حاج شيخ عباس قمي از علما، مورخان و محدثان عصر حاضر محسوب ميشود. او در قم متولد شد و تحصيلات ابتدايي را در آن شهر فرا گرفت. سپس در1316ق. به نجف رفت و از محضر درس حاج ميرزا حسين نوري محدث بهره فراوان برد. در 1320 ق. پس از وفات استاد خود به قم بازگشت. آنگاه از قم به مشهد رفت و از آنجا مجدداً رهسپار نجف شد او سرانجام در 23 ذيالحجه سال 1359ق. درگذشت و در جوار حاج ميرزا حسين نوري استاد خود دفن شد.
درباره مرحوم شيخ عباس قمي تاكنون كتاب و رسالات متعددي منتشر شده است. آن چه امروز نياز زمان و جامعهي ماست، شناخت شخصيتهاي برجسته تاريخ معاصر، با توجه به بعد زمان و مكان و عملكرد آنان در ظرف زمان خود است. براي شناخت بهتر شيخ بايد دوران زندگي، تحولات اجتماعي، دگرگونيهاي سياسي، حركتهاي فرهنگي دوران را شناخت . در بررسي زمانه زندگي شيخ بين نهضت تنباكو به رهبري مرحوم ميرزاي شيرازي تا نهضت علماي خراسان به رهبري آيت الله سيد حسين قمي عليه استبداد پهلوي و دين ستيزي رضاخان به موراد ذيل برخورد ميكنيم.
تهاجم فرهنگي غرب عليه اسلام؛ فعال شدن تشكيلات ماسوني؛ پديدآمدن مذاهب ساختگي استعماري در ايران، عربستان، عراق، پاكستان؛ پيدايش احزاب و جمعيتهاي مختلف با ايدئولوژيهاي الحادي، غربي؛ نغمههاي باستانگرايي از سوي شرق شناسان و ايران شناسان با طرح ايران منهاي اسلام، نشر مطبوعات رنگارنگ با اهداف انحرافي شان؛ تأسيس مدارس جديد و تعطيل اجباري مدارس قديم وحوزههاي علميه، نشر و ترجمه كتابهاي غربي خاصه در تاريخ؛ چاپ نوشتههاي ضد اسلام و تشيع و دهها مورد ديگر . همه اين موارد دين ستيزي، اسلام زدائي و محو معنويت تشيع اشتراك نظر داشتند. آن چه در اين سرزمين ميبايست كوبيده ميشد «معارف الهي» بود. حتي با تأسيس فرق دراويش مختلف، به از ميان بردن «تعهد» و «تعصب» ديني همت گماشتند.
در اين هنگامه در حوزهي علميهي قم، يك روحاني محقق، محدث، مورخ، اديب و ژرفانديش برخاست تا از حريم و حرم اسلام و تشيع دفاع كند. او زندگياش را وقف اسلام كرد؛ تا آن جا كه روزانه افزون از 17 ساعت مطالعه ميكرد و مينوشت وي حماسهاي در عرصهي احياي انديشة شيعي آفريد. وي با رجوع به منابع و مأخذ معتبر اسلامي كه در صلاحيت و توانمندي علمي و عملي او بود، به تدوين تاريخ اسلام با نام «منتهيالآمال» همت گماشت كه يك دوره تاريخ تحليلي و مستند است. ديگر كتاب ارزنده وي «پيرامون نهضت امام حسين (ع) و وقايع كربلا» نام دارد.
شيخ عباس قمي در دوراني كه معنويت و حقيقت دين مورد هجوم بود به تدوين، تنظيم و ارايه كتاب دعايي با نام «مفاتيحالجنان» شامل يكدوره اعمال واجب و مستحب در طول سال، همت گماشت. پس از رسالات سيد بن طاوس و .. علامه مجلسي، كاري بدين عظمت و كامل در عالم شيعه نبود. اين كتاب در تمام خانهها و اماكن مقدسه به عنوان رسالهاي در باب «سير و سلوك» علمي و عملي براي مشتاقان عرفان عملي در آمد كه هر روز بر اهميت و ضرورت آن افزوده ميشود.
