جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
اعجاز اشك‏
-(8 Body) 
اعجاز اشك‏
Visitor 270
Category: دنياي فن آوري
در برخى روايات از امام حسين - عليه السلام - با عنوان «كشته اشك» ياد شده است. خود حضرت - عليه السلام - در روايتى مى‏فرمايد: «انا قتيل العبرة؛ من كشته اشكم». در حديث ديگرى، امير مؤمنان، على - عليه السلام - چنين مى‏فرمايد:«يا عبرة كل مؤمن؛ اى جارى كننده اشك هر مومن»! در روايتى ديگر سيد الشهداء - عليه السلام - مى‏فرمايد: «انا قتيل العبرة لايذكر فى مومن الا استعبر؛ من كشته اشكم. هيچ مؤمنى مرا ياد نمى‏كند، مگر اين كه اشكش جارى مى‏شود.» در زيارتى از امام حسين - عليه السلام - مى‏خوانيم: «السلام على أسير الكربات و قتيل العبرات؛ درود بر گرفتار اندوه‏هاى بزرگ و كشته اشك‏ها». به راستى اين جمله‏ها چه پيامى دارند و كشته اشك بودن، چه مدح، ثنا و كمالى براى سيدالشهداء - عليه السلام - است؟
هستى با صفت رحمت حق آفريده شده و اين رحمت، شالوده و بنيان خلقت است و همه ذرات دستگاه آفرينش را فرا گرفته است؛ «و رحمتى وسعت كل شى‏ء»1. همه زيبايى‏ها و كمالات و فضيلت‏ها، پرتوى از صفت رحمت است كه از صفات جمال خداوند متعال است. هر كس از اين صفت بهره بيشترى داشته باشد، خدا گونه‏تر و به بارگاه ربوبى نزديك‏تر است. پيامبر خدا - صلى الله عليه و آله - كه در ميدان قرب و بندگى، گوى سبقت را از همگان ربوده، از همه بيشتر به اين خصلت آراسته است و هيچ كس مانند او آيينه دار اين كمال الهى نمى‏باشد و تنها او اين شايستگى را دارد.
كه خداوند درباره‏اش مى‏فرمايد:«و ما ارسلناك الا رحمة للعالمين؛ ماتو را جز رحمت براى عالميان نفرستاديم».2 خاندان پاك پيامبر - صلى الله عليه و آله - نيز نمونه‏هاى بارز و كامل و جلوه گاه رحمت حق مى‏باشند. حضرت صادق - عليه السلام - در اين باره مى‏فرمايد:«الحمدلله الذى فضلنا على خلقه بالرحمة و خصنا اهل البيت بالرحمة؛3 ستايش از آن خداوندى است كه با صفت رحمت، ما را بر مخلوقاتش برترى بخشيد و رحمت خاص خود را ويژه خاندان ما گردانيد».
بندگان برگزيده خداوند، مردم را به بهره مندى و آشكار ساختن اين صفت دعوت نموده، فرموده‏اند: «من لا يرحم لا يرحم؛4 هر كس رحمت نورزد، مورد رحمت قرار نمى‏گيرد». بهترين نشانه وجود رحمت و دقت در درون انسان، اشك است. اشك، مسافرى است كه از ديار قلب برخاسته، به خانه چشم سفر مى‏كند و از مجراى ديده، فرو مى‏چكد. گوهر تابنده گنج دل است كه از زحمت قفل و كليد رها وفارغ است. چشم اشك بار، ترجمان دلى بهارى است و ريزش الماس اشك، نمايان گر جوشش چشمه رأفت و رحمت در صحراى دل است. اگر چشمه چشم بخشكد، خار قساوت و سنگدلى در زمين دل مى‏رويد. هيچ كيفرى براى انسان، سخت‏تر از قساوت قلب نيست. حضرت باقر - عليه السلام - مى‏فرمايد:«ما ضرب عبد بعقوبة اعظم من قسوة القلب؛5 هيچ بنده‏اى به كيفرى بزرگتر از سنگدلى، گرفتار نشده است».
همه گناهان، زشتى‏ها و بدى‏ها، در مزرعه قلب سخت مى‏رويد. در حديثى آمده است:«سخت دلى، از خشكى چشم و خشكى چشم، از زيادى گناهان و زيادى گناهان از علاقه به دنياست و علاقه و محبت به دنيا، ريشه همه خطاهاست.6 ريزش اشك، درياى عاطفه و احساس را به جوش مى‏آورد و مرواريد رحمت و رأفت را از دل خود به ساحل مى‏ريزد و عطر دلاويز مهربانى و لطف را در ميان جامعه پراكنده مى‏سازد.
