوفاى 60:

در ملاقاتى که مغيره بن شعبه با معاويه داشت، به وى گفت: بنى هاشم ديگر اقتدار خود را از دست داده و از ناحيه آنان خطرى حکومت تو را تهديد نمى‏کند، چه بهتر که نسبت به آنان سخت‏گيرى نکنى و آنان را مورد بذل و محبت قرار دهى.
معاويه پاسخ داد:
ابوبکر، عمر و عثمان آمدند و رفتند و از آنان جز نامى نمانده است ولى هر روز پنج مرتبه فرياد «أشهد أن محمدا رسول اللّه» به گوش مى‏رسد، «فأيّ عمل يبقى مع هذا لا أم لک!؟ لا واللّه إلا دفنا دفنا»؛ با اين وضع ديگر چه چيزى براى ما بنى اميّه باقى مانده است به خدا سوگند تا نام پيامبر را دفن نکنم و از زبان‏ها نيندازم، آرام نخواهم گرفت(1). روزى معاويه همين که صداى مؤذن را که شهادت به رسالت پيامبر گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏داد شنيد، به صورت اعتراض گفت:
للّه أبوک يا ابن عبد اللّه ، لقد کنت عالي الهمه ، ما رضيت لنفسک إلا أن يقرن إسمک باسم ربّ العالمين(2)؛ اى فرزند عبد اللّه، همّت بلندى داشتى، از کمتر از اين که نامت کنار نام خدا بيايد، رضايت ندادى.
از اين رو بود که محمد رشيد رضا از علماى بزرگ اهل سنّت، مى‏نويسد:
يکى از دانشمندان بزرگ غربى گفته بود که: «شايسته است که ما مجسمه معاويه را از طلا بسازيم و در ميدان پايتخت کشور قرار دهيم.» از وى علت اين سخن را پرسيدند، پاسخ داد: لأنّه هو الذى حوّل نظام الحکم الإسلامى عن قاعدته الديمقراطيّه إلى عصبيّه الغلب، ولو لا ذلک لعمّ الإسلام العالم کلّه، ولکنّا نحن الألمان وسائر شعوب أروبه عربا مسلمين(3)؛ زيرا معاويه بود که سيستم حکومت اسلامى را از نظام دموکراسى به نظام استبدادى تبديل کرد؛ اگر معاويه اين کار را نکرده بود اسلام سراسر جهان را فرا گرفته بود و مردم آلمان و ساير کشورهاى اروپايى همه مسلمان عربى بوديم.

2. مروان بن حکم متوفاى 61:

حاکم نيشابورى و احمد بن حنبل نقل مى‏کنند:
مروان، در مسجد نبوى، ابو ايوب انصارى، صحابه پيامبر اکرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را مى‏بيند که روى قبر حضرت نشسته و با ايشان راز دل مى‏گويد و اظهار عشق و ارادت مى‏کند، گردن او را گرفت و گفت: أتدري ما تصنع؟؛ مى‏فهمى دارى چه کار مى‏کنى؟
ابو ايّوب انصارى به او جواب مى‏دهد: «جئت رسول اللّه [ صلى‏الله‏عليه ‏و‏آله ] ولم آت الحجر، سمعت رسول اللّه [ صلى‏الله‏عليه ‏و‏آله ] يقول: لا تبکوا على الدين إذا وليه أهله، ولکن ابکوا عليه إذا وليه غير أهله(4)؛ اينجا براى زيارت پيامبر اکرم [ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ] آمده‏ام، براى ديدار خاک و سنگ نيامده‏ام.
از پيامبر گرامى [ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ] شنيدم که مى‏فرمود: زمانى که انسان‏هاى شايسته، در مسند حکومت نشستند، غصه ندارد؛ غصه و گريه روزى است که مثل تو نااهلى در مسند قدرت قرار گرفته باشد.

