جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
چگونه به پرسش هاي فلسفي کودکان پاسخ بدهيم؟
-(4 Body) 
چگونه به پرسش هاي فلسفي کودکان پاسخ بدهيم؟
Visitor 396
Category: دنياي فن آوري
چند سالي است که موضوع تدريس فلسفه به کودکان مطرح شده است و حتي برخي از موسسات و مدارس ابتدايي در سراسر جهان رسما به تدريس فلسفه پرداخته اند. ماهيت فلسفه منوط به يافتن است تا حفظ و تکرار و يافتن محض ، لذا در جهان امروز که مي توان آن را عصر شناخت ناميد لزوم فلسفه (فلسفيدن) براي کودکان امري بديهي است.
در ارتباط با اين مساله پرسشهاي بسياري مطرح مي شود از جمله اين که فلسفه از چه سني يا مقطع تحصيلي و با چه کيفيتي بايد تدريس شود؟ آيا گروه خاصي مانند معلمان بايد به تدريس آن بپردازند و يا اين که به صورت غيررسمي مي توان آن را ترويج داد، به طوري که والدين و نزديکان کودک هم بتوانند اين کار را انجام دهند؟ و از همه مهمتر آيا فلسفه در اين دوران اصلا بايد تدريس شود يا خير؟ در هر آموزشي براي کودکان بايد دو اصل طبيعي بودن و لذتبخش بودن را همواره مدنظر داشت که اين اصول در آموزش فلسفه هم صادق است. براي کودک ، بازي و رفع ابهامات ، شرط ايجاد معنا از زندگي در تکوين زيستي اوست.
براي کودک شک کردن در ساده ترين مسائل سبب ايجاد پرسش است ، دقيقا همان شک و بازنگري که سقراط نسبت به ساده ترين امور در تنظيم سوالات فلسفي خود در نظر مي گرفت تا مردم به آنچه در ظاهر تصور مي کردند که مي دانند، آگاه شوند. سوالات ساده اي که انسان با اجتماعي شدن نياز و اهميت غور و تعمق در آنها را از ياد برده است.
قابل توجه است که بدانيم گاه سوالات ساده اما ريشه اي که کودکان عنوان مي کنند دقيقا همان سوالاتي است که بزرگان فلسفه با آن مواجه بوده اند و حتي گاهي همان معاني و مفاهيمي را در پاسخهاي کودکان مي يابيم که در پاسخهاي بزرگان فلسفه. از نظر جامعه مطرح کردن مسائل و ابهامات با کودکان شايد معقول به نظر نيايد اما بايد دانست که در بسياري از موارد پيچيده ترين مسائل فلسفي با سادگي و صداقت حل مي شوند (همان ويژگي که در کودکان وجود دارد). افرادي که در رشته فلسفي تحصيل مي کنند بر اين گفته واقفند که پاسخ پيچيده ترين پرسشهاي آفرينش در ساده ترين چيزها نهفته است. از نظر گريث ماتيوس فلسفه يک «بازي مفهومي» است. گاهي براي تفنن ، گاهي براي پي بردن به جواب ناشناخته ها و گاهي سوئتعبير عمدي لغات يا صورتي از فن بيان. اين بازي مفهومي براي فيلسوفان و کودکان عادي و نهادينه است.
قابل ذکر است که بازي مفهومي يا فلسفه مساله بي ارزشي نيست که به سادگي بتوان از آن گذشت. والدين و معلميني که با کودکان ، تعاملي براي بازي مفهومي ندارند از يک سو پويايي ذهني و هوشي خود را از دست مي دهند و از سوي ديگر ارتباطشان با کودکان کم مي شود که اين مساله اثر مخربي در روحيه استقلال در کاوش ذهني دارد و همچنين باعث ترس و انزواي کودکان مي شود. بايد توجه کرد که سوالات و بازيها نبايد بي اساس و بي محتوا انگاشته شوند بلکه مي بايست کاوشگرانه و متفکرانه باشند تا تفکر فلسفي و قوه ابتکار کودکان احيا شود. در برخي نژادها و يا گروه هاي اجتماعي فلسفي فکر کردن امري عادي و نهادينه است ؛ مثل نواختن يک پيانيست و يا بازي يک بازيگر. در اين جوامع تفکر فلسفي جزئي از زندگي و انسان بودن محسوب مي شود.
مسائل بزرگ فلسفي براي اين کودکان در قالب داستان هاي بسيار ساده و يا فيلمهاي معناگراي کودکانه ارائه مي شود. گريث ماتيوس در کتاب «گفتگوهايي با کودکان» در اين باره از کتابهايي نام مي برد که مطابق سرفصل هاي دوره دکتري فلسفه است ، کتابهايي چون خرسي که وجود نداشت ، ماههاي زياد، ويني.د.پو (پوي قهرمان)، از ميان پنجره ، قورباغه و وزغ ، چه پاي بزرگي؟ و...که با موضوعاتي در باب جبر و اختيار، ضرورت و امکان ، وجود و هستي ، شک گرايي ، علت و معلول ، ماهيت و... مطابقت دارند. برخلاف جوامع مذکور اجتماعاتي هستند که فلسفه را با سن تقويمي و بلوغ دانش آموزان مرتبط مي دانند و آموزش فلسفه را وابسته به مراحل رشد پياژه در نظر مي گيرند. به نحوي که آموزش و تعاملات فلسفي را در قابهاي مرحله اي پياژه قرار مي دهند. گريث ماتيوس و ويليام راپارت استدلال هايي را در رد اين گونه نگرش ها به فلسفه ايراد کرده اند.
آنها افرادي چون ژان پياژه و برونو بتلهايم را با عنوان تبهکاران فلسفه و کودک معرفي مي کنند. طبق آنچه پياژه بيان کرده «رشد ذهني و فلسفي کودکان کاملا با مراحل رشد منطبق است» يعني سن کودک تعيين کننده ميزان فهم و شناخت فلسفي اوست. ماتيوس بنا بر سه دليل ، گفته پياژه را غيرمنطقي مي داند: اول دشواري و نسبي بودن تعريف رشد فلسفي ، دوم وابسته نبودن مستقيم پيشرفت يا رشد فلسفي با سن تقويمي و سوم منطبق نبودن مراحل رشدي که پياژه عنوان نموده با مراحل پيدايش نظريات فلسفي در طول تاريخ. همچنين ماتيوس در کتاب فلسفه و کودک ، پنداشت هاي برونو که کودکان را انيميستيک ، ناتوان در فهم انتزاعي ، اغراقگرا، ساده لوح و... مي پندارد را با استدلال ها و مثالهاي صريح و روشن رد مي کند. از جمله جان انگاري براي گياهان که آن را در کنار فرضيه اوديمونياي ارسطو (روح گياهي) قرار مي دهد. او در همين کتاب با مثالي ديگر اين نقل قول ويتگنشتاين که بيان مي کند «اگر شيرها مي توانستند صحبت کنند ما قطعا آنها را نمي فهميديم» را با سوال کودکي که از معلم خود مي پرسد «آيا سگها حرفهاي ما را متوجه مي شوند؟» تطبيق مي دهد.
در اين مجال کليتي قابل تامل براي کساني که به نحوي با کودکان در ارتباطند بيان شده است که لزوم اهميت دادن به مبحث فلسفه و کودک را پررنگ تر مي سازد و بي ارتباط نيست اگر بگوييم خلاقيت ، ابتکار و قدرت تفکري که همواره براي کودکانمان خواستار بوده ايم منوط به تعامل صحيح فلسفي ما با کودکان خواهد بود.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image