فلسفه شكسته شدن (قصر) نماز چيست؟
-(4 Body)
|
فلسفه شكسته شدن (قصر) نماز چيست؟
Visitor
247
Category:
دنياي فن آوري
نماز شكسته از احكام امتناني و تسهيلي خداوند براي مسافران است؛ اما اين كه چرا براي عبادت خداوند، شرايطي مقرر شده است، توجه به نكات ذيل مفيد است: الف) تمام عبادات و شرايط آنها توقيفي و تعبدي است؛ يعني، از سوي خداوند است و هيچ كس حق كاستي و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه اين شرايط، از سوي خداوند است. ب) خداوند بهتر از هر كس ميداند كه راه وصول و تقرب به او چيست و چگونه ميتوان بهتر به او نزديك شد و به سعادت و كمال رسيد. بنابراين اگر او جزء و شرطي را قرار داده و يا چيزي را حذف كرده، بر اساس مصالحي است كه بسياري از آنها فراتر از توان درك عقل بشري است و تنها خداوند بدان آگاه است. ج) عبادات به عنوان وسيلهاي براي نيل به كمال در نظر گرفته شده است؛ از اين رو قرآن كريم ميفرمايد: «يا أيها الذين آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِينَ؛1 اي انسانهاي مؤمن! با استعانت از نماز و روزه به خدا نزديك شويد». در همه اعمال عبادي، قصد قربت شرط است. گرچه نيت امري است قلبي، ولي وقتي همان نيت را با عبارات و الفاظ بيان ميكنيم، ميگوييم: «قربة الي الله»، يعني اين عبادتها را به عنوان وسيلهاي براي تقرب به پيشگاه حضرت حق ـ تبارك و تعالي ـ انجام ميدهيم. پس اين عبادات، زماني نقش وسيله تقرب به خدا را ايفا ميكنند كه با شرايط آن صورت گيرد. خداي متعال ميفرمايد: نماز بايد براي ياد من ميباشد (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي2) و در عين حال تذكر ميدهد كه «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكاري؛3 در حال مستي نزديك نماز نشويد»؛ زيرا چنين نمازي غفلتزدا و نزديك كننده بشر به خدا نيست و نمازگزار با چنين حالتي حضور قلب ندارد و نميداند كه چه ميكند. ازاينرو در ادامه همين آيه، در مقام تعليل حكم ميفرمايد: «حَتّي تَعْلَمُوا ما تَقُولُون».4 علت بسياري از نابسامانيها در جوامع اسلامي، اين است كه عبادتهاي مسلمانان روح ندارد و در حقيقت نماز و روزه بسياري از آنان روح ندارد، وگرنه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»5 در حالي كه وجود بسياري از مفاسد فردي و اجتماعي در جوامع اسلامي، غيرقابل انكار است (گرچه نسبت آن با آن چه كه در جوامع غيرالهي و غيرديني است به مراتب بسيار كمتر است). آيةالله مصباح يزدي در اين زمينه مينويسد: «ركن مهم همه عبادات، نيت و قصد قربت است و اين ركن، مخصوص به نماز نيست؛ بلكه هر عمل عبادي، بايد «قربة الي الله» انجام شود و داعي بر انجام آن اطاعت خدا باشد؛ چون پرستش با دل انسان بستگي دارد و به عبارت ديگر، عبادت از افعال و عناوين قصدي است. چنان كه هر گونه خم شدني علامت تعظيم نيست؛ زيرا ممكن است به قصد مسخره كردن باشد، عبادت هم صرف حركات و سكنات يا اذكار و اوراد نيست؛ بلكه بايد به خاطر اطاعت امر خدا باشد؛ پس نمازي كه براي تمرين و ياد گرفتن خوانده ميشود، يا براي ريا و خودنمايي يا از روي نفاق و ترس از مسلمانان يا جلب توجه ايشان، عبادت حقيقي نيست ...».6 شايد اين پرسش مطرح شود كه چرا خداي متعال، تقرب به خودش را با صرف اقدام بندگان به يك عمل عبادي با هر شكل و قالب و شرايطي كه انجام شود، قرار نداده است؛ بلكه اين تقرب با شرايط خاص حاصل ميشود؟ پاسخ آن ـ همان طور كه آيةالله مصباح يزدي نوشتهاند ـ اين است: «حكمت اين كه خداي متعال خواسته است مردم از راه اسباب عادي به مقاصدشان برسند، اين است كه در راه تحصيل اسباب، هزاران وسيله آزمايش و تكامل اختياري براي انسانها پيش ميآيد كه هرگز در گوشه مسجد و معبد حاصل نميشود؛ چنان كه بارها گفته شد، غرض از آفريده شدن انسان در اين جهان مادي، همان است كه با اختيار و انتخاب خود راه كمال را بپيمايد و اساسا كمال حقيقي انسان، همان است كه از راه اختيار حاصل ميشود و انتخاب و اختيار، ميدان عمل آزاد و راههاي متعدد و وسايل گوناگون آزمايش لازم دارد و هر قدر زمينه آزمايش بيشتر باشد، امكان تكامل انساني بيشتر خواهد بود. اين است كه خداي متعال به انسان امر فرموده به كار و كوشش و تلاش و فعاليت بپردازد تا در زمينههاي مختلف، آزمايش خود را بدهد، و كمال اختياري خويش را به دست آورد (لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً)7 «وگرنه خداوند عاجز نبود كه روزي هر بندهاي را به وسيله مائده آسماني نازل كند ...»؛8 يعني، كمال ما در گرو رفتارهاي اختياري ماست و اختياري بودن رفتار، متوقف بر اين است كه گزينههاي مختلف باشد كه يكي از آنها صحيح يا بهترين باشد و همين كه يكي صحيح يا بهترين است، به اين معناست كه شرط خاصي براي قبولي يا كمال آن عبادت گذاشتهايم.9
|
|
|