جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
چرا بايد از خدا ترسيد؟
-(1 Body) 
چرا بايد از خدا ترسيد؟
Visitor 236
Category: دنياي فن آوري
ابتدا بايد توجه كنيم كه معناي ترس از خدا چيست؟ ترس از خدا به معناي ترس از مسؤوليت‏هايي است كه انسان در برابر او دارد . ترس از اين كه در اداي رسالت و وظيفه خويش كوتاهي كند و به خوبي وظيفه‏اش را انجام ندهد; و به عبارتي، ترس از گناهان خود است . حضرت علي (عليه السلام) در اين زمينه مي‏فرمايد: «و لا يخافن الا ذنبه; هيچ يك از شما ترس نداشته باشد مگر از گناه خويش .» ( 1)
سرچشمه‏هاي ترس از خدا چيست؟
ترس از خدا سرچشمه‏هاي مختلفي دارد . شماري از آن‏ها عبارت است از:
الف) اعمال ناپاك و افكار آلوده سبب ترس مي‏گردد .
ب) در مقربان، به خاطر قرب به ذات پاكش، كم‏ترين ترك اولي و غفلت مايه وحشت مي‏شود . (اين دو مورد را خوف از تقصير گويند) .
ج) گاه مقربان هنگامي كه آن ذات نامحدود و بي‏پايان را تصور مي‏كنند و در مقابل به قصور ذاتي خود نظر مي‏دوزند، حالت‏خوف مي‏يابند . (خوف از قصور) خداوند در اين زمينه مي‏فرمايد: «الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم; آن‏ها كساني هستند كه وقتي نام خدا برده مي‏شود دل‏هايشان مملو از خوف پروردگار مي‏گردد» . (2)
فرق خوف و خشيت
1 . برخي مانند راغب اصفهاني گفته‏اند: فرق ميان اين دو آن است كه خشيت‏خوف توام با تعظيم است و بيش‏تر از دانايي ناشي مي‏شود . از اين رو، خداي سبحان آن را به علما اختصاص داده مي‏فرمايد: «انما يخشي الله من عباده العلماء .»
2 . بعضي نيز گفته‏اند: خوف هم از امر ناخوشايند حاصل مي‏شود و هم از ناحيه كسي كه ممكن است اين ناخوشايندي را به آدمي برساند . هم گفته مي‏شود: من از بيماري خوف دارم و هم گفته مي‏شود: من خوف دارم از اين كه فلان چيز بيمارم كند . برخلاف خشيت كه تنها از آورنده شر است . از اين رو، گفته مي‏شود: «خشيت الله; من از خدا ترسيدم‏» ولي گفته نمي‏شود: «خشيت المرض; از بيماري ترسيدم‏» .
3 . برخي هم مانند علامه طباطبايي مي‏فرمايند: ظاهرا فرق ميان آن دو اين است كه خشيت‏به معناي تاثير قلبي از اقبال و روي آوردن شر يا نظير آن است و خوف به معناي تاثير عملي انسان است‏به اين كه از ترس در مقام اقدام برآمده، وسايل گريز از شر و محذور را فراهم سازد; هرچند كه در دل متاثر نگشته، دچار هراس نشده باشد . آنگاه علامه در مقام استدلال بر مدعاي خويش چنين مي‏آورد: و لذا مي‏بينيم خداي سبحان در توصيف انبيا مي‏فرمايد: «و لا يخشون احدا الا الله (3) » ، و ترس از غير خدا را از ايشان نفي مي‏كند و حال آن كه خوف را در بسياري از جاها براي آنان اثبات نموده، از آن جمله مي‏فرمايد: «فاوجس في نفسه خيفة موسي; در خود احساس ترس نمود (4) ، و نيز مي‏فرمايد: «و اما تخافن من قوم خيانة; و اگر از مردمي ترس خيانتي داشتي . () »
4 . بين خداترسي و آگاهي ارتباط تنگاتنگ حكمفرما است . به علت اين كه خداترسي نتيجه هدايت‏به سوي خدا است، هر قدر معرفت انسان به خدا از عمق بيش‏تري برخوردار باشد، به آن اندازه ترسش هم عمق پيدا مي‏كند . اساسا بايد گفت هرگز شيت‏بدون معرفت‏حاصل نمي‏شود . لذا در آيه 28 سوره فاطر مي‏خوانيم: «انما يخشي الله من عباده العلما» به همين جهت، بايد گفت‏خوف ناشي از معرفت‏شرط اول بهشتي شدن است .
5 . همان طور كه انسان در عيان از خدا مي‏ترسد، در نهان نيز بايد از او بترسد; زيرا تا در دلي خوف خدا نباشد و در نهان و آشكار احساس مراقبت‏يك نيروي معنوي برخود نكند، انذارهاي انبيا و اوليا بي‏اثر خواهد بود . براي همين است كه خدا مي‏فرمايد: «انما تنذر الذين يخشون ربهم بالغيب; تو فقط كساني را انذار مي‏كني كه از پروردگار خود در غيب و پنهاني مي‏ترسند . (6) »
باز در اوصاف بهشتيان مي‏فرمايد: «من خشي الرحمن بالغيب; همان كسي كه از خداوند رحمان در نهان بترسد (7) » . همانند داستان حضرت يوسف و زليخا .

پي‏نوشت:

1 . نهج البلاغه، كلمه قصار82 .
2 . حج (22) 36 .
3 . احزاب (33): 39 .
4 . طه (20): 67 .
5 . انفال (8): 58، ترجمه الميزان، ج 11، ص 252 .
6 . فاطر (35): 18 .
7 . ق (50): 33 .

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image