جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
علامه اميني، جرعه نوش ولايت (3)
-(1 Body) 
علامه اميني، جرعه نوش ولايت (3)
Visitor 451
Category: دنياي فن آوري

خدمات فرهنگي، سياسي و اجتماعي علامه اميني (رحمت الله عليه)

1ـ تأسيس کتاب خانه اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام)

گفته شد که علامه اميني براي گرد آوري منابع الغدير، به کشورهاي گوناگوني هم چون هند، ترکيه و سوريه سفر مي‌کرد و با سختي‌هاي فراوان به آن‌ها دست مي‌يافت. ايشان وقتي کتاب خانه‌هاي دنيا را مي‌ديد، از اين که نجف اشرف ـ که آن زمان مرکز علمي شيعه بود ـ يک کتاب خانه پربار و مجهز ندارد، ناراحت بود. سپس تصميم گرفت کتاب‌خانه بزرگي در نجف پايه گذاري کند تا پاسخ گوي دانش پژوهان باشد. سرانجام در ماه جمادي الاولي سال 1373هـ.ق در سن 53 سالگي، کتاب خانه مجهزي را پايه گذاري کرد و به تهيه کتابها و فراهم آوردن کارهاي ابتدايي مشغول شد.
ايشان در قدم نخست، کتاب خانه خود را که حدود 5 ـ 6 هزار جلد کتاب معتبر و تاريخي داشت، وقف کتاب خانه اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام) کرد.
دکتر محمد هادي اميني مي‌گويد: پدرم به من گفت: اگر ما کتاب‌هاي خود را وقف کتاب خانه نکنيم، براي ديگران الگو نخواهد شد. پس خودش اولين قدم را برداشت و من هم کتاب‌هاي خودم را که حدود 1000 جلد مي‌شد، به کتاب خانه اهدا کردم.[61]
در پي اين کار، برخي بزرگان و عالمان نجف کتاب خانه‌هاي شخصي‌شان را به آن جا بخشيدند و توان مندان نيز به کتاب خانه کمک مالي کردند تا اين که در عيد غدير سال 1379هـ. ق، کتاب خانه به طور رسمي افتتاح گرديد.
علامه در سخنراني افتتاحيه کتاب خانه فرمود: استدلال‌هاي ما در اثبات مقام ولايت، بر اساس کتاب‌هاي اصيل و دست اول جهان اسلام است. خيلي از اين کتاب‌ها در معرض تلف است. بسياري در معرض تحول، تحريف و تغيير است. مطالبي را در کتاب‌ها نوشته‌ايم، استناد هم مي‌کنيم، جلد و صفحه را هم معين و مؤلف کتاب را هم مشخص کرده‌ايم. اما اگر کسي بگويد اين مطلبي که به فلان کتاب حواله داده‌ايد، آن کتاب کجا است؟ نمي‌توان گفت که برويد به نيويورک يا در کتاب خانه الازهر يا در کتاب خانه ظاهريه شام آن را بيابيد. ما اين کتاب‌ها را در نجف نداريم، بايد اين منابع در اين جا موجود باشد. آثاري از اهل سنت که شيعه روي آن استناد مي‌کند و به عنوان منبع بر آن تکيه مي‌کند، چهل هزار کتاب است و من تا امروزبيست و پنج هزار جلد از اين منابع اصيل را در اين کتاب خانه جمع آوري کرده‌ام و مي‌کوشم باقي مانده آن را هم جمع آوري کنم.[62]
کتاب‌هاي اين کتاب خانه بسيار ارزش مند است. علامه بسياري از آن‌ها را در سفرهاي خويش، نسخه برداري کرده يا خريد و برخي از اين کتاب‌ها نيز به صورت عکس يا ميکرو فيلم است.
داستان زير، استواي علامه اميني و توجه اميرالمؤمنين به اين کتاب خانه را نشان مي‌دهد که به نام مبارکشان مزين است. دکتر محمدهادي اميني مي‌گويد: در سال 1373هـ.ق که در دانشگاه لبنان تدريس مي‌کردم چند تن از علماي عراق به ديدنم آمدند و گفتند رژيم بعث عراق تمامي کتاب خانه عراق را مصادره و در بغداد انبار کرد جز کتاب‌خانه اميرالمومنين. رژيم گفته است نمي‌توانيم با اميني طرف شويم و با اين کتاب‌خانه کاري نداريم.