شيخ عباس قمي 8 جلد كتاب با عنوان «مستدرك بحارالانوار» براي متخصصان حديث تدوين كرد كه در حوزههاي علميه دستمايهاي براي عالمان ديني است.
از ديگر آثار شيخ عباس قمي ميتوان به تخليص «معراجالسعاده» اثر ملا احمد نراقي، تدوين يكصد كلام از سخنان امام علي (ع)، نگارش «منازل الآخرت» به عنوان توشهي راهيان ابديت و شناخت منازل موت، قبر، سئوال و جواب و عالم برزخ، اشاره كرد.
آنچه در اعمال شيخ مهم است اين است كه وي بدون آن كه وارد جدال مكتبي، درگيري و يا رويارويي با مهاجمان و معاندان ديني شود، با تبيين و تدوين معارف اسلامي، سدي، محكم در برابر سيل بنيان كن بيديني در ذيل عناوين مختلف شد. شايد بتوان سه مشخصه براي شيخ عباس قمي بر شمرد:
1ـ عارف و اهل معرفت؛
2ـ زاهد و بدور از مقام، شهرت و ثروت؛
3ـ عالم و عامل، محقق و پژوهشگر و در نهايت مترجم و مؤلف
حکايات
اخلاص در سربازي امام زمان
مرحوم حضرت آيت الله مرواريد قدّس سرّه نقل مي کردند که جوان بودم در خدمت حاج شيخ عباس قمي قدّس سرّه در باغي در حوالي مشهد مهمان بوديم. حاج شيخ عباس بعد از سلام و احوالپرسي شروع به نوشتن کرد. گفتند: آقا امروز روز تفريح است فرمود: فکر مي کنيد من از سهم امام بخورم و عمرم تلف شود! صاحب باغ گفت: آقا غذاها و ميوه ها سهم امام نيست، مال شخصي است شما استراحت کنيد. فرمود: يعني مي گوييد يک روز که از سهم امام زمان عليه السّلام نمي خورم نامردي کنم و براي مولايم کار نکنم؟
عاشق اهل بيت عليهمالسلام
شيخ عباس قمي شيفته خاندان پيامبر اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم بود. او بر مصايب اهل بيت رسولاللّه صلياللهعليهوآلهوسلم ميگريست و چنان بود که اعتقاد قلبياش را بر روي صفحات کتاب منعکس ساخته است. هنگامي که در نجف اشرف زندگي ميکرد، همهساله دهه اول محرم را در مسجد هندي منبر ميرفت و عموم مردم را از سخنان جالب و ثمربخش خويش بهرهمند ميساخت. روز عاشورا از آغاز تا پايان تنها ذکر مصيبت ميکرد و در مظلوميت و مصيبت سالار شهيدان حسين بن علي عليهالسلام سخن ميگفت. اهل علم و طبقات ديگر در پاي منبر ايشان چنان ميگريستند که قابل وصف نميباشد.
در اوج فروتني
از ويژگيهاي شيخ عباس قمي تواضع بسيار و همهجانبهاي بود که وي از خود نشان ميداد. در خانه، مدرسه و خيابان هرکسي را که ميديد، چه کوچک و چه بزرگ، احترام ميکرد. در نزد علما و بهويژه در حضور کساني که با حديث و اخبار اهل بيت عليهالسلام سر و کار داشتند، اوج فروتني را به نمايش ميگذارد. هيچگاه در مجالسي که وارد ميشد در صدر نمينشست و هرگز خود را بر ديگران مقدم نميداشت. وي از خودستايي و خودپسندي به شدت احتراز ميکرد و به هيچ وجه غرور نداشت. اين محدث گرانقدر شيعه، با همه اطلاعاتي که در تاريخ و اخبار و احاديث داشت، بسيار اتفاق ميافتاد که کتاب را همراه خود به منبر ميبرد و از روي آن براي شنوندگان نقل حديث ميکرد، يا روضه ميخواند.