بررسى شرايط و اوضاع حاكم بر دوران امام حسين - عليه السلام - اين حقيقت را بر انسان آشكار مى‏سازد كه ظلم و ستم و سنگدلى و بى رحمى در آن زمان به اوج خود رسيده بود و رحمت و رأفت و مهربانى به دست فراموشى سپرده شده بود. نگاهى اجمالى به جنايت‏هاى بنى اميه در سرزمين كربلا و رفتار ددمنشانه و بى رحمانه آنها با خاندان پيامبر - صلى الله عليه و آله - كافى است تا تصوير روشنى از مرگ انسانيت و عاطفه و احساس در مقابل ديدگان ما ترسيم شود. مردمى كه منظره جان دادن طفلى شيرخوارى بر اثر تشنگى در قلب سنگ آنها اثرى ندارد و گلوى نازك‏تر از گل او را آماج تير كينه و بغض خود قرار مى‏دهند، از فطرت پاك انسانى فرسنگ‏ها دور شده‏اند و رحم، مهربانى و عواطف پاك انسانى در قاموس آنها معناو مفهومى ندارد. ام كلثوم - سلام الله عليها خواهر شير دل امام حسين - عليه السلام - در فرازى از خطبه پر شور خود مى‏فرمايد:«و نزعت الرحمة من قلوبكم 7؛ رحمت و نرمى از قلب‏هاى شما گرفته شده است». در آن شرايط سخت و دشوار و در آن روزگار قحطى مهر و رحمت، هيچ چيز جز شهادت مظلومانه پاك‏ترين بنده برگزيده خدا، يعنى امام حسين - عليه السلام - و خانواده و ياران باوفايش، نمى‏توانست زنگار قساوت و سنگ دلى را از دل‏ها بزدايد و چشمه‏هاى خشكيده اشك را كه نشانه رحمت و نرم دلى است، دوباره بر گونه‏ها جارى سازد. امام حسين - عليه السلام - با جمله: «انا قتيل العبرة» مى‏خواهد بگويد: من كشته شدم تا با گريستن در مظلوميت و مصائب من، صفت رحمت شكوفا گردد و رحمت الهى شامل حال امت گردد. زلال اشك بر مظلوم، گرد و غبار گناهان و آلودگى‏ها و سنگ دلى‏ها را از صحن و سراى دل مى‏شويد و نسيم رحمت و صفا و همدلى را در كوى و برزن به ارمغان مى‏آورد. اكنون معناى اين حديث به خوبى روشن مى‏گردد كه مى‏فرمايد: «و ما بكى احد رحمه لنا و لما لقينا الا رحمة الله قبل ان تخرج الدمعة من عينه، فاذا سالت دموعه على خدّه، فلو ان قطرة من دموعه سقطت فى جهنم، لأطفئت حرها حتى لايوجد لها حر8؛ هر كس از روى رحمت بر ما و براى آن چه به ما رسيده، بگريد، پيش از روان شدن اشكش، مورد رحمت الهى قرار مى‏گيرد و اگر قطره‏اى از اشكش در جهنم بيفتد، چنان آتش آن را خاموش مى‏كند كه گرمايى براى آن باقى نمى‏ماند». تا درياى رحمت الهى كسى را در بر نگيرد، گوهر گران بهاى اشك روزى اش نمى‏شود و افشاندن درّ يتيم اشك، بر خاندان پيامبر - صلى الله عليه و آله - كه بهترين خلق خدايند، چنان سيل رحمت حق را جارى مى‏سازد كه از آتش جهنم كه ظهور قهر و غضب خداوند است، نشان و اثرى باقى نمى‏ماند.

پى نوشت

1. اعراف(7)، 156.
2. انبيا(21)، 107.
3. كامل الزيارات، ص 101.
4. مجلسى، بحار الانوار، ج 82،ص 76.
5. مستدرك الوسائل، ج 2، ص 341.
6. حسين نورى، مستدرك الوسائل، ج 2، ص 342.
7. بحار الانوار، ج 45،ص 112.
8. كامل الزيارات، باب 32،ص 101.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image