جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
آيا مى‏توانم شاد باشم؟
-(0 Body) 
آيا مى‏توانم شاد باشم؟
Visitor 456
Category: دنياي فن آوري
شادى و نشاط، چه نسبتى با دين دارد؟ آيا دين شادابى را تقويت مى‏كند يا سبب ركود و خمود آن است؟
با توجه به منابع دينى، يعنى قرآن و سيره پيشوايان معصوم، دين اسلام موافق نشاط و شادى بوده، علاوه برآن كه آدمى را از تنبلى رهانده، سرزنده و سر حال مى‏سازد؛ البته اين شادى، افراطى و تفريطى نبوده، بلكه درچارچوب نگاه تعديلى قابل رهيابى است. توضيحات ذيل مدعا و پاسخ فوق را روشن و مدلّل مى‏سازد:
1. هدف زندگى؛ بر اساس تصوير و تفسيرى كه اسلام از انسان ارائه مى‏نمايد، هدف، غايت، فرجام و آرمانى كه اسلام براى بشر ترسيم كرده است، فقط خداست. هدف از زيستن آدمى در اين دنيا، بازگشت مختارانه و آزادانه او به اصل خويش است و اين عبارت از حركت، صعود و بازگشت به سوى خداوند است. به بيان ديگر، انسان تنزل يافته، بايد تلاش كند تا دوباره خود را پاك گرداند و در واقع در پرتو پيروى از انبياء و ائمه(عليهم السلام) و عمل به هدايت‏ها و تعاليم آنان است كه آدمى مى‏تواند به اصل خويش كه همان حاكميت روح توحيد و خدايى شدن است، دست يازد.1
2. اسلام و نيازهاى اساسى انسان؛ بهترين آيين‏ها آن است كه با طبيعت آدمى و سازمان آفرينش او سازگار بوده، نيازمندى‏هاى طبيعى و فطرى اش را برآورد؛ در غير اين صورت، نه قابل عمل است و نه مى‏تواند آدمى را خوشبخت و سعادت‏مند سازد. تعاليم اسلام به دليل توجه به اين نيازها و متناسب بودنش با فطرت آدمى است كه توانست از محدوديت جزيرةالعرب خارج گشته، جهان اسلام را در اقصى‏نقاط دنيا شكل دهد2. به گفته علامه طباطبايى، اسلام، نه انسان را از نيروها غرايز و خواسته‏هايش محروم مى‏كند و نه همه توجه را به تقويت جنبه‏هاى مادى معطوف مى‏دارد؛ نه او را از جهانى كه در آن زندگى مى‏كند، جدا مى‏سازد و نه او را بى‏نياز از دين و شريعت به حساب مى‏آورد.3
3. شادى و نشاط يك ضرورت و نياز؛ از شادى تعاريف گوناگونى، مانند «احساس مثبتى كه از حس ارضاى پيروزى به دست مى‏آيد»؛4 «مجموع لذت‏هاى منهاى درد»5 «حالتى كه در فرآيند نيل به علاقه‏ها در آدمى به وجود مى‏آيد»،6 ارائه شده است. اين پديده هر چند از زواياى گوناگونى تعريف و تشريح شده است، ولى به اتفاق انديشمندان يك ضرورت و نياز اساسى انسان به شمار مى‏آيد؛ چه كسى را مى‏توان يافت كه مدعى باشد نيازمند به شادى نيست؟ اصلاً اساس جهان هستى و پديده‏هاى آن به گونه‏اى طراحى شده‏اند كه در آدمى شادى ايجاد كنند. بهار با طراوت، صبح پر لطافت، طبيعت با ظرافت، آبشارهاى زيبا، گل‏هاى رنگارنگ، ديدار دوستان، ازدواج و پيوند دو انسان و...، همه شادى آور و مسرّت خيز است. از آن جا كه شادى، ناكامى، نااميدى، ترس و نگرانى را از آدمى دور مى‏سازد، روان‏شناسان به ايجاد و تثبيت آن در انسان دستور اكيد داده‏اند و اين همه حكايت گر اين حقيقت است كه شادى نياز اساسى و ضرورى مى‏باشد.7
4. عوامل شادى و نشاط؛ باكندوكاو در نظريات و گفته‏هاى دانشمندان و متون معتبر، مى‏توان موارد ذيل را در زمره عواملى بر شمرد كه حالت شادى و نشاط را در انسان پديد مى‏آورند: 1. ايمان. 2. رضايت و تحمل. 3. پرهيز از گناه. 4. مبارزه با نگرانى. 5. تبسم و خنده. 6. مزاح و شوخى. 7. بوى خوش. 8. خود آرايى. 9. پوشيدن لباس‏هاى روشن. 1. حضور در مجالس شادى. 11. ورزش. 12. اميد به زندگى. 13. كار و تلاش. 14. سير و سفر. 15. تفريح. 16. تلاوت قرآن. 17. تفكر در آفريده‏هاى خداوند. 18. صدقه دادن. 19. نگاه كردن به سبزه‏ها و... .8
چهار چيز هر آزاده را زِ غم بخرد
تن درست و خوىِ نيك و نام نيك و خرد
هر آن كه ايزدش اين چهار روزى كرد
سزد كه شاد زِيَد شادمان و غم نخورد9
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image