اخلاص شيخ
در يكي از ماههاي رمضان با چند تن از رفقاء از ايشان (محدث قمي) خواهش كرديم كه در مسجد گوهرشاد اقامهي جماعت را بر معتقدان و علاقهمندان، منت نهد، با اصرار و ابرام اين خواهش پذيرفته شد و چند روز نماز ظهر و عصر در يكي از شبستانهاي آنجا اقامه شد و بر جمعيت اين جماعت روز به روز ميافزود هنوز به ده نرسيده بود، كه اشخاص زيادي، اطلاع يافتند و جمعيت فوق العاده شد؛ يك روز پس از اتمام نماز ظهر به من كه نزديك ايشان بودم، گفتند: من امروز نميتوانم نماز عصر بخوانم رفتند و ديگر آن سال را براي نماز جماعت نيامدند در موقع ملاقات و استفسار از علت ترك نماز جماعت گفتند: حقيقت اين است كه در ركوعِ ركعت چهارم، متوجه شدم كه صداي اقتداكنندگان كه پُشت سر من ميگويند «يا الله يا الله ان الله مع الصابرين» از محلي بسيار دور به گوش ميرسيد، اين توجه كه مرا به زيادتي جمعيت متوجه كرد، در من شادي و فرحي توليد كرد و خلاصه خوشم آمد كه جمعيت اين اندازه زياد است، بنابراين من براي امامت، اهليت ندارم.
روايت اخلاص
محدث قمّي حديث اخلاص بود و آيه زهد. مسيري که ميرفت اگر کوچکترين شبههاي در دلش رخنه ميکرد که قدمش براي خدا نيست يا وسوسهاي قلبش را ميلرزاند بدون هيچ تأمل، از آنجا باز ميگشت. نقل است که در يکي از سالها مرد نيکوکاري از محدث قمي خواهش ميکند که قبول کند باني مجلس محدث شود و تعهد ميکند که مبلغ پنجاه دينار عراقي به ايشان تقديم کند. در آن موقع هزينه محدث در هر ماه سه دينار بوده است. محدث قمي ميگويد: من براي امام حسين عليهالسلام منبر ميروم نه براي ديگري و بدينگونه آن وجه را نپذيرفت. اخلاص و بزرگي محدث قمي را بايد در بزرگ ديدن خداي سبحان در نگاه او جستجو کرد. او هرگاه احساس ميکرد عالم وارسته و فاضلي در محفل وجود دارد، رضاي خدا را مقدم ميداشت و خود متواضعانه کنار ميرفت و کرسي درس و موعظه را به او ميسپرد.
قناعت و پارسايي
زندگي محدث قمي بسيار ساده بود به طوري که از حد زندگي يک طلبه عادي هم پايينتر بود. لباسش عبارت بود از يک قباي کرباس بسيار نظيف و معطر و تميز. او چند سال زمستان و تابستان را با آن قباي کرباس ميگذرانيد و هيچگاه در فکر لباس و تجمل نبود. از سهم امام استفاده نميکرد و ميگفت: من اهليت ندارم از آن استفاده کنم. آري او زهد و پارسايي را آگاهانه اختيار نموده، از زندگي مرفّه گريزان بود. هيچگاه زرق و برق دنيا چشمهايش را خيره نکرد و تا آخر عمر دست از قناعت و بخشش به ديگران باز نداشت.
قلم ماندگار
محدث قمي از تبار عالمان ژرفانديش و پرکار و با اخلاص بود که با مسلسل قلم بيشترين و بهترين واژههاي ايماني و رحماني را به سوي سپاه جهل و شرک و هوس شليک کرد. او از افسران پيروز جهاد فرهنگي است. حجم زياد آثار، دقت فراوان نوشتهها، تنوع و گوناگوني قلمرو قلم، ابتکار و ذوق در نامگذاريهاي زيبا و تفاوت فراوان کم و کيف آثار اين دانشور بزرگ، نشان از آن دارد که او قلم را به عنوان ابزاري در خدمت ساختن شخصيت کاذب از خويش نميخواست. او مرکب مقدس قلم را در پاي درخت «من» نميريخت؛ بلکه قلم را ابزار نورآفريني و روشنگري ميدانست و اين اسلحه را براي دفاع از اسلام و عترت پيامبر و جنگ با کفر و نفاق و گناه و پستي به کار ميبرد. او در زمينههاي مختلف تاريخ، رجال، تراجم، علوم قرآن، اخلاق، عقايد به قلمزني پرداخت؛ ولي بيش از همه در علم حديث و تاريخ و رجال درخشيد؛ تا آنجا که عالمان بزرگ از وي به نام «محدث قمي» و خاتم المحدثين ياد کردهاند.