2ـ پشتيبان ولايت فقيه

علامه افزون بر ابعاد علمي، اجتماعي و فرهنگي، بينش سياسي بالايي داشت. از جمله ديدگاه‌هاي سياسي ايشان، پشتيباني از نظريه ولايت فقيه در زمان غيبت امام زمان (عليه السّلام) است.
هنگامي که امام خميني (رحمه الله) مبارزات خويش را عليه رژيم شاهنشاهي آغاز کرد، علامه از کساني بود که با پشتيباني از آن و با غصبي معرفي کردن حاکميت شاه، فرمود: ديگران غاصبند و اين مقام (حکومت) حق مسلم آن فريادگر (امام خميني) است.[63]
ايشان به امام خميني نگاه ويژه‌اي داشت و مي‌فرمود: امام خميني، ذخيره خدا براي جهان تشيع است.[64]
بنابراين، علامه اميني از طرفداران حکومت ديني و از حمايت کنندگان نظريه ولايت فقيه به شمار مي‌رود.

3ـ ارتباط با نهضت‌هاي اسلامي

دوران جواني علامه اميني با قيام شيخ محمد خياباني بر ضد انگليس و نهضت مشروطيت، هم زمان بود. ايشان با ديدگاه‌هاي شيخ محمد خياباني و انديشه‌هاي سياسي ايشان آشنايي داشت و پس از شهادت او، راهش را ادامه داد. البته علامه اين کار را با گسترش مکتب شهادت، مبارزه و جهاد در ميان مردم پي گيري کرد.
نگارش شهداء الفضيله را در راستاي همين حرکت و فعاليت سياسي مي‌توان ارزيابي کرد؛ زيرا ورود علامه به نجف با فروپاشي امپراتوري بزرگ عثماني و تصرف عراق به دست انگليس هم زمان بود.
ايشان از ناتواني و سستي ملت‌هاي مسلمان، ناراحت بود. از اين رو، کوشيد با بيان زندگي نامه عالمان و بزرگاني که در پاسداري از اسلام به شهادت رسيده بودند، ملت‌هاي اسلامي را به مبارزه و پايداري و وحدت در راه مبارزه با استعمارگران، دعوت و روح شهادت طلبي را در ايشان تقويت کند. کتاب شهداء الفضيله را از اين ديدگاه مي‌توان کتاب سياسي علامه شناخت.
از ديگر کارهاي سياسي علامه که پيش‌تر به آن پرداختيم، ارتباط ايشان با شهيد نواب صفوي و گروه فدائيان اسلام است. شهيد نواب صفوي بسيار به علامه نزديک بود و از طرز فکر ايشان بهره ها مي‌برد چنان که آن شهيد بزرگوار همواره خود را مديون راهنمايي‌ها و طرز فکر علامه اميني در بزرگداشت شيعه و رهبران و امامان بر حق مي‌دانست.[65]

علامه اميني از ديدگاه بزرگان

در اين جا گزيده‌هايي از سخنان عالمان و انديشمندان جهان اسلام (سني و شيعه) و مسيحيت را درباره آن بزرگوار مي‌آوريم.

1ـ آيت الله العظمي صافي گلپايگاني

در عصر حاضر، مرحوم آيت الله مجاهد علامه اميني ـ اعلي الله مقامه العالي ـ يکي از مفاخر بزرگ و نوابغ علم و ادب و خادمين موفق اسلام بود. تلاش مداوم و کوشش بي وقفه آن عالم جليل، در معرفي حقايق اصيل اسلام و معارف حق اين دين حنيف و مکتب پربار و يگانه اعدال قرآن کريم ـ اهل بيت (عليهم السلام) ـ کم نظير بود.[66]

