جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
ناهنجاري نوجوان
-(0 Body) 
ناهنجاري نوجوان
Visitor 393
Category: دنياي فن آوري
ناهنجاري ممكن است تحت‏تأثير عواملى صورت گيرد كه اگر از آن باخبر بشويم و تغيير دهيم و معتدل سازيم «ناهنجاري» نيز قطع شود و نوجوانى كه به آن معتاد نشده است، بازگردد.
بدين جهت خوب است كه از اين «طرح و بررسى» نيز بهره‏ى مثبت و سازنده گيريم. براى تحقيق در موجبات ناهنجاري هاي اين دوره بايد اين مطالعات، صورت گيرد:
- زندگى او در خانه - وضع خانواده - روابط او با پدر و مادر و بالعكس.
- مسايل و مشكلات او در مدرسه.
- تصور و نقشى كه او از وجود خويش، در ذهن دارد و شخصيتى كه از خود به حساب مى‏آورد.
و پس از مطالعه، عوامل زير در آن‏ها جست‏وجو شوند: (1)
1- ناكامى‏هاى فرزند در حال رشد.
2- تعارضات شديد.
3- فقدان امرى لازم (از قبيل محبت والدين و آن‏چه موجب احساس حقارت مى‏شود).
4- احساساتى نهانى كه موجب ناشناس ماندن فرزند بر خود او، مى‏گردند.
5- بى‏پدرى، يا تلقيناتى سوء در مورد پدر، كه روح فرزند را از وى جدا و بيگانه سازد. (2)
6- ترديد يافتن فرزند نسبت به لياقت وجودى خود (مردانگى يا زنانگى) به ويژه در مورد تحمل مشكلات و تدبير زندگى. (3)
7- ناايمنى شخص از ارتباط با ديگران و يأس از توافق و تطبيق با آنان.
8- تشويق از احساس ناتوانى خود، در رسيدن به هدف و مقصود.
(به ويژه، نگرانى حاصل از آن است كه: بزرگترها استانداردى بس ناقص و ضعيف جهت كودك ارائه كرده‏اند؛ كه اعتقاد به واقعيت آن، همين بى‏جرأتى و ترديد در موفقيت را موجب مى‏شود). (4)

مسئوليت در قبال آنها:

صاحب وظيفه، در اين مطالعات و بررسى‏ها و تدبير براى تغيير وضع و رفع عوامل خلافكارى نوجوانان، به ترتيب اهميت و اثر عبارتند از:
خانواده - مدرسه - جامعه. (5)
و هم‏پايى و هم‏كارى اين سه، مى‏تواند توفيق بسيار را حاصل آورد و اين گونه تخلفات و تجاوزها را كه تحت‏تأثير عامل خارجى، صورت مى‏گرفته‏اند و هنوز «نهادى» و «خلقى» نشده‏اند، محو گرداند (بديهى است، گونه‏ى نهادى تجاوزها را چنان كه پيش از اين گفتيم، بايد نوعى بيمارى يا اعتياد دانست و به «روان‏پزشك - روان‏كاو- مددكار اجتماعى و نظير آن‏ها» مراجعه كرد كه به معالجه پردازند؛ يا با روش خاص، طبيعت ديگر در فرزند، ايجاد كنند).

پيش‏گيرى و درمان:

به طور خلاصه عبارتند از:
1- ابراز علاقه به نوجوان. (6)
2- ايجاد محيط گرم در خانواده و نرمى رفتار، ولى با نظارت همه جانبه. (7)
3- برقرارى يك سيستم تربيتى منظم. (8)
4- مدتى نوجوان را در هواى لطيف و آفتابى و معتدل قرار دادن و سلامت و نشاط و صفايى به جان او رسانيدن.
5- مدتى با او كار صادقانه كردن و رفتارى «اميدآفرين» با وى داشتن.
6- گوش‏مالى با احتياط و دقت و به جا و به اندازه، پس از بررسى زمينه‏هاى اثرگيرى و انفعالى نوجوان (تا برايش عادى نباشد و يا موجب عصبانيت تازه، نگردد).
7- نيروى اضافى نوجوان را گرفتن (به وسيله‏ى وسايل ورزشى يا مشغوليت زياد در كار و نظير اين‏ها).
8- تنوع در تفريح فرزند (مسابقات دسته‏جمعى و در جاهاى مختلف: اردوها و تنوع در شغل و وظيفه‏ى او). (9)
اين‏ها و آن‏چه پيش از اين ياد شد، همه چون مهره‏هايى هستند كه وسيله‏ى كار بازيگرى ماهرند و اوست كه پيش از وقت، به نقشه‏ى حريف پى مى‏برد؛ تدبير مى‏كند و مهره‏ى مناسب را به كار مى‏گيرد و اين همه فن، باز نه در آن جهت بايد مصرف شود كه از جوشش نوجوانى پيش‏گير باشد؛ بلكه براى نوجوان، چنان سرگرمى و اشتغالى ايجاد كند كه هيجان و طغيان او، به او و غير زيان نرساند و مدارا شود تا تغيير و تحول شخصيتى نوجوان، صورت گيرد و بحران وى، آرام پذيرد. در اين جريان، بيش از همه «مدبر» اهميت وجودى دارد كه بتواند زمينه‏ى نفسانى نوجوان را متوجه و پذيرا سازد و سپس خود «نوجوان» اهميت دارد كه «گيرنده» است و «كارساز»؛ در آخرين مرتبه «دستورات و شرح تجربه‏ها و قواعد تربيتى» است كه خودبه‏خود، نه كاملا صراحت دارند و نه موردى، مشخص و محدود براى آن‏ها مسلم توان كرد.
بصيرت و حذاقت مربى (چه والدين باشد، چه معلم و چه ديگرى) فقط مى‏تواند كه از آن، مايه‏ها برگيرد (هر كدام را كه مناسب دانست) و در آن، پس از تصرف كردن و مناسب مقام مصرف و شخص و حال «ادب شونده» نمودن، آن را با هزار دقت ديگر به كار ببرد و بر آثار آن، به هزار چشم بنگرد و مترصد باشد كه بى‏ثمر نشود و يا ثمر آن كم مايه و نارسا به حد مقصود، نماند.