غنيترين اثر
شايد بتوان گفت غنيترين اثر محدث قمي، کتاب ارزشمند سفينة البحار است، تلاش پيگير و شبانهروزي او در طي سالها غواصي در درياي نور و کلام اهل بيت عليهمالسلام ، دائرة المعارفي تاريخي، حديثي، رجالي و قرآني پديد آورد که به سفينة البحار مشهور است و ارزشمندترين اثر اين مرد بزرگ به شمار ميرود.
آنان که در درياي نور به دنبال صيد گوهرهاي ناياب، سختيها را به جان ميخرند و امروز با کمک ابزارهاي مهم پژوهشي راه گذشتگان را طي ميکنند بيش از پيش معناي دقت، تلاش و کوشش پژوهشي محدث قمي را درک ميکنند و «سفينه» را نمودي از الطاف الهي ميدانند که با عنايات خاص امام زمان(عج) آغاز شده و به اتمام رسيده است. سفينه، فرهنگِ موضوعيِ منظمي است که کليد علوم بحارالانوار علامه مجلسي به حساب ميآيد. اين اثر ارزشمند، شامل حداقل سه هزار عنوان عقيدتي، اخلاقي، تاريخي، رجالي و تفسيري است که اطلاعات مربوط به آن از متقنترين منابع گرفته شده است.
آثار شيخ عباس قمي
او در زمينههاي مختلف تاريخ، رجال، تراجم، علوم قرآن، اخلاق، عقايد و... به قلمزني پرداخت ولي پيش از همه در علم حديث و تاريخ و رجال درخشيد، تا آنجا كه عالمان بزرگ از وي به نام «محدث قمي» و «خاتم المحدثين» ياد كردهاند.
در اينجا گذري بر كتابخانه محدث قمي داريم و آثار قلمي اين دانشور پر تلاش را به تماشا مينشينيم.
ميراث ماندگار محدث قمي كه در زمينههاي مختلف اخلاق، دعا، تاريخ و... با قلمي از نور نگاشته شده است به بيش از 60 جلد ميرسد كه بسياري از جوانان و حتي استادان و محققان با نام آنها نيز آشنا نيستند.
بخش اول از كتابهاي ايشان عبارت است از:
1- فوائد الرّجبيّه.اين كتاب نخستين نوشته ايشان است كه به خط خود و به عربي نگاشته است و به فارسي هم ترجمه شده است. شامل مطالبي است در مورد وقايع روزها و آداب مستحبي و اعمال ماههاي عربي.
2 - الدّرة اليتيمه في تتمّات الدرّة الثمينة:اين اثر شرح فارسي نصاب الصّبيان و تتميم شرح نصاب فاضل يزدي است.
3- هديّة الزّائرين و بهجة النّاصرين:درباره زيارت قبور ائمّه اطهار عليهم السلام و ثواب آن است. همچنين در تعيين قبور علما و مومنين مشهور و مدفون در كنار مشاهد مشرّفه امامان است كه به فارسي نگاشته شده است.
4- الّلئالي المنثورة:كتاب مختصري است در مورد دعا و ساير مستحبات.
5- الفصول العلّية في المناقب المرتضوية:مولف در اين كتاب شريف تعدادي از مناقب و مكارم اخلاقي حضرت علي عليه السلام را گردآوري كرده و بسياري از آنها را از كتابهاي اهل سنّت نقل كرده است.
6- سبيل الرّشاد.
7- حكمة بالغة و ماة كلمة جامعة:اين كتاب شامل سخنان كوتاه حضرت علي عليه السلام در عقايد و اصول دين است كه به فارسي نوشته شده است.
