جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
الفت خانوادگي
-(1 Body) 
الفت خانوادگي
Visitor 452
Category: دنياي فن آوري
همچنان كه در يك ساختمان، صرفا سوار شدن مصالح بر روي هم و بالا رفتن بنا، مايه دوام و استحكام نيست و دهها نكته اصولي از آغاز تا پايان به كار گرفته مي‏شود تا «بناي مستحكم» پديد آيد، در «بناي يك خانواده» نيز، كار تنها با عقد ازدواج و تشكيل خانواده و آوردن فرزند تمام نمي‏شود.زلزله‏ها و طوفان‏هاي فراواني در راه زندگي قرار مي‏گيرد كه اگر بناي خانواده، از شالوده محكم و چفت و بند استوار و نكات ايمن‏سازي برخوردار نباشد، به سرعت از هم مي‏پاشد و متلاشي مي‏شود.

نگاهي گذرا به برخي از اين عوامل استحكام، مي‏تواند مفيد باشد:

الف ـ ازدواج عقلاني

انگيزه‏هاي ازدواج متفاوت است. برخي تنها براي هوسراني و كامجويي ازدواج مي‏كنند و هوس، از مهم‏ترين انگيزه‏هاي آنان است. روشن است كه چنين خانواده‏هايي بنيان محكمي پيدا نمي‏كنند. عقلانيت در ازدواج و محاسبه جوانب، پيامدها، مسئوليت‏ها، هزينه‏ها، حقوق و وظايف متقابل و به دوش گرفتن «بار زندگي» و با چشم و گوش باز و آگاهانه ازدواج كردن، مي‏تواند عاملي براي تداوم اين بنيان باشد.

ب ـ شناخت پيش از ازدواج

وقتي بناست دو نفر يك عمر با يكديگر زندگي مشترك داشته باشند، بايد ديدگاههاي مشترك، سليقه‏هاي متناسب با هم و افكار و اخلاق و روحياتي كه به يكديگر بخورد و حساسيت‏هاي خانوادگي از دو سوي، مورد توجه باشد.مگر نه اينكه «ناسازگاري‏هاي اخلاقي» اغلب پس از ازدواج و برآورده نشدن برخي توقعات متقابل يا ناهنجاري‏هاي رفتاري زوجين يا فاميل‏هاي آنان بروز مي‏كند؟ شناخت قبلي و پرس و جوهاي پيش از عقد و كسب آگاهي از ويژگي‏ها و مشاوره با ديگران، راهي براي پيشگيري از بروز اختلافات است. حتي شناختِ طرف ازدواج به چهره، از نظر اسلام مورد توجه است، تا بعدا ادعا نشود كه نديدم و اگر ديده بودم، سراغش نمي‏رفتم!در حديث است كه پيامبر اسلام، به كسي كه زني را خواستگاري كرده بود، فرمود: «لَوْ نَظَرْتَ اِليها، فانّه اَحري اَنْ يَدُومَ بينكما؛(1) كاش پيش از ازدواج، به او نگاه مي‏كردي، چرا كه اين نگاه، مناسب‏تر است براي تداوم زندگي بين شما!»

ج ـ صداقت در برخورد

چه پيش از ازدواج و چه پس از آن، عدم صداقت در ابراز نظر يا ارائه وضعيت خويش از نظر مالي، شغلي، خانواده، جسم و ... مايه بروز اختلافات بعدي مي‏شود. صداقت در برخورد اوليه و مسائل بعدي، مانع بروز كشمكش‏هايي مي‏شود كه گاهي تا مرز طلاق و جدايي هم پيش مي‏رود. اگر سنّ واقعي دختر، يا ميزان تحصيلات و درآمد پسر، يا وضع خانه و مسكن، سلامتي يا بيماري جسمي و روحي و ... واقعي طرح نشود و بعدا خلاف آن آشكار گردد، مشكل‏ساز خواهد بود. اينكه تدليس و مخفي كردن عيوب مرد و زن يا نيرنگ حرام شمرده شده، براي پيشگيري از فروپاشي خانواده‏هاست.مهريه، يك بدهي شرعي و قانوني بر عهده شوهر است. از اين‏رو برخورد عاقلانه و متين و صادقانه با آن ضروري است. اينكه «كي داده، كي گرفته» گفته شود و سكه‏هايي به عدد نجومي، مهريه قرار گيرد و با بروز اولين نقطه اختلاف، كار به شكايت و دادگاه و زندان و ... كشيده شود، عوارض همان عدم صداقت است.

