جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
خستگي تان برطرف مي شود
-(7 Body) 
خستگي تان برطرف مي شود
Visitor 319
Category: دنياي فن آوري
پرويز شاپور متولد پنجم اسفند ماه 1303 شهر قم که شناسنامه اش را در تهران گرفتند ، دوران ابتدايي را در مدرسه « دقيقي» گذراند . وي ديپلم خود را از دبيرستان « دارايي » گرفت . و در دانشگاه تهران به اخذ ليسانس اقتصاد نائل آمد . او در مدرسه صنعتي آن سال ها شاگرد علي اسفندياري ( نيما يوشيج ) بود . بعدها با فروغ فرخ زاد که در آن زمان شانزده ساله بود ازدواج کرد ( 1329 ) بعدها فروغ از اين حادثه با عبارت « عشق و ازدواج مضحک » ياد کرد . رابطه زناشويي اين دو به خاطر دخالت هاي نزديکان در سال 1343 به جدايي ختم شد و حاصل اين ، پسر به نام کاميار بود، که فروغ در اشعار خود به او اشاره کرده ، و شاپور نيز از کامي به عنوان نام مستعار استفاده مي کرده . شاپور در طي سالهاي 1330 تا 1344 معاونت دارايي اهواز را به عهده داشت . او کارش را ابتدا با مجله ي توفيق در صفحات « دارالمجانين » و « سبديات » شروع کرد . يک بار هم در همان سالها داستان هفته نامه توفيق ، مال شاپور بود . در اين داستان ، يک ماهي گربه اي را تحت تعقيب قرار داده بود . شاپور زماني که ساکن خوزستان بود ، نوشته هايش در روزنامه هاي محلي آنجا چاپ مي شد ، حدود سالهاي 31 و 32 . در توفيق هم از سال 37 نوشته هايش با نام هاي مستعار کامي ، کاميار و مهدخت به چاپ رسيد . وي در چهاردهم مرداد سال 1378 در بيمارستان طوس تهران درگذشت .
ـ وقتي عکس گل محمدي در آب افتاد ، ماهي ها صلوات فرستادند .
ـ اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم ، قفسي به بزرگي آسمان مي سازم .
ـ به عقيده ي گيوتين ، سر آدم زيادي است .
ـ به ياد ندارم نابينايي به من تنه زده باشد .
ـ قلبم پر جمعيت ترين شهر دنياست .
ـ به نگاهم خوش آمدي .
ـ هر درخت پير ، صندلي جواني مي تواند باشد .
ـ براي اينکه پشه ها کاملاً نااميد نشوند ، دستم را از پشه بند بيرون مي گذارم .
ـ گربه بيش از ديگران در فکر آزادي پرنده محبوس است .
ـ روي هم رفته زن و شوهر مهرباني هستند !
ـ غم ، کلکسيون خنده ام را به سرقت برد .
ـ بلبل مرتاض ، روي گل خاردار مي نشيند !
ـ زنبور عسل وقتي تشنه اش مي شود ، روي شبنم مي نشيند .
ـ براي اينکه کسي در کارم دخالت نکند ، مدتي ست که اصولاً کاري انجام نمي دهم .
ـ رودخانه به اندازه اي در بستر خود فرو رفت که کره ي زمين را به دو نيمه کرد .
ـ شيشه ي عمر ماهي همان تنگ آب اش است .
ـ براي بادکنک ميسر نيست که يک سوزن به خودش بزند و يک جوالدوز به ديگري .
ـ در قفس ، پرنده ي محبوس را هوايي مي کند .
ـ براي گربه تحقيرآميز است که با مرگ موش خودکشي کند .
ـ براي اينکه آينه را از تنهايي نجات بدهم ، جلوي آن ايستادم .
ـ پرنده سعي مي کرد طوري بايستد که لااقل سايه اش خارج از قفس بيافتد .
ـ اگر کره ي زمين بالانس بزند ، آبشار نياگارا صعود مي کند .
ـ شب را در داروخانه ديدم که داشت قرص خواب آور مي خريد .
ـ اگر ميله اي قفس بودم ، روز به روز لاغرتر مي شدم تا پرنده بتواند به افق دور پرواز کند .
ـ اعداد هر وقت بخواهند براي همديگر قسم ياد کنند ، به کله ي راديکال قسم مي خوردند .
ـ درخت ، سيگار برگ مي کشد .
ـ ماهي ها تصور مي کنند چهار چهارم کره ي زمين را آب گرفته است .
ـ آسانسور مغرور ، به هيچ وجه حاضر نشد از بالا به پايين بيايد .
ـ وقتي چشم پرنده به گربه افتاد ، از ميله هاي قفس تشکر کرد .
ـ برخي از محصلين با آسانسور به کلاس بالاتر مي روند .
ـ پرنده براي آزادي اش به ميله هاي قفس دخيل بست .
منبع:ماهنامه ي دنياي زنان شماره ي 47
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image