جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تعداد ياران
-(4 Body) 
تعداد ياران
Visitor 271
Category: دنياي فن آوري
آيا در شب عاشورا، كسى از ياران امام‏عليه‏السلام او را ترك كرد و تعداد ياران امام‏عليه‏السلام در صحنه نبرد عاشورا چند نفر بودند؟
اين سؤال دو بخش دارد كه بايد جداگانه به آنها پرداخت. درباره بخش اول بايد گفت كه منابع متقدّم، هنگام ذكر وقايع شب عاشورا، اين نكته را متذكر شده‏اند كه هنگام درخواست امام‏عليه‏السلام از اصحاب و خويشان خود، مبنى بر ترك او و واگذاشتنش در مقابل دشمن، اصحاب و خويشان به اتفاق با سخنان حماسى و شورانگيز خود، مراتب جان‏فشانى خود در ركاب امام‏عليه‏السلام را يادآور شده، هيچ كدام حاضر به ترك او نشدند و در اين جا بود كه امام‏عليه‏السلام فرمود: «... فانى لا اعلم اصحاباً اولى‏ و لا خيراً من اصحابى و لااهل بيت ابرّ و لا اوصل من اهل بيتى؛1 من يارانى برتر و بهتر از ياران خود نمى‏شناسم و همين طور خاندانى را نيكوكارتر و مفيدتر به صله رحم از خاندان خود نمى‏دانم».
در مقابل، همين منابع، خبر پراكنده شدن تعداد زيادى از ياران امام‏عليه‏السلام را در منزل زباله و هنگام شنيدن خبر شهادت برادر رضاعى امام، عبدالله بن يقطر نقل كرده‏اند و پس از شنيدن اين خبر نااميدكننده، امام‏عليه‏السلام طى نوشته‏اى كه در ميان سپاهش پخش شد، ضمن اعلام خبر شهادت مسلم، هانى و عبدالله چنين آورده بود: «... و قد خذلتنا شيعتنا فمن احبّ منكم الانصراف فلينصرف ليس عليه منا ذمام؛2 شيعيان ما، خوارمان كردند؛ پس هر كس كه دوست دارد، ما را ترك كند، چنين كند كه ما بيعت خود را از شما برداشتيم».
در اين هنگام بود كه گروه گروه سپاهيان آن حضرت‏عليه‏السلام جدا شدند و عاقبت تعداد اندكى با امام‏عليه‏السلام ماندند كه اين تعداد اغلب همان‏هايى بودند كه از مدينه با امام‏عليه‏السلام حركت كرده بودند.آنان كه امام‏عليه‏السلام را ترك كردند، اعرابى بودند كه به خيال آن كه امام‏عليه‏السلام به شهرى آرام و آماده اطاعت مى‏رود و در آن جا حكومت خود را به راه مى‏اندازد، به دنبال امام‏عليه‏السلام به راه افتاده بودند3 و البته چنين جدايى طبيعى مى‏نمود.
در منابع معتبر، از اين منزل به بعد، سخنى از ترك ياران نيست؛ اما در نوشته‏هاى متأخّر، گزارشى از كتابى غيرمعتبر و مجهول به نام نورالعيون نقل شده كه در آن از قول سكينه، دختر امام حسين‏عليه‏السلام، سخن از ترك دسته جمعى سپاه به صورت دسته‏هاى ده‏تايى و بيست‏تايى به ميان آمده است كه در پايان نفرين سكينه را به دنبال دارند.4
واضح است كه اين روايت ضعيف و متأخّر نمى‏تواند در برابر آن همه گزارش‏هاى معتبر با ذكر سلسله سند مقاومت نمايد؛ به ويژه آن كه اين گزارش جعلى با سخنان اصحاب و خاندان امام‏عليه‏السلام در شب عاشورا و نيز عبارت مشهور امام‏عليه‏السلام در مدح آنها منافات دارد.
درباره بخش دوّم سؤال، يعنى تعداد ياران امام‏عليه‏السلام در روز عاشورا، منابع مختلف تعداد ياران امام‏عليه‏السلام را متفاوت ذكر كرده‏اند.5 برخى مانند طبرى، اين تعداد را نزديك صد نفر دانسته‏اند كه در ميان آنها پنج نفر از فرزندان امام على‏عليه‏السلام، شانزده نفر از بنى‏هاشم و تعدادى ديگر از قبايل مختلف ديده مى‏شوند.6و برخى مانند ابن شهر آشوب اين تعداد را هشتاد و دو نفر ذكر كرده‏اند.7
ابن نما از بزرگان شيعه در قرن ششم و هفتم، اصحاب امام‏عليه‏السلام را صد پياده و چهل و پنج سواره مى‏داند.8 همين تعداد از سوى سبط ابن جوزى نيز مورد تأييد قرار مى‏گيرد9 و در روايتى از امام باقرعليه‏السلام كه در جوامع روايى شيعه نقل شده، اين قول تأييد شده است.10
عجيب‏تر از همه، قول مسعودى است كه تا هنگام نزول امام‏عليه‏السلام در كربلا، تعداد ياران آن حضرت‏عليه‏السلام را پانصد سواره و صد پياده ذكر مى‏كند.11
قول مشهور كه هم اكنون نيز داراى شهرت عظيمى است، آن است كه تعداد ياران امام‏عليه‏السلام در كربلا، هفتاد و دو نفر بودند كه سى و دو سواره و چهل پياده بودند.12

پى نوشت:

1. ابى مخنف وقعة الطف، ص 197؛ طبقات ابن سعد، ترجمه دكتر محمود مهدوى دامغانى، ج 5، ص 99؛ تاريخ الطبرى، ج 5، ص 418؛ شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه شيخ محمدباقر ساعدى خراسانى، ص 442.
2. وقعة الطف، ص 166.
3. همان.
4. اكسيرالعبادات فى اسرار الشهادات، ج 2، ص 182.
5. از اين‏جا تا پايان اين پرسش، همه منابع به نقل از كتاب تاريخ امام حسين‏عليه‏السلام ج‏3، ص 250-242 نقل شده است.
6. تاريخ الطبرى، ج 5، ص 393.
7. ابن شهر آشوب، المناقب، ج 4، ص 98.
8. ابن نما، مثير الاجزان، ص‏28-27.
9. ابن جوزى، تذكرة الخواص، ص 143.
10. مجلسى، بحارالانوار، ج 45، ص 4.
11. مسعودى، مروج الذهب، ج 3، ص 70.
12. دينودى، الاخبار الطوال، ص 254؛ ابن اعثم، الفتوح، ج 5، ص 183؛ بحارالانوار، ج 45، ص 4؛ قتّال نيشابورى، روضة الواعظين، ص 158.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image