جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
جاذبه‏هاي موسيقي و دو پرسش
-(3 Body) 
جاذبه‏هاي موسيقي و دو پرسش
Visitor 510
Category: دنياي فن آوري

آيا از موسيقي عرفاني مي‏توان به عرفان رسيد و به خدا نزديك شد؟

اشعار عارفانه‏اي كه همراه با موسيقي و آهنگ خوانده مي‏شود، دو بخش دارد: 1 . بخش ادبيات عرفاني
2 . بخش موسيقي
اشعار عرفاني به طور معمول مضامين آموزنده، حكمت‏آميز و كلمات نغز دارد . انسان وقتي به قطعه‏اي عرفاني گوش مي‏دهد، آرامش مي‏يابد و ممكن است‏حتي اشكش نيز جاري گردد؛ ولي اگر خوب دقت‏شود، قسمتي از اين برانگيختگي عاطفي ناشي از مضامين اشعاري است كه به خوبي انتخاب شده است . اين نوع احساس آگاهانه و واقعي است؛ اما قسمتي از تحريكات نيز در اثر آهنگ محزون و صداي آرامش‏بخش شخص خواننده پديد مي‏آيد . اين نوع برانگيختگي البته مانند قسمت اول حقيقي و پايدار نيست و در تأثيرپذيري و خيال پردازي انسان ريشه دارد كه به طور معمول زودگذر و ناپايدار است؛ حتي گاه آثار سوء رواني در پي دارد و چه بسا زمينه راهيابي به برخي مسلك‏هاي انحرافي را به وجود آورد . از اين رو، فتواي اكثر فقها حرمت موسيقي غمگين است . اثبات اين‏كه به منظور تحصيل كمال، آرامش، نشاط و صفاي معنوي نيازمند موسيقي هستيم، كاري دشوار و قابل تأمل است؛ زيرا اولا، در آموزه‏هاي ديني تشويق و هدايتي در خصوص آن وجود ندارد؛ و ثانياً، به نظر مي‏رسد تأثيري كه انسان از طريق آن مي‏پذيرد و آرامش و نشاطي كه به دست مي‏آورد، زودگذر و غير واقعي است .
چگونه برخي بزرگان، مانند بوعلي سينا و فارابي، به موسيقي روي آوردند؟ آيا اين خود بر همسويي علم و هنر دلالت ندارد؟
مهم‏ترين نقش موسيقي تحريك قوه خيال آدمي است . بدين سبب، هر شخصي به نوعي خاص از موسيقي كه با روحيات و تخيلات و آرزوها و خواسته‏هايش همسو و هماهنگ باشد، گرايش پيدا مي‏كند؛ و اين همان رمز تفاوت موسيقي‏ها در ملت‏ها و اقوام گوناگون و حتي اصناف مختلف يك جامعه است . انسان‏ها، در بهره‏گيري از موسيقي ، به سه دسته تقسيم مي‏شوند:
دسته اول: كساني‏اند كه با نگاه لذت‏جويي به موسيقي روي آورده، از رسيدگي به ابعاد برتر شخصيت‏خود غافل مانده‏اند و نيازهاي فطري خود را تحت‏الشعاع نيازهاي حسي قرار داده‏اند . تنها بهره اين گروه از موسيقي، تحريك‏پذيري حسي و خيالپردازي دور و نزديك است .
دسته دوم: آنانند كه نه چندان بلند همتند و نه بسيار فرومايه . اينان، در كنار لذت‏هاي حسي، به حفظ شخصيت فردي و اجتماعي خود اهميت مي‏دهند و تا جايي كه به ابتذال و تخدير نينجامد و از تحصيل و كار باز نمانند، از موسيقي بهره مي‏برند؛ گرچه ممكن است در خلوت همچون گروه اول عمل كنند .
دسته سوم: كساني كه نفوس عالي و عقل كامل و طبع بلند دارند . آنان اعضا و حواس و قواي طبيعي را وسيله ارتقاي روح و تقويت عقل خود مي‏سازند . اينان عشق خود را در خدا مي‏جويند و رهنمودهاي زندگي خود را از او مي‏گيرند . آن‏ها بيش‏تر در پي تحصيل كمالات معنوي‏اند و جان گرانمايه خود را ارزشمندتر از آن مي‏بينند كه اسير محسوسات و موهومات شوند . اين گروه يكباره خود را از لذت‏هاي حسي و وهمي محروم نمي‏كنند؛ اما آن‏جا كه بين حس و وهم و عقل تعارض پيش آيد، جانب عقل را مي‏گيرند؛ زيرا نمي‏خواهند شرافت ذاتي و بلند همتي خود را به پاي لذت‏هاي زودگذر مادي (حسي و وهمي) فدا سازند .
