جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
عذاب الهي و اختيار انسان
-(2 Body) 
عذاب الهي و اختيار انسان
Visitor 418
Category: دنياي فن آوري
خداوند به انسان قدرت اختيار و انتخاب داده كه حق يا باطل را انتخاب كند و خود مي‏فرمايد كه در پذيرش دين اكراه و اجباري نيست; اما از طرفي عذاب اخروي را بر اهل باطل حتمي كرده است . آيا اين مساله يعني عذاب خداوند اختيار انسان را محدود نمي‏كند؟
در پاسخ به اين سؤال توجه به چند نكته لازم است:
1 . در هيچ انديشه و مكتبي، آزادي انسان مطلق نيست و همه متفكران، اديان الاهي و مكاتب بشري به گونه‏هاي مختلف بر محدوديت پذيري آزادي‏هاي انسان مهر تاييد زده‏اند . اگر اختلافي نيز در اين زمينه مشاهده مي‏شود درباره مسائل زير است:
الف) محدوده آزادي چيست؟
ب) چه كسي حق دارد آزادي انسان را محدود كند؟
ج) بر اساس چه معيارهايي مي‏توان آزادي را محدود ساخت؟
براي آگاهي بيش‏تر به كتاب نظريه سياسي اسلام نوشته محمد تقي مصباح يزدي مراجعه شود .
2 . كلماتي مانند «اختيار» ، «اراده‏» ، «آزادي‏» و «انتخاب‏» و همچنين واژه‏هاي مقابل آن مانند «جبر» ، «الزام‏» ، «اكراه‏» و . . . در معاني و موارد مختلف استعمال مي‏شوند كه همه آن‏ها حكم واحد ندارند . بنابراين، در برخورد با اين واژه‏ها بايد دايره معنا و استعمال را دقيقا مورد توجه قرار داد و از تسري و تعميم غير منطقي و بي‏دليل حكم به دايره ديگر خودداري كرد . براي روشن شدن اين مطلب به اختصار به سه حوزه مرتبط با استعمال مفاهيم فوق اشاره مي‏شود:
الف) حوزه تكوين
آزادي و اختيار در حوزه تكوين به معناي آن است كه:
اولا، رفتار و كنش‏هاي انساني ناشي از جبر ذاتي نيست .
ثانيا، برخي از امور را نمي‏توان به صورت جبر تكويني از بيرون تحميل كرد و الزام بيروني پاسخ مطلوب به همراه ندارد . آيه دوم سوره بقره «لا اكراه في الدين‏» اگر اختصاص به اين حوزه نداشته باشد، لااقل به خوبي اين مفاد را در پي دارد و مي‏فهماند كه حقيقت دين تكوينا اجبارپذير نيست; يعني اگر به فرض با زور سرنيزه كسي به سوي دين دعوت شود و به ظاهر آن را بپذيرد، اين پذيرش ظاهري با ايمان واقعي و اعتقاد راسخ قلبي فاصله بسيار دارد . بنابراين، «لا اكراه في الدين‏» در حوزه تكوين به معناي اين است كه حقيقت دين تكوينا اجبارپذير نيست .
ب) حوزه تشريع اجتماعي
تشريع اجتماعي مجموعه قوانيني است كه چگونگي مناسبات اجتماعي انسان‏ها را مشخص و تنظيم مي‏كند . كسي حق ندارد ديگران را با زور و فشار به سوي اسلام دعوت كند . تفاوت اين مرحله با مرحله پيشين تفاوت «هست‏» و «بايد» است; به عبارت ديگر، در مرحله نخست معناي آيه جنبه اخباري و توصيفي دارد; يعني خبر از ناكار آمد بودن مي‏دهد; ولي در اين مرحله معناي آيه انشايي و دستوري است; يعني از الزام و اجبار اجتماعي منع مي‏كند و انسان‏ها را از خواندن اجباري ديگران به سوي دين باز مي‏دارد . البته اين مساله در اصل دعوت به سوي دين است و با وجود احكام الزام‏آور اجتماعي ديگر براي مسلمانان و غير مسلمانان در جامعه اسلامي منافات ندارد .
ج) حوزه تشريع فردي
مراد از دايره تشريع فردي در اين جا مجموعه قوانيني است كه خداوند براي آحاد انسان‏ها وضع كرده است . اين قوانين غالبا الزام آور و مسؤوليت‏زا است و خداوند افراد را در برابر آن‏ها بازخواست مي‏كند; هر چند در مورد آن‏ها كيفر دنيوي و قوانين الزام آور اجتماعي وضع نكرده باشد . عمده‏ترين اين مسائل تدين به دين حق است . آيه شريف «لااكراه في الدين‏» با اين حوزه هيچ ارتباطي ندارد و به كلي از آن منصرف است . در مقابل آيه «و من يتبع غير الاسلام دينا فلن يقبل منه; هر كسي ديني جز اسلام برگزيند از او پذيرفته نيست‏» و همه آياتي كه در بردارنده نوعي تكليف الزامي براي افراد انسان‏ها است، شامل اين حوزه مي‏شود .
بنابراين:
1 . آزادي انسان مطلق نيست و محدوديت‏هايي دارد .
2 . نفي اكراه در دين به معناي عدم مسؤوليت انسان در پذيرش دين و راه حق نيست .
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image