بيانات آيت الله ناصر مکارم شيرازي در جمع اعضاي دبيرخانه همايش بزرگداشت آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني
اولين باري که من با اسم مرحوم سيد اين مرجع بزرگ شيعه آشنا شدم در دوره دبيرستان بود در سن 12 يا 13 سالگي ما دبيري اصفهاني داشتيم ( آقاي نوري- دبير فيزيک) که يک روز رساله مرحوم سيد را همراه خود به کلاس درس آورد و گفت از ايشان تقليد کنيد حتي تعدادي از مسائل رساله را هم براي ما بيان کردند.
اين ماجرا در زمان رضاخان اتفاق افتاد و من از آن موقع بود که با مرحوم سيد آشنا شدم بعد از آن در مدرسه آقا باباخان شيراز طلبه شدم و چيزي نگذشت که به قم آمدم در سن 17 يا 18 ساله بودم که مرحوم سيد فوت کرد و آيت الله بروجردي به جاي ايشان منصوب شدند.
نکته اي که در مورد ايشان مشهور است دلسوزي نسبت به طلاب است. مثل يک پدر مهربان به مسائل طلاب رسيدگي مي کردند و خيلي مصر بودند که طلاب در مذيقه قرار نگيرند. نسبت به مردم عادي هم دلسوزي خاصي داشتند و به هر طريقي به آنها کمک مي کردند. از مسائل مهمي در زمان ايشان واقع شد مسأله شهادت پسر ايشان بود که در نماز جماعت يک نفر با چاقو سر پسر ايشان مرحوم سيد را بريد. اين اتفاق در نجف خيلي سر و صدا به پا کرد و عراق تکان خورد. همه خواستار قصاص اين شخص بودند اما مرحوم سيد از قاتل گذشت حتي براي اينکه اين فرد از آسيب احتمالي مردم در امان بماند به او پول داد تا به ايران مهاجرت کند.
کسي براي من نقل کرد: موقعي که ايشان در تشييع جنازه پسرشان شرکت کرده بودند، باز هم به امور مردم رسيدگي مي کردند. حتي در آن جمعيت به يک شخص نيازمند يک پاکت پول مي دهند که آن شخص تعجب مي کند که سيد با آن داغ سنگين هنوز به فکر برطرف کردن نياز مردم هستند. مرحوم سيد روح بسيار بزرگي داشت و مسائل و مشکلات را در خود هضم مي کرد. کرامات زيادي هم از ايشان نقل شده که در اين خصوص از شاگردان ايشان مي بايست سؤال کرد. مرجعيت آيت الله اصفهاني در زمان قدرت رضاخان اتفاق افتاد. رضاخان مي خواست ايران را از روحاني خالي کند به همين خاطر طرح متحد الشکل بودن را در ايران مطرح کرد. در آن زمان تنها مجتهدين حق پوشش لباس داشتند به همين دليل مرحوم سيد در آن زمان به طور وسيعي اجازه اجتهاد صادر فرمودند.
اين عقل و درايت سيد است که براي حفاظت از حوزه هاي علميه و طلاب آن دست به اين اقدام جسورانه مي زند گرچه براي اين بزرگداشت کمي دير است و لازم بود زودتر از اينها کار انجام مي گرفت ولي الان هم که شروع کرده ايد بسيار فرصت مغتنمي است. در اين همايش به آثار علمي سيد، شاگردان، سياست و تدبير ايشان در آن زمانه بحراني که مي زيسته اند بپردازيد و مسائل آن دوره را براي نسل جديد تشريح کنيد.
/س