د ـ احترام به فاميل‏هاي طرف مقابل

چنين نيست كه اگر دختر و پسري با هم ازدواج كردند، ديگر كاري به كار فاميل يكديگر نداشته باشند و بي‏اعتنا به اصول معاشرت و مسئله صله رحم و ديد و بازديدهاي فاميلي و آداب و سنن خانوادگي و محلي و عرف اجتماعي، از همه بريده و سر در لاك خويش ببرند. ازدواج، مايه وصلت دو دودمان است و گسترش دايره خويشاوندان و افزايش روابط و توسعه پيوندها و بدون الفت خانوادگي، «زندگي شيرين» فراهم نمي‏آيد.بي‏اعتنايي به فاميل همسر، يا بي‏حرمتي و عيبجويي و ناسزاگويي، بذر فتنه است كه وقتي بارور شد، ميوه تلخ آن، اختلافات و قهرها و جدايي‏ها و عذاب وجدان و شومي و تلخي زندگي است. بايد بنا را بر حفظ احترام متقابل، تقويت روابط فاميلي، صميميت و محبت بين افراد دو دودمان، رفت و آمدهاي خانوادگي گذاشت و هر چه بيشتر رشته‏هاي الفت را قوي‏تر ساخت. اينها موجب استوار شدن چفت و بستِ روابطي است كه با ازدواج پديد آمده است.البته دخالت‏هاي بي‏جا در زندگي «زوجين جوان»، از سوي فاميل هر دو طرف، ناپسند و غلط است، ولي دلسوزي‏هاي صادقانه و اظهارنظرهاي دلسوزانه و از سر صدق و خيرخواهي، نه دو به هم زني و انتقام‏گيري و تلافي كردن و ... لازم و كارساز است و خلاء «كمبود تجربه» را در زندگي‏هاي مشتركي كه تازه پا گرفته است، پر مي‏كند.
ديدارهاي فاميلي را بايد به رنگ «صله رحم» در آورد، تا ثواب و رضاي الهي را هم داشته باشد.سختگيري‏هاي بي‏مورد نسبت به رفت و آمد همسر با فاميل خودش يا تحميلِ داشتن رفت و آمد با بستگان شوهر، در شرايطي كه علاقه‏اي در بين نيست، مسئله‏ساز است. بايد با تدبير و دقت و متانت مشكل را حل كرد، نه با قلدرمآبي يا مردسالاري قهرآميز و تحكم‏هاي يك جانبه.اگر مدت‏ها بگذرد و پدر و مادري علاقه‏مند باشند كه به خانه پسر يا دخترشان بروند، ولي به دليلِ راضي نبودن و مخالفت كردن عروس و داماد، اين حسرت بر دل‏هايشان بماند، معلوم نيست كه خورشيد سعادت بر اين خانواده بتابد و خدا از آنان راضي باشد. يا اگر زني دوست داشته باشد كه به ديدار والدين يا خواهرها و برادرها و بستگانش برود، اما شوهرش، بي‏دليل و از روي يك‏دندگي و لجاجت، از اين گونه رفت و آمدها جلوگيري كند، معلوم نيست آنان خيري از اين زندگي ببينند.«صله رحم»، به تعبير حضرت باقر(ع)، هم عمل‏هاي انسان را پاك و بالنده مي‏سازد، هم مايه رشد و بركت مال مي‏شود، هم حساب‏رسي خدا را در قيامت آسان مي‏سازد، هم بلاها را از انسان و خانواده دور مي‏سازد، هم مايه طول عمر مي‏شود و اجل را به تأخير مي‏اندازد.(2)
در حديثي حضرت رسول(ص) فرموده است:
«صلة الرحم تَعْمُرُ الدّيارَ و تَزيدُ في الأعْمارِ؛(3)
صله رحم، آبادي‏ها را آبادان و عمرها را طولاني مي‏سازد.»
اگر يك طرف قطع رابطه كرد و به سنت اسلامي «صله رحم» عمل نكرد، طرف ديگر بايد به اين آيين الفت‏بخش پاي‏بند باشد، تا يخ‏هاي بي‏مهري آب شود و سردي‏ها به گرمي بگرايد.
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «صِلُوا اَرْحامَكُم و ان قَطَعُوكم؛(4) با خويشاوندانتان پيوند داشته باشيد و صله رحم كنيد، هر چند آنان با شما قطع رابطه كنند.»
براي رسيدن به اين نقطه آرماني، گذشت و بزرگواري لازم است و به دل نگرفتنِ رفتار نامناسب ديگران.

يك نمونه

سيره پيشوايان، هميشه الگو بوده است. در اين زمينه هم نمونه‏اي از رفتار كريمانه و الفت‏آفرين امام صادق(ع) با يكي از بستگان مي‏تواند سرمشق ما باشد.بين عبداللّه‏ بن‏حسن و امام صادق(ع) بر سر مسئله‏اي گفتگو و بحث پيش آمد، تا آنجا كه صداي آن دو بلند شد. مردم با شنيدن سر و صداي آنان گرد آمدند. مسئله به نحوي فيصله يافت و آن شب از هم جدا شدند. صفوان بن‏مهران (كه راوي حديث است) مي‏گويد: صبح براي كاري از خانه بيرون آمدم، امام صادق(ع) را ديدم كه درِ خانه عبداللّه‏ بن‏حسن است، عبداللّه‏ بن‏حسن به او مي‏گفت: يا اباعبداللّه‏، چه عاملي سبب شده صبح زود به اينجا آمده‏ايد؟ حضرت فرمود: ديشب در تلاوت قرآن به آيه‏اي برخوردم كه مرا به فكر انداخت و ناراحتم كرد. گفت: كدام آيه؟ فرمود: اين آيه شريفه كه «آنان كه با آنچه خداوند فرموده است تا وصل شود، پيوند برقرار مي‏كنند (صله رحم) و از پروردگارشان و حساب سخت قيامت بيم دارند؛ وَ الّذين يَصِلون ما اَمَر اللّه‏ بِهِ اَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَونَ رَبَّهم و يخافون سُوءَ الحِساب.»(5) آنگاه، هر دو دست در گردن هم انداخته و گريستند. عبداللّه‏ بن‏حسن گفت: راست مي‏گويي يا اباعبداللّه‏! گويا من تا كنون اين آيه را نخوانده بودم.(6)
رفتاري چنين بزرگوارانه، آن هم از سوي شخصيتي چون حضرت صادق(ع)، درسي بزرگ براي خانواده‏هاي شيعي و پيروان مكتب تربيتي و اخلاقي خاندان رسالت است. انسان هر چه هم ثروت و فرزند داشته باشد، بي‏نياز از خويشان و بستگان نيست. آنان بال و پر و بازو و پنجه انسانند، حمايت و همدلي آنان در مشكلات و شدايد و مصيبت‏ها، كمكي ارجمند و مهم است. آنكه با خويشاوندانش قطع رابطه مي‏كند، گويا يكي از دو دست خود را بسته يا بريده است. مگر نه اينكه كارآيي يك دست، بسي اندك است؟
هنر در گسستن از خويشان نيست، بلكه در پيوستن و تحكيم رابطه‏هاست و اين، ايثار و گذشت و كرامت و روح بزرگ مي‏طلبد. آنكه رابطه‏ها را مي‏گسلد، منابع خير فراواني را به روي خود مي‏بندد. «الفت خانوادگي»، موهبت و نعمتي است كه بايد پاسش داشت و در تقويتش كوشيد.

پاورقي ها:
1 ـ وسائل ‏الشيعه، ج14، ص61.
2 ـ بحارالانوار، ج71، ص100.
3 ـ همان، ص94.
4 ـ همان، ص92.
5 ـ رعد، آيه 21.
6 ـ بحارالانوار، ج71، ص98.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image