3. حجاج بن يوسف متوفاى 95:

ابن ابى الحديد معتزلى شافعى(5) متوفاى 655، مى‏نويسد: حجاج بن يوسف ثقفى وقتى به مدينه آمد و مشاهده کرد که مردم اطراف قبر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پروانه‏وار مى‏چرخند، گفت: تبّا لهم! إنّما يطوفون بأعواد ورمه باليه ، هَلاّ طافوا بقصر أمير الموءمنين عبدالملک؟ ألا يعلمون أنّ خليفه المرء خير من رسوله؟!(6)؛ مرگ بر اين‏ها که بر اطراف استخوان‏هاى پوسيده پيامبر مى‏چرخند ـ نستجير باللّه ـ چرا اين‏ها نمى‏روند اطراف قصر عبدالملک بگردند، مگر نمى‏دانند که عبدالملک خليفه خدا هست و بهتر از رسول و فرستاده خدا است.
مبرد، از پيشوايان ادبيات عرب متوفاى 286، مى‏نويسد:
إنّ ذلک ممّا کفّرت به الفقهاء الحجاج ، وأنّه إنّما قال ذلک والناس يطوفون بالقبر؛(7) از اين رو، فقهاء حجاج را کافر مى‏دانند، زيرا اين سخن را در حالى گفت: که مردم مشغول طواف قبر پيامبر گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بودند.

4. بَرْبَهارى متوفاى 329:

حسن بن على بَرْبَهارى، عالم معروف حنبلى زيارت قبور، نوحه‏گرى و مرثيه‏خوانى بر امام حسين عليه‏السلام را براى اولين بار منع کرد و زيارت حضرت را قدغن ساخت و دستور کشتن نوحه خوانان را صادر کرد(8).

5. ابن بَطَّه متوفاى 387:

عبيداللّه بن محمد بن حمدان عکبرى، معروف به ابن بَطَّه، از فقهاى حنبلى است. بنا به نقل ابن تيميّه، وى زيارت و شفاعت پيغمبر [صلى‏الله‏عليه‏و‏آله] را انکار کرد و معتقد بود که سفر براى زيارت قبر پيغمبر [صلى‏الله‏عليه‏و‏آله] سفر معصيت مى‏باشد و بايد نماز را در اين سفر تمام خواند(9).

6. ابن تيميه متوفاى 728:

تقى الدين احمد بن عبد الحليم بن تيميه، نظريّه پرداز وهّابيّت در قرن هشتم، همين حرف‏ها را با اسلوب جديد مطرح کرد و موجب تفرقه شديد ميان امّت اسلامى گرديد.

7. محمّد بن عبد الوهاب متوفاى 1205:

محمّد بن عبد الوهاب، بنيانگذار و رهبر وهّابيّت در قرن دوازدهم هجرى با همکارى تنگاتنگ «محمّد بن سعود» جدّ اعلاى فهد و با استفاده از مستشاران نظامى انگليسى در منطقه نجد و دِرعيّه عربستان، همان افکار ابن‏تيميه يا به تعبير خيلى رساتر، افکار بنى‏اُميّه را نشر داد.

پي نوشت:

(1) موفقيات زبير بن بکار، ص 576؛ مروج الذهب، ج 3، ص 454، شرح حوادث سال 212؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 5، ص 130 و النصائح الکافيه، ص 124.
(2) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 10، ص 101.
(3) تفسير المنار، ج 11، ص 260؛ الوحى المحمدى، ص 232، محمود أبو ريه، ص 185 و مع رجال الفکر، ج 1، ص 299.
(4) مستدرک على الصحيحين، ج 4، ص 515؛ مسند أحمد، ج 5، ص 22؛ تاريخ مدينه دمشق، ج 57، ص 249، و مجمع الزوائد، ج 5، ص 245.
(5) جهت آگاهى از مذهب ابن ابى الحديد رجوع شود به کتاب: وفيات الأعيان ابن خلکان، ج 7 ، ص 342 و فوات الوفيات ابن شاکر، ج2، ص 259.
(6) شرح نهج البلاغه، ج 15، ص 242، النصائح الکافيه، ص 106.
(7) الکامل فى‏اللغه والأدب، ج 1، ص 222 چاپ نهضت مصر.
(8) نشوار المحاضره، ج 2، ص 134.
(9) الردّ على الاخنايى ابن تيميه، ص 27 و شفاء السقام سبکى، ص 263.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image