|
آرزو زشت استيا زيبا؟
-(4 Body)
|
آرزو زشت استيا زيبا؟
Visitor
245
Category:
دنياي فن آوري
شنيدهام امام علي (عليه السلام) آرزوي دور و دراز را مورد نكوهش قرار داده است; منظور از آن چيست و با آن كه يك انسان قابليت رسيدن به آمال زيادي را دارد، اين دو، چگونه تعديل ميشوند؟ منظور آن است كه انسان دل به هواي تمنيات نفساني و آرزوهاي ديرياب دنيايي نسپارد; زيرا موجب غفلت از حيات جاويد آخرت و سرگرمي به خواهشهاي رنگارنگ نفساني ميشود . انسان با آرزو، همزاد است و با آرزو زندگي ميكند . شب هنگام به اميد و آرزوي روزي سرشار از سعادت و موفقيت، به بستر ميرود و صبح به اميد طلوع دوباره خورشيد و روزي توام بابهروزي و سعادت، از خواب بر ميخيزد . انسان نميتواند از اميد و آرزو و خواسته جدا باشد; چون او به گونهاي آفريده شده كه اين خواستهها با اوست و به طور طبيعي و فطري و به حق در وجود او قرار داده شده است . به او شكم دادهاند; پس غذا ميخواهد و ذائقه و چشم وگوش و احساس دادهاند، پس بايد طالب چشيدن و ديدن و گوش دادن و احساس كردن باشد . به او غريزه جنسي دادهاند، پس بايد طالب همسر و ازدواج باشد و در درونش ميل به داشتن فرزند قرار دادهاند; پس طبيعي است كه اين خواسته را داشته باشد . آن چه مذموم و ناپسند است و آيات و روايات گوناگون ما، از آن نهي كردهاند، داشتن آرزوي طولاني و دراز، يعني آرزويي كه متناسب با ميزان توانايي و استعداد و در محدوده قدرت ما و حتي عمر كوتاه ما نباشد، چيزي است كه نكوهش شده است و «طول امل» ، يعني آرزوهاي غير معقول و غير منطقي و دور از دسترس كه معمولا جز غم و غصه و حسرت و غلطيدن به ورطه گمراهي و دور شدن از حدود شرع و چارچوب دين، ثمري ندارند . طول امل، داشتن آرزوهاي دور و دراز دنيوي است; البته اين به آن معنا نيست كه يك آرزوي خيلي بزرگ در كار باشد، بلكه هر روز به آرزويي دل سپردن و زندگي را در چاله آمال و هوسها و آرزوها سپري كردن و هر روز در پيچيزي از متاع دنيا بودن، همان طول امل است و براي مبارزه با آن بايد: 1 . حقيقت فاني و ناپايدار بودن اين جهان و جاودانگي و ابديت آخرت را شناخت . 2 . لوح دل را از محبت و وابستگي به دنيا پالاييد و بخش مهمي از برنامههاي خود را براي ساختن جهان آخرت ترتيب داد . 3 . معرفت و خداشناسي خود را بالا برد و دل را خاستگاه عشق به معبود حقيقي قرار داد . اميرمؤمنان (عليه السلام) ميفرمايد: «من اطال الامل اساء العمل; (1) هر كس آرزويش را طولاني كند، عملش را زشت و ناپسند ميگرداند» . چون اگر انسان در زندگي بلند پرواز بود و خواستهاي بالاتر از حد امكانات و توانايي خود داشت و اصرار بر رسيدن به آن به هر قيمت و از هر راهي داشت، مجبور است همه حريمها را بشكند و به هر وسيله روا يا ناروايي متوسل گردد تا به خواسته خود برسد و طبيعي است كه چنين انساني در چارچوب شرع و دين و عقل حركت نميكند و اعمالش از حكم دين وعقل پيروي نميكند و در نتيجه اعمالش زشت و ناپسند و ناگوار ميگردد و تازه اين به معناي وصول قطعي و صد در صد به خواسته مورد نظر نميباشد; چون ممكن استبا وجود دست زدن به هر كار، همه سرمايه او بر باد رود و به مقصد نرسد . براي رسيدن به خواستههاي معقول در چارچوب تعاليم شرع و دين، بايد از نيروي فكر و انديشه و اراده قوي كمك گرفت و با استعانت از عنايات و امدادهاي الهي و توسل به اولياي برگزيده او، راه رسيدن به خواسته را هموار كرد . بايد توجه داشت كه اراده انسان، تنها جزئي از علت تحقق خواسته و آرزوست و گاه ميشود كه انسان مؤمن با وجود سعي فراوان در رسيدن به هدفي، موانعي شناخته يا ناشناخته ميان او و خواستهاش فاصله مياندازد و گاه خواستهاي را به خير و صلاح خود ميداند; ولي چون به ضرر اوست، خداوند از لطف و كرمش اين خواسته را تامين نمينمايد . پس هر چند سعي و كوشش در رسيدن به مقصد و هدف نقش تعيين كننده دارد و اراده انساني داراي نقشي محوري و كليدي است، ولي باز اراده انسان مقهور اراده خداوند است و اراده خداوند، هرگز مغلوب و مقهور اراده انسان نميگردد . پس بايد با سعي و تلاش منطقي و معقول و با نعمت تفكر و انديشه و ارزيابي در راه رسيدن به خواسته، به راه افتاد; ولي در هر حال، مطيع و پيرو خواست الاهي و راضي از آن بود و امور خود را بايد به او واگذار كرد تا نتيجه آن سعادت و كاميابي واقعي باشد . <
|
|
|