8- ذخيره الابرار في منتخب أنيس التّجار:خلاصهاي از أنيس التجّار ملاّ مهدي نراقي است كه به زبان فارسي و در مورد معاملات است.
9- غاية القصوي في ترجمة عروة الوثقي:ترجمه فارسي العروة الوثقاي مرحوم آيةالله سيد محمد كاظم يزدي است كه در مورد احكام فقهي نگاشته شده است.
10- مفاتيحالجنان و الباقيات الصّالحات:همان كتاب مشهوري است كه در اكثر مشاهده مشرّفه و بيشتر خانههاي شيعيان مورد استفاده بوده و به عربي نوشته شده و به فارسي هم ترجمه گرديده است.
11- التّحفة الطوسيّة و النّفخة القدسيّة:نوشته مختصري است مربوط به زيارت حضرت رضا عليهالسلام و بعضي فوائد مربوط به آستان مقدّسش.
12- رساله دستورالعمل حضرت سيدالشهداء عليه السلام.
13- نفس المهمومكه به عربي نوشته شده و بنا به تصديق اهل فنّ بهترين و معتبرترين مقتلي است كه به رشته تحرير در آمده است. اين كتاب تاكنون چهار بار چاپ شده كه آخرين بار در قم به چاپ رسيده است و امتيازات مهمّي دارد. ضمناً دو ترجمه از آن به قلم جناب محمد باقر كمرهاي و مرحوم حاج ميرزاابوالحسن شعراني به فارسي در بازار وجود دارد.
14- نفثة المصدور:رسالهاي است در تتميم و تكميل نفس المهوم كه قبلاً جداگانه چاپ شده بود و اخيراً هم به ضميمه نفسالمهموم منتشر شده است.
15- الانوار البهيّة في تاريخ الحجج الالهيّة:اين كتاب به عربي است و در مورد ولادت و وفات چهارده معصوم عليهمالسلام نگاشته شده است.
16- رسالهاي در گناهان كبيره و صغيره.
17- منازل الآخرة:كتاب نفيسي است كه مكرر چاپ شده و مراحل دشوار سفر آخرت را بر اساس روايات بررسي نموده و توشه لازم را يادآور شده است.
18- ترجمه مصباح المتهجّدمرحوم شيخ طوسي كه در حاشيه چاپ اول متن عربي به چاپ رسيده است.
19- نزهة النّواظر:ترجمه معدن الجواهر دانشور بزرگوار محمد بن علي كراچكي است كه مكرّر چاپ شده است.
20- مقامات عليّه:خلاصه معراج السّعاده مرحوم ملا احمد نراقي است.
21- ترجمه جمال الاسبوع سيّد بن طاووس.
22- الباقيات الصّالحاتكه در حاشيه مفاتيحالجنان چاپ شده است.
23- منتهي الآمال في تاريخ النّبيّ و الآل:به فارسي نگاشته شده و در مورد زندگاني حضرات أئمه اطهار و رسول اكرم صلي الله عليه و آله و دختر گراميش حضرت زهرا عليهاالسلام و تاريخ ولادت و وفات و وقايع دوران آنها ميباشد. اين كتاب ارزشمند همواره مورد استفاده وعّاظ و مبلّغين قرار گرفته و به طور مكرّر چاپ شده و به زبان اردو نيز ترجمه گرديده است.
24- ترجمه مسلك دوم ملهوف سيّد بن طاووسكه به خط خود مولف در حاشيه يكي از چاپهاي لهوف چاپ شده است.
25- تتميم تحيّة الزّائر محدّت نوريكه با فوت وي ناتمام مانده بود و شيخ عباس بعد از فوت استادش آن را به اتمام رساند.
26- چهل حديثكه به فارسي نگاشته شده و بارها چاپ شده است.
27- الكُني و الالقاب:درباره زندگاني علما و شعرا و غيرهم است كه در سه جلد مكرّر به چاپ رسيده است. اين كتاب يكي از كتابهاي معتبر علم تراجم ميباشد كه به فارسي ترجمه شده و چاپ گرديده است.