پي نوشت :

(1) بن، 35 - 29.
(2) اين بيگانگى، موجب نفرت از پدر مى‏شود و سپس، اين عداوت نسبت به ديگران نيز آغاز مى‏شود و وسعت مى‏يابد.
(3) فرزند، مى‏خواهد اين ترديد را با پرخاش دفع كند و پرخاش گاهى در نقش «دزدى و مانند آن» ظهور مى‏يابد.
(معلوم است كه اگر همين «خشم و ترديد» را به گونه‏اى عاقلانه و به طريقى درست و مثبت هدايت كنيم، كاملا شكل «طرز فكر طبيعى و سالم» پيدا مى‏كند؛ براى مثال گوييم كه: فروشنده‏ى پركار - يك سرباز دلير و يك شاگرد كوشا و رقابت كننده، نيز پرخاشگراند ولى، جهت پرخاش آن‏ها مثبت و مفيد است). (بن، 34).
(4) اهميت اين بحث را از آن توان فهميد كه گويند: «وقتى كودك ارزش وجودى خود را در ذهن خويش، مطرح مى‏كند و از خود مى‏پرسد، گاه چنان اين سؤال، او را فلج مى‏نمايد كه با هيچكس و به هيچ وجه، نمى‏تواند پيوندى برقرار كند.» (بن، 35).
(5) مس، 13.
(6) بايد دانست كه «بيدارى ميل اجتماعى» در فرزند، زمينه‏ى اساسى سازگارى او است و بنابراين گوييم: ميل‏هاى اجتماعى، با اصول زير هستند:
الف - زياد شدن مهر كسى بستگى مستقيم، با خدمتى دارد كه نسبت به همان كس، صورت يافته باشد.
ب - دل‏بستگى تو، به آن كس كه مورد تعلق است، منتقل مى‏گردد و در او نيز دل‏بستگى ايجاد مى‏كند.
ج - كسى كه مورد علاقه است، خود، سرمشق ديگران نيز مى‏شود.
پس بنابراين اصول، تربيت را چنين بايد صورت داد:
الف - بايد به شاگرد يا فرزند، مهربان و با محبت بود (البته با محبتى جدى و هميشگى و قلبى، نه گاه گاه و عارضى و بلهوسانه).
ب - بايد ياد داد كه با احتياط و تأمل نسبت به كسى محبتى كند و تأمل وى بدان جهت باشد تا معلوم دارد كه آن شخص مورد محبت داراى قابليت تقليد دل‏بستگى هم، هست يا نه؟
ج - بايد فرزند را واداريم كه كارهاى خود را بى‏غرضانه و بى‏انتظار تشويق، انجام دهد و زحمت خدمت را بر خود، هموار سازد.
د- بايد مربى مراقب رفتار و گفتار خود باشد؛ تا فرزندش، در مقام تقليد، زبان نبيند.
ه - هر انتظارى كه از فرزند، نسبت به بزرگتران مى‏رود، بزرگتران، بايد عينا نسبت به فرزند انجام دهند؛ تا او نيز تأسى نمايد (رجوع شود: روپ، 235 و 236).
(7) اين نظارت‏ها را اگر براى فرزندان، موضوع نمايش‏ها و نوشته‏ها قرار دهند، با عرضه كردن آن‏ها هم نظارت، عملى خواهد شد و هم در عين حال «اختيار و آزادى نوجوان» حفظ خواهد گشت.
(8) اين سه اصل را يك قاضى ژاپنى مطرح كرده است (بمج، 87) و در بقيه‏ى اصول به (بن، 25) مراجعه شود.
(9) اين تنوع در مواردى كه نوجوان، اصولا از «بزهكارى» لذت مى‏برد، بس مفيد و مؤثر است.

منبع: گامي در مسير تربيت اسلامي از کودکي تا بلوغ / دکتر رجبعلي مظلومي
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image