جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
رهبران بزرگ اشتباهاتشان را مي پذيرند
-(1 Body) 
رهبران بزرگ اشتباهاتشان را مي پذيرند
Visitor 427
Category: دنياي فن آوري
يکي از مهمترين خصوصيات يک رهبر توانايي پذيرش اشتباهاتش است. ازآنجا که رهبران با مشکلات و چالش هاي بسيار زيادي روبه رو هستند و در جايگاهي هستند که مي توانند تصميمات بيشماري بگيرند (يا از برخي تصميمات پرهيز کنند)، گاهي ممکن است مسائل خوب پيش نرود. نشانه يک رهبر بزرگ اين نيست که از بروز اشتباهات جلوگيري کند، اين است که وقتي مرتکب اشتباهي مي شود، از آن درس بگيرد.
به همين دليل است که پرزيدنت بوش يا نمي توانست يا نمي خواست که اشتباهاتي که در دولتش انجام داده بود را بپذيرد. اولين بار که درمورد اشتباهاتش در در نظر عموم از او پرس و جو شد، در اولين جلسه کنفرانس مطبوعاتي او بود. پرزيدنت بوش در پاسخ مردد بود و بعد گفت که بهتر مي دانسته که آن سوال را از قبل به او مي دادند. حرفش را کمي بيشتر طول مي دهد و اضافه مي کند که مطمئن است که مي تواند يک اشتباه را بپذيرد اما برايش سخت است که اين کار را در روز روشن و جلوي انظار انجام دهد. اين سوال باز هم توسط يک شهروند از پرزيدنت پرسيده شد و او باز هم نتوانست حتي يکي از اشتباهات خود را جلوي جمع مطرح کند.
مشکل اينجا مبارزه هاي انتخاباتي رياست جمهوري نيست. اين ديگر تمام شده، مشکل بحث رهبري است و اينکه چطور افراديکه قدرت دستشان است اشتباهات و خطاهايشان را مطرح مي کنند و چطور از آنها درس مي گيرند. مسئله اين است که يک رهبر چطور مي تواند از يک اشتباه بعنوان فرصتي براي نشان دادن آسيب پذيري و در عين حال قدرت خود استفاده کند.
کنايه اي که اينجا پنهان است اين است که خيلي از رهبران پذيرفتن اشتباهاتشان را نشانه صعف مي دادند. اما در بسياري از موارد عکس اين صادق است. پذيرفتن اشتباهاتمان به ما براي تقويت روابطمان با همکاران در محيط کار و ساير سهامداران کمک ميکند. براساي گفته هاي مايک زيزوفسکي، استاد بسکتبال دانشگاه و نويسنده کتاب “Leading with the Heart”، وقتي يک رهبر اشتباهي مرتکب مي شود و آن را نمي پذيرد، به نظر ديگران متکبر و غيرقابل اعتماد مي آيد. و هيچ رهبري نمي خواهد غيرقابل اعتماد به نظر برسد.
به همين دليل است که زيزوفسکي و ساير رهبران خيلي راحت اشتباهاتشان را مي پذيرند. آنها مي فهمند که اگر به اين کار تمايلي نداشته باشيد بايد هزينه گزافي براي آن پرداخت کني. آنطور که فکر مي کنيد کار سختي نيست. پذيرفتن اشتباهاتتان نشان مي دهد که شما به روابطي که ايجاد کرده ايد باور داريد. اطرافيان شما بايد بدانند که شما هم انسان هستيد. آنها بايد بدانند که شما به آنها و به رهبري خودتان اعتماد داريد که بگوييد، "معذرت مي خواهم. من نتوانستم اينکار را خوب انجام دهم. خودم مسئوليت آن را قبول مي کنم."
يا برعکس اين بگويد، "ميدانم که مشکلات زيادي به خاطر اينکه نتوانستيم به هدف فلان دست پيدا کنيم ايجاد شده است اما من به عنوان رهبر تيم اين مسئوليت را قبول مي کنم و ما بعنوان يک گروه مي توانيم همه چيز را دوباره درست کنيم. حالا جيم تو فکر ميکني براي بهبود مشکلاتي که ايجاد کرده ايم چه کار مي توانيم بکنيم؟" آنچه در هر دو اين گفته ها ثابت است قبول مسئوليت است. آنچه متغير است اين است که براي ادامه راه خودتان گروه را هدايت کنيد يا از افراد گروه کمک بگيريد.
چه چيز اينگونه ارتباط سخت است؟ آيا بايد روي چيزي ريسک کنيد؟ مطمئناً اما زماني با ريسک بزرگتري روبه مي شويد که بفهميد همه اطرافيانتان، چه داخل و چه خارج سازمان، تصور کنند که شما بايد براي آن اشتباه خاص قبول مسئوليت کنيد. پس از خودتان بپرسيد، "آيا من مشکلات و اشتباهات کاريم را قبول مي کنم؟" و اگر اينطور نيست قبل ازاينکه دير شود از همين امروز شروع کنيد. آنوقت ببينيد که اطرافيانتان چه واکنشي به اين اقدام شما خواهند داشت.
اما اگر رهبري هيچوقت اشتباهاتش را قبول نکند چه؟
آيا رهبران بايد اشتباهاتشان را بپذيرند؟
يک مکتب فکري وجود دارد که مي گويد رهبران نبايد اشتباه خود را قبول کنند. دليل آن احتمالاً اين است که بااينکار آنها اعتبار و قدرت خود را از دست مي دهند. خيلي وقت ها مي بينيد که در سياست وضع به همين منوال است. خيلي از رهبران سياسي به بهانه هاي مختلف از قبول اشتباهشان سر باز مي زنند يا خيلي راحت کاري که کرده اند را انکار مي کنند.
مطمئناً رهبري که در روز اشتباهات مختلفي را مرتکب مي شود مشکل عمده اي دارد اما اين ربطي به قبول اشتباهات ندارد، مربوط به سطح توانايي و قضاوت آنهاست.
واقعيت اين است که رهبران بايد بتوانند اشتباهاتشان را جلوي پيروانشان قبول کنند. درواقع، اين کار اعتماد و وفاداري به آنها را افزايش مي دهد. از اين مهمتر، با قبول اشتباهات، کارمندانتان ياد مي گيرند که شما در صداقت، رک بودن، و مسئوليت پذيري جدي هستيد و اين مسئله براي ايجاد اعتماد و وفاداري اهميت بسيار زيادي دارد.
بررسي اين نکته يک دقيقه بيشتر وقت نمي برد. خودتان را در جايگاه يک کارمند معمولي قرار دهيد. رئيس شما اشتباه بسيار بزرگي مرتکب مي شود طوري که براي همه آشکار مي شود که او مرتکب اين اشتباه شده است. اگر رئيستان اشتباهش را قبول نکرده و مسئوليت آن را نپذيرد، به نظر شما چگونه رهبري است؟ صادق؟ قابل اعتماد؟ به هيچ وجه.
اين را با موقعيتي مقايسه کنيد که رئيس اشتباه خود را مي پذيرد. بااينکه اشتباهات در نگاه اول چندان بزرگ نيستند اما قبول کردن آن کمي از خسارات آن را سبک مي کند. درواقع، قبول مسئوليت براي اشتباهات مي تواند توانايي رهبري شما را افزايش دهد.
منبع: http://www.mardoman.net
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image