28- هديّة الاحباب في المعروفين با لكني و الالقاب:خلاصهاي از كتاب الكني و الالقاب است كه علماء و دانشمندان معروف به لقب و كنيه به طور اختصار در آن جمعآوري شده است. اين كتاب در اصل به زبان فارسي نگاشته شده و بارها در تهران و نجف چاپ شده است.
29- فوايد الرّضويّه في احوال علماء المذهب الجعفريِّه:اين كتاب در مشهد مقدس و در مدت اقامت حاج شيخ عباس در آنجا به رشته تحرير درآمده و از آثار با بركت دوران اقامت محدث قمي در جوار بارگاه هشتمين امام شيعيان جهان است كه در جاي خود بهترين كتاب در شرح حال علما و بزرگان دين است كه به زبان فارسي نگاشته شده است.
30- بيتالاحزان في مصائب سيّدة النّسوان:اين كتاب درباره رنجها و فريادهاي دختر والامقام حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و زندگي و حوادث دوران حيات آن بانوي بزرگ نوشته شده است.
31- تتمّة المنتهي في وقايع ايّام الخلفاء:به فارسي نگاشته شده است و مكرّر چاپ گرديده است.
32- تحفة الاحباب في تراجم الاصحاب:درباره اصحاب حضرت محمّد صلي الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهمالسلام است كه به زبان فارسي نوشته شده و در تهران چاپ شده است. ضمناً چاپ اين كتاب بعد از فوت مولف بوده است.
33- سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار:اين كتاب كه فهرست موضوعي بحارالانوار علاّمه مجلسي است در مدت بيست سال به پايان رسيده است. شيخ عباس خود مينويسد اين كتاب بهترين اثر بجا مانده از وي است. ايشان آن را در دو جلد تنظيم نموده و در جهت آسان نمودن مراجعه به بحارالانوار نوشته است.
بخش دوم از تأليفات محدّث قمي
كتابهايي كه در زمان حيات خود به اتمام رسيده ولي در آن زمان به چاپ نرسيده عبارتند از:
1- فيض العلام في وقايع الشّهور و الايّام كه به زبان فارسي نگاشته شده و درباره وقايع ماهها و روزهاست.
2- هدية الانام الي وقايع الايام كه خلاصه كتاب فيض العلام ياد شده است.
3- كلمات لطيفه: در مورد اخلاقيات بوده كه به ضميمه كتاب نزهة النواظر ايشان چاپ شده است.
4- كشكول.
5- الدّر النّظيم في لغات القرآن العظيم.
6- كحل البصر في سيرة سيّد البشر: يكي از بهترين كتابهاي سيره نبوي ميباشد كه مكرّر چاپ شده و ترجمه فارسي آن به چاپ رسيده است.
7- كتاب نقد الوسائل شيخ حرّ عاملي.
8- تقسيم بداية الهداية شيخ حرّ عاملي.
9- شرح الوجيزه شيخ بهائي عليه الرّحمه،
10- فيض القدير فيما يتعلّق بحديث الغدير كه تلخيص جلد غدير كتاب عبقات الانوار مرحوم ميرحامد حسين هندي است و درباره معرفي حضرت علي عليه السلام توسط پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در غدير خم به سال 11 هجري قمري نوشته شده است.
11- علم اليقين كه خلاصه حقّ اليقين مرحوم علاّمه مجلسي است.
12- مقاليد الفلاح في عمل اليوم و اللّيلة .
13- مقلاد النّجاح خلاصه كتاب ياد شده است.
14- خلاصه جلد يازده بحارالانوار علامه مجلسي .
15- شرح كلمات قصار حضرت علي عليه السلام كه در آخر نهجالبلاغه آمده است.
16- كتاب مختصر شمائل ترمذي.
17- قوّة الباصرة في تاريخ الحجج الطّاهرة.
بخش سوم از تأليفات محدّث قمي
قسم سوم از كتابهاي محدّث قمي كتابهائي است كه ناتمام مانده و ايشان توفيق تكميل را نيافته است. اين آثار عبارتند از:
1- ضيافة الاخوان.