2ـ آيت الله العظمي فاضل لنکراني

کتاب الغدير، مخصوصا با قلم رسا و مطابق روزش، توانسته جميع شبهات را در رابطه با مسأله امامت و وصايت بلافصل اميرالمؤمنين (عليه‌السلام)، پاسخي متناسب که مقبول عقل سليم و منطقي خالي از تعصب است، بدهد. خاصه که از کتب خود آن‌ها که در زواياي کتاب خانه‌هاي متعدد مخفي بود يا مخفي نگاه داشته شده بود، استفاده نموده و با استعانت مداوم، از صاحب اصل مقام ولايت و امامت، چنين موفقيتي را به دست آورد که مرور زمان، نه تنها آن را کهنه نمي‌کند، بله بر عظمت آن مي‌افزايد.[67]

3ـ آيت الله حسن زاده آملي

خداوند درجات علامه اميني ـ صاحب الغدير ـ را متعالي بفرمايد؛ کاري که ايشان کرده است ممدوح، پسنديده و قابل تحسين است و در آن، جاي اعتراض براي کسي نيست. ايشان کتابي درباره غدير و روايات آن نوشت که از آثار باقيه است.[68]

4ـ شيخ آقا بزرگ تهراني

ديدگان جويا، در اين بوستان سرسبز بپوييد و به يُمن اين اثر گران قدر، جز باغ‌هايي روح افزا و زنده از نفخه نسيم سحر، چيزي نيافت. نويسنده اين اثر، اميني امين است. روزي که شهدا الفضيله را عرضه داشت، پرده از افتخارات درخشاني برگرفت و از افق علم، نوري خيره کننده برتابانيد. او با اين کتاب، رايحه‌اي دل انگيز به مشام‌ها رسانيد؛ رايحه‌اي برتر از دو صد مشک دان. گوهرهايي به هم در پيوست آذين آفرين و آويزهايي فرا پيش داشت، زينت بخش گوش جان و خرد.[69] بعد از اين که به محتوا و عظمت علمي کتاب الغدير پي بردم، دست به دعا برداشته، از خدا طلب کردم که بقيه عمر مرا به علامه اميني ببخشد تا ايشان صورت واقع به الغدير دهد.[70]

5ـ آيت الله سيد عبدالهادي شيرازي[71]

چنان چه بر اين مجموعه ـ الغدير ـ وقوف يابي، خود را در کنار درياي خروشاني خواهي يافت که فرو نخواهد نشست و تو از آن جدا نخواهي شد، مگر آن که معارف الهي، انديشه‌ات را فرا گرفته و ظرف ادراک تو از تعليمات قدسي انباشته شده و منظره احساساتت، جلوه‌ گاه اين نويد اميدبخش الهي گردد که مي‌فرمايد: و آنان که در راه ما کوشش کنند، ما راه‌هاي رستگاري را به آن‌ها خواهيم نمود.[72]

6ـ آيت الله العظمي سيد محسن حکيم

از جمله شخصيت‌هاي زبده و برجسته از گروه مجاهدين در راه حق، مولف کتاب الغدير است؛ همان محقق يگانه و دانشمند بي بديل. من اجزاي اين کتاب را مطالعه کردم و آن را همان طور يافتم که از مؤلف بزرگوارش سزاوار بود. اين کتاب را چنان آراسته و منزه يافتم که به توفيق خداوند، آغاز تا انجام آن از هر گونه باطل و ناروا مصون [بود] و معظم له در برهان و معارضه سخت و استوارش (با خصم) و شادابي سخنان و زيبايي محاوراتش، تمام موفقيت را به دست آورده [است]. متانت رأي و نظر را با شيوايي ترکيب، [کرده و] کلام و معاني بديع و بي مانند را با بنيان نيرومند سخن، پيوند داده [است]. در موضوع‌هاي گوناگون با تفنن سخن گفته و با استقامت کافي در هر موضوع، وارد و با پايداري بيرون
شده [است].[73]

7ـ شهيد مرتضي مطهري

کتاب شريف الغدير، موجي عظيم در جهان اسلام پديد آورده است. انديشمندان اسلامي، از زواياي مختلف ادبي، تاريخي، کلامي، حديثي، تفسيري، اجتماعي، بدان نظر افکنده‌اند.[74]