افلاطون حكيم مي‏گويد: «آن كس كه همه عمر را به ترنم نغمات و حظ از زيبايي صوت مي‏گذراند، همان طور كه آهن در اثر آتش نرم مي‏شود، عنصر «غيرت‏» در نفس وي ملايم مي‏گردد و طولي نخواهد كشيد كه «شجاعت‏» وي نيز تحليل رود» . (1)
از امام خميني (ره) در اين باره آمده است: «اي عزيز، بكوش تا صاحب عزم و اراده شوي كه خداي ناخواسته اگر بي‏عزم از اين دنيا رحلت كني، انسان صوري بي‏مغزي هستي در آن عالم كه محل كشف باطن و ظهور سريره است؛ و جرئت‏بر معاصي كم كم انسان را بي‏عزم مي‏كند و اين جوهر شريف را از انسان مي‏ربايد .» استاد معظم ما مي‏فرمودند: «بيش‏تر از هر چه گوش دادن به تغنيات [موسيقي‏ها] سلب اراده و عزم از انسان مي‏كند . . . .» (2)
از بوعلي سينا آورده شده: «آهنگ خوش، آن مقدار كه حكمت لازم مي‏شمارد، جوهر نفس آدمي را تقويت مي‏كند و قواي باطني او را تمركز مي‏بخشد؛ نه آن آهنگي كه امور شهواني را در انسان تحريك مي‏كند» .
فارابي الحان خيال‏انگيز همراه با كلام و شعر پرمغز را الحان «انديشه‏زا» مي‏خواند؛ اما درباره موسيقي لهوي مي‏نويسد: «اشعاري كه داراي محتواي هزلي و لهوي هستند، اغلب براي سرگرمي و تفريح خوانده مي‏شوند . كه بالتبع الحان متناسب همان اشعار لهوي است و اين سبك كردن و حقير نمودن شان الحان است كه تمام شرايع و اديان الاهي آن را نهي كرده‏اند . چنان كه در زمان ما [فارابي] كاربرد موسيقي نزد اهل خير و مؤمنان ناپسند تلقي مي‏شود؛ و اين به دليل بهره‏گيري نادرست از موسيقي است .»
ناگفته نماند درباره مهارت فارابي در نواختن عود بسيار گفته شده، چنان كه مشهور است وي دربارگاه سيف‏الدوله حمداني چنان زخمه بر تار نواخت كه حضار خنديدند . در پرده ديگر، آن‏ها را گرياند و در مقام سوم، آنان را خواب كرد و از مجلس بيرون رفت .
دكتر حسين الهي قمشه‏اي، درباره مرحوم پدرش، مي‏گويد: «به خاطر دارم كه روزي يكي از اشعار باباطاهر را در 12 لحن مختلف براي ما اجرا كرد و نام هر لحن را فرمود . از آن جمله: داد، بيداد، بلند، كوتاه، بياباني و غيره . مرحوم الهي قمشه‏اي صدايي خوش داشت‏با مقامات و دستگاه‏ها و گوشه‏ها و الحان مختلف موسيقي ايران آشنا بود . قرآن را در بيات ترك و ديگر مقامات با شور و احساس مي‏خواند . دعا و نماز خويش را با لحن خوش مي‏خواند . به طوري كه لحن نماز ايشان، خود يكي از عوامل مشوق ما در كودكي به نماز بود» .
از اين رو، به خوبي آشكار مي‏شود روي‏آوري بزرگان به موسيقي به گونه آميختگي علم و هنر و در راستاي حفظ شريعت‏بوده است .

‏نوشت‏ها:

1 . جمهوري افلاطون، ص 6- 194 .
2 . اربعين حديث، امام خميني (ره)، ص 103 .
3 . مبادي اخلاق در قرآن، جوادي آملي، ص 278 .

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image