2- صحائف النّور في عمل الايّام و السّنة و الشّهور.
3- ذخيره العقبي في مثالب اعداء الزّهرا عليهاالسلام.
4- مسلي المصاب بفقد الاب والاعزّة و الاحباب.
5- الآيات البيّتات في اخبار اميرالمومنين عليه السلام عن الملاحم و الغائبات.مولف گفته است كه اصل نسخه آن گم شد.
6- شرح صحيفه سجاديّه.
7- غايةالمرامكه تلخيص كتاب دارالسلام مرحوم محدّث نوري است.
8- شرح كتاب چهل حديث.
9- ترجمه زاد المعاد علامه مجلسي.
10- ترجمه تحفة الزّائر علامه مجلسي.
11-الدرّالنظيم.محدث قمي در ادامه كار بزرگ خود در حديثشناسي و واژهشناسي حديث دست به كار بزرگ ديگري در راستاي واژهشناسي قرآن زد و براي آشنايي بيشتر پژوهشگران و نويسندگان علوم قرآن كتاب كم حجم ولي گرانقدر و گرانسنگ «الدرّ النظيم في لغات القرآن العظيم» را در واژهشناسي قرآن به رشته تحرير در آورد.
بسوي حق
در سال 1359 هـ. ق گلي از بوستان علم چيده شد شمعي در محفل ياران خاموش گشت مرغي از حرم پيشواي مومنان به پرواز درآمد و سربازي از خيل سربازان حضرت وليّعصر عليه السلام به ملكوت اعلا پر گشود و مردي از قبيله ابرار به ديدار معبود شتافت. دانشمند والامقام و محدث ماهر و جامع فضايل و كمالات معنوي يعني حاج شيخ عباس قمي پس از يك عمر زندگي پر بار و با تلاش و همراه با عزت و عظمت در شب سهشنبه 23 ذيالحجّة الحرام رخت از اين جهان بر بست و به سوي منزل جاودان كوچ كرد. شمع خاموش گشت و پروانههاي بال شكسته در شب تيره و تار و در غربت و بيياري سر به آن سو و اين سو ميكوبيدند و راه به جايي نميبردند و با حركت عاشقانه خود ميفهماندند كه چه معشوق بزرگواري را از دست دادهاند. آه از غم جدايي و فرياد از فراق!
رحلت شيخ عباس همگان را در حيرت فرو برد و موجب حزن و اندوه فراوان تشنگان چشمه زلال دانش گشت.
حوزههاي علميه سوگوار گشت و نجف اشرف در ماتم فرو رفت و سكوت بر آن حاكم شد. پرچمهاي سياه بر سر در منازل، خيابانها و مدارس آنجا به زبان حال ميگفتند: «اذا مات العالم ثلم في الاسلام ثلمة لايسّد هاشيء»؛ زماني كه عالم از دنيا رفت رخنهاي در اسلام ايجاد ميشود كه هيچ چيزي آن را جبران نميكند.»
تشييع جنازه و برگزاري نماز
مردم نجف و اطراف آن كه به محض شنيدن خبر رحلت وي در كنار منزل نوراني او گرد آمده بودند منتظر تشييع جنازه وي بودند. هنگامي كه جسم شريف را بيرون آوردند عاشقان خاندان عصمت و طهارت و دانش و علم بر سر و سينه زنان تابوت او را بر دوش گرفته و با احترام و شكوه خاصي به طرف صحن مطهر اميرمنان حضرت علي عليه السلام تشييع كردند.
مرجع عاليقدر جهان تشيّع مرحوم آية الله العظمي حاج سيّد ابوالحسن اصفهاني بر پيكر پاك ايشان نماز گزارد و پس از آن در صحن منوّر اولين امام شيعيان حضرت علي عليه السلام و در ايوان سوم از ايوانهاي شرقي باب القبله كنار تربت شريف استادش مرحوم ميرزا حسين محدّث نوري مدفون گرديد. خداوند او را با اولياء پاكش محشور گرداند.
منبع: کتاب ديدار با ابرار