8ـ علامه محمد تقي جعفري تبريزي

کتاب الغدير از آن آثار ارزنده‌اي است که مورد قضاوت‌ها و اظهار نظرهاي مختلف قرار مي‌گيرد. با نظر به موضوعات و محتواي اين کتاب و آراي صاحب نظران آگاه، دو موضوع در اين اثر، روشن است: يکي، عظمت کوششي است که در الغدير صورت گرفته است به طوري که مي‌توان گفت مراجعه به آن همه مدارک و تنظيم آن‌ها براي تهيه چنين اثري کار فوق‌العاده‌اي و در عالم تحقيق و تتبع کم نظير است‌. دوم، ايمان و خلوص نيت مرحوم علامه اميني است درباره روشن شدن يکي از ارکان اساسي ايدئولوژي اسلامي ـ که براي هر مطالعه کننده هوشيار پديدار است. اين دو موضوع قابل ترديد نيست.[75]

9ـ محمد عبدالغني حسن[76]

علامه اميني آکنده از دوستي امام علي و شيعيانش، جوهر وجود و نور چشمانش را فدا مي‌کند تا راهي به خاندان بزرگوار علوي پيدا کند. در آن چه مي‌کند، به نداي مذهبش پاسخ مي‌گويد. عشق چنان پندها و پيوند‌هايي بر عاشق مي‌نهد که با وجود آن‌ها، راه هر گونه اعتراض بر او بسته مي‌شود. حقيقتي که بايد آشکارا گفته شود اين است که: علامه استاد عبدالحسين اميني، عاشق و دوست دار متعصب و پيرو هواي نفس نيست، بلکه دانشمندي است که دانش خود را در خدمت دوستي علي و شيعيان او قرار داده است. پژوهنده‌اي است که امانت دانشمندي و بي غرضي بحث و تحقيق را بيش از توجه به احساسات و عواطف، در نظر داشته است.[77]

10ـ شيخ محمد سعيد دحدوح[78]

من اکنون خود را در برابر درياي بي پاياني مي‌بينم که در آن، انواع گوهرهاي نفيس و خيره کننده و بي نظير وجود دارد. دلايل کافي و رسا، برهان صريح، علم زياد و مزاياي بي شمار ديگر آن قدر در اين مجموعه گران بها هست که قادر بر شمارش آن نيستم. اين مزايا گوياي اين حقيقت‌اند که: اگر بخواهند نورانيت ماه چهارده را با ابرهاي تيره (اشتباه کاري و دشمني) و عوامل فريبنده از ديدگاه بپوشانند، نمي‌توانند.[79]

11ـ دکتر محمد غلاب[80]

الغديري که به راستي، به درخشندگي و سودبخشي چونان چشمه است؛ الغديري که پژوهشگران، آرزوي خويش را در آن مي‌يابند. همان گونه که مسافر تشنه کام، به هنگام رسيدن به چشمه، عطش خود را با آن بر طرف مي‌سازد؛ الغديري که شما در آن، درباره بخش مهمي از ميراث اسلام، پژوهش‌هايي رنج بار کرده و درصدد به دست آوردن حقيقت و يافتن روايات صحيح بوده‌ايد و همواره هر شبهه‌اي را به دست نقد و تصحيح سپرده‌‌ايد. ما يقين داريم که جوانان امروز اسلام، از اين ثمره‌هاي خوش گوار، استفاده خواهند کرد به ويژه آن که بيش تر نوشته‌هاي امروز، کم مايه، سبک و فاقد ارزش است و حرکت علمي و ادبي، اکنون به صورت تجارت صرف درآمده است.[81]

12ـ دکتر عبدالرحمان الکيالي[82]

کتاب الغدير با آن چه که از سنت، ادب، علم، تاريخ، اخلاق و حقايق و تتبعات و اقوال دربردارد، شايان مطالعه دقيق و احاطه کامل است و سزاوار است که هر مسلمان، آن را به دست آورد تا بداند تاريخ نويسان چگونه کوتاهي کرده‌اند و حقيقت در کجا است. به اين ترتيب، نتايج کوتاهي و سهل انگاري را از ميان مي‌بريم و پاداش اقرار به حقايق و اطاعت از اوامر و وحدت عقيده و مذهب و هم رأيي را در مي‌يابيم.[83]

13ـ عبدالفتاح عبدالمقصود[84]

اميني، غواصي بود که رسالت داشت گوهر‌هاي يکتا را کشف کند و ژرفناهاي درياها را از آن‌هاي تهي سازد. البته اميني تنها غواص نبود، بلکه گوهر شناس هنرمند نيز بود؛ گوهر شناسي که از اين گوهرها، جواهرهاي جاويداني ساخت که با وجود آن‌ها، ديگر براي زرناب جلوه‌اي باقي نماند. کوششي که بيرون از توان بشري بود، هيچ گاه گلزار همت مؤلف بزرگوار را پژمرده نکرد و شاخسار شکيبايي وي را از شادابي نينداخت. من سخت در شگفتم و سزاوار چنين شگفتي هستم ـ که چگونه مؤلف توانسته است، وقت خويش را براي بررسي بحثي آماده سازد که هزار و چند سال امتداد داشته است و با اين همه، در پرتگاه نوميدي و افسردگي فرو نيفتد و از همه ارمغان‌هاي ذهني اين مدت دراز ـ که نزديک بود گرد وغبار روزگار، آن‌ها را از ديدگان اين نسل پنهان سازد ـ با جست و جو و کنجکاوي، پرده برگيرد. پيدا است که چنين شکيبايي و همتي جز در پرتو ايماني استوار به دست نمي‌آيد.[85]

14ـ علاء الدين خروفه[86]

من گمان نمي‌کردم در اين عصر که ماديات بر آن غلبه کرده است و به شتاب زدگي در تأليف و سطحي بودن بحث و تحقيق معروف است، مردي که گويا به تنهايي امتي است، به پا خيزد و اين کتاب جليل را ـ که مانند آن را گروهي هماهنگ از دانشمندان علمي نتوانند به دست داد ـ پديد آورد.[87]

15ـ دکتر بولس سلامه[88]

اي صاحب فضيلت! اين کار بزرگي که شما بدون کمک گرفتن از کسي بدان اقدام کرده‌ايد، کار دشواري است که براي گروهي از دانشمندان نيز طاقت فرسا است. شما چگونه توانسته‌ايد به تنهايي آماده انجام آن شويد؟ بي گمان اين روح مقدس، روح امام بزرگ است ـ بر او و فرزندان پاکش گرامي ترين درود باد ـ که مشکلات را رام ساخته و بينش شما را به روي گنج‌هاي دانش گشوده است. اين همه، هم چون اندوخته‌اي براي تاريخ نويسان و مأخذي براي دانشوران و آبخشوري براي شاعران باقي خواهد ماند تا هر زمان، کشتزار ادب از آن سيراب گردد.[89]

پى نوشت ها:

[61] - جرعه نوش غدير: ص 61.
[62] - يادنامه: ص 102.
[63] - گلشن ابرار: ج 2، ص 735.
[64] - همان.
[65] - نهضت روحانيون ايران: ج 2، ص 196.
[66] - يادنامه: ص 53.
[67] - يادنامه: ص 56.
[68] - همان: ص 80.
[69] - حماسه غدير: ص 381.
[70] - جرعه نوش غدير: ص 83.
[71] - ترجمه الغدير: ج 1، ص 30.
[72] - عنکبوت: 69.
[73] - ترجمه الغدير: صص 36 ـ 45.
[74] - حماسه غدير: ص 128.
[75] - همان: ص 420.
[76] - از دانشمندان بزرگ اهل تسنن در مصر.
[77] - حماسه غدير: ص 359.
[78] - امام جماعت اريجاي شهر حلب که با خواندن الغدير به مذهب تشيع گرويد.
[79] - ترجمه الغدير: ج 1، ص 17.
[80] - استاد فلسفه در دانشگاه الازهر مصر (از اهل تسنن).
[81] - حماسه غدير: ص 411.
[82] - از شخصيت‌هاي علمي سوريه.
[83] - حماسه غدير: ص 400.
[84] - عالم سني و نويسنده کتاب معروف الامام العلي (عليه‌السلام)
[85] - حماسه غدير: ص 370.
[86] - از استادان بزرگ اهل سنت در دانشگاه الازهر.
[87] - حماسه غدير: 406.
[88] - از انديشمندان مسيحي.
[89] - حماسه غدير: ص 409.

منبع: پايگاه اطلاع رساني